قوانین پایه برای جذب سرمایه توسط استارتاپ

جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۰
مطالعه 4 دقیقه
پیدا کردن نقطه‌ی قوت استارتاپ و بیان کردن آن به شیوه‌ای درست و مناسب باعث جلب توجه طرف مقابل شده و زمینه را برای آغاز همکاری با سرمایه‌گذار مورد نظر فراهم خواهد کرد.
تبلیغات

هر استارتاپی قوانین خودش را دارد و با چالش‌های مختلفی درگیر است. هر شخصی که بگوید قوانین خاصی برای موفقیت استارتاپ دارد و می‌تواند کاری کند فیسبوک بعدی باشید دروغ می‌گوید. در هیچ کجای جهان قوانین ثابتی برای موفقیت استارتاپ وجود ندارند. هر استارتاپی روی ایده‌ی خاصی کار می‌کند و نمی‌توان از قوانین ثابتی برای همه‌ی آن‌ها استفاده کرد. با این حال قوانینی وجود دارند که اگر دنبال نشوند، شکست استارتاپ تضمین خواهد شد. در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به معرفی دو قانونی می‌پردازیم که به جذب سرمایه کمک خواهند کرد.

investor

۱- نقطه‌ی قوت خود را بیابید

هر استارتاپی باید دارای حداقل یک ویژگی خاص باشد. ویژگی خاصی که هر شخصی با شنیدن آن متعجب شود و احساس کند این استارتاپ حرف تازه‌ای برای گفتن دارد یا می‌تواند مشکلات را با هزینه‌ی بسیار پایین‌تری از بین ببرد. تصور کنید در جلسه‌ای با یک سرمایه‌گذار، روزنامه‌نگار یا شریک تجاری مناسب شرکت کرده‌اید و اپلیکیشن خود را در اختیار او قرار می‌دهید تا بررسی کند. آن شخص جذب محصول می‌شود زیرا تا به حال چنین چیزی را ندیده است. این یعنی محصول تولید شده نقطه‌ی قوت استارتاپ است و توانسته‌اید توجه شخص مورد نظر را جلب کنید. حال نوبت به این می‌رسد که به او بگویید چه مقدار سرمایه احتیاج خواهید داشت، چه برنامه‌ای برای ورود به بازار دارید و از چه راهی می‌خواهید درآمد کسب کنید. اما مهم‌ترین نکته این است که توانسته‌اید توجه او را جلب کنید.

گاهی اوقات ممکن است محصول در نگاه اول توجه شخص مورد نظر را جلب نکند. اما زمانی که به او می‌گویید این اپلیکیشن بعد از ارائه توانسته است در عرض دو هفته هزاران کاربر داشته باشد، توجهش جلب خواهد شد و این موضوع نقطه‌ی قوت شما خواهد بود. جالب است بدانید بعضی وقت‌ها استارتاپ‌ها هیچ کدام از موارد گفته شده را به‌عنوان نقطه‌ی قوت ندارند. درواقع ممکن است اعضای تیم، سرمایه‌گذاری که در گذشته با او کار کرده‌اند یا عضوی از هیئت مدیره‌ی آن‌ها به‌عنوان نقطه‌ی قوت شناخته شود. هر استارتاپی بدون شک به یک نقطه‌ی قوت احتیاج دارد زیرا تمام فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی و جذب سرمایه با هدف جلوگیری از شکست انجام می‌شوند.

هیچ سرمایه‌گذاری نمی‌تواند در مقابل یک محصول بدون نقص، حمایت مشتری‌ها از محصول، یک تیم عالی، هدف قرار دادن بازاری با پتانسیل بالا یا هر نقطه‌ی قوت دیگری مقاومت کند. بنابراین پیش از وارد شدن به هر بازاری با اعضای تیم جلسه بگذارید و در مورد نقطه‌ی قوت استارتاپ صحبت کنید. استارتاپ‌های زیادی وجود داشته‌اند که بدون استفاده از تکنولوژی خاصی توانسته‌اند یک محصول قوی و بدون نقص به سرمایه‌گذاران ارائه دهند. درنتیجه افراد با استعداد به همکاری با آن‌ها تمایل نشان داده‌اند و درنتیجه موفق شده‌اند کسب‌وکار خوبی راه‌اندازی کنند.

investor

۲- توجه طرف مقابل را جلب کنید

بعد از پیدا کردن نقاط قوت استارتاپ از خودتان بپرسید چگونه می‌توانید کاری کنید که یک سرمایه‌گذار در ۱۰ ثانیه‌ی اول قرار ملاقات سرش را به علامت موافقت تکان دهد. به‌عنوان مثال گفتن عباراتی مانند «الگوریتمی ساخته‌ام که ...» هیچ موقع نمی‌تواند نظر مثبت طرف مقابل را جذب کند. هیچ‌کس به الگوریتم‌ها اهمیتی نمی‌دهد. مشکلات، موضوعات پرطرفداری هستند که توجه دیگران را جلب می‌کنند. در هر ملاقاتی که حضور پیدا کردید جملات خود را این‌گونه آغاز کنید: «آیا می‌دانید چگونه می‌توان ...؟»

به‌عنوان مثال تصور کنید لباسی تولید کرده‌اید که والدین می‌توانند از طریق آن موقعیت فرزندان خود را شناسایی کنند. گفتن عبارت: «ما محصول پوشیدنی تولید کرده‌ایم که با تمام دستگاه‌های دارای تکنولوژی بلوتوث کار می‌کند و...» در ابتدای سخنرانی باعث می‌شود هیچ‌کس به ادامه‌ی صحبت‌هایتان گوش ندهد. بنابراین سخنرانی خود را این‌گونه آغاز کنید: «آیا آخرین باری که با فرزندتان به پارک رفته‌ بوده‌اید و می‌ترسیدید او را گم کنید به یاد می‌آورید؟» با گفتن این عبارت توجه همه به ادامه‌ی سخنرانی جلب خواهد شد و می‌توانید محصول خود را با خیال راحت معرفی کنید. در پایان سخنرانی کمی صبر کنید تا همه چیزهایی که شنیده‌اند را هضم کنند و سپس وارد جزئیات مربوط به بازار و امور مالی شوید. فراموش نکنید که تنها ۱۰ ثانیه فرصت دارید تا توجه شخصی که روبه‌رویتان نشسته چه سرمایه‌گذار باشد یا روزنامه‌نگار و همکار را به خود جلب کنید.

کارآفرینی را تصور کنید که اپلیکیشینی برای مرتب کردن عکس‌های موبایل طراحی کرده است. زمانی که از او خواسته می‌شود تا توضیحات بیشتری در مورد محصول بدهد در مورد جزئیات الگوریتم صحبت می‌کند. این شخص هیچ موقع نمی‌تواند توجه طرف مقابل را جلب کند در صورتی که اگر بگوید: «می‌دانی پیدا کردن یک عکس قدیمی در میان انبوهی از عکس‌های موبایل چقدر سخت است؟» آنگاه می‌تواند توجه همه را به محصولی که تولید کرده است جذب کند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات