آیا کار زیاد شما را فرسوده کرده است؟
«آیا از پا درآمدهام؟» این سؤالی است که هرروز بسیاری از مردم جهان از خودشان میپرسند و حتی به خاطر آن به مشاور یا روانشناس مراجعه میکنند. روانشناسان تأکید میکنند که حتی اگر کار خود را دوست دارید، ساعتهای متعادلی را به آن اختصاص بدهید و ترجیحاً آخر هفتههای خود را از کار جدا کنید. درواقع آنها تعادل کار و زندگی را تعادل در علایق فردی میدانند، نه لزوماً ساعاتی را که به کار میگذرانید.
حتی مردمی که تعریف دقیقی از تعادل کار و زندگی شخصی در ذهن خود دارند، بازهم به دام فرسودگی شغلی میافتند. حجم پروژهها و وظایفی که باید در سررسید خاصی تحویل داده شوند، مسافرتها و مأموریتها و لیست بیپایان روزمرگیهای شغلی، بهآسانی ما را به سمت سقوط هل میدهند. علائم زیادی وجود دارند که به شما نشان میدهند تعادل کار و زندگی خود را از دست دادهاید و در معرض فرسودگی شغلی قرار دارید. بیتردید توجه به این علائم و رسیدگی به وضع روحیتان، پیش از آنکه واقعاً به شما آسیب جدی برساند، بسیار ضروری است. در ادامهی این مطلب، راشل ریتلاپ، متخصص و مشاور و جوانان در امور شغلی و حرفهای، ۱۰ سؤال مطرح میکند که با پاسخ به آنها، دید بهتری نسبت به شرایط روانی ناشی از خستگی مفرط کاری خود پیدا خواهید کرد.
۱- آیا رشتهی افکارتان را از دست میدهید؟ فرقی ندارد که این مشکل زمان مکالمه، تایپ یک ایمیل یا حتی فکرهای شخصی خودتان پیش بیاید؛ عدم تمرکز و گسستگی توجه، میتواند یکی از علائم خستگی مفرط باشد.
۲- آیا مدتها است که دیگر وقتی برای شرکت در سرگرمیهای مورد علاقهتان ندارید؟ باز هم فرقی ندارد که سرگرمی شما وقت گذراندن در طبیعت یا معاشرت با دوستانتان، تماشای تلویزیون یا ورزش کردن باشد. شما باید همیشه اختصاص زمانی برای انجام کارهای موردعلاقهی خود را در اولویتهای اصلی زندگیتان قرار دهید. سرگرمیهای شخصی به شما کمک میکنند استرس خود را کاهش دهید و شما را در احساسات و تمایلاتتان به تعادل میرسانند.
۳- آیا زمانی که با دوستان یا اعضای خانواده صحبت میکنید، در لحظه حضور دارید و بهصورت فعال در معاشرتها شرکت میکنید؟ اگر ذهن شما همیشه ناخودآگاه به سمت کار کشیده میشود، این موضوع در روابط خانوادگیتان نمود پیدا میکند. ممکن است خانواده و دوستان از شما گلایه کنند که همیشه به کارتان فکر میکنید.
۴- آیا به میزان کافی میخوابید؟ افرادی که به فرسودگی شغلی دچار میشوند، بهسختی میخوابند و مشکلات بیخوابی شدیدی تجربه میکنند؛ چراکه در زمان استراحت هم ذهنشان حواشی کار پرسه میزند. این افراد حتی زمانی که میخوابند مکرراً از خواب میپرند و بعد از بیدار شدن، بازهم احساس خستگی میکنند.
۵- آیا همیشه احساس خستگی میکنید، حتی زمانی که یک شب کامل خوابیدهاید؟ فرسودگی مثل ابری سنگین تمام روز شما را تیره میکند. خستگی مزمن، رابطهای متقابل و تنگاتنگ با فرسودگی دارد و اثرات منفی و تکاندهندهی آن میتواند پیش از آنکه به خودتان بیایید، امروز و فردای شما را ویران کند.
۶- آیا فراموش میکنید غذا بخورید و به همین دلیل مجبور میشوید به گزینههای تغذیهای ناسالم پناه ببرید؟ در مراحل ابتدایی فرسودگی، ازآنجاکه افراد بهسختی سرگرم کار خود هستند، بهراحتی وعدههای غذایی خود را فراموش میکنند. درحالیکه آنها برای حفظ سطح استاندارد انرژی، متعادل نگهداشتن خلقوخو و بهرهوری خود، به یک رژیم غذایی سالم نیاز دارند.
۷- آیا اغلب در گلوی خود احساس خفگی و در سینهی خود احساس سنگینی و گرفتگی میکنید؟ اگر مشکلات فیزیکی، مثل درد در قفسهی سینه یا تنگی نفس تجربه میکنید، حتماً باید با پزشک خود مشورت کنید. بااینحال، استرس شدید هم اغلب این علائم را به همراه دارد و در افرادی که به مرحلهی خستگی شدید و فرسودگی شغلی هستند دیده میشود.
۸- آیا تعهدات خود را نیمهکاره رها میکنید؟ این مشکلی است که اغلب اوقات از عدم تمرکز ناشی میشود. بااینحال اگر دائماً دیر به قرارهای خود میرسید، وظایفتان را فراموش میکنید و برای مدیریت زمان خود با مشکل مواجهید، نباید ضرورت این موضوع را دست کم بگیرید و در حل آن تعلل نشان دهید.
۹- آیا حس میکنید از زندگی همیشگیتان جدا شدهاید؟ آیا حس میکنید ارتباط خود را با دنیای اطراف از دست دادهاید؟ این احساس انفصال خودش را هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفهایتان بروز میدهد. در زندگی شخصیتان کمکم متوجه میشوید به فردی منزوی تبدیل شدهاید و دیگر با دوستانی که قبلاً از معاشرت با آنها لذت میبردید، رابطهای ندارید. در محیط کار، ممکن است همیشه شروع کار برایتان دشوار باشد، بهسختی پشت میز بمانید و کار خود را ادامه دهید، یا حتی در تکمیل کارهای ساده، مثل پاسخ دادن به ایمیلها، با مشکل مواجه شوید.
۱۰- آیا اغلب اوقات با همکاران یا مشتریانتان تندخویی میکنید؟ تحریکپذیری یکی از رایجترین علائم فرسودگی است. هر چه شما خستهتر میشوید، بهرهوریتان پایینتر میآید و رضایت خود را نسبت به زندگی از دست میدهید.
اگر این سؤالها را خواندید و متوجه شدید به بیشتر آنها پاسخ مثبت دادهاید، ممکن است هنوز به هیچ بحرانی دچار نشده باشید. با خودتان صادق باشید و از این بینش برای بازسازی خود استفاده کنید. به برنامهی کاری خود نگاهی دوباره داشته باشید و ببینید کدام کارها را در فرصت طولانیتری میتوانید تحویل دهید یا چه وظایفی را میتوانید به فرد دیگری واگذار کنید. بهاینترتیب شما زمان و فرصت بیشتری برای مراقبت از خودتان به دست میآورید.
مراقبتهای شخصی میتواند وقت گذاشتن برای سرگرمیها ، ریلکسیشن یا پرورش روابط معنیدار و مفید باشد. پاول هوکمیر، رواندرمانگر و مشاور خانواده، میگوید:
انسانها برای روابط ساخته شدهاند، این در DNA آدمی است. روابط شما نباید به ارتباطات کاری منحصر شود.