چیراگ کولکارنی، کارآفرین، بازاریاب و مدیرعامل شرکت Taco، تجربهی کارآفرینیاش را اینگونه تعریف میکند:
زمانی که اولین تجارتم را شروع کردم، سختترین کار متقاعد کردن والدینم بود تا بهجای گرفتن مدرک تحصیلی مهندسی یا مدیریت، در راه کارآفرینی قدم بگذارم. البته پس از اینکه آنها را راضی و با خود همراه کردم نتایج شگفتانگیزی نصیب من شد و بهجرئت میگویم که بدون حضور آنها نمیتوانستم در شغلم موفق شوم.
والدینم چطور راضی شدند؟
ابتدا مطمئن شوید که پدر و مادرتان ایدهی شما را خطرناک و مرگبار تصور نمیکنند، در غیر این صورت آنها تمام تلاششان را برای منع کردن شما و حفاظتتان در برابر عوامل خطرناک خواهند کرد. پس از آن طبق مواردی که به شما گفته میشود، تلاش کنید حمایت و اعتماد خانوادهتان را جلب کنید و به آزادی عمل در کارآفرینی برسید.
موفقیت را به زبان خودتان تعریف کنید
اغلب والدین محتاط هستند و تلاش میکنند تا از فرزندشان مراقبت کنند و او را در منطقهی امن نگهداری کنند که چنین روحیهای منجر به مخالفت با کارآفرینی شما میشود. جی کیم، صاحب پادکست جی کیم، فرزند یک خانوادهی کرهای مهاجر است. اولین شغل پدر کیم در آمریکا، سرایداری با حقوق ۲ دلار در ساعت بود؛ اما از اینکه آیندهی باثباتی داشت راضی و خوشحال بود.
صرفا برای خشنود کردن والدین و اطرافیان، در مسیری که به آن تعلق ندارید قدم نگذارید.
کیم تعریف میکند: «ذهنیت والدینم از موفق شدن من، رسیدن به شغلی پایدار در یک شرکت بود. درحالیکه من در رؤیای رئیس شدن بودم. اگر واقعا برای کارآفرینی ساخته شدهاید از جایتان برخیزید، ذهنیت و باورهایتان را به زبان آورید و شروع به کار کنید.»
پیوسته و روزانه تلاش کنید
وقتی متوجه شدید که میخواهید چه راهی را دنبال کنید، حتی یک روز را هم از دست ندهید و از کار کردن و تلاش غافل نشوید. بهترین عملکرد خود را بهصورت پیوسته ارائه دهید و تجربیات موفقیتآمیز کسب کنید. والدین محافظهکار و سرسخت میخواهند مطمئن شوند که شما از پس کارآفرینی و قبول مسئولیتهای بزرگ برمیآیید. درحالیکه اگر منظم نباشید و کارتان را جدی نگیرید آنها نیز هدف شما را جدی نمیگیرند و این بسیار طبیعی است!
صبور باشید، فعالیتهای روزانهی خود را ادامه دهید و به والدین خود اثبات کنید که حتی اگر گاهی مجبور به ترک کارتان میشوید، باز به سراغش بازگشته و پیگیری میکنید. این رویه ثبات و جدی بودن شما را نشان میدهد. قطعا موفق خواهید شد.
هزینههای خود را متقبل شوید
گری وینرچوک، کارآفرین، سخنران معروف و نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز از سن ۱۰ سالگی به دنبال کارآفرینی بود. او در تعطیلات آخر هفته در مراکز خرید نیوجرسی، با فروش بلیط بیسبال به درآمد ۱۴۰۰ دلار رسیده بود. در اولین تلاشهایش برای جذب مشتری توانست ۴ نفر از دوستان دبیرستانش را به ورزشگاه بیسبال بکشاند و این موفقیت خوبی بود. هنگامی که پدرش او را از کار در بازار بیرون آورد و مسئولیت چیدن یخ در فروشگاه خانوادگیشان را به او محول کرد، گری در فکر اثبات کردن تواناییهایش به پدر بود. او بهجای مخالفت با والدینش، نتایج مثبت و خوب کارآفرینیاش را به آنها نشان داد.
