کار بیش از اندازه به سلامت و بهرهوری شما آسیب میرساند
اگر مانند اکثر فعالان کسب و کار باشید، این باور در شما وجود دارد که هرچه ساعت کاری بیشتر باشد، احساس غرور و سرخوشی ناشی از کار زیاد بیشتر است. چنین باوری بیش از همه بین کارآفرینها دیده میشود که به پدیدهای به نام «رجزخوانی مشغله (Busy bragging)» منجر شده است. نتیجه این پدیده این است که حرفهایها یا به ساعت کاری زیادی که داشتهاند افتخار میکنند یا در مورد آن مبالغه میکنند تا حس خوب مهم و مؤثر بودن را به خود تلقین کنند.
اما در مورد آمریکاییها میتوان گفت که بخشی از این رفتار ناشی از فرهنگ آنهاست؛ آنها برای زمان اهمیت ویژهای قائل هستند و سعی میکنند از آن بیشترین بهره را ببرند. حتما این ضربالمثل را شنیدهاید که وقت طلاست! آنها با همین تفکر به این باور رسیدهاند که افراد میتوانند با کار زیاد و عزم راسخ به ثروت و کامیابی دست پیدا کنند. یعنی موفقیت از طریق کار زیاد که به معنای مدتزمان بیشتر برای کار کردن است، به دست میآید.
وقتی پرکاری و ساعتهای طولانی کار کردن را با تکنولوژی ترکیب کنیم، به عارضهی رفتاری جدیدی منتهی میشود که بسیاری این روزها به آن مبتلا هستند و پدیده «فشارِ کاری مداوم - Telepressure» نامیده میشود. یعنی عارضهای که در آن فرد برای جواب دادن به پیامها، ایمیلها و مکاتبات کاری صبر نمیکند و میل شدید به پاسخگویی بلافاصله دارد.
شاید این موضوع اصلا اتفاق بدی به نظر نیاید. سرعت پاسخگویی بالا از طرف مخاطب احتمالا مورد توجه بسیاری باشد؛ اما واقعیت چیز دیگری است. این موضوع در واقع به بهرهوری و کارآمدی شما آسیب وارد میکند.
اما این موضوعات چطور میتواند بر بهرهوری تأثیر منفی داشته باشند؟
کاهش بازده
اضافه کردن ساعت کاری، تا حدودی به افزوده شدن مقدار کاری که انجام میدهید کمک میکند؛ اما اگر از آن حد عبور کنید، بازدهی بهطور چشمگیری کاهش پیدا میکند.
اگر شما ۵۰ ساعت یا بیشتر در هفته کار کنید، بهرهوری شما (کل کار مفیدی که انجام دادهاید) متناسب به زمان کاهش پیدا میکند. این روند کاهش با افزایش زمان بیشتر و بیشتر پیش میرود. یعنی اگر ۷۰ ساعت در هفته کار کنید، نتیجهای که به دست میآورید چیزی بیشتر از نتیجه بهدستآمده از ۵۵ ساعت کار در هفته نیست.
چرا چنین اتفاقی میافتد؟ دلیل آن چیست؟
خستگی
بخشی از دلیل کاهش بهرهوری با افزایش زمان، خستگی است. وقتی بیشتر از ۵۰ ساعت در هفته کار کنید، یعنی از زمانی که باید به خواب مفید و استراحت اختصاص دهید، میکاهید. بهعلاوه قطعا موضوعات دیگری نیز در زندگی شخصی شما وجود دارد که باید به آنها هم رسیدگی کنید.
کمبود خواب و مصرف دائم انرژی مغز به احساس خستگی دائم منتهی میشود و کافئین هم نمیتواند هیچ کمکی به آن بکند. کیفیت کار شما کاهش پیدا میکند و یاد گرفتن و به خاطر آوردن نکات و موضوعات تازه برایتان دشوار میشود و در انجام دادن امور کندتر میشوید.
چندوظیفگی
وقتی چند صد کار در لیست انجام دادنیهایتان قرار داشته باشد، چارهای ندارید جز اینکه چند کار را همزمان انجام دهید و احتمالا شنیدهاید که این کار با بهرهوری نسبت عکس دارد. مثلا وقتی باید یک گزارش کار درباره فروش یک محصول بنویسید و به چگونگی نوشتن آن در حین یک جلسه بازاریابی فکر میکنید یا وقتی که با یک مشتری تلفنی صحبت میکنید و در عین حال ایمیلهایتان را هم چک میکنید، قطعا به بازدهی و کیفیت کار خود لطمه میزنید.
کار کردن در ساعتهای طولانی و در عین حال قبول کردن مسئولیتهای بیشتر و بیشتر شما را در موقعیتی قرار میدهد که نمیتوانید به نتیجه مطلوب مورد نظر برسید. وقتی مجبور باشید کارهای بیشتری انجام دهید و بهطور دائم حجم این کارها بیشتر و بیشتر میشود در واقع کارایی شما کمتر و کمتر میشود.
فرسودگی شغلی
کار کردن برای ساعتهای طولانی بدون آنکه هیچ مرخصی، سفر یا استراحتی برای خود در نظر بگیرید در نهایت به احساس فرسودگی شغلی منتهی میشود. آخر هفتهها، استراحتهای شبانه و کافی، تعطیلاتی که حداقل چند روز طول بکشند، همگی برای گشایش مغز و ذهن شما ضروری و حائز اهمیت هستند.
اگر بدون آنکه به خود استراحت بدهید دائم مشغول کار هستید، مطمئنا در نهایت به این مرحله از فرسودگی خواهید رسید. علاقه و عشق شما به کار کاهش پیدا میکند و در نهایت همه این موارد به کاهش بازدهی و بهرهوری شما میانجامد.
عواقب ناخوشایند سلامتی
در نهایت، به خاطر بسپارید علاوه بر تمامی عوارضی که نام برده شد، مهمترین اثری که کار کردن بیش از حد ممکن است بر شما داشته باشد تحت خطر قرار دادن سلامتی جسمی شما است. شما در برابر بیماری آسیبپذیرتر میشوید و حس سلامتی و سر حال بودنتان تحتالشعاع قرار میگیرد. این یعنی روزهای بیشتری در بستر بیماری خواهید بود و شاید همهی اینها باز باعث شود که شما زمان بیشتری برای کار کردن صرف کنید تا زمانهایی که در بستر بیماری بودهاید، جبران شود.
سخت کار کردن بد نیست و اینکه به کار و تلاش زیاد خود غره باشید هم هیچ ایرادی ندارد؛ اما خطر جایی ظاهر میشود که حجم کاری که انجام میدهید، نسبت به کیفیت آن و سلامتی شما در اولویت قرار بگیرد. یادتان باشد که هیچ چیزی بیشتر از رعایت کردن تعادل اهمیت ندارد. به ساعات کاری توجه بیشتری داشته باشید تا در عین حفظ بهرهوری، به سلامت خود نیز آسیبی وارد نکنید.