برای رسیدن به رضایت شغلی این سوالات را از خود بپرسید
پیشرفت کردن در یک شغل شامل انجام کارهایی است که لزوم عمل به آنها چندان آشکار و واضح نیست. در واقع ارتقای شغلی نیاز به چیزی بیشتر از خوب بودن در محیط کار را دارد. طبیعتا برای این که بتوانید در کار خود به اهداف عالی برسید، لازم است افراد خاصی را تحت تاثیر قرار دهید و در بیشتر موارد از خودتان دفاع کنید.
شغلهای امروزی بر خلاف گذشته روند خطی و مستقیم ندارند. بیشتر آنها در حال رشد هستند و جهشها و تغییرات مربوط به آنها مانند گذشته عجیب و غیر قابل انتظار به نظر نمیرسد؛ از طرفی دیگر، این تغییرات به خودی خود باعث ایجاد فرصتهای زیادی شدهاند. نکتهی چالشی ماجرا از آنجا است که تشخیص دهید چه کاری برای همراستایی با این تغییرات باید انجام دهید.در این میان، طرح صورت مسئلهی درست از همه چیز مهمتر است. در ادامه، سوالاتی از خود بپرسید تا اطمینان حاصل کنید که در مسیر پیشرفت شغلی قرار دارید.
احتمالا شما هم بارها عبارت «از اشتیاق خود پیروی کنید» را شنیده باشید. اما مسئلهی اصلی این است که از خود بپرسید: اشتیاق من چیست؟ پیدا کردن پاسخ این سوال با یک تلاش یک شبه به دست نمیآید و لازم است که خود را در مسیرهای مختلفی قرار بدهید تا بتوانید علاقه و اشتیاق واقعی خود را کشف کنید. این نکته را به خاطر بسپارید که پیدا کردن فرصتهای شغلی مناسب، به گذر زمان نیاز دارد. اکثر افراد میخواهند که به سرعت به موفقیت برسند حال آن که گاهی اوقات دو تا سه دوره زمان لازم است تا کار مناسب خود را پیدا کنید.
رضایت شغلی به این موضوع بستگی دارد که تا چه اندازه کار خود را دوست داشته باشید؛ بنابراین لازم است که در هر شغلی قرار دارید، این سوالات را از خود بپرسید.
چه نوع محیطی به من اجازه میدهد تا بهترین باشم؟
پاسخ به این سوال همیشه آسان نیست و لازم است که از روش آزمون و خطا به جواب آن برسید و خود را در محیطهای کاری مختلف قرار دهید. بعضی از ما طالب محیطهای اداری هستیم و کارهایی را دوست داریم که در آنها اموری مانند پروژههای گروهی، فضای همکاری و کنفرانسهای تلفنی دخیل باشند حال آن که عدهای هم محیطهای آرام و ساکت را برای کار کردن ترجیح میدهیم.
فراتر از موضوع سر و صدا یا سکوت، فرهنگ کاری هم نقش زیادی در شاد کردن و رشد و موفقیت حرفهای (یا برعکس آن) دارد. برای مثال، اگر شما اهل گپ و گفت و فضای خودمانی هستید کار کردن در یک دفتر کاری که مثل قبر ساکت است! شما را راضی نخواهد کرد. چنانچه خواهان ایدههای نو و روبرو شدن با ریسکهای جدید باشید، احتمالا کار کردن در یک فضای راکد برای شما رضایتی به همراه نخواهد داشت.
چگونه میتوانم بهترین تجربههای ممکن را به دست بیاورم؟
در اوایل کار در یک شغل، تمرکزتان را روی فرصتهای یادگیری معطوف کنید. برای مثال فرض کنید که در یک دفتر وکالت مشغول به کار شدهاید. شما این فرصت را دارید که مطالعاتی در خصوص پروندههای حقوقی داشته باشید تا در موارد مشابه کاری که جایگاه جدیتری پیدا میکنید، نسبت به همتایان خود جلوتر باشید. حتی در بیشتر مشاغل مدرن، فرصتهایی برای کسب تجربههای جدید وجود دارند که در آینده میتوانند برای شما سودمند باشند.
چه نوع فعالیتی من را قویتر و چه نوع فعالیتی من را خسته و ضعیف میکند؟
وقتی مشاغل مختلف را تجربه میکنید، متوجه خواهید شد که بعضی فعالیتها شما را تقویت میکنند و بعضی از آنها انرژی و انگیزهی شما را تخلیه میکنند.
زمانی از وقت خود را صرف این موضوع کنید که انجام چه کارهایی در پایان یک روز پر مشغله باز هم می توانند شما را باانرژی نگه دارند؟ در اوایل شروع یک شغل شاید نتوانید به این پرسش پاسخ دهید اما در اواسط آن میتوانید بفهمید که آیا مسیر شغلی فعلی شما را راضی نگه میدارد یا به این شکل نیست.
به مدیریت علاقهای دارم یا ندارم؟
در یک شرکت، پلههای پیشرفت به مقام مدیریت میرسد. اما از انجا که هر شخصی، فرهنگ کاری مخصوص به خود را میپسندد، مدیریت هم مناسب ذائقهی همهی ما نیست. بعضی از افراد در اواسط دوران شغلی خود متوجه میشوند که تمایلی به مدیریت دیگران ندارند. بنابراین در پاسخ به این پرسش باید صریح و صادقانه عمل کرد و چنانچه علاقهای به مدیریت ندارید، لازم نیست خودتان را در این مسیر قرار دهید. با این حال بسیاری از مردم فقط به جایگاه مدیریت علاقه نشان میدهند و این سوال را از خود نمیپرسند.
به چه روشهایی میتوانم تاثیرگذار باشم؟
اگر شما به اندازهی کافی در یک صنعت کار کردهاید و هنوز قصد بازنشسته شدن ندارید، باز هم شانسهای زیادی برای رشد و پیشرفت شما وجود دارد. این برههی زمانی وقت خوبی است تا تجربهی خود را در صنعت دیگری به کار بگیرید. ضمن این که می توانید از تخصص خود برای شروع یک کسب و کار جدید استفاده کنید.
چگونه میتوانم دانستههایم را به دیگران انتقال دهم؟
این مرحله، شروع زمانی عالی برای فکر کردن در مورد انتقال دانستهها به دیگران است. درست است که نیروهای کار جوانتر از داشتن یک مربی که به آنها فوت و فن کار را بیاموزد لذت میبرند، اما مربیان هم میتوانند به این طریق سودآوری مالی داشته باشند. ضمن این که اموزش دادن به دیگران به شما کمک میکند تا درک بهتری از کار خود پیدا کنید و مهمتر از همه آن که، نسبت به دستاوردهای خود در زندگی حرفهای، قدردانی و ادای دین کنید.