قوانین بازی در دنیای کسب و کار تغییر کرده است
«هرکه بامش بیش برفش بیشتر»، این ضربالمثل برای کسب و کارهای قدیمی میتوانست درست باشد ولی امروزه ورق برگشته و فاتحان جنگ از استراتژیهای جدیدی استفاده میکنند. قبلاً هر کسب و کاری که سود بیشتری در پایان سال به دست میآورد، موفقتر بهحساب میآمد ولی اکنون تعریف موفقیت در دنیای کسب و کار تغییر کرده است. باوجود شرایط جدید، قوانین تغییر کرده و همهچیز در سود و پیشی گرفتن از رقیب خلاصه نمیشود. هر کس قوانین را بهتر بداند، موفقتر خواهد بود. اگر با روش قدیمی در حال مدیریت کسب و کار خود هستید، فعلاً دست نگهدارید و با زومیت همراه باشید تا باهم قوانین جدید را مرور کنیم.
اگر کارآفرین هستید، حتماً آرزوهای بسیار زیادی برای کسب و کار یا استارتاپ خود دارید و میخواهید به موفقیت برسید. آیا میدانید که موفقیت به چه معنا است؟ آیا داشتن سود سالانه زیاد را میتوان بهعنوان موفقیت کسب و کار قلمداد کرد؟ باید بگوییم که نه اینگونه نیست، کسب وکارها باید بتوانند خود را با بازار هدف وفق دهند و بر اساس نیازهای آن تغییر کنند.
دنیای کسب و کار همواره مانند یک بازی است که در هر زمان از قوانین خاصی پیروی میکند. درست مثل ورزشکاران برتر که تمرین میکنند تا پیروز شوند و به قهرمانی برسند، شرکتها هم تلاش میکنند تا خود را برای پیروز شدن در رقابتهای بازار هدف آماده کنند. بااینحال، کسب و کارها بهجای تلاش برای گل زدن، روی مواردی مانند درآمد، سود و معیارهای مربوطه رقابت میکنند. در کسب و کارهای با طرز تفکر قدیمی تمام تلاشها برای گرفتن سهم بیشتر از بازار و دور کردن رقیب از مشتری خلاصه میشود. با توجه به این طرز تفکر هرکسی که بهتر از عهده این کار برآید، میتواند قدرتمندتر شود. برای چندین دهه، شرکتها اینگونه عمل میکردند و سعی میکردند تا در رقابت با شرکتهای دیگر پیروز شوند. اکثر کارآفرینان روی اعداد تأکید دارند تا صاحبان سهام کسب و کار خود را خوشحال کنند و هر کاری را که لازم است انجام میدهند تا گزارش سالانه آنها بهتر از دیگران باشد، یعنی هدف فقط و فقط گرفتن نتیجه بهتر از رقیب است.
بااینحال، در سالهای اخیر قوانین بازی در دنیای کسب و کار بهطور اساسی تغییر کرده است. در حال حاضر بحث بر سر به ثمر رساندن امتیاز بیشتر یا به دست آوردن سود بیشتر در رقابت نیست، با توجه به قوانین فعلی پایداری و ماندن در میدان مهم است. قبلاً در پایان سال مدیرعامل هر شرکت سود خود را با سود رقیب مقایسه میکرد و ملاک موفقیت را در اختلاف عددی میدید؛ ولی بازی امروز دنیای کسبوکار مانند یک دوی ماراتون است و بیشتر به استقامت و سرعت بستگی دارد. برندگان بازی جدید کسب و کارها و استارتاپهایی هستند که میتوانند در مسابقه باقی بمانند، درحالیکه دیگران یکی پس از دیگری از دور مسابقات حذف میشوند و توانایی مقابله و سازگاری با تغییرهای بازار را ندارند.
با قوانین جدید، شرکتها چگونه میتوانند پیروز باقی بمانند؟ باید ذهنیت قدیمی خود را تغییر دهند. شرکتها برای موفقیت باید روی پایداری و رشد بلندمدت بهجای میزان سودی که در پایان سال به دست میآورند، تمرکز کنند.
برای اکثر شرکتها، این تغییر ذهنیت روی زمان، منابع مالی و سرمایهگذاریهایی که انجام میدهند، تأثیر میگذارد. شرکتهایی که با روش قدیمی عمل میکنند، ممکن است پول خود را در کمپینهای بازاریابی متمرکز کنند تا بتوانند مشتریان بیشتری جذب کنند، درنتیجه فروش آنها در سطح بالایی قرارگرفته و طبق قانون قدیمی سود بیشتری کسب میکنند. در مقابل کسب و کارهایی که استراتژی خود را برای بازی طولانی طراحی میکنند، احتمال بیشتری دارد که بتوانند در طولانیمدت در بازی باقی بمانند. بااینحال، شرکتهایی که امروزه دارای یک ذهنیت کوتاهمدت هستند، بهسرعت ازلحاظ منابع ضعیف میشوند و فرصت برای موفقیت پایدار را از دست میدهند. در ماراتن کسب و کار، شرکتها باید برای مسافتهای پیش رو هم برنامهریزی داشته باشند.
مواردی که باعث تغییر در یک شرکت میشوند، پروژههای کوتاهمدت و انفجار موفقیتها نیستند، بلکه تمرکز روی تصویری بزرگتر از آینده و تلاش برای انجام کارهایی است که تأثیر آنها در درازمدت نمایان میشود. سرمایهگذاری در فرهنگسازمانی، تکنولوژی، افراد و فضای فیزیکی در طولانیمدت بسیار سودمند خواهد بود. سرمایهگذاری در فرهنگ، یک نام تجاری را ایجاد میکند که کارکنان میخواهند زیر پرچم آن با تمام وجود فعالیت کنند و احساس ارزشمندی کنند.
این اتفاق باعث میشود مشتریانی بهطرف شما بیایند که میخواهند با شرکت ارتباط برقرار کنند و برای مدت طولانی وفادار باقی خواهند ماند. همین نتیجه برای سرمایهگذاری روی افراد هم صادق است، تلاش برای پیدا کردن افراد مناسب، آموزش دادن آنها و سپس فضا دادن به آنها برای استفاده از مهارتهایشان، میتواند منجر به موفقیتهای طولانیمدت شرکت شود و کارکنان هم سعی میکنند بهترین تلاش خود را برای رسیدن به هدف سازمان بهکارگیرند.
سرمایهگذاری در فناوری و فضای فیزیکی، باعث میشود فعالیت مورد نظر یک کارآفرین ارزشآفرین، حتماً به بهترین وجه انجام شود. استفاده از جدیدترین فنّاوریها به شرکتها اجازه میدهد تا مشتریان خود را درجای مناسب پیدا کنند و برای مشکلات راهحلهای بلندمدت و پایداری پیدا کنند. برای برنده شدن در بازی کسب و کار جدید، شرکتها باید خودشان را مجدداً طراحی کنند تا برای مشتریها و بازار هدف بهجای سود بیشتر کار کنند.
بازی کسب و کار در حال تغییر است و شرکتهایی که نمیتوانند با آن تغییر کنند، احتمالاً از دور رقابتها حذف خواهند شد. بهمنظور رسیدن به موفقیت، شرکتها باید تمرکز خود را روی مشتریها قرار دهند و در مواردی سرمایهگذاری کنند که باعث باقی ماندن شرکت در رقابت طولانیمدت میشوند. آیا سازمان شما آماده تغییر است؟
نظرات