بررسی مشکلات آزادکاری از زبان یک برنامه نویس دورکار
مهندسی نرمافزار یکی از رشتههای پرطرفدار برای آزادکاری است. هر شخصی که در این رشته تحصیل کرده باشد، تنها با یک کامپیوتر و اتصال به اینترنت میتواند وظایف خود را از هر جایی انجام دهد. این روزها با پیشرفت تکنولوژی، دلایل حضور افراد در محیط کار در حال کمرنگ شدن هستند و تمام شغلهای مرتبط با IT شامل این ویژگی میشوند. بسیاری از شرکتها هنوز بهطور کامل با این قضیه کنار نیامدهاند؛ اما در طول هفته چند روز به کارمندان اجازه میدهند کارشان را در محیط دیگری انجام دهند. مارتین دو وولف حدود پنج سال بهصورت دورکاری کار کرده و در این مدت روزهای پراسترسی را سپری کرده است. او در این رابطه میگوید: «در این مدت و مخصوصا زمانی که یک سال بهطور کامل دورکار بودم، بسیار آسیب دیدم و احساس میکردم مانند یک جعبه سیاه مبهم از دیگران دور شدهام.» در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی بیشتر مشکلات آزادکاری از زبان فردی میپردازیم که آزادکاری را به مدت پنج سال تجربه کرده است.
۱- ارتباط برقرار کردن بسیار سخت است
زمانی که فردی بهصورت آزادکاری کار میکند، تمام ارتباطش به یک سری کانالهای ساختاریافته محدود میشود. تمام صحبتها در مورد چگونگی انجام پروژه، شرح وظایف و سایر توضیحات بهصورت ایمیل یا چت با اسکایپ صورت میگیرد. همچنین زمانی که فرد پروژه را تحویل میدهد، بازبینی و رفع اشکالات نیز آنلاین هستند. البته این نحوهی کار برای پروژههایی که ساختار مشخصی داشته باشند بسیار خوب است؛ اما فرد دورکار بعد از مدتی احساس میکند که ارتباطش با کل دنیا قطع شده است. زمانی که افراد بهصورت گروهی دور هم جمع میشوند و در مورد انجام پروژه صحبت میکنند اطلاعات مفیدی میان آنها ردوبدل میشود. اینکه هر شخص نظرش را در جمع بیان کند، نهتنها ابهامات خودش را از بین میبرد بلکه قضیه برای دیگران نیز شفافتر خواهد شد. همین که فرد در محیط کار حضور داشته باشد و جو آن را احساس کند، با انگیزه و اطلاعات بیشتری کار خواهد کرد. اینکه اعضای گروه در یک محیط دور هم جمع شوند، احساس میکنند عضوی از یک جامعه هستند و درنتیجه روند انجام پروژه سریعتر پیش خواهد رفت.
علاوه بر این اطلاعات نوشتاری هرچه ساختار خوبی داشته باشند، مستعد ناسازگاری هستند و ممکن است خواننده منظور نویسنده را دقیق متوجه نشود. همچنین زمانی که فرد تمام روز خود را با تایپ کردن و انجام دادن پروژه سپری میکند، ترجیح میدهد با هر راهی بهجز نوشتن با دیگران ارتباط برقرار کند. این کار شاید در کوتاهمدت جالب به نظر برسد؛ اما بعد از مدتی فرد احساس میکند زندگی ماشینی دارد و دلش برای صحبت کردن با همکاران هنگام صرف چای و قهوه تنگ خواهد شد. شاید این صحبتها بیهوده به نظر برسند؛ اما تأثیر فوقالعاده خوبی روی روحیهی فرد میگذارند.
۲- باعث اختلال و همزمانی کارها خواهد شد
زمانی که بهعنوان توسعهدهنده بهصورت دورکاری فعالیت کنید، پلتفرمهای چت به عضو جدانشدنی زندگیتان تبدیل خواهند شد. نحوهی برقراری ارتباط در دورکاری به این صورت است و طرف مقابل توقع دارد مانند صحبت رو در رو سریع به حرفهایی که میزند واکنش نشان دهید. آنلاین بودن مانند صحبت کردن با همکاران در محیط شرکت است و میزان اعتماد را افزایش میدهد. این موضوع باعث میشود برای اینکه به دیگران ثابت کنید که در کار خود جدی هستید، حتی هنگام ناهار نیز نوتیفیکیشنهای خود را چک کنید. گاهی اوقات فرد ترجیح میدهد پاسخ طرف مقابل را در همان لحظه ندهد و اینجا است که مورد انتقاد شدید کارفرما قرار میگیرد.
