رهبران موفق چگونه بر تردیدهای درونی خود غلبه میکنند
زمانی که منتقد درونی، کاملاً بر شما فائق میشود، غریزه نیز به بدترین دشمن شما تبدیل میشود. ولی چرا؟ در برخی موارد، ارزیابی شخصی میتواند مفید واقع شود. بااینحال در بعضی لحظات زندگی، شک و تردید درونی تمام وجود شما را در برمیگیرد و اعتمادبهنفستان را نابود میکند.
همانطور که مالکوم گلدول در اولین فصل کتاب Blink مینویسد، غرایز معوق، غالباً تواناییهای ما را مورد قضاوت منفی قرار میدهند. به گفتهی او ما باید متوجه شویم که گاهی تصمیمگیری سریع، بهتر از تصمیمات محتاطانه و مدبرانه است. ما باید پیش از آنکه تردیدهای درونی، کنترل اقدامات را در دست بگیرند و ما را در چهارچوب غرایز حبس کنند؛ دست به عمل بزنیم.
اگر بیشتر دوران عمر خود را با این شرایط گذرانده باشید، احتمالاً اصلاً متوجه نمیشوید که تردیدهای درونی چقدر به شما آسیبزدهاند. در این مطلب میخواهیم سه راهکار را به شما یادآوری کنیم تا خودتان را از قید شک و تردید درونی رها کنید.
احتمالات و امکانات را ببینید
زمانی که میخواهید اهداف خود را مشخص کنید، باید چشمانداز خاصی داشته باشید. در این صورت میتوانید وظایف بزرگتر را بهطور سامانمند، به مجموعهای از کارهای کوچکتر تقسیم کنید. متمرکز شدن روی فرصتها، راهی عالی برای دیدن نیمهی پر لیوان است. بهتر است موقعیت آینده و تمام مزایایی را که از اقدامات مشخص به دست میآورید، در ذهن خود تصور کنید. شما میتوانید از تکنیکهای مختلفی استفاده کنید. برای مثال با یک فرد مورد اعتماد در مورد اهداف و برنامههای اولیه صحبت کنید، یک ژورنال درست کنید که تمامی ایدههای شما را به تصویر بکشد، یا یک کولاژ درست کنید و تمام رؤیاهای خودتان را روی آن بنویسید.
این موارد تنها چند راه است که به شما اجازه میدهد امکانات و احتمالات را بهتر ببینید. وقتی شما فرصتهای پیش رو را مشاهده کنید، در مورد پتانسیلهای آتی احساس مثبتی خواهید داشت. بهعلاوه زمان کمتری را به بدبینی و تردید اختصاص میدهید.
منتقد درونی خود را ساکت کنید
شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد. ولی اغلب اوقات، بزرگترین عامل مخرب روحیهی شما، درون آینه است. فهرستی تهیه کنید از تمام کارهایی که بهخوبی انجام داده و تکمیل کردهاید. مهم نیست این کارها، چقدر بزرگ یا کوچک باشند. نقاط قوت شما چیست؟ پیشازاین از عهدهی چهکارهایی برآمدهاید؟ خیلی زود متوجه میشوید که تاکنون، دستاوردهای قابلتوجه زیادی داشتهاید.
با استفاده از این لیست، خودتان را تشویق کنید. نقاط قوت خودتان را تصدیق و تحسین کنید، مثل زمانهایی که با مشکلات سخت مواجه شده بودید و بر آنها غلبه کردید. روی درسهایی که یاد گرفتهاید متمرکز شوید. موانعی را که پشت سر گذاشتهاید به یاد بیاورید. از همهی این تجارب برای تقویت چشمانداز و پیشبرد اهداف استفاده کنید.
متعهد به عمل شوید
حالا که چشمانداز واضحی دارید و صداهای منفی درونی خود را خاموش کردهاید، وقت آن رسیده که دست به عمل بزنید. مل رابینز در کتاب «قانون پنج ثانیه» به خوانندگان توصیه میکند هر زمان که برای انجام کاری انگیزهی فوری نداشتند، از عدد پنج تا یک را بهصورت معکوس بشمارند و سپس کار را آغاز کنند. بسیاری از خوانندگان معتقدند این پیشنهاد ساده، اثر فوقالعادهای دارد.
وقتی شروع به شمردن میکنید، بهطور ناخودآگاه خودتان را متعهد میدانید که کاری را صرفاً انجام دهید. تأکید میکنیم: فقط انجامش دهید. تعهد به اقدام یعنی انجام کار. ممکن است اولین گامهای شما کوچک باشد، اما به یاد داشته باشید که هر یکقدم، شما را در مسیر درست به جلو میبرد.
انتظارات خود را بالا ببرید
این بدان معنی نیست که چشمانداز یا هدف اصلی خود را فراموش کنید. فراتر از چهارچوبهای محدود، ذهنتان را برای اتفاقات غیره منتظرهای که در طول مسیر رخ میدهند، باز نگهدارید. بسیاری از فرصتها، زمانی پیش روی شما قرار میگیرند که اصلاً فکرش را هم نکردهاید. این فرصتها میتوانند چشمانداز شما را گسترش دهند. همهچیز میتواند بهتر از تصورات اولیه پیش برود. بنابراین نهتنها خودتان را دستکم نگیرید، بلکه با ذهنی باز از اتفاقات استقبال کنید.
تردیدهای درونی، یکشبه از بین نمیروند. ولی مثل هر عادت دیگری، در طول زمان میتوانید آنها را تغییر دهید. به خودتان فرصت بدهید، زمان بگذارید و هرروز هر چهار تمرین فوق را انجام دهید تا در بهمرورزمان، عادات جدیدی بسازید. بهاینترتیب میتوانید شک و تردید و سرزنش درونی خود را تحت کنترل درآورید و راه را برای تفکر بهتر بازکنید.