گری میگوید: «من از داشتن پدر و مادرم و حضور در شهر محل سکونتمان خوشحال بودم و میخواستم زحمات آنها را جبران کنم. پس تمام تلاشم را کردم تا در کارم موفق باشم و بتوانم هزینههایم را پرداخت کنم.» او با سرسختی و تلاش توانست استعداد کارآفرینیاش را اثبات کند و در رشد کسبوکار خانوادگیشان نیز یاری برساند. اگر شما هم دیوانهوار رؤیایی در سر دارید و به دنبال تأیید و حمایت خانوادهتان هستید، با تلاش بیشتر، هزینههای شخصی و مدرسهتان را تأمین کنید.
با والدین خود صادقانه گفتوگو کنید
رامت سچی، کارآفرین و مشاور مالی، در خانوادهای لیبرال و هندی بزرگ شده بود که بسیار سختگیرتر از والدین آمریکایی بودند. سچی میگوید: «زمانی که میخواهید در مورد آیندهتان بهطور جدی صحبت کنید. بیش از همیشه رفتار و اقدامات شما در طول زندگیتان مورد سنجش قرار میگیرند. بهعنوان مثال این سؤال پیش میآید که آیا شما در زندگی شخصی، وظایف مدرسه و در زمینهی مدیریت پولتان منظم و مسئولیتپذیر بودهاید؟ اگر سابقهی درست و درخشانی دارید ادامهی گفتوگو نیز آسان خواهد بود؛ اما اگر والدین شما تصمیمتان را درک نمیکنند و صرفا عقبنشینی میکنند؛ شاید شروع مکالمهی شما دچار ایراد است.»
گفتوگویتان را اینگونه شروع کنید: «مدتی است که من در مورد کارآفرینان مطالعه میکنم و بسیاری از جوانان را میبینم که به دنبال برپایی کسبوکار و اجرایی کردن ایدههای خود هستند و من هم مثل آنها به کارآفرینی علاقه دارم. نظر شما چیست؟» در این مکالمه، شما از ابتدا تصمیم به تصویب رسیدهتان را اعلام نمیکنید، بلکه والدینتان را به مشورت و همصحبتی دعوت میکنید. البته دقت کنید که سخنان و نحوهی مکالمهتان با اعتمادبهنفس و مصمم اما با احترام باشد. ضعف در سخنرانی نشانهی مردد بودن و ترس شما است. در پایان واکنش آنها هرچه باشد، احترام و صبوری کارساز خواهد بود.
خود را برای جنگیدن آماده کنید
اگر شما سابقهی درخشانی در دوران مدرسه، مدیریت رفتار و عملکردتان دارید، مخارجتان را به عهده گرفتهاید، محترمانه با والدین خود مشورت و صحبت کردهاید؛ اما هنوز به مقاصد خود دست نیافتهاید، نوبت آن است که مانند رایان هالیدی رفتار کنید و باثبات راه خود را پیش ببرید. او میگوید: «والدین شما اغلب ایدههایتان را رد خواهند کرد، اما شما باید عواقب تصمیماتتان را بپذیرید و بهپیش بروید.»
هالیدی با پدر و مادرش اختلاف سنی بسیار داشت و زمانی که تصمیم گرفت دانشگاه را ترک کند و با استعداد نویسندگیاش در یک سازمان مشغول به کار شود، با مخالفت بسیار زیاد از طرف خانوادهاش روبرو شد. آنها هر کاری برای تغییر ذهنیت فرزندشان انجام دادند و او را از داشتن پولتوجیبی و حضور در تعطیلات منع کردند. هالیدی چند سالی این شرایط پرتنش و پرفشار را گذراند؛ اما زمانی که به موفقیت رسید، توانست نظر خانوادهاش را جلب کند و حمایت آنها به دست آورد. همیشه مسیر خود را دنبال کنید، سختکوش باشید، صبوری کنید و امیدوار باشید که پدر و مادرتان در میانهی راه مجاب و با شما همراه شوند.
نظرات