طرح بازنشستگی، بزرگترین برنامه شرکتها برای بهبود زندگی کارگران
کارشناسان در مورد اهمیت بحران پسانداز بازنشستگی باهم اختلافات زیادی دارند. از آنجا که ما اقتصاددان نیستیم، نمیخواهیم این اختلافات تخصصی را تحلیل کنیم. بهعلاوه آنها در مورد اینکه بهترین روش افزایش پسانداز برای دوران بازنشستگی چیست، نظرات متفاوتی دارند و از آنجا که ما کارشناس سیاستگذاری هم نیستیم، از حل کردن این مشکل هم صرف نظر میکنیم.
ولی مسئلهای هست که کسی در مورد آن شکی ندارد: خانوادههایی که در سطح متوسط یا پایین درآمدی قرار دارند، پسانداز بسیار کمی برای دوران بازنشستگی خود دارند یا اصلاً موفق نمیشوند پولی برای این دوره پسانداز کنند. مسئولیت دولت هر چه باشد، نمیتوان فراموش کرد که رهبران کسبوکار میتوانند نقش پررنگی در این زمینه بازی کنند.
یک برنامهی بازنشستگی سخاوتمندانه، میتواند به شما کمک کند کارکنان خوبی به شرکت خود جذب کنید که یک مزیت رقابتی محسوب میشود. ضمن اینکه چنین برنامهای در زندگی کارمندانتان هم تأثیر زیادی خواهد داشت. اگر اجرای چنین طرحی به بهرهوری و بازدهی شرکت شما بستگی دارد، کارمندانتان انگیزه خواهند داشت تا سختتر کار کنند و خودشان را به اهداف شرکت متعهدتر میدانند.
یکی از گزینههای پیش روی شرکتها، طرح مالکیت سهام کارکنان یا ESOP است که طی پروسهای، شرکت سهام خود را (بدون هزینهی اضافه) به کارکنان یا کارگران خود عرضه میکند. فروش بخش یا کلیهی سهام شرکا از طریق ESOP به کارکنان، درنهایت به تقویت کسبوکار منجر میشود. فروشندگان سهام، میتوانند در مقام مدیریت شرکت باقی بمانند و در زمان مقرر بازنشسته شوند. درهرصورت، آنها سود سرمایه خود را خواهند گرفت و مسئولیت پرداخت مالیات بر سرمایه را هم به عهده خواهند داشت.
مهمترین مزیت ESOP این است که اجازه میدهید کارکنان به آیندهی خود امیدوار باشند و بتوانند برای دوران بازنشستگیشان برنامهریزی کنند. طبق اطلاعات منتشرشده از سازمان مالکیت کارگری، کارکنانی که از طرح مالکیت سهام بهره میبرند، درنهایت دو و نیم برابر سایر کارمندان در حساب بانکی خود پسانداز خواهند داشت.
از آنجا که کارمندان و کارگران هستند که کیفیت عملکرد شرکت را تعیین میکنند، ESOP انگیزهای برای آنها خواهد بود که وظایف خود را مفیدتر پیش ببرند. همین ارتباط بین عملکرد و پاداش است که باعث میشود شرکتهایی که طرح ESOP یا ساختار مدیریت مشارکتی را اجرا میکنند، نسبت به سایر شرکتها از یک مزیت نسبی رقابتی برخوردار باشند.
ارزش این سهامها و درنتیجه حساب پسانداز کارکنان، به موفقیت پیوستهی کسبوکار بستگی دارد. در کشورهای مختلف، زمان واگذاری سهام به کارکنان میتواند متفاوت باشد؛ ولی اغلب اوقات سهامداران پایه تا ابتدای زمان بازنشستگی، باید سهام خود را واگذار کرده باشند.
بااینحال اجرای ESOP در همهی شرکتها امکانپذیر نیست. معمولاً چنین طرحهایی برای شرکتهایی که زیر ۲۰ کارمند دارند، مقرونبهصرفه نیستند. ضمن اینکه برخی از مالکان شرکت، نمیتوانند با تفویض مالکیت خود به کارگران کنار بیایند.
اگر به هر علتی با اجرای طرح واگذاری سهام موافق نیستید، هنوز هم گزینههای خوب دیگری برای ساماندهی پسانداز بازنشستگی در اختیار دارید. یکی دیگر از انتخابهای پیش روی شما، بهکارگیری استراتژی «مدیریت شفاف» است. مدیریت شفاف یا Open-book، مدیریتی است که کلیهی اطلاعات مالی، خدمات و مشتری، گزارشهای کیفی و صنعتی را در اختیار کارکنان قرار میدهد و باعث میشود کارمندان خودشان را شرکای تجاری شرکت بدانند و به ازای عملکرد خوبشان، پاداش بگیرند.
در طرح سهام فانتوم شرکت بسته به میزان ارزش سهام، مبلغی برای بازنشستگی کارکنان کنار میگذارد. به این صورت که شرکت برمبنای شاخصهای صنعتی ،فروش و درآمد، سهام خود را برای ۳۶ ماه ارزشگذاری میکند و بر همین اساس علاوه بر حقوق و دستمزد کارگران، ماهیانه مبلغی به آنها اختصاص میدهد. این پول در حساب سپردهای به نام حساب بازنشستگی پسانداز میشود. بنابراین هرچه کارگران بیشتر و بهتر کار کنند و بتوانند سود شرکت را بالا ببرند، خودشان هم از این سود منتفع خواهند شد.
طرحهایی که ذکر شد، استراتژیهایی هستند که هم به سود شرکت عمل میکنند و هم به سود کارکنانY بنابراین مخالفتهای کمتری در پی خواهند داشت.
نظرات