در یک نمایش، مدیر عامل یک شرکت لباس خود را تغییر داده و در یک روز کاری با حضور در بخش‌های مختلف سازمان، زمانی را در کنار کارمندان به صورت ناشناس سپری کرد. او به مسائل نامحسوسی پی برد که پیش از این برای وی در مقام مدیرعامل قابل درک نبود. او پس از این تجربه، از کارمندان ناشناسی که بدون چشم‌داشت فداکاری می‌کردند، قدردانی کرد.
شاید در نظر داشته باشید مانند داستان یک روز با لباس مبدل وارد شرکت شوید، خودتان را کارآموز معرفی کرده و سعی کنید که به بخش‌های مختلف شرکت سرک بکشید. با مدیر منابع انسانی به عنوان کارمند جدید تماس گرفته و سوالاتی در مورد بیمه سلامت و فرصت‌های آموزشی بپرسید. یا اگر خرده‌فروش هستید، فرد مورد اعتمادی را برای بررسی وضعیت به عنوان مشتری به آنجا بفرستید.
لزوماً قرار نیست شما هم با لباس مبدل و چهره‌ی گریم شده، این نمایش را تکرار کنید. رهبر یک سازمان باید راهی برای دیدن کسب و کار خود از چشم کارمندان، درست مانند نمایش پیدا کند. آیا واقعاً می‌دانید که کارمندان شما هر روز چگونه با این شغل مواجه می‌شوند؟ بعید به نظر می‌رسد؛ حتی اگر شما در کنار آنان حضور داشته باشید، آیا واقعاً فکر می‌کنید آن‌ها در خلوت خود رفتار مشابهی با زمانی که رئیس در کنارشان ایستاده است، دارند؟
به یقین همیشه نمی‌توان نمایش‌های جیمز باندی را تکرار کرد. بهتر است از روش‌های کلاