والدین شاغل چگونه می توانند بر خستگی و آشفتگی خود غلبه کنند؟
اگر شما یک پدر یا مادر شاغل هستید، بهاحتمالزیاد فکر میکنید فهرست وظایف روزانه، هرگز به پایان نمیرسد. تحقیقات نشان میدهد اغلب والدین شاغل، احساس استرس، خستگی و سرخوردگی میکنند. آیا شما هم وقتی به راه پیش رویتان نگاه میکنید، حس میکنید از پا درآمدهاید؟
شما بهعنوان یک انسان مسئولیتپذیر و سختکوش، میدانید که چگونه باید تلاش کنید و وظایفتان را انجام دهید. به همین دلیل از زمانی که پدر/مادر شدهاید، سعی کردهاید راههای مختلفی را برای افزایش سرعتتان امتحان کنید: فهرست وظایفتان را روی گوشی همراهتان ذخیره و سازماندهی کردهاید، از برنامهها و نرمافزارهای مختلف کمک گرفتهاید، بسیاری از ایمیلهایتان را نخوانده پاککردهاید و ساعات خوابتان را کاهش دادهاید.
بااینحال هنوز هم احساس میکنید بهاندازهی کافی کار نمیکنید. شاید نگران فراموش کردن وظایف مهمتان باشید، یا شاید حس کنید بهزودی همهی انرژیتان را از دست میدهید.
سیستم سازماندهی و اخلاق کاری شما هیچ مشکلی ندارند. این احساسات به مغز انسان مربوط میشوند. بعد از اینهمه کار سخت و درخواستهایی که از شما میشود، کاملاً طبیعی است که احساس غرق شدن داشته باشید.
خبر خوب اینکه تکنیکهای ساده و مؤثری برای غلبه کردن بر این خستگی و درهمشکستگی وجود دارد. کارهایی که همهی والدین شاغل میتوانند از همین امروز شروع کنند تا احساس آرامش و کنترل بیشتری داشته باشند و از عهدهی این فهرست همیشگی، برآیند. چهار روشی که در ادامهی مطلب ذکر میکنیم، برخی از قدرتمندترین تکنیکهایی هستند که کارشناسان توصیه میکنند:
نگاه واضحی به آینده داشته باشید
سازمانهایی که خوب اداره میشوند و مدیران آنها، دیدگاه کاملاً واضحی از آینده دارند. آنها چندین هدف استراتژیک دارند، درآمد هدف سالیانهی خود را تعیین میکنند و میدانند باید به چه نتایجی دست پیدا کنند تا بگویند: «ما موفق شدیم.» ازآنجاییکه مقصد و هدف روشن و مشخصی دارند، با اعتماد کامل تصمیمگیری میکنند. تصور آینده، به آنها انگیزه میبخشد.
آیا شما، بهعنوان والدین شاغل، چنین نگاهی دارید؟
اغلب والدین شاغل، همهی تمرکزشان را روی کارهای روزانه میگذارند، که بهخودیخود کمی دلهرهآور است. از طرفی عزم و اراده برای ایستادن و ادامه دادن و تکمیل لیست وظایف، باعث میشود آنها بیشتر احساس خستگی و فروپاشی کنند. گویا این لیست وظایف است که زمام شما را در دست دارد و نه برعکس. بیشتر والدین شاغل دائماً با خودشان میگویند: «امروز باید یکمیلیون کار انجام دهم.» و این تصورات، آنها را ضعیفتر و منقلبتر میکند.
یک تصویر مشخص از موفقیتهای آتی در ذهنتان خلق کنید که در آن نتایج مثبت بلندمدت شاغل بودن و والد بودنتان را ببینید. اگر به خودتان بگویید: «هدف من این است که بهعنوان معاون سازمان، بهخوبی خدمت کنم و فرزندانم را سالم و به لحاظ مالی مستقل پرورش دهم.» اعتمادبهنفس و انگیزهی بیشتری پیدا میکنید. این اهداف قابلدسترسی هستند و به شما کمک میکنند روی وظایفتان متمرکز شوید. حتی در شلوغترین یا بدترین روزها، شما میدانید که به سمت یک افق مثبت حرکت میکنید.
