آسیب‌پذیری در محیط کار باعث رشد می‌شود

آسیب‌پذیری از جمله صفاتی است که وجود آن در رهبران کسب‌وکار به‌عنوان نقطه‌ضعف شناخته می‌شود. به همین دلیل اغلب آن‌ها سعی می‌کنند خودشان را سرسخت نشان دهند. این افراد احساسات خود را به اندازه‌ی کافی بروز می‌دهند؛ اما درنهایت طوری رفتار می‌کنند که عمق ناامنی‌های خود را از دیگران پنهان کنند. رهبران از این می‌ترسند که با نشان دادن نگرانی‌های خود سایر کارمندان را نیز تحت تأثیر قرار دهند و در نظر آن‌ها ضعیف به نظر برسند. در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به بررسی دلایلی می‌پردازیم که نشان می‌دهند آسیب‌پذیری کلید اصلی موفقیت در رهبری کسب‌وکار است.

شریل سندبرگ، مدیر ارشد عملیاتی فیسبوک، در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد گفت: «مردم نیاز دارند شما با تمام جنبه‌های وجودی خود در محیط کار حاضر شوید. جلوه‌های حرفه‌ای را از میان بردارید و با نشان دادن آسیب‌پذیری خود ارتباط بهتری با مردم برقرار کنید.» سندبرگ در کتاب «گزینه ب؛ مواجهه با سختی، ارتقاء حد تحمل و یافتن شادی» در مورد غم و اندوهی صحبت کرده که بعد از جدایی از همسرش تجربه کرده است. او در این کتاب نکات آموزنده‌ای عنوان کرده و معتقد است هیچ اشکالی ندارد که رهبران نیز آسیب‌پذیر بودن خود را به دیگران نشان دهند.

آسیب‌پذیری نوعی همبستگی قوی میان کارمندان به وجود می‌آورد و به رهبران کمک می‌کند به سطحی از همکاری لازم برای انجام دادن کارها دست پیدا کنند. مردم با نشان دادن عدم اطمینان خود در مورد موضوعی سعی می‌کنند با یکدیگر متحد شوند و به درک بهتری از چالش‌ها برسند.

روشن نبودن مسیر پیش رو و پذیرفتن این موضوع حسی از فرهنگ «ما»محور را میان کارمندان تقویت می‌کند. الکس اوهانیان، مدیرعامل شرکت ردیت تلاش کرد آسیب‌پذیری را به‌عنوان یک واقعیت فرهنگی در کسب‌وکار نشان دهد و معتقد است این موضوع باید از بنیان‌گذاران کسب‌وکار شروع شود. اگر رهبران آسیب‌پذیر بودن خود را به کارمندان تحمیل نکنند این فرهنگ در میان آن‌ها رواج پیدا نخواهد کرد. به اشتراک گذاشتن تجربه‌های رهبری، کارمندان را تشویق می‌کند به دنبال پیشرفت باشند، نه اینکه سعی کنند به کمال برسند.

آسیب‌پذیری باعث ساختن تیم‌های فوق‌العاده موفق می‌شود. پاتریک لنچونی در کتاب «پنج دشمن کار تیمی» نوشته است قوی‌ترین مردم در زندگی کسانی هستند که هیچ ترسی از گفتن عبارت «نمی‌دانم» ندارند. زمانی که مردم نتوانند آسیب‌پذیر بودن خود را به دیگران نشان دهند و به‌راحتی در مورد مشکلاتشان صحبت کنند، احساسی از عدم اطمینان میان آن‌ها شکل خواهد گرفت. رفتارهای محافظتی باعث نوعی تفرقه میان مردم می‌شود و میل به کمک گرفتن از دیگران را کاهش می‌دهد. در نتیجه وقت و انرژیشان هدر خواهد رفت. زمانی که مردم بتوانند تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند، به استانداردهای تیم پایبند باشند و خود را قابل اعتماد نشان دهند، تیم به موفقیت خواهد رسید.

علم عصب‌شناسی از آسیب‌پذیری به‌عنوان یکی از صفات مورد نیاز برای رهبری یاد کرده است؛ زیرا ثابت می‌کند سیستم داخلی انسان‌ها به‌گونه‌ای است که تمایل دارند به یکدیگر کمک کنند. درواقع ثابت شده است زمانی که شخصی از دیگران کمک می‌خواهد، میزان هورمون اکسی‌توسین در بدن شخصی که از او درخواست کمک می‌شود بالا می‌رود. به همین ترتیب زمانی که شخصی آسیب‌پذیری خود را به دیگران نشان می‌دهد، دیگران از نظر اجتماعی تمایل دارند به او کمک کنند.