زمانی که فردی شما را از نزدیک نمیبیند، نمیتواند تشخیص دهد آیا اکنون زمان خوبی برای صحبت کردن است یا خیر. بنابراین فرد گاهی اوقات باید تمرکز خود را در حین کار به هم بزند و به سؤال شخص دیگری پاسخ دهد. این کار میزان بهرهوری فرد را بهشدت پایین میآورد.
یکی دیگر از مشکلات چت کردن در دورکاری این است که نمیدانید آیا فرد مورد نظر در حال صحبت کردن با شخص دیگری است یا خیر. گاهی اوقات پیش میآید شخصی مجبور میشود بهطور همزمان با سه نفر صحبت کند و این باعث ایجاد استرس میشود. مخصوصا زمانی که مجبور باشید پروژهی خود را تا آخر وقت به کارفرما تحویل دهید. همچنین بعضی وقتها در گروههای دوستانهی شبکههای مجازی صحبتهای جالبی مطرح میشود که همه بهطور همزمان در آنها شرکت کرده و اوقات خوشی را سپری میکنند. در چنین لحظههایی معمولا فرد دورکار ترجیح میدهد که در بحث شرکت نداشته باشد تا بتواند روی کار تمرکز کند. درنتیجه بعد از مدتی احساس میکند که از همهی دوستان و همکاران خود دور افتاده است و هیچ تفریحی ندارد.
۳- رشتهی آیتی نیازمند تلاش بیوقفه هستند
اغلب شغلها دارای حداقل دو نوع تعهد هستند:
۱- تعهد به نتایج
تعهد به نتایج یعنی فرد وظیفه دارد نتیجهی مشخصی را تا تاریخ تعیینشده تحویل دهد و در مورد توسعهدهندگان به این معنا است که باید بهعنوان مثال مجموعهای از خطاها را در تاریخ مشخص از بین ببرند.
۲- تعهد به قوانین
تعهد به قوانین یعنی شما موظف هستید روزانه بخشی از زمان خود را به کار اختصاص بدهید و نتایج خواستهشده را در زمان مشخص به کارفرما تحویل دهید.
شاید سایر مشاغل به این صورت نباشند؛ اما در مهندسی نرمافزار همه چیز به نتایج ختم خواهد شد. مطمئنا اگر نتوانید محصول خواستهشده را تولید کنید اخراج خواهید شد. زمانی که دورکار باشید مجبور میشوید نتایج خود را بهصورت روزانه در اختیار کارفرما قرار دهید تا نشان دهید نسبت به وظایف احساس مسئولیت میکنید. یک فرد دورکار نمیتواند ثابت کند که یک مشکل کوچک روزها زمان او را گرفته است یا تماس با یک مشتری باعث شده چند ساعت زمان مفید را از دست بدهد. اما درنهایت باید ثابت کند که تمام این مدت کار کرده و این کار تنها با ارائهی نتیجه امکانپذیر است. درصورتیکه اگر در شرکت حضور داشت، همکارانش میدیدند که او تمام مدت پشت کامپیوتر بوده است و میتوانست بدون استرس کار را روز دیگری تحویل دهد.
این موضوع اهمیت اطمینانپذیر بودن نتایج را بالا میبرد و ممکن است باعث شود فرد برای رسیدن به نتیجهی مطلوب بیش از هر کارمندی برای کارش زمان بگذارد. این یک چالش واقعی برای دورکاران است. درواقع میتوان اینطور گفت که مبنای دورکاری را اعتماد تشکیل میدهد. کارفرمایی که به کارمندش اعتماد داشته باشد و اجازه دهد کارها را با روش خودش پیش ببرد جایگاه ویژهای نزد کارمندان پیدا میکند و آنها نیز در عوض حاضرند مدت زمان بیشتری برای انجام دادن پروژههای او زمان بگذارند.
۴- توقع اعضای خانواده بالا میرود
زمانی که اغلب اوقات خود را در خانه سپری میکنید، به چشم اعضای خانواده یعنی همیشه در دسترس هستید. حتی اگر محیط کار اختصاصی داشه باشید و ورود فرزندان را به آن ممنوع اعلام کرده باشید، غیر ممکن است که حریف حس کنجکاوی آنها شوید و در طول ساعات کاری هیچ برخوردی با آنها نداشته باشید. این موضوع استرس کنفرانسهای ویدئوی را بالا میبرد. تصور کنید در جلسهی مهمی شرکت کردهاید و ناگهان فرزندانتان وارد اتاق میشوند.
معمولا از فردی که وقت زیادی را در خانه سپری میکند، خواسته میشود که کارهای خانه مانند تمیز کردن آشپزخانه را انجام دهد. البته این موضوع در مقایسه با سایر مشکلات خیلی جدی به نظر نمیرسد؛ اما دائما باید برای سایر اعضای خانواده توضیح دهید که مشغول کار بودهاید و با اینکه در خانه بودهاید به تمرکز احتیاج داشتید و نتوانستهاید ظرفهای ناهار را بشویید.
