اجازه ندهید خشم، زندگی و حرفه شما را نابود کند
تاد نورداستورم، مدیر موسسهی تحقیقاتی و انتشاراتی Tanner Institute، در پست جدید خود از تجربیات شخصی و نتایج پژوهشهای علمی آثار خشم و روشهای اجتناب از آنها صحبت میکند:
بسیاری از توصیههای مدبرانهای که در زندگی حرفهای و شخصی به تجربیاتی عملی بدل میشوند، اغلب از شرایط غیر قابل انتظاری برخاستهاند. خیلی وقتها درسهایی که در زندگی خودم آموختهام، در موقعیتهای واقعاً عجیبی بوده است.
برای مثال، وقتی سوار اتوبوس بودم از یک غریبه یاد گرفتم که باید شغلم را رها کنم. یک کارمند سادهی تاکوبل به من آموخت که یادآوری نام افراد، چه تأثیر شگفتی در ایجاد اعتماد و بهبود ارتباطات دارد. امروز در فروشگاه اغذیهفروشی یک زوج مسن که کنار هم ایستاده بودند، درس بسیار عمیقی به من یاد دادند. پیرمرد یک شلوار چهارخانه پوشیده بود و زنش یک کلاهسفید با گلهای رز قرمز به سر گذاشته بود.
از صحبتهای خانم مسن با صندوقدار فهمیدم که خودش ۹۲ سال و همسرش ۹۶ سال سن دارند. آنها کمی گپ زدند و صندوقدار به آنها گفت که فوقالعاده به نظر میرسند. بعد سؤالی پرسید که احتمالاً زیاد میشنوند: راز موفقیت شما چیست؟
پیرزن خیلی با شور و پرانرژی بود و گفت راز زندگی طولانی و شاد، زیستن بدون خشم است. از کنار وقایع رد شوید.
تاکنون مطالعات متعددی در مورد مضرات فیزیکی و عاطفی خشم انجام گرفته است. خشم پیشزمینهی مشکلات گوارشی، بیماریهای قلبی، افسردگی، اضطراب، سردرد، استرس و بسیاری از بیماریهای دیگر است. همانطور که خانم مسن میگفت، زندگیهای بسیاری بر اثر عصبانیتهای کنترل نشده، نابود شدهاند. عصبی بودن، خطرناک و کشنده است و باید به نحوی آن را کنار گذاشت.
احتمالاً همهی ما دیدهایم که تأثیرات ناگوار خشم میتواند حرفهی افراد، تواناییهای کسب یک شغل، حفظ شغل و پیشرفت کاری آنها را ویران کند. بعلاوه خشم بین افراد سرایت پیدا میکند.
متداولترین عواملی که در محیط کار به خشم و عصبانیت منجر میشوند، عبارتاند از:
- بیاعتمادی
- انتقادهای ناعادلانه
- مدیریت میکرو
- تبعیض بین کارمندان
- عدم پذیرش ایدهها
- مدیر غیر مسئول
- خواستهها و انتظارات غیر منطقی
- ارتباطات ضعیف
- بازخورد منفی بیشازحد
بسیاری از ما این شرایط را تجربه کردهایم. بهعنوان کارمند این شرایط ما را به بررسی چند گزینهی خاص سوق میدهد: استعفا، ناامیدی، ناراحتی و درنهایت خشم.
متأسفانه اکثر کارمندان قدرت کنترل شرایط ذکرشده را ندارند و حتی گزینههایی پیش رو ندارند که بتوانند اوضاع را تغییر دهند. ولی مدیران و رهبران، هم توانایی کنترل شرایط را دارند و هم میتوانند با تصمیمهای بهجا و درست خود، لیست بالا را تغییر بدهند. این تغییرات نهتنها برای خنثی کردن احساسات منفی لازم و ضروری است، بلکه به پیشرفت کسبوکار هم کمک میکند.
