چگونه اهداف بلند مدت را به کارهای روزانه تبدیل کنیم
ضربالمثل معروفی وجود دارد که میگوید رسیدن به اهداف بلندمدت مانند خوردن یک فیل است که باید هر بار قسمت کوچکی از آن خورده شود. اما اغلب ما نمیدانیم چگونه باید فیل را به قطعات قابل هضم تقسیم کنیم. همانطور که میدانید، حمله کردن به فیل و تلاش برای خوردن یکبارهی آن هیچ فایدهای ندارد. نکتهای اصلی این است زمانی که شخصی برای رسیدن به اهداف بلندمدت تلاش میکند، هرچه اعتمادبهنفس داشته باشد، ممکن است در میانهی مسیر ناامید شود. ازآنجاییکه این موضوع در اکثر موارد صادق است، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که رسیدن به اهداف بزرگ نیازمند تقسیم آن به کارها و وظایف روزانه، هفتگی و ماهانه است. به عبارت دیگر فکر کردن به اهداف بلندمدت زندگی، گام اول برای برنامهریزی روزانه است. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی دقیقتر و نحوهی انجام این کار میپردازیم.
لیست انجام کار سالانه
پیدا کردن کار جدید، راهاندازی کسبوکار شخصی، رسیدن به وزن ایدهآل و یاد گرفتن زبان جدید نمونههایی از اهداف بلندمدت هستند. مهم نیست این کارها در کدام دستهبندی قرار میگیرند؛ مهم این است که این اهداف به اندازهای بزرگ باشند که فکر کردن به آنها احساس ناراحتی، معذب بودن و ترس در فرد ایجاد کند؛ اهداف ارزشمندی که شخص حاضر است برای رسیدن به آنها از هیچ تلاشی دریغ نکند. اهداف بلندمدت بهطور عمومی به چند دسته تقسیمبندی میشوند:
- کسبوکار
- سلامتی و تناسباندام
- تفریح و مراقبت از خود
- روابط
- کمک کردن به دیگران
بنابراین بهجای برنامهریزی برای کارهای فردا، ۳۰ دقیقه زمان بگذارید و به این فکر کنید که سال دیگر همین موقع دوست دارید در چه جایگاهی باشید. یاد گرفتن مهارتهای جدید، عوض کردن شغل یا حتی پرداخت وامها مثالهایی از اهداف بلندمدت هستند. فراموش نکنید که در این مرحله باید روی ماهیت اهداف تمرکز کنید نه روی چگونگی رسیدن به آنها.
لیست انجام کار ماهانه
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، رسیدن به اهداف بزرگ کار آسانی نیست و بسیاری آن را به خوردن فیل تشبیه میکنند. زمانی که شخصی تصمیم میگیرد یک فیل را بخورد، تنها در صورتی میتواند به هدف برسد که پیشرفت خود را در این مسیر مشاهده کند. بنابراین تمام انرژی خود را باید روی یک نقطه متمرکز کند. عدم انجام این کار فقط زمان را هدر میدهد بدون اینکه هیچ پیشرفتی حاصل شود. بنابراین هر ماه تنها روی قسمتی از هدف نهایی تمرکز کنید که میتوانید آن را طی مدت یک ماه کامل کنید.
برای انجام این کار یک قرار ملاقات ماهانه با خودتان تنظیم کنید. بهعنوان مثال قرار بگذارید که اولین شنبه یا یکشنبهی هر ماه ۳۰ دقیقه یا کمتر با خودتان زمان بگذارید و پیشرفتی که در این مدت داشتهاید بررسی کنید. سپس برای ۳۰ روز آینده برنامهریزی کنید و کارهایی که باید انجام شوند یادداشت کنید. بهعنوان مثال تصمیم گرفتهاید به یک نویسندهی حرفهای تبدیل شوید. مطمئنا در عرض یک ماه نمیتوانید به هدف خود برسید؛ اما میتوانید به خودتان قول دهید که سال دیگر با انجام دادن کارهای زیر بهصورت ماهانه همین موقع به آرزوی خود رسیده باشید:
- ساختن وبلاگ و تعیین کردن موضوع برای مطالب آن
- یاد گرفتن در مورد اصول نویسندگی
- نوشتن ۱۲ مقالهی باکیفیت و مرتبط با موضوع وبلاگ
- پیشنویس صفحات وبسایت آینده
انجام دادن این چهار کار در چهار هفته یعنی توانستهاید پای فیل را کامل را بخورید و این معنی واقعی پیشرفت کردن است. نوشتن اولین مقاله برای نشریات، ساختن وبسایت شخصی و پیدا کردن مشتری از جمله اهداف ماهانه دیگری هستند که میتوانید در نظر بگیرید و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنید.
