چرا مدیرعامل شرکتهای بزرگ دنیا مهندس هستند
در گذشته مردم معتقد بودند که برای مدیرعامل شدن باید مدرک مدیریتی یا مالی داشته باشند. اما امروزه همه چیز تغییر کرده است و مدیرعامل ۷ مورد از باارزشترین شرکتهای دنیا مهندس هستند. البته جای تعجب نیست که همهی آنها از جمله اپل، آلفابت، مایکروسافت، آمازون، فیسبوک و تنسنت بزرگترین شرکتهای سیلیکونولی هستند.
مایک فارلی، همبنیانگذار و مدیرعامل شرکت Tile است. دستگاهها، شبکه و اپلیکیشن آنها از گم شدن دسته کلید، موبایل و... کاربران جلوگیری میکند. فارلی مهندس نرمافزار است و تا قبل از راهاندازی کسبوکار خودش هیچ اطلاعاتی در این زمینه نداشت. او مجبور بود موضوعات زیادی مانند ساختن محصولات پرطرفدار و قوانین بازاریابی را یاد بگیرد تا بتواند شرکت خودش را راهاندازی کند. او اعتقاد دارد که مهارتهای مهندسی در این زمینه به او بسیار کمک کرده است. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی دلیل این موضوع از زبان خودش می پردازیم:
۱- مهارت در پیدا کردن مشکل و حل مسئله
اولین شغل من در دنیای تکنولوژی این بود که مسئولیت تضمین کیفیت نرمافزارها را برعهده داشتم. این موضوع به من کمک کرد که امروزه بتوانم قبل از مشتریها ایرادات محصول را پیدا کنم. شرکت ما محصولات زیادی در شکلها و اندازههای گوناگون تولید میکند و من سعی میکنم همیشه از چشم مشتری به آنها نگاه کنم. اینکه چه چیزی شکل ظاهری آنها را نامناسب میکند و چه چیزی ممکن است باعث شود بهخوبی کار نکنند.
زمانی که مشکل را شناسایی کردید باید به دنبال راه حل باشید. حل کردن مسائل یکی از مهمترین مهارتهایی است که در رشتهی مهندسی یاد میگیرید. استراتژیهای زیادی برای پیدا کردن مشکلات و ارائهی راه حل برای آنها وجود دارد. خاطرهی مشترک دوران کودکی تمام مهندسها این است که قطعات الکترونیکی دستگاههای مختلف را جدا و دوباره سرهمبندی میکردند. مهندسها مخرب نیستند؛ بلکه دوست دارند بدانند ابزارها چگونه کار میکنند و باز کردن قطعات بهترین راه حل این موضوع است.
۲- پذیرفتن شکست بهعنوان بخشی از فرآیند
اگر میخواهید کسبوکار خود را یکشبه رشد دهید باید اهل ریسک کردن باشید. این یعنی ممکن است در طول مسیر بارها با شکست مواجه شوید. اگر با هر بار شکست بتوانید دوباره برخیزد و از تجربیات خود درس بگیرید میتوانید خودتان را دوباره پیدا کنید و حتی خیلی سریعتر از رقبا رشد کنید. بسیاری از مردم در مورد شکست احساس ناامنی میکنند؛ اما مهندسان میدانند که شکست یعنی یک پله به جواب نزدیکتر شدهاند. توماس ادیسون میگوید: «من هرگز شکست نخوردم؛ بلکه توانستم ۱۰ هزار راهی را پیدا کنم که من را به جواب نمیرساندند.» این معنای اصلی کشف و اختراع است.
۳- فرهنگ یادگیری مداوم
ما در دورانی زندگی میکنیم که همه چیز با سرعت زیادی در حال تغییر است. آیا باورتان میشود تنها ۱۰ سال از عمر آیفون میگذرد؟ مهندسان طوری تربیت میشوند که نسبت به یادگیری مشتاق باشند. زمانی که در دانشگاه تحصیل میکنید، با چند زبان برنامهنویسی آشنایی پیدا میکنید؛ اما ممکن است زمانی که فارغالتحصیل میشوید این زبانها قدیمی و از رده خارج شده باشند. شما بهعنوان یک مهندس باید مدام در حال یادگیری موضوعات جدید باشید. این موضوع در مورد کسبوکار نیز صدق میکند. باید موضوعات روز دنیا را پیگیری کنید و قبل از رقبا به فکر پیدا کردن راه حلی برای آن باشید.
داشتن مدرک مهندسی یک امتیاز محسوب میشود اما باید بتوانید نقاط ضعف آن را نیز تشخیص دهید. بازاریابی، فروش، امور مالی و منابع انسانی موضوعاتی هستند که در هیچکدام از درسهای مهندسی تدریس نمیشوند؛ اما برای ادارهی کسبوکار ضروری هستند. به یاد میآورم که خودم نیز اصول حسابداری را از روی کتابهای مقدماتی یاد گرفتم. کلید اصلی تبدیل شدن از یک مهندس به مدیرعامل این است که فروتن و کنجکاو باشید.
نظرات