فناوری در حال نابود کردن بزرگترین دارایی انسان است
«پول مهمترین چیز در دنیا نیست. مهمترین چیز زمان است»
والدین، معلمان و اساتید ما، همواره و به اشکال مختلف این جمله را به ما گوشزد کردهاند و این جمله نیز منطقی بهنظر میرسد. همهی ما در یکی از مراحل زندگی به این مسئله واقف میشویم که پول یک هدف نیست، بلکه یک وسیله است. بهوسیلهی پول موقعیتهایی را بهدست میآوریم؛ اما همانگونه که تحقیقات نیز ثابت کرده است، آنچه بهواسطهی پول عایدمان میشود، معمولا کمتر از زحماتی است که برای کسب پول متحمل شدهایم. در واقع، تنها دلیل وجود رابطهی مثبت میان پول و رفاه، امکان خرید امکانات رفاهی بهوسیلهی پول است.
زمان ما محدود است و عاقلانهترین کار این است که با بیشتر کردن موقعیتهای موجود برای تجربیات لذت بخش و توام با موفقیت، بیشترین بهره را از زمان ببریم. اما آیا این تمام داستان است؟ آیا تنها مسئلهی مهم زمان است؟ برعکس، مهمترین دارایی شما زمان نیست، بلکه «توجه» است. کیفیت تجربیات شما به مدت زمانی که برای آن تجربه صرف میکنید وابسته نیست، بلکه به این وابسته است که اوقات خود را چگونه گذراندهاید.
ممکن است ۸۰ سال از زندگی خود را گذرانده باشید و در این زمان وقت آزاد زیادی در اختیار داشه باشید، اما بهاندازهی شخصی ۴۰ ساله که زمان خود را مدیریت کرده و به اجزای مهم اطرافش توجه کرده، از وقت آزادتان بهره نبرده باشید. زمان محدود است، این امکان وجود دارد که بتوانید از زمان محدودی که در اختیار دارید استفادهی بیشتری ببرید. اما متاسفانه، انجام چنین کاری سختتر از آن است که بهنظر میرسد.
دنیا علیه شما است
یکی از مشکلات نسل ما این است که در حال حاضر اهمیت مدیریت «توجه» و حواس روز به روز در حال افزایش است، از طرف دیگر دنیای اطراف ما بهگونهای طراحی شده که بیشترین زمان ممکن را از ما برباید. بنیان شرکتهای حوزهی فناوری و اینترنت بهگونهای است که به همهی افراد امکان میدهد از موقعیتها بهره ببرند و نمیتوان تأثیر مثبت این مسئله را کتمان کرد. با این وجود، ما نیز بهایی برای این موقعیتهای بیشتر پرداخت میکنیم؛ اعتیاد به گوشیهای همراه و استرس حاصل از فناوری مشکلاتی واقعی هستند!
تمرکز شرکتهایی مانند گوگل و فیسبوک بر تولید محصول نیست؛ این شرکتها در حال ساخت اکوسیستمهای خود هستند. موثرترین راه کسب درآمد از یک اکوسیستم نیز درگیر کردن افراد با آن اکوسیستم است. این شرکتها اکوسیستمهای خود را بهگونهای طراحی میکنند که بیشترین توجه خود را به آنها اختصاص دهیم.
اعتیاد به گوشیهای همراه و استرس حاصل از فناوری مشکلاتی واقعی هستند!
سال گذشته، تریستان هریس که یک متخصص اخلاق در حوزهی طراحی است و در آن زمان در گوگل مشغول بهکار بود، چگونگی طراحی محصولاتی با هدف استفاده از انگیزشهای ذهنی افراد را توضیح داد. در واقع، طراحان بهدنبال نقاط تاریک در توانایی ادراکی ما میشوند و از همان نقاط تاریک استفاده میکنند تا بدون آگاهی ما بر رفتارهایمان تأثیر بگذارند.
هر اعلانیه (notification) و ایمیلی که دریافت میکنید و هر وبسایتی که به آن سر میزنید، بهگونهای آگاهانه طراحی شده تا بیشترین زمان خود را صرف محصول یا سرویس مربوطه کنیم. امروزه بیش از هر زمان نیاز داریم تا فکر و حواسمان را در اختیار بگیریم. خوشبختانه راههایی برای نائل آمدن به این هدف وجود دارند. در ادامه با سه روش برای بهبود کیفیت زندگیمان آشنا خواهیم شد.
درونپویی آگاهانه
در سنن بودایی و آموزشهای رواندرمانی مدرن، از درونپویی (مدیتیشن) برای افزایش آگاهی و با هدف دور شدن از وابستگیها در زمان حال استفاده میشود. هدف از درونپویی این است که به آرامی در یک مکان بنشینیم، چشمانمان را ببندیم و آنچه در بدن و ذهنمان میگذرد را مشاهده کنیم. از این روش برای افزایش آرامش، کاهش استرس و دور شدن از حواسپرتیها استفاده میشود.
درونپویی کاری ساده است، کافی است بنشینید و روی چیزی در اطرافتان توجه کنید؛ اغلب افراد ترجیح میدهند روی تنفس خود تمرکز کنند، کافی است روی دم و بازدمتان تمرکز کنید. خطور تفکرات دیگر به ذهن شما و حواس پرتی در زمان درونپویی مسائلی رایج هستند. هدف از درونپویی این نیست که دیگر فعالیتهای ذهنی را تعطیل کنید، هدف ما این است که روی زمان حال تمرکز کنیم.
با گذر زمان، درونپویی برایتان آسانتر خواهد شد. اما اگر این روش برایتان مفید نیست، میتوانید در هنگام انجام اعمالی نظیر تمرینات ورزشی که توام با تکرار هستند، تنها روی یک بخش از محیط اطراف خود تمرکز کنید. با وادار کردن ذهنتان به تمرکز روی یک چیز، توانایی ذهنی شما برای کنترل حواستان بیشتر خواهد شد. مطالعات علمی موکد بر تاثیرگذاری این روش و کسب نتایج مثبت در مدت هشت هفته هستند.
تک وظیفگی مطلق
برخلاف باور عمومی، چند وظیفگی راه حل موثری برای افزایش بهرهوری نیست، بهویژه در زمانی که قرار است به انجام کارهای سنگین ذهنی بپردازید. در کنار این مسئله، چند وظیفگی برای مغز نیز مضر است. هر زمان که حین انجام یک کار، کار دیگری را نیز شروع میکنید، فشاری اضافه بر ذهن شما تحمیل میشود و دچار استرس ناخواسته خواهید شد.
به گفتهی سوفی لوری، متخصص کسبوکار در دانشگاه واشنگتن، جابجایی بین چندین پروژه و کار طولانی مدت در یک محیط کاری موجب رخ دادن پدیدهای موسوم به «پسماند توجهی» میشود که بر توانایی شما برای تمرکز روی یک کار جدید تأثیر میگذارد. تک وظیفگی با تمرکز عمیق و طولانی مدت موجب کاهش اثرات مخرب این پدیده میشود. همچنین، بهلطف تک وظیفگی، بهرهوری افزایش یافته و توجه کردن به امور سادهتر میشود.
همانند درونپویی آگاهانه، تأثیرات تک وظیفگی نیز با گذر زمان بیشتر میشوند و تکرار تک وظیفگی موجب میشود که بهتر بتوانید این کار را انجام دهید. با تمرین تک وظیفگی، میتوانید آگاهانه توجه خود را به سمت امور مهم سوق دهید.
جدایی روزمره
بررسی اعلانیهها در تلفن همراه یا وبگردیهای بیدلیل، در ظاهر چندان هم خطرناک نیستند؛ اما چنین رفتارهایی اغلب منجر به گرایشهای انفعالی میشوند که چندان نیز قابل تشخیص نیستند. هربار که گوشیتان را برمیدارید تا حسابهایتان در شبکههای اجتماعی را وارسی کنید و هر زمان که استراحت ۱۰ دقیقهای شما تبدیل به وبگردیهای یک ساعته میشود، ذهن شما در حال شکل دادن چرخهای از عادات است که تمایل دارد آنها را تکرار کند و با تکرار آنها نیز، این عادات شدیدتر خواهند شد.
معمولا ابزارهایی نظیر تلفنهای همراه و دیگر فناوریها بخشی مهم از زندگی مدرن هستند؛ اما اگر قرار است، در مجموع استفادهی مثبتی از آنها داشته باشیم، باید مرزهایی برای خود تعیین کنیم. جدا شدن منظم از این ابزارها و فناوریها نهتنها ایدهآل، بلکه حیاتی است. نویسندهی این مقاله ادعا میکند که هر روز تلاش میکند تا ساعت ۳ ظهر اعلانیههایش را چک نکند و در روزهایی که موفق به انجام این کار میشود، احساس میکند کنترل بیشتری روی کارهای خود داشته است. وی همچنین تلاش میکند تا در بازههای منظم، بهمدت یک تا دو روز از رایانه و گوشی هوشمند خود استفاده نکند.
البته برای هر فرد راهکار خاصی مفید واقع خواهد شد، اما تا زمانی که این راهکارها را امتحان نکنید، متوجه نخواهید شد که چه مقدار از وقت و «توجه» خود را بهطور روزانه از دست دادهاید.
اکنون با بالاترین تهدید مواجه هستید
روانشناس اسطورهای، میهای چیکسنتمیهایی، در یکی از اولین کتب خود موسوم به «روانشناسی تجربیات مطلوب» مینویسد:
کنترل افراد روی آگاهیشان کیفیت زندگی آنها را تعیین میکند.
توجه بیشتر به ما این قدرت را میبخشد که بیشتر روی چیزهای کوچکی که در زندگی روزمرهمان نادیده میگرفتیم تمرکز کنیم و این مسئله ما را خوشحالتر میکند. توجه بیشتر به ما اجازه میدهد، تا با بردن بیشترین بهره از زمان، از محدودیتهایی که مرگ بر ما تحمیل میکند نیز بگریزیم. توجه بیشتر، ما را قادر میسازد تا موارد فرعی را فراموش کنیم و روی آنچه مهم است تمرکز کنیم تا زندگی موفقتری داشته باشیم.
شادی، بهرهوری، حضور در لحظه و موفقیت، همه و همه در توانایی ما برای کنترل آگاهانه روی انرژی ذهنیمان ریشه دارند. هرچند دنیای ما سرسختانه در تلاش است تا «توجه» و آگاهیمان را از ما برباید، اما با آگاهی، ممارست و عادات صحیح میتوانیم با این مسئله مبارزه کنیم و کنترل ذهنمان را در دست بگیریم.
اگر قدرت توجه خود را حفظ کرده و آن را رشد دهید، هیچ چیزی نمیتواند شما را از داشتن زندگی مورد نظرتان باز دارد؛ چرا که آنچه در زندگی به دنبالش هستید، از همین نقطه شروع میشود. در حقیقت، ممکن است این تنها راه باشد.
نظرات