یک نکته را به یاد داشته باشید: هیچ فرمول جادویی برای والدین شاغل وجود ندارد. تعریف موفقیت برای افراد مختلف متفاوت است و باید هم باشد. هدفی مثل «بهعنوان یک مدیرعامل، شرکتم را بهخوبی اداره میکنم و همزمان به کمک همسرم فرزندانم را سالم و بااخلاق بزرگ میکنم»، همانقدر معتبر است که «به لحاظ مالی آنقدر موفق میشوم که بتوانم هزینهی دانشگاه بچهها را پسانداز کنم و هرگز شام در کنار خانواده را از دست نمیدهم.» موضوع این است که هدف شخصی شما، مثبت و در چهارچوب آینده تنظیم شود، به شکلی که «آنچه از شغلتان میخواهید و آنچه برای فرزندانتان آرزو میکنید» را پوشش دهد. در این صورت دیگر مدام عصبی و خشمگین نمیشوید و حس میکنید کنترل امور را در دست دارید.
وقتتان را درست سرمایهگذاری کنید
والدین شاغلی که دیدگاه واضحی در مورد کاری که انجام میدهند دارند، بهتر میتوانند تقویمشان را از وظایفی که در تعهد آنها نیست خالی کنند و انرژی و زمانشان را به امور واقعاً مهم اختصاص دهند. این کار آنها را به رضایت خاطر واقعی میرساند.
اگر هدفتان این است که «در شرکت فعلی نقش شریک را داشته باشید، بهعنوان یک رهبر در انجمن حرفهای شغلتان شناخته شوید و فرزندان سالمی پرورش دهید که در بزرگسالی هم به آداب مذهبی پایبند بمانند» در این صورت شما باید چند کیلومتر بیشتر رانندگی کنید تا خودتان را به کنفرانسهای صنعتی شهر برسانید و درعینحال کودکانتان را به مدارس مذهبی بفرستید. اما حضور در یک کنفرانس بینالمللی یا شرکت دادن بچهها در تمامی بازیهای فوتبال، جزئی از وظایف شما محسوب نمیشود، چراکه با اهدافتان کاملاً مطابقت ندارد.
حالا که چشمانداز واضحی نسبت به آینده دارید، هر جمعه ۱۰ دقیقه از وقتتان را بهمرور و بررسی تقویم برنامههایتان اختصاص دهید. آیتمهایی را که با اهدافتان هماهنگ نیستند، شناسایی کنید و خودتان را متعهد بدانید که لااقل به پنج درصد آنها پاسخ منفی بدهید، یا آنها را به دیگران محول کنید. با همین میزان هم وقت آزاد زیادی به دست میآورید و احساس رضایت بیشتری کسب میکنید.
یک لیست از کارهایی که انجام دادهاید تهیه کنید
بلوما زایگارنیک روانشناس روسی در دههی ۲۰ میلادی نظریهای را شرح داد که امروزه به نام اثر زایگارنیک شناخته میشود. اثر زایگارنیک توضیح میدهد که مردم، به کارهای ناکامل یا نیمهتمامشان، بیشتر فکر میکنند تا کارهایی که با موفقیت به پایان رساندهاند. به همین دلیل وقتی چند ثانیه از یک آهنگ را از رادیو میشنوید، تمامروز آن را زمزمه میکنید. زیرا ذهن شما میخواهد به یاد بیاورد که آهنگ چگونه تمام میشود. علت اینکه اغلب سریالهای تلویزیونی، پایان هر اپیزود خود را در ابهام باقی میگذارند، همین امر است. شما تا زمانی که پایان داستان را ببینید، آرام نمیشوید.
وظایف نیمهتمام، ما را شکنجه میدهد: آنها تمام فضای ذهنی ما را اشغال کرده و روحمان را دچار تنش میکنند. زمانی که کاری را به پایان نمیرسانیم، مضطرب میشویم. برای والدین شاغل، همهی آیتمهای بازی که در محیط کار و خانه وجود دارند، عوامل استرسزا محسوب میشوند. ضروری است که یک لیست وظایف داشته باشید، اما صرفنظر از اینکه چگونه این لیست را تهیه و نگهداری میکنید، این روال به کاهش اضطراب شما منجر نمیشود.
