چگونه از کامپیوتر داخل مغزمان استفاده کنیم
هیچ چیز بدتر از فراموش کردن نام افرادی که به تازگی ملاقات کردهاید و میخواهید همکاری خود را با آنها ادامه دهید نمیتواند ذهنیت دیگران از شما را تحت تأثیر قرار دهد. تصور کنید یک جلسهی مهم کاری با افراد حرفهای برای ادامه دادن همکاریها داشتهاید و هنگام خداحافظی نمیتوانید نام آنها را به خاطر آورید. فراموش کردن نام افراد یا صدا کردن آنها با نام اشتباه نشان دهندهی عدم تمرکز یا اهمیت ندادن به یک موضوع بوده و به هیچ عنوان رفتار حرفهای نیست.
جیم کویک (Jim Kwik) بنیانگذار شرکتی با همین نام است و به مردم کمک میکند عملکرد حافظهی خود را بهبود دهند. او در پنج سالگی دچار آسیب تروماتیک مغزی شده و بعد از این حادثه در به خاطر آوردن نام همکلاسیهایش با مشکل مواجه شد. برای کویک سالها زمان برد تا بتواند عملکرد آهستهی مغز خود را بهبود دهد. درست در زمانی که نزدیک بود به دلیل همین مشکل از دانشگاه اخراج شود، خواندن جملهای از آلبرت اینشتین (Albert Einstein) که در پشت یک لیوان نوشته شده بود زندگی او را برای همیشه تغییر داد. پشت لیوان نوشته شده بود: «مشکلات قابل توجهی که داریم با همان طرز تفکری که هنگام به وجود آوردنشان داشتهایم، حل نخواهند شد.» او بعد از خواندن این جمله متوجه شد که باید عملکرد آهستهی مغزش را تسریع کند. همچنین این جرقه را در ذهنش روشن کرد که میتواند به دیگران نیز در انجام چنین کاری کمک کند تا بتوانند در دنیایی که اطلاعات با سرعت نور تغییر میکنند عملکرد بهتری داشته باشند.
پادکستها، ایمیلها و وبسایتها هر روز اطلاعات زیادی به ما میدهند که باید به درستی طبقهبندی شده و مورد استفاده قرار بگیرند. همهی ما زمانی که نامی را فراموش میکنیم یا علاقهی خود را به خواندن کتابی از دست میدهیم مغز خود را مقصر میدانیم و آن را به کمبود توجه یا ضعیف بودن حافظه ربط میدهیم. اما طبق گفتهی کویک مشکل این است که به ما آموزش داده نشده تا از ابر کامپیوتری که میان گوشهایمان قرار گرفته یعنی همان مغزمان بیشترین استفاده را ببریم. به ما در مدارس به دروغ آموزش داده شده است که هوش، قدرت یادگیری و حافظهی هر فردی مانند سایز کفش ثابت است و تغییر نمیکند. درصورتیکه تحقیقات به تازگی ثابت کردهاند که تواناییهای مغز ما بیشتر از چیزی که فکر می کنیم بوده و ما تواناییهای ذهنی خود را دست کم میگیریم. هر شخص برای پیشرفت کردن باید تواناییهای خود را بهبود دهد.
تمرینانی که کویک ارائه میدهد میتوانند عملکرد مغز را سریعتر، متمرکزتر و پرانرژیتر کند تا فرد بتواند سریعتر موضوعات را یاد بگیرد و به یاد بیاورد. از همه جالبتر اینکه مهم نیست فرد چه سنی دارد، در چه سطح شغلی فعالیت میکند یا چه تحصیلاتی دارد. در ذهن هر شخصی یک فرد نابغه وجود دارد که باید با تمرینهای صحیح پرورش داده شود.
سریع خواندن میتواند میزان درک را افزایش دهد
سریع خواندن، راز افزایش درک مطالعه است. این واقعیت شاید کمی غیرمنتظره به نظر برسد اما خواندن یک مثال فهم این موضوع را راحتتر میکند. زمانی که در حالی رانندگی با سرعت آهسته هستید، به اصل رانندگی توجه نخواهید کرد. ممکن است در این میان با شخصی که کنارتان نشسته صحبت کنید، قهوه بنوشید یا با تلفن صحبت کنید. حال مسابقات رانندگی را در نظر بگیرید، رانندههایی که در مسابقات رانندگی شرکت میکنند تمام توجه و حواس خود را روی رانندگی و جاده میگذارند. این موضوع در مورد کتاب خواندن نیز صادق است. هرقدر سریعتر کتاب بخوانید، متمرکزتر باقی خواهید ماند.
مغز انسان ابر کامپیوتری است که در آن واحد میتواند روی بیشتر از یک موضوع کار کند. بنابراین زمانی که تنها به انجام یک کار مشغول شود، روی موضوعات سرگرمکننده متمرکز میشود یا خوابش میبرد. تکرار کردن کلمات در مغز و با صدای بلند، یکی دیگر از کارهایی است که باعث پایین آمدن سرعت خواندن میشود. این یعنی سرعت خواندن شما به اندازهی سرعت صحبت کردن محدود میشود. فراموش نکنید که سرعت خواندن تنها به سرعت فکر کردن هر شخص وابسته است. زمانی که از تکرار کردن کلمات با صدای بلند در مغز جلوگیری شود، سرعت خواندن بالاتر رفته و میزان درک نیز افزایش پیدا خواهد کرد. کویک میگوید: «برای آنکه موضوعات بیشتری را به یاد بیاورید باید سریعتر بخوانید. سرعت برابر با تمرکز است. تمرکز برابر با درک است و درک صحیح نهایتا منجر به حفظ کردن میشود.»
تمرین سه مرحلهای برای به خاطر آوردن اسامی
کویک برای به یاد آوردن اسامی از تکنیک M-O-M استفاده میکند. M اول از ابتدای کلمهی Motivation به معنای انگیزه گرفته شده است. تصور کنید در یک کنفرانس شرکت کردهاید و با وجود گرفتن کارت ویزیت اشخاص باز هم انگیزهای برای به یاد آوردن نام آنها ندارید. در همین حال اگر شخصی یک میلیون دلار در ازای گفتن نام اشخاص به شما پیشنهاد دهد، مغزتان مانند یک کامپیوتر به کار خواهد افتاد. این موضوع هیچ ارتباطی با تواناییهای بالقوهی ما ندارد بلکه به انگیزهها مربوط میشود. اگر میخواهید چیزی را به خاطر بسپارید اول از همه انگیزهی این کار را پیدا کنید. O از ابتدای کلمهی observation به معنای مشاهدات گرفته شده است. باز هم به خاطر داشته باشید که بعد از فراموش کردن نام یک شخص نباید حافظهتان را مقصر بدانید. بهترین راه برای تمرکز کردن، گوش کردن است. M آخر از ابتدای کلمهی Mechanics به معنای مکانیک گرفته است و دو مرحلهی قبل را در کنار هم قرار میدهد. انگیزه و مشاهده اول قرار گرفتهاند زیرا نیمی از موفقیت شما به روانشناسی بستگی دارد.
دفعهی بعد که در یک کنفرانس شرکت کردید از همین تکنیک برای به یاد آوردن اسامی افراد حاضر استفاده کنید. شاید جایزهی یک میلیون دلاری در انتظارتان نباشد اما مطمئن باشید که با انجام این کار روی سایر حاضرین تأثیر مثبتی خواهید گذاشت.
نظرات