لیست انجام کار هفتگی
سعی کنید از برنامهریزی خود جلو نزنید. قرارهای ملاقات با خودتان باید بهصورت هفتگی نیز برگزار شوند. بهعنوان مثال شنبهی هر هفته ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زمان بگذارید و در مورد کارهایی که باید در طول هفته انجام دهید فکر کنید. مثال قبلی را به یاد آورید. شما قصد دارید در عرض یک سال نویسندهی ماهری شوید. بنابراین میتوانید بهصورت زیر برای هفتههای یک ماه برنامهریزی کنید:
هفتهی اول: بررسی ایدههای موجود برای انتخاب موضوع وبلاگ و نوشتن ۶ مقالهی مرتبط با موضوع
هفتهی دوم: خواندن نیمی از کتاب مهارتهای نویسندگی و یادداشت کردن نکات مهم آن، همچنین نوشتن متن مناسب برای قسمت معرفی سایت و مشخص کردن راههای ارتباطی با نویسندهی وبلاگ
هفتهی سوم: ویرایش ۶ مقالهی نوشتهشده و نوشتن ۶ مقالهی بعدی
هفتهی چهارم: تمام کردن کتاب و خلاصهنویسی آن، همچنین ویرایش ۶ مقالهی باقیمانده
درست است که سایت هنوز به اندازهی مورد نظر پیشرفت نکرده؛ اما پایبندی به برنامهریزی کمک میکند شخص در آینده بتواند کارهای خود را پیش از پایان مهلت پروژه به مشتری تحویل دهد. فراموش نکنید که انعطافپذیری در این مرحله هیچ ایرادی ندارد و تمام کارهای نیمهتمام میتوانند به هفتهی اول ماه بعد منتقل شوند. هدف اصلی این است که هر هفته قدمهای کوچکی برای رسیدن به هدف نهایی برداشته شود. با انجام این کار بعد از سپری شدن هر هفته و هر ماه، احساس میکنید یک قدم به هدف اصلی خود نزدیکتر شدهاید و اعتمادبهنفس بیشتری برای طی مسیر پیدا خواهید کرد.
لیست انجام کار روزانه
حالا برای گاز زدن لقمههای کوچک آماده شدهاید. اگر مراحل قبلی را بهدرستی انجام داده باشید مطمئنا برنامهی روزانه خودبهخود در ذهنتان مشخص خواهد شد. اما باز هم لازم است که زمان جداگانهای برای انجام این کار در نظر گرفته شود. بنابراین هر روز صبح یا عصر (هر زمان که راحتتر هستید) مدتی را برای برنامهریزی روز بعد اختصاص دهید. بهعنوان مثال فرض کنید در روز جمعهی هفتهی سوم مثال عنوانشده هستید و هنوز مقداری از کارهای هفتهی پیش ناتمام ماندهاند. برنامهریزی امروز میتواند بهصورت زیر انجام شود:
- ویرایش مقالهای که در سهشنبهی هفتهی گذشته نوشته شده است
- پیشنویس مقالهی جدید
- یادداشت کردن نکات مهم کتاب مهارتهای نویسندگی به مدت ۳۰ دقیقه
- پیشنویس قسمت «دربارهی من» سایت
- خریداری دامنهی سایت
همانطور که میبینید، کارهای روزانه به اهدافی که بهصورت هفتگی تعیین شدهاند متصل هستند و آنها نیز اهداف ماهانه و در نهایت هدف سالانه را تکمیل میکنند. همهی ما در مورد اینکه استفادهی کافی از زمانمان نمیبریم ناراحت هستیم و برنامهریزی به این شکل به تمام نگرانیها پایان میدهد. اعتمادبهنفس شخص زمانی بالا میرود که میداند همین امروز برای رسیدن به اهداف بزرگ خود تلاش کرده است.
یک برنامهی سالم برای رسیدن به هدفی بزرگ
شکستن هدف بزرگ و نهایی به برنامهریزیهای روزانه احساس خوبیدر فرد ایجاد میکند. اینکه بدانیم کارهای کوچکی که بهصورت روزانه انجام میدهیم نقش پررنگی در رسیدن به اهداف بلندمدتمان ایفا میکند، بسیار خوب است و انگیزه را بالا میبرد. فراموش نکنید که تمرین کردن کلید اصلی مهارت در برنامهریزی است و شخص که بخواهد برنامهریزی کارآمدی داشته باشد، باید یاد بگیرد که عملکرد خود را بعد از گذشت یک هفته یا یک ماه ارزیابی کند. اگر فکر میکنید موضوعی شما را از رسیدن به اهدافتان باز میدارد، سرعت خود را کم کنید. خوردن یک بشقاب پر از غذا نیازمند داشتن اشتهایی سیریناپذیر برای مدت طولانی است.