راهکار مؤثر این است که فهرستی مختصر از اقلام تکمیلشده (نه کارهای نیمهتمام) شغلی و غیر شغلی تهیه کنید. پروژههایی را که امسال به پایان بردهاید، مشکلاتی را که حل کردهاید، پیروزیهایتان (هر چیزی را که بهعنوان موفقیت میشناسید) را بنویسید. بعد نگاهی به این فهرست بیندازید و به خودتان یادآوری کنید که چقدر کار انجام دادهاید. ببینید که در هر دو سمت کار و زندگی، چقدر بازدهی داشتهاید.
هر یکدقیقهای را که برای این کار صرف میکنید، باعث میشود احساس خستگی و آشفتگی شما کاهش پیدا کند. بجای اینکه مرتباً «لیست وظایف آینده» را از ذهنتان بگذرانید، عادت کنید این فهرست را مرور کنید. بهمرور متوجه میشوید که اعتمادبهنفس بیشتری پیداکردهاید وزندگیتان آرامتر و شادتر میشود.
گاهی کلید جریانات کاری را قطع کنید
بهعنوان والدین شاغل، سرعت تردمیل وظایف روزانهی شما هرگز آرامتر یا متوقف نمیشود. اما میتوانید برنامهریزی کنید که گاهی از روی این تردمیل پایین بیایید.
در طول دو روز آینده، گاهی ۲۰ دقیقه همهی کارهایتان را کنار بگذارید، چشمتان را به روی لیست وظایف ببندید و هیچ کار پربازدهی انجام ندهید. در این مدت وظیفهی شما فقط این است که از معاشرت با خانوادهتان لذت ببرید. میتوانید در کنار هم شام بخورید، با کودکتان بازی کنید، با پسر نوجوانتان کمی پیادهروی کنید. شما یک فرد قدرتمند در یک مقام شغلی خوب هستید، اما در طول این ۲۰ دقیقه، کلید اتصال با دنیای حرفهای را قطع میکنید.
متوجه میشوید که حتی در همین مدت کوتاه، استرستان کاهش مییابد و احساس خوبی از اینکه «کار مثبتی برای خودتان و خانوادهتان انجام دادهاید» خواهید داشت. حتی وقتیکه یک روز بسیار شلوغ را میگذرانید، این عمل به شما احساس فوقالعادهای میدهد، زیرا شما با تصمیم و ارادهی خودتان در چنین شرایطی، کنترل وقتتان را در دست گرفتهاید.
شاید به همین دلیل است که همهی ادیان و مکاتب، یک روز هفته را تعطیل مذهبی میدانند و اغلب انسانهای بسیار موفق، سعی میکنند این روز را به استراحت، یا تعطیلات معمولی بگذرانند. این روال، نتیجهبخش است. کنار گذاشتن دغدغههای حرفهای و خاموش کردن چراغ دنیای شغلی، ما را انعطافپذیرتر و کارآمدتر میکند.
برای والدین شاغل، انعطافپذیری هدفمند و فاصله گرفتن از وظایف، کار آسانی نیست. ولی حتی برای پرمشغلهترین افراد، ۲۰ دقیقه خاموشی امکانپذیر است.
پدر یا مادر شاغل، وظیفههای دشواری به عهدهدارند. چالشهای «یک نیروی خوب بودن» در دو جبهه، آنهم در دنیایی که متوقف نمیشود، ممکن است انسان را به خستگی، استرس و تردیدهای شخصی گرفتار کند. اما هرچه مسیرتان را بهتر تنظیم کنید، تصمیمات مثبتی را هماهنگ با این مسیر اتخاذ کنید، به عملکردتان اعتماد داشته باشید و از راهتان لذت ببرید، انسان مفیدتر و کاراتری خواهید بود. هم به لحاظ حرفهای و هم در کنار خانواده.