همهی انسانها در زندگی ارزشها، ایدهالها و آرزوهای مخصوص به خود را دارند و کارهای خود را بر اساس این موارد انجام میدهند. در واقع این طرز تفکر و ذهنیت ما است که نوع عملکرد ما را مشخص میکند. ذهنیت ابزار قدرتمندی است که به کمک آن میتوانید به رویاها و اهداف خود جامهی عمل بپوشانید. موقعیت، عادتها و شرایط شما ناشی از طرز فکری است که اکنون دارید، پس اگر میخواهید در زندگی خود تحولات بزرگ و اساسی بهوجود آورید ابتدا باید نوع نگرش و ذهنیت خود را تغییر دهید. انجام این کار چندان ساده و راحت نیست ولی خبر خوب این است که شما با تغییر نحوهی عملکرد و رفتار خود میتوانید ذهنیت و نگرش جدیدی بهدست آورید. پتی فلتچر نویسندهی سایت Entreprenuer مراحل رسیدن به ذهن خلاق را در سه مرحله توضیح میدهد.
۱-روی اهداف خود تمرکز کنید
به گونهای زندگی کنید که انگار رویای شما به واقعیت پیوسته است. به عنوان مثال، آرزو و هدف من این است که نوع نگاه مردم جهان نسبت به حضور و عملکرد رهبران زن در عرصه کسبوکار و سیاست را تغییر دهم. برای رسیدن به این هدف در ابتدا من باید اقدامات و ایدههای جدیدی که به ذهنم میرسد را اولویت بندی کنم و اجازه ندهم که تعدد این افکار سبب آشفتگی ذهن من شود.
به این منظور من سه ایدهی خلاق انتخاب کردم که به درستی آنها اعتقاد داشتم و مرا در رسیدن به هدفم یاری میکردند. سپس تمام تمرکز خود را روی این سه ایده گذاشتم. برای زندگی کردن در جهانی که در آن رهبران مرد و رهبران زن با هم برابر باشند من به افراد زیاد دیگری نیاز دارم که با من هم عقیده و همفکر باشند. بنابراین، اولین کاری که باید انجام دهم این است که مفهوم مدیریت را تغییر دهم. به احتمال زیاد این کار موجب خطرات فراوانی برای شهرت، ارتباطات شخصی و کسبوکار من خواهد شد. خوب، بهترین کار در این موقعیت این است که تهدیدها و خطرات را به فرصتهایی برای موفقیت تبدیل کنم و در نهایت به دلیل این که انسانهای زیادی من را نمیشناسند باید محیطی بهوجود بیاورم که در آن محیط بتوانم با افراد بیشتری ارتباط برقرار کنم و از این طریق در این راه همراهان و دوستان جدیدی پیدا کنم.
زمانی که برای رشد و تحول شخصی خود برنامهریزی میکنید در ابتدا برای تغییر طرز فکر خود دو یا سه هدف کوچک در نظر بگیرید و مرحله به مرحله به هدف خود نزدیکتر شوید این کار باعث موفقیت شما خواهد شد. بعد از این که مهارتهای لازم را جهت تغییر نوع نگرش خود کسب کردید، میتوانید به جای نقطه نظرات و افکار قبلی خود افکار و باورهای جدیدی جایگزین کنید.
۲- تمایلات ذهنی خود را شناسایی کنید
در مرحله بعد در مورد نگرش هایی فکر کنید که باعث میشوند ذهنیت و طرز تفکر فعلی خود را حفظ کنید. به عنوان مثال اگر برای من تعداد افراد مهمی که در لیست مخاطبین خود دارم مهمتر از روابط و تعاملات انسانی و دوستانه باشد که با افراد برقرار میکنم، در واقع معاملات و سود در کسبوکار برای من با اهمیتتر از تحول و دگرگونی در ساختار کسبوکار است.
موضوع برابری جنسیتی یکی از مباحثی است که واکنشهای فراوانی در بین اقشار مختلف جامعه ایجاد می کند و به ویژه باعث ترس افرادی میشود که از نظام فعلی و وضعیت موجود سود میبرند. اگر من یکی از این افراد ذینفع بودم ناخودآگاه سعی میکردم تا تاکید بیشتری روی خطر داشته باشم و در مقابل این تغییرات مقاومت میکردم. به عبارت دیگر همواره موانعی وجود دارند که روابط و آینده من را در معرض خطر قرار می دهند و این احساس خطر با گذشت زمان افکار و طرز فکر من را مختل می کند و به طور بالقوه مانع پیشرفت میشود.
در نتیجه اگر میخواهید در زندگی خود تحولات معناداری ایجاد کنید و فرد با نفوذ و قدرتمندی باشید، باید برای رسیدن به هدف خود تلاش زیادی بکنید تا پول و قدرت کافی به دست بیاورید. تنها بعد از بهدست آوردن این موارد میتوانید به عنوان یک رهبر برای ایجاد تحولی که میخواهید فعالیت کنید.
۳- نتایج داشتن یک ذهن خلاق خود را توضیح دهید
حال یک قدم به عقب بردارید و به این موضوع فکر کنید که اگر همواره یک طرز فکر ثابت داشته باشید و تمام کارهای خود را بر اساس آن طرز فکر انجام دهید چه اتفاقی میافتد؟ به احتمال زیاد و در خوشبینانهترین حالت همه چیز به همین حالت خواهد ماند یا کمی بدتر خواهد شد. در واقع اگر ذهنیت خود را تغییر ندهید هیچ تغییری در رفتار شما ایجاد نخواهد شد و کارها آن طور که انتظار داشتید پیش نخواهد رفت و به هدف نخواهید رسید. حال ، تاثیر حرکت از یک ذهن ثابت به یک ذهن خلاق را در نظر بگیرید. این ذهنیت به شما کمک خواهد کرد تا موانع و مشکلات را با استراتژیهای خاصی به فرصت تبدیل کنید و به موفقیت دست یابید. به طور خلاصه، هر ریسک فرصتی است برای تغییر شرایط نامطلوب یا ایجاد موقعیتها و شرایط دلخواه برای خود و انسانهای دیگر.
نظرات