زمانی که آسیب‌پذیری در سطح رهبری مطرح می‌شود تعریف دیگری پیدا می‌کند. برن براون، نویسنده و محقق، معتقد است که یک رهبر آسیب‌پذیر عدم اطمینان در مورد آینده را با تمام وجود می‌پذیرد و دوست دارد هیجان این کار را تجربه کند. براون می‌گوید: «آسیب‌پذیری مانند حقیقت است و به انسان احساس شجاعت می‌دهد. حقیقت و شجاعت همیشه راحت به دست نمی‌آیند؛ اما هرگز به معنای ضعف نیستند.»

طبیعت زندگی خرچنگ‌ها به‌گونه‌ای است که درس‌های زیادی در مورد آسیب‌پذیری به انسان‌ها می‌دهند. این موجودات مجبور هستند برای رشد کردن، پوسته‌ی ضخیم خود را بشکنند. قسمت زیر پوسته‌ی خرچنگ‌ها بسیار نرم و آسیب‌پذیر است و این موجودات مجبورند برای حفظ امنیت خود، مدت‌زمانی در پشت سنگ‌های اقیانوس پنهان شوند تا پوسته‌ی جدیدشان شکل بگیرد. آن‌ها کل زندگی خود را به خطر می‌اندازند تا بتوانند رشد کنند.

در دنیای کسب‌وکار، آسیب‌پذیری به‌عنوان نقطه قوت در نظر گرفته می‌شود. این راز بر هیچ‌کس پوشیده نیست که زنان برای دیده شدن در محیط کار باید سخت‌تر و جدی‌تر کار کنند. اتفاقی که ممکن است رخ دهد این است که این روحیه‌ی سرسخت بودن می‌تواند به زرهی علیه قضاوت، ترس و فاصله تبدیل شود. برای همه‌ی ما پیش آمده است که پیش از به اشتراک گذاشتن ترس‌ها و نگرانی‌هایمان یک لحظه مکث کنیم و به این بیندیشیم که آیا این حقیقت ما را فردی متقلب نشان خواهد داد؟ صحبت کردن در مورد مشکلاتی که در دنیای کسب‌وکار اتفاق می‌افتد آسان نیست و احساس خلع سلاح شدن را در انسان به وجود می‌آورد.

ایندرا نویی، مدیرعامل شرکت پپسی هر سال ۴۰۰ نامه به والدین مدیران ارشد می‌نویسد و در این نامه‌ها از والدین مدیران قدردانی می‌کند؛ زیرا معتقد است این افراد نقش مهمی در تربیت فرزندان خود داشته‌اند و هیچ موقع به اندازه‌ی کافی از آن‌ها بابت موفقیت‌هایی که فرزندانشان برای شرکت ایجاد می‌کنند، قدردانی نمی‌شود.

آسیب‌پذیری رهبر یک کسب‌وکار به مرور زمان به کارمندان شرکت منتقل می‌شود. افرادی که با رهبران شجاع همکاری دارند معمولا از بازخوردها و مشکلات استقبال می‌کنند و به دنبال کمک گرفتن از دیگران یا کمک کردن به آن‌ها هستند. این افراد می‌دانند که در مورد همه چیز اطلاعات ندارند و به خاطر اشتباه‌هایی که انجام می‌دهند؛ ناراحتی می‌شوند و از دیگران معذرت‌خواهی می‌کنند.

اغلب مردم و مخصوصا رهبران کسب‌وکار می‌ترسند از اینکه خودشان را ضعیف نشان دهند. این افراد معتقدند با نشان دادن آسیب‌پذیری از میزان احترام آن‌ها نزد کارمندان کاسته می‌شود و کارمندان انگیزه‌ای برای تلاش بی‌وقفه نخواهند داشت. درحالی‌که مفهوم رهبری در هر برهه‌ی زمانی به به‌روزرسانی احتیاج دارد و اکنون زمان آن رسیده است که رهبران نیز نشان دهند مانند سایر کارمندان، انسان و آسیب‌پذیر هستند.