استارتاپ به چه مقدار سرمایه اولیه نیاز دارد
اهمیت سرمایه برای فعالیتهای تجاری کمتر از خون برای بدن نیست. سرمایهی کافی و به موقع ادامهی حیات کسب و کار را ممکن میکند. هر فعالیتی در ابتدای راهاندازی به منظور تامین هزینههایی مانند تامین زیرساختها، تولید محصول، تبلیغات و بازاریابی به مقدار مشخصی سرمایه نیاز دارد. تامین سرمایه دغدغهی اصلی کسب و کارهای نوپا است. چالش اصلی آنها بعد از جذب سرمایهگذار، تخمین دقیق سرمایهی مورد نیاز به منظور عقد قراردادهای مشارکت است. استارتاپها اگر در تخمین سرمایهی مورد نیاز دچار اشتباه شوند، با بحرانهای مالی مواجه میشوند یا به دلیل واگذاری غیر منصفانهی سهام، انگیزهی خود را برای ادامهی فعالیت از دست میدهند.
اما چگونه میتوان درک صحیحی از سرمایهی مورد نیاز بهدست آورد؟ پاسخ این سوال برای هر کسب و کار منحصر به فرد است. برای مثال هزینهی اجارهی دفتر در شهرهای مختلف یکسان نیست یا در فناوریهای پیشرفته برای تامین مهندسان خبره باید حقوق بیشتری پرداخت شود. در ادامه پنج معیار مهم برای تخمین هزینههای اولیه را معرفی میکنیم.
۱- مدل کسب و کار را مشخص کنید
بسیاری از استارتاپها نیازمند تولید محصول اولیه و بهبود آن پس از دریافت بازخوردهای مشتریان هستند. متاسفانه مشتریان آنها قبل از تایید محصول نهایی هیچ خریدی انجام نمیدهند. شاید بهتر باشد در ابتدای کار مدل کسب و کار را تغییر دهید. مثلا با مدل تولید بدون کارخانه، (استراتژی صنایع غذایی شیرین عسل در ابتدای ورود به بازار) محصولات سایر شرکتها را با برند خود به بازار عرضه کنید یا به منظور شناخت بازار و جذب مشتریان نمایندگی فروش محصولات را اخذ کرده و به کارهای بازاریابی بپردازید. پس از مشخص شدن مدل کسب و کار تخمین هزینههای اولیه دقیقتر خواهد بود.
۲- هزینههای اولیهی شرکتهای همکار را بررسی کنید
با نوسانات فعلی ارز و تلاطم بازار تخمین هزینههای شروع فعالیت به راحتی امکانپذیر نیست. یک روش خوب برای حل این مشکل بررسی هزینههای راهاندازی کسب و کارهای مشابه و مشورت با بنیانگذاران آنها است. آنها چه شما را فریب دهند یا با حسن نیت راهنمایی کنند، پس از چند مشورت حدود تقریبی هزینهها برایتان مشخص خواهد شد.
۳- آیا راهحلهای کمهزینهتری در دسترس است؟
پس از بررسی هزینههای راهاندازی کسب و کارهای مشابه آیا میخواهید همان راه آنها را ادامه دهید یا مسیر بهتر و کمهزینهتری هم میتواند وجود داشته باشد؟ هر تصمیمی گرفته باشید بهتر است نیمنگاهی به مسیرهای دیگر داشته باشید. با ارزیابی جامعتر بازار، میتوانید سرمایهگذاران را بهتر توجیه کنید.
۴- هزینههای پنهان را در نظر بگیرید
اکنون باید همهی هزینههای راهاندازی، تولید محصول، بازاریابی، مدیریت و ... را در کنار هم ببینید. همهی این هزینهها مربوط به قبل از فروش محصول و کسب درآمد هستند. بر حسب مدل کسب و کار انتخابی این هزینهها میتوانند متفاوت باشند. برای مثال اگر محصول فیزیکی تولید میکنید سرمایهای که برای تامین مواد اولیه احتیاج خواهید داشت با سرمایهی مورد نیاز برای استخدام برنامهنویس و بازاریاب در شرکتهای کامپیوتری متفاوت خواهد بود. شرکتهای کامیپوتری علاوه بر پرداخت حقوق و بیمه با هزینههایی چون اجارهی دفتر، تامین کامپیوترهای قوی، و برونسپاری بخشهایی از پروژه مواجه هستند.
۵- مجموع هزینهها را جمعبندی کنید
آخرین قدم جمعبندی و ارزیابی همهی هزینهها است. جدولی تهیه کنید و در هر بخش با نگاه منصفانه، میانگین هزینه را تخمین بزنید. بدترین کار ممکن اضافه کردن فقط ۱۰ درصد مجموع هزینهها به عنوان مخارج پیشبینی نشده است. تجریه نشان داده است استارتاپهایی که هزینههای پیشبینی نشده را به صورت کلی تخمین میزنند، از ادامهی کار باز میمانند.
پس از جمعبندی همهی هزینههای احتمالی، بهتر است بیگدار به آب نزده و از کارشناسان خبره نیز مشورت بگیرید. در نهایت پس از اطمینان از تخمین دقیق سرمایهی لازم، قادر خواهید بود با اعتماد به نفس با سرمایهگذاران مذاکره کنید.
نظرات