۵- احساس تنهایی خواهید کرد
کار کردن در خانه به معنای تنها شدن است. هر چه تنهایی را دوست داشته باشید، بعد از گذشت دو هفته و صحبت کردن با همکاران از طریق چت، احساس ناراحتی خواهید کرد. هر شخصی که از تنهایی لذت میبرد بازهم دوست دارد بعد از مدتی اوقات فراغت خود را با دیگران سپری کند. فعالیت کردن در شبکههای اجتماعی شاید بتواند تا حدودی این احساس را از بین ببرد؛ اما از آنجایی که بازهم پای کامپیوتر در میان است پس احساس خوشایندی در فرد ایجاد نخواهد کرد. همچنین ثابت شده است که گشت زدن به مدت زیاد در شبکههای اجتماعی احساس ناراحتی را در فرد تشدید خواهد کرد. احساس تنهایی بعد از گذشت مدتی روی سلامت مغز اثر میگذارد و بهرهوری بهشدت کاهش پیدا میکند.
۶- کار کردن در بیرون از منزل نیز مشکلاتی دارد
یکی از رایجترین راههایی که معمولا به افراد دورکار سفارش میشود این است که در فضای کار اشتراکی کار کنند. البته عضویت در این مکانها رایگان نیست و باید دید آیا کارفرما حاضر میشود هزینهی آن را پرداخت کند یا خیر. همچنین برخی از این محیطها تعهد زمانی دارند. بهعنوان مثال فرد باید تعهد کند که حداقل یک ماه در آنجا حضور خواهد داشت. فعالیتهای گروهی این محیطها میتوانند مشکلات برقراری ارتباط و تنهایی را حل کنند اما زمان مفید فرد را از بین میبرند. مگر اینکه شخص تصمیم بگیرد در رویدادهای این مکان شرکت نکند. شرکت نکردن در رویدادها به معنی ارتباط برقرار نکردن با دیگران است. درنتیجه حضور پیدا کردن در چنین مکانهایی شاید برای فرد دورکار مناسب نباشد.
طی کردن مسافت از خانه تا فضای کار اشتراکی زمان می گیرد و احتمالا مجبور میشوید برای جبران آن کل روز یک گوشه بنشینید و کار کنید. همچنین صحبت کردن با کارفرما از طریق تماسهای ویدئویی نیز به دلیل شلوغ بودن محیط کمی مشکل است. فردی که بخواهد در محیطی غیر از خانه کار کند باید پیش از ترک منزل تمام وسایلی که در طول روز به آنها احتیاج پیدا خواهد کرد را همراه ببرد و در صورت فراموش کردنشان کل روز خود را از دست خواهد داد. کافیشاپها نیز معمولا محیط مناسبی برای کار کردن نیستند. علاوه بر شلوغی و تحمل رفتوآمدها مجبور هستید چند بار نوشیدنی سفارش دهید و این موضوع هزینهی جداگانهای برایتان به همراه خواهد داشت.
درنهایت فراموش نکنید که استراحت کردن به بهبود فعالیت مغز کمک میکند. اشخاصی که بیرون از منزل کار میکنند مجبور هستند مدتی از زمان خود را در راه سپری کنند. پیادهروی به مدت پنج دقیقه نهتنها فعالیت فیزیکی روزانه را تأمین میکند بلکه به مغز استراحت میدهد و بهرهوری آن را بالا میبرد.
۷- امکان پیشرفت را کاهش میدهد
هر فردی دوست دارد در طول فعالیت کاری پیشرفت کند و به درآمد بیشتری برسد؛ اما دورکاری و حضور نداشتن در محیط کار این مسئله را سخت میکند. اکثر کارفرماها ترجیح میدهند کارمندانی که به دفتر مراجعه میکنند را ارتقاء دهند. وولف میگوید: «زمانی که دورکاری میکردم فرزندانم کوچک بودند و میتوانستم در خانه مراقب آنها باشم. این فرصت خیلی خوبی برای من و همسرم بود تا بتوانیم با وجود بچهها موقعیت شغلی خود را حفظ کنیم. همچنین نیازی نبود برای اینکه اوقات بیشتری را با فرزندانم سپری کنم مرخصی بگیرم و انعطاف پذیری ساعات کاری نعمت بزرگی برای من بود. دورکاری همچنین من را با افراد جدید و حرفهای آشنا کرد که هرگز نمیتوانستم در یک محیط کار عادی با آنها آشنا شوم. بنابراین با اینکه هنوز هم طرفدار دورکاری هستم اما احساس میکنم این موضوع روی مغز و روابطم با اعضای خانواده تأثیر گذاشته است. به نظر من دورکاری برای مدت طولانی احساس انسان بودن را از فرد میگیرد.»