تغییرات بزرگ دنیای فناوری و چگونگی موفقیت در آنها
از آخرین رکود اقتصادی و سقوط بازار ۸ سال میگذرد. وقتی روزهای سخت فرا برسند، سرمایهگذاران هوشمند فرصتها را درمییابند. دگردیسی اقتصادی چرخههای اقتصادی را به سمت استقلال پیش میبرد. گواه این موضوع اتفاقاتی است که در بخش صنایع تکنولوژی شاهد آن بودیم. لوییس جی والکر اقتصاددان و مشاور اقتصادی در گروه کاپیتال اینسایت در ایالت جورجیا، به ما میگوید که چگونه از باتلاقهای بحران فرار و سپس رشد کنیم.
در سال ۲۰۰۱ در دوران ریاست وارن بافت و رکود صنایع تکنولوژی، وی در نامهای خاطرنشان کرد وقتی جزر و مد دریا میخوابد، شما کسانی را که برهنه شنا میکردند مشاهده میکنید. برای تشریح تمثیل شنا باید گفت وقتی مدیران تجاری یا شرکتی در مخمصهای گرفتار میشوند، عدهای با جریان پیش میروند، عدهی دیگر تقلای بیهوده میکنند و نابود میشوند؛ اما آنهایی که با چالشها درگیر میشوند آزادی عمل خواهند داشت. از تجربهها درس میگیرند. رشد میکنند و موفق میشوند. به گفته بازیکن و مربی افسانهای فوتبال، کنوتی راکنی، وقتی در برابر مشکلات تسلیم نشوید، آنها در برابر شما تسلیم میشوند.
چرخهی دگردیسی بازار همیشه وجود دارد. شرکتها به سمت کمال رشد میکنند و موفقها ضعیف میشوند. تعدادی از بین میروند و تعدادی دیگر حسابی در رینگ رقابت مشت میخورند. ستارههای جدیدی ظاهر میشوند و رشد میکنند. رهبران سابق عقب میافتند و رهبران جدیدی رشد میکنند. در این دنیای وحشی اقتصاد تنها کسانی جان به در میبرند که با چنگ و دندان از مواضع خود دفاع میکنند و در برابر آخرین کسانی که قصد نابودی آنها را دارند، با تمام توان مقاومت میکنند.
در والاستریت میبینیم که حدود نصف شرکتهایی که در سال ۱۹۹۹ در شاخص ۵۰۰ S&P حضور داشتند، در حال حاضر وجود ندارند. دیوید بلیتزر، رئیس کمیته استاندارد شاخصگذاری بورس، میگوید در اکثر سالها حدود ۲۵ تا ۳۰ سهام در ۵۰۰ S&P جابهجا میشوند.
وارن بافت به رکود بازار خوشبین است؛ اگر شما چیزی که وارن بافت به آن افق فکری میگوید داشته باشید. میدانید که مواقع بحرانی به مدیران مالی این امکان را میدهند که توشهی خود را بندند. استرس و اشتباهات، رقابتهای شدید و سایر اهرمهای فشار تغییر، مثبت پنداشته میشوند؛ زیرا این فشارها منجر به نوآوری میشوند. اما اگر شما دیدگاه «ما این کار را قبلا انجام دادهایم» داشته باشید، ایدههای خلاق و نوآوری را کشتهاید.
در گزارش ماه ژوئن سال ۲۰۱۶، رومان سالیمون کارشناس خلاق در مرکز مشاوره Imaginatik نوشت: «چرا خطاهای محض منجر به نوآوریهای شگرف میشوند؟ میبینیم که شجاعت گرفتن تصمیمهای اجرایی اغلب به موفقیتهای خلاقانه ختم میشود. افراد خلاق ترسی از شکستهای سریع و مکرر ندارند. آنها سریعا از تجربهها درس میگیرند و دوباره بلند میشوند. اغلب مدیران باید خط مشی ریسکپذیری ضابطهمندی داشته باشند.»
در یک مثال عینی، آیبیام متوجه رشد و قد کشیدن اپل نشد. عکاسی دیجیتال را کداک اختراع کرد ولی بهرهی چندانی از آن نبرد. اینها مثالهایی هستند که دگردیسی بازار حتی برای شرکتهای بزرگ نیز دردسرساز است.
استراتژی رهبری بهطور پیوسته تغییر میکند. با توجه به گزارش سابق ولینگتون (روزنامه مشهور اقتصاد و سرمایهگذاری)، سیسکو، اوراکل، مایکروسافت، اینتل و آیبیام ۵ شرکت بزرگ تکنولوژی در سال ۲۰۰۰ بودند. اما اکنون آمازون، فیسبوک، مایکروسافت، گوگل و اپل بهعنوان غولهای تکنولوژی یاد میشوند. از لیست سابق فقط مایکروسافت باقی مانده است. مدیران مالی همیشه دنبال مدیریت پیشرونده و ترکیب ایدهها هستند. بسیاری از آنها در زمانهایی با جرقههای ذهنی کوچک خود را نشان میدهند و بهسرعت تبدیل به الگوهای راه خود میشوند.
جان میشایلسون، برنامهریز و تحلیلگر شرکتهای بزرگ تکنولوژی، در مقالهای در نشریهی وال استریت میگوید: «بحرانهای اقتصادی همانند چیزی که در سالهای ۲۰۰۸ - ۲۰۰۷ شاهد آن بودیم، منجر به نوع جدیدی از رشد شده است. با استناد به فاکتورها بعد از آخرین رکود بزرگ مالی که منجر به توقف رشد شده بود، دولتها برای جلوگیری از تکرار چنین بحرانهایی افسار اقتصاد را به دست گرفتند.» او اشاره میکند که تعداد بسیاری از سیستمهای آیتی بر اساس پلتفرمهای دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ هستند.
تعداد زیادی سیستمهای سنتی در سازمانهای خصوصی و دولتها و حتی سازمانهای نظامی وجود دارند که برای باز شدن جا برای نوآوری باید بهروز و جایگزین شوند. تهدیدات جدید مانند پتانسیل حملات ICBM از طرف دولتهای جنگطلب نیازمند برخورد هستند. سیستم سلاحهای فضایی و ابزارهای ضد آنها یک جبههی جدید هستند. به گفتهی میشایلسون اغلب فناوریهای عمومی ریشه در تحقیقات نظامی دارند. تغییرات اقتصادی بزرگ و پرشهای خارقالعاده نوآوری همیشه بعد از جنگها رخ میدهند. در چند دههی اخیر، خلق صنایع جدید، ابتکار و نوآوری و تولیدات در این زمینهها افزایش یافته است.
به معنای دیگر، زمان بازنگری اساسی و جهش نوآوری فرا رسیده است و برنده و بازنده را تعیین میکند. این یک فرصت جدید برای شرکتهای خصوصی است. مدیران بلندمرتبه باید قدرت پیشبینی تغییرات و تصمیم برای اقدامات مناسب داشته باشند. کار کردن در چنین چرخهای برای کسانی که مهارت ندارند، میتواند سخت باشد؛ در عین حال که فرصتی خارقالعاده برای افراد ماهر و تعلیمدیده فراهم میکند. به همین دلیل است که شهرهای پیشرو، مرکز رشد و نوآوری کارآفرینی برای جهش دادن به خلاقیت تأسیس میکنند و مدیران انجمنها برای تربیت مهارت و دانشی که در این دنیای رو به رشد در آینده به آن نیاز خواهند داشت، با مدارس همکاری میکنند.
این چرخههای جدید فرصتهای نابی برای کسانی که سرشان برای خلاقیت و مشکلات درد میکند فراهم میسازند.