آنچه در ادامهی این مطلب میآید، فعالیتهایی بر پایهی پژوهشهای علمی است که با تمرین آنها میتوانید آرامش را به خودتان و افرادتان بازگردانید و حتی سودآوری و بازدهی کارتان را بالا ببرید:
تا زمانی که کارمندانتان شیوههای مدیریتی شما را نپذیرفتهاند، به جستجوی خود ادامه دهید
بهعنوان یک رهبر کار شما این است که به افرادتان الهام و انگیزه ببخشید. در مطالعات و تحقیقاتی که اخیراً روی بیش از یک میلیون شاغل صورت گرفته، مشخص شده است که ۸۸ درصد کارهای فوقالعاده از جایی شروع میشوند که یک نفر میپرسد: « چه تغییراتی میتوان ایجاد کنم که کارمندان دیگر دوست داشته باشند؟»
این سؤال را بهعنوان یک رهبر از خودتان بپرسید. چگونه میتوانید به کارمندانتان انگیزه بدهید، آنها را حمایت کنید، موانعی که سر راهشان وجود دارد حذف کنید تا این انسانهایی که برای شما کار میکنند، کارشان را دوست داشته باشند؟ وظیفهی شما است که به آنها کمک کنید به بهترین پتانسیلهای خود دست یابند. راهی پیدا کنید که آنها مدیریت رهبری شما را دوست داشته باشند.
آسایش و رفاه کارمندانتان را یکی از اولویتهای کاری خود بدانید
بهعنوان یک رهبر، مسئولیت شما این است که کمک کنید کارمندانتان اجرای بهتری داشته باشند. تحقیقات نشان میدهند برداشت و احساسی که کارمندان از رفاه خود دارند (منظور سلامتی جسمی، اجتماعی و عاطفی آنها است)، نقش مهمی در سطح عملکرد آنها دارد.
همین تحقیقات میگویند شرکتها و بخشهایی که در هر سه حوزهی ذکرشده، رتبهی بالایی کسب کردهاند، ۱۵۷ درصد افزایش تعاملات، ۳۰ درصد افزایش بهرهوری و ۱۲۰ درصد افزایش در نوآوری تجربه میکنند. پس واقعاً ارزش دارد که رفاه کارمندانتان را یکی از مسئولیتهای اصلی خود بدانید.
قدردانی
همهی ما میدانیم که کلمات مهربان و حمایتگر و قدردانی، برای انسانها بهاندازهی یک جهان معنی دارند. ولی بهعنوان یک رهبر، شما باید از صِرف به کار بردن واژههای زیبا دست بکشید و به این فکر کنید که چرا واقعاً از آنها قدردانی میکنید. اگر هرروز صبح که بیدار میشوید چند دقیقه به این فکر کنید که چرا از کارکنان و کلاً مردم اطرافتان قدردانی میکنید، همهچیز در ذهنتان رنگ دیگری میگیرد.
بهاینترتیب شما از افکار مثبت پر میشوید، ناامیدیهای خود را به حاشیه میرانید و محیط کار متفاوتی را برای کارمندانتان خلق میکنید. بعلاوه تحقیقات نشان میدهند که اغلب کارمندان معتقدند صمیمیت صادقانه، یکی از نکاتی است که به آنها کمک میکند کارهای خود را عالی انجام دهند.
اغلب ما واقعاً ترجیح میدهیم از خشم و عصبانیت اجتناب کنیم. خشم چهرهی زشتی دارد و احساس خوبی ایجاد نمیکند.
ما میتوانیم مقالات زیادی در مورد اثرات خطرناک خشم در زندگی شخصی و حرفهای انسان بخوانیم؛ ولی شاید هیچچیز بهاندازهی دیدن یک پیرزن و پیرمردی شاد و آرام، ما را قانع نکند. حرف او را به خاطر بیاوریم: زندگی بدون خشم.
توصیهی ژرفتر اینکه به دیگران هم کمک کنید آرامتر باشند.
نظرات