فکر کردن به جذابیتهای آزادکاری بسیار ساده است. شما میتوانید انتخاب کنید که با چه افرادی و روی چه پروژههایی کار کنید. حتی ممکن است فکر کنید با آزادکاری، آزادی و انعطاف شغلی بیشتری خواهید داشت. به همین دلیل است که بین ۲۰ تا ۳۰ درصد نیروی کار کشورهای پیشرفته، ترجیح میدهند بهطور مستقل کار کنند.
بااینحال همین افراد بعداً اظهار میکنند که اوضاع کارشان مطابق با پیشبینیهای قبلی پیش نرفته است. ممکن است بهعنوان یک آزادکار متوجه شوید بیشازحد کار میکنید و اغلب اوقات نگران مسائل مالی هستید.
در این مطلب، چهار علامت را ذکر میکنیم که نشان میدهند شما در آزادکاری موفق نبودهاید و استراتژیهای رفع این مشکلات را نیز توضیح میدهیم:
برای جذب مشتریان با مشکل مواجهید
شما مهارت، تجهیزات و همهی الزامات کارتان را در اختیار دارید. ولی مشکل اینجا است که نمیتوانید مشتریان کافی را به کارتان جذب کنید. در حقیقت ۴۹ درصد از آزادکاران خلاق، تصدیق میکنند که یکی از بزرگترین معضلات و چالشهای هر روزشان، عدم اطمینان از یافتن مشتری است.
علت این مشکل چیست؟ شاید شما به مخاطب مناسبی دسترسی ندارید که ممکن است به این دلیل باشد که حضور آنلاین قابل توجهی ندارید و باید قدرت وبسایتتان را افزایش دهید. ممکن است در قیمتگذاری اشتباه کرده باشید.
بهترین راه حل این است که رقیبی پیدا کنید که در همین حرفه موفق است. سپس چند نکته را در مورد او تجزیهوتحلیل کنید:
- برای خدماتی که ارائه میکنند، چقدر هزینه میپردازند؟
- چه نوع محتوایی در وبسایت خود منتشر میکنند؟
- چگونه خدماتشان را تبلیغ میکنند؟
- در رسانههای اجتماعی چه جایگاهی دارند؟ چه افرادی را دنبال میکنند؟ فالورهای آنها چه کسانی هستند؟
- آیا آنها یک مجموعه نمونه کار آنلاین دارند؟ در این صورت چه نمونهکارهایی به مشتری نشان میدهند؟
این اطلاعات به شما نشان میدهد که افراد موفق چگونه در بازار به مزیت رسیدهاند، ارتباطاتشان را چگونه شکل دادهاند و مشتریان را چطور جذب میکنند.
شما دچار انزوای شغلی هستید
البته اینکه در لباسهای راحتی پشت میز کارتان بنشینید و وقتتان را در ترافیک صرف نکنید، امری خوشایند است. اگر قبلاً با همکاران آزاردهندهای کار کرده باشید، اولین ماههای آزادکاری برای شما به یک رؤیا شبیه خواهد بود. اما متأسفانه بسیاری از افراد پس از مدتی به انزوا دچار میشوند و آنچه روزی آرزویشان بود، آنها را افسرده میکند.
پس سعی کنید زندگی اجتماعی بهتری داشته باشید. تنهایی و انزوا، به تنهایی بیشتر منجر میشود. مخصوصاً سعی کنید با دوستان و خانواده بیشتر معاشرت کنید.
به یاد داشته باشید که آزادکاری به معنی تنهایی نیست. هیچ دلیلی ندارد همیشه کارهایتان را در خانه انجام دهید. اگر مکان زندگی مستقلی دارید، از مزایای آن استفاده کنید. به کافیشاپ بروید. در پارک بنشینید و کار کنید. حتی اگر مستقیماً با مردم همکاری نمیکنید، بازهم در میان جمع بودن یک روش بسیار مؤثر برای از بین بردن احساس انزوا است.
شرایط مالی سختی را میگذرانید
زمانی که تازه وارد آزادکاری میشوید، ممکن است درآمدزایی خوبی داشته باشید. ولی متأسفانه کسب درآمد در آزادکاری همیشه ضمانت شده نیست. شما باید هزینههای جدیدی مثل بیمه، بازنشستگی و بازاریابی خودتان را نیز پوشش دهید.
اگر پساندازی نداشته باشید یا یک مشتری مهم را از دست بدهید، اوضاع مالیتان کاملاً آشفته و سخت خواهد شد. در چنین شرایطی اولین راهکاری که به ذهنتان میرسد این است که یک کار تماموقت پیدا کنید و رؤیاهایتان را کنار بگذارید. عجله نکنید. راهحلهای دیگری هم برای این مشکل وجود دارد:
- هزینههای خود را بررسی کنید. چه مواردی را میتوانید کاهش دهید یا بهطور کامل حذف کنید؟ آیا از بهترین سرویس اینترنت استفاده میکنید؟ آیا همیشه بیرون غذا میخورید؟ آیا میتوانید خودتان، قهوهی صبح و عصرتان را در خانه آماده کنید؟
- در مرحلهی بعد ببینید چگونه میتوانید درآمدتان را افزایش دهید. آیا مهارتی هست که بتوانید بهسرعت آن را یاد بگیرید؟ شاید زمان آن فرار رسیده است که چند قرارداد بلندمدت امضا کنید. پذیرش سفارشهای ماهانه، یک راه عالی برای تضمین درآمد منظم است.
- درنهایت، نگاهی هم به قیمتهایتان داشته باشید. آیا با هدف جذب مشتری، برخی خدمات را رایگان ارائه میکنید؟ این جریان ممکن است به ضررتان تمام شود. برخی از مشتریان ممکن است ارزش کارهای شما را دست کم بگیرند و حتی فکر کنند مهارت و تخصص شما از سایر رقبا کمتر است.
برای هیچ کار دیگری وقت ندارید
بهعنوان یک آزادکار، ناچارید وظایف و نقشهای مختلفی را به عهده بگیرید. شما دستیار، منشی شخصی، فروشنده و حسابدار خودتان هستید. حتی زمانی که پروژهی مشتریان را به پایان بردید، هنوز باید کارهای زیادی انجام دهید. اگر متوجه شدید که دیگر هیچ وقتی برای معاشرتهای اجتماعی، سرگرمیهای سابق یا حتی تلویزیون دیدن ندارید، ممکن است از خودتان بپرسید که آیا راه درستی را انتخاب کردهاید یا خیر.
ممکن است مشکل از آنجا باشد که وسواس زیادی روی کارهایتان به خرج میدهید. شاید هم فکر میکنید که باید حتماً به همهی مشتریان و پروژهها پاسخ مثبت بدهید. درهرصورت بهتر است به این روش خاتمه دهید. در انتخاب سفارشها گزینشیتر عمل کنید و تعادل کار و زندگیتان را دوباره پیدا کنید.
اجازه ندهید موانع راه شما را ناامید کند و از دنیای آزادکاری، به شغلهای اداری و شرکتی بازگرداند. شما این سبک کاری را به دلایل خاصی انتخاب کردهاید. از استراتژیهایی که شرح دادیم کمک بگیرید و خودتان هم راهکارهای جدیدی به این فهرست اضافه کنید.
نظرات