چالش‌های مشترک کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ

اغلب این تصور به وجود می‌آید که کسب‌وکارهای کوچک دغدغه‌های کمتری نسب به کسب‌وکارهای بزرگ و جا افتاده دارند. درصورتی‌که این تصور صحیح نیست و این کسب‌وکارها از همان ابتدای راه‌اندازی با چالش‌های بزرگی روبه‌رو می‌شوند. چالش‌هایی مانند استخدام نیروی جدید، استفاده از تکنولوژی و مدیریت زمان از جمله مشکلاتی هستند که تمام کسب‌وکارها از همان روزهای ابتدایی تجربه می‌کنند. مشکل کسب‌وکارهای کوچک این است که منابع کمتری نسبت به کسب‌وکارهای بزرگ در اختیار دارند و این موضوع کار را برای آن‌ها دشوارتر می‌کند. اما انعطاف‌پذیری مزیتی است که به آن‌ها کمک می‌کند چالش‌ها را راحت‌تر پشت سر بگذارند. این مدل کسب‌وکارها معمولا ارتباطات قوی در صنعت مربوطه دارند و این یکی دیگر از مزایای آن‌ها به شمار می‌آید. در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به بررسی دقیق‌تر سه چالش بزرگ و راه حل رفع آن می‌پردازیم.

استخدام و نگهداری نیروی‌های جدید یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های هر کارآفرینی در دنیای پر رقابت کسب‌وکارها است. حدود ۲۰ درصد صاحبان کسب‌وکارهای جدید معتقدند عدم حضور کارمندانِ مناسب، یکی از اصلی‌ترین موانع رشد کسب‌وکار است. همه چیز با پیدا کردن استعدادها و استخدام آن‌ها آغاز می‌شود و با تلاش برای نگهداری ادامه پیدا می‌کند. این افراد نه تنها باید مهارت‌های لازم برای شغل مورد نظر را داشته باشند بلکه باید عاشق کارشان بوده و فرهنگ سازمانی شرکت را بپذیرند. درنتیجه هر کارآفرینی باید برای جذب استعدادهای سخت‌کوش و نگهداری آن‌ها تلاش کند.

همان‌طور که می‌دانید هزینه‌ی استخدام کارمند جدید و آموزش دادن نکات اولیه به آن‌ها بسیار زیاد است. برای کسب‌وکارهای کوچک بسیار مهم است که انرژی و زمان خود را صرف امور مهم‌تر کنند. درنتیجه کارآفرین بعد از استخدام نیروهای مورد نظر خود باید برای ماندگاری آن‌ها تلاش کند. دادن پاداش به کارمندان، افزایش روزهای مرخصی و انعطاف‌پذیری ساعات کاری از جمله شرایطی است که ماندگاری کارمندان با استعداد را افزایش می‌دهد.

۶۵ درصد صاحبان کسب‌وکارهای کوچک معتقدند استفاده از تکنولوژی‌های جدید و خلاقانه به رشد کسب‌وکارشان کمک کرده است. البته همان‌طور که می‌دانید پیاده‌سازی یک تکنولوژی جدید برای تمام کسب‌وکارها در هر اندازه‌ای سخت است. در چنین شرایطی انعطاف‌پذیری بار دیگر معنا پیدا می‌کند و این کار برای کسب‌وکارهای کوچک راحت‌تر است. به‌عنوان مثال اغلب کسب‌وکارها امروزه داده‌های خود را روی سرورهای متمرکز ذخیره می‌کنند و استفاده از تکنولوژی ابری برایشان سخت است. البته این موضوع برای کسب‌وکارهای کوچک راحت‌تر است و در دراز مدت در هزینه‌های آن‌ها صرفه‌جویی خواهد کرد. پیدا کردن تکنولوژی جدید برای انجام کارهای روزمره و تغییر مسیر به سمت آن‌ها چالش بزرگی است اما هرقدر زودتر انجام شود بهتر است.

مدیریت زمان یکی از رایج‌ترین مشکلات میان کسب‌وکارهای کوچک امروزی است. کارآفرینان تازه کار دغدغه‌های بسیار زیادی دارند و فرصت کافی برای به پایان رساندن تمام کارها را ندارند. هیچ کارآفرینی در سال‌های اول به سبک مدیران کار نمی‌کند. این افراد از صبح تا شب درگیر انجام کارهای مختلف می‌شوند و از آنجایی که کارمندان تجربه‌ی بالایی ندارند مجبورند اکثر کارها را خودشان انجام دهند. این موضوع به مرور زمان با آشنایی بیشتر کارمندان با کار از بین می‌رود و بار مسئولیت‌هایشان سبک‌تر می‌شود. اما تا پیش از رسیدن به آن مرحله باید یاد بگیرند کارها را با اولویت‌بندی پیش ببرند. درست کردن لیست اهداف روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اولویت‌ها را به کارآفرین یادآوری می‌کند و آن‌ها را در مسیر درست پیش می‌برد. اهدافی که یادداشت نشوند بعد از گذشت مدتی در جریان سختی کار فراموش می‌شوند و دیگر هیچ فرصتی برای رسیدگی به آن‌ها نمی‌ماند.

کارآفرینان در گذر زمان با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شوند اما شناختن چالش‌ها در مراحل اولیه و تلاش برای رفع آن‌ها در همان روزهای ابتدایی رشد کسب‌وکار را تضمین می‌کند. کسب‌وکارهای کوچک در روزهای ابتدایی انعطاف‌پذیری بیشتری دارند و راحت‌تر با شرایط کنار می‌آیند. پس اگر هر چالشی به‌عنوان یک فرصت در نظر گرفته شود و با تدابیر صحیح همراه باشد، رشد و موفقیت کسب‌وکار را در آینده تضمین خواهد کرد.