اصول فرهنگ عالی سازمانی در برترین محیط های کار
پیش از این در مورد اهمیت کاربرد فرهنگسازمانی صحبت کردهایم. در این مطلب به ویژگیها، اصول و اولویتهای فرهنگی میپردازیم که بهترین محیطهای کار دنیا در آنها با هم مشترکاند.
فرهنگ اوج عملکرد، زمانی است که افراد تیم با احساس اعتمادبهنفس، حداکثر توانایی و قابلیت و تمرکز خود را بر اجرای وظایفشان میگذارند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که همهی اعضای شرکت، ۳ مشی رفتاری و ۷ اولویت اجرایی را میپذیرند.
در مرحلهی اول، مهم این است که کارمندان شیوهی زندگی، رفتار و برخورد خود با مخاطبان را درست انتخاب کنند. به عبارتی در فرهنگ اوج عملکرد، همهی اعضای تیم در راستای این ۳ مشی رفتاری حرکت میکنند:
آنها هدفمند هستند
در چنین فرهنگی، تیم به اهداف خود میرسد؛ چراکه همه میدانند دقیقاً و بهطور مشخص چه چیزی میخواهند. در پاسخ به سؤالات زیر، همهی اعضای تیم پاسخ یکسانی خواهند داشت:
چه هدفی دارید؟ چگونه میخواهید به آن دست پیدا کنید؟ مهمترین عملی که موفقیت شما را تضمین میکند چیست؟ چه کسی، مسئول چه وظیفهای است و تا چه زمانی کار خود را تحویل میدهد؟
آنها مصمم هستند
در یک فرهنگ بهینهی سازمانی، کارمندان برای حصول هدف شرکت، اقداماتی سازگار و مصمم دارند. آنها انتظار ندارند همهچیز طبق برنامه پیش برود؛ به همین دلیل همیشه آماده هستند خود را با هر تغییر خارجی سازگار کنند و تا زمانی که هدفشان محقق نشود، دست از تلاش و پیشروی برنمیدارند.
آنها مقید و پایبند هستند
یکی از مهمترین اصول فرهنگ سازمانی، این است که اعضای شرکت به آنچه میگویند متعهد باشند. کارمندان میتوانند بهروشنی اظهار کنند که در حال حاضر میخواهند چه کنند و به حرف خود پایبند هستند. همین امر از آنها تیمی قابلاعتماد و معتبر میسازد.
در مرحلهی دوم ، ۷ اولویت اصلی که باید در فرهنگ بهینهی شرکتی موردتوجه قرار بگیرند از این قرارند:
مشتریان
در شرکتی با یک فرهنگ سازمانی عالی، همهی کارکنان در پاسخ به پرسشهای زیر، جوابی مشخص و مشابه خواهند داشت:
مشتریها ما چه کسانی هستند؟ چه میخواهند؟ در مورد ما چه فکر میکنند؟ کجا رضایت آنها را به دست آوردیم و کجا آنها را ناامید کردیم؟
بازخورد
کارمندان متمایل و مشتاق یادگیری و رشد هستند. بازخورد دادن و بازخورد گرفتن، آنهم با دقت و مهارت، نمود این مسئله است که آنها به عملکرد خود و هم تیمیها اهمیت میدهند.
همبستگی و وابستگی متقابل
یکی از اولویتهایی که در فرهنگ شرکتی مبتنی بر عملکرد بالا دیده میشود، این است که کسی کاری را به تأخیر نمیاندازد یا از زیر مسئولیت شانه خالی نمیکند. همه میدانند که پویایی یا کاهلی آنها، روی عملکرد و اجرای سایر اعضای تیم تأثیر میگذارد.
امکانات و احتمالات
کارمندان هرگز نمیگویند «این کار اشتباه بود» یا « این کار خوب پیش نرفت». واکنش پیشفرض آنها به ناملایمات یا موانعی که در روند توسعه اختلال به وجود میآورند، یکسان است: «چه احتمالاتی وجود دارد و چهکاری میتوانیم بکنیم؟»
قراردادهای اجتماعی
در فرهنگ شرکتی بهینه، کارمندان بهخوبی تفاوتهای بین بیانیه، درخواست و دستور را میدانند و بهخوبی درک میکنند که هرکدام از آنها در چه شرایط و جایگاهی مورد استفاده قرار میگیرد. دورهی واکنشهای انفعالی یا تهاجمی به پایان رسیده است.
مسئولیتپذیری
در مواجهه با مسائل مهم و حیاتی، کارمندان خود را بهخوبی با مقامهای کلیدی همسو میکنند. فرهنگ شرکتی مؤید این نکته است که کارمندان در قبال جزئیترین برنامهها هم همهی تلاش خود را به کار بگیرند؛ نه اینکه در قبال مسائل مهم به دنبال این باشند که چطور میتوانند مسئولیت خود را سبکتر کنند. همهی کارمندان در مورد مسائل مهم شرکت خود همتراز و همسو هستند.
شجاعت اخلاقی
در دورههای سخت و طولانی، کارمندان بر اصول خود پایبند میمانند. وقتی فرهنگ عالی اجرایی بر شرکت حاکم است، انتظار میرود کارمندان با شجاعت در برابر مشکلات پایداری کنند و در کنار هم بایستند. آنها در برابر بحرانهای دشوار و هر چیزی که اصول شرکت را نقض کند یا مانعی در راه رسیدن به هدف شرکت باشد، مقاومت میکنند.
نظرات