طبق شایعاتی که در هفتههای اخیر در نشریات اقتصادی نقل میشود، در عین حال که سرمایهگذاران عمدهی شرکت پیشنهاد تقسیم آن را دادهاند، سابقهی بینظیر کوالکام در والاستریت آن را تبدیل به محتملترین هدف تصاحبگرانی مانند برودکام کرده است.
برای سالها کوآلکام با رشد سالیانهی عادی و درآمدها در والاستریت، استثنایی ظاهر شده بود و انتظارات بلند مدت سرمایهگذاران را برآورده میکرد. دلیل رشد خارقالعادهی آنها این بود که در زمان درستی در تجارت درستی قرار گرفته بودند. فناوریهای بیسیم که از توسعهی ارتباطات تلفن همراه یکی پس از دیگری سودده میشدند. محصولات خلاقانهی این شرکت تبدیل به استانداردی در این صنعت شده بودند که آن را از تمام تولیدات تلفنهای همراه در جهان منتفع کرده بود. یکهتازی کوالکام میتواند دلیل حاشیهی سود غیر منصفانهی این شرکت را در دو دههی اخیر توجیه کند؛ اما در طول ۵ سال اخیر اعتبار غبطه برانگیز کوالکام از بین رفته و درآمدها و حاشیهی سود آن بسیار کاهش یافته است.
اما علت چیست؟ اصلیترین دلیل پا به میدان گذاشتن رقیبانی چون سامسونگ و مدیاتک برای تولید چیپهای اختصاصی برای گوشیهای هوشمند جدید است. هم چنین کوالکام بعد از جریمهی نزدیک به یک میلیارد دلاری در بزرگترین بازارش توسط دولت چین، نتوانست در اخذ حق امتیازهای جدید موفق عمل کند. تغییر قاعدهی بازی در بازار پردازنده نیز مزید بر علت است.
اما استخوانهای دیگری نیز لای این زخم قرار دارند. از دلایل دیگر شکست کوالکام میتوان به محروم شدن آن از استعدادهای مورد نیاز برای رقابت موثر در این بازار متغیر اشاره کرد. ناتوانی آنها در ارائهی فناوری کلیدی باعث شد که برای تامین مخارج اقدام به هزینهتراشی برای مشتریان کنند که مشکلات جدیتری به ارمغان آورد.
البته اگر جانب انصاف را رعایت کنیم چیزی مفیدتر از تعهد منابع لازم برای رقابت و نوآوری کوالکام در این رقابت سنگین بازار وجود ندارد. مسالهای که استراتژیستهای فناوری به آن، بحران شرکتهای پیشرو میگویند.
اکنون زمان در والاستریت به سرعت برای این تولیدکنندهی پردازنده سپری میشود. در ارزیابیهای اخیر این شرکت در معرض خطر ورشکستگی یا از هم پاشیدن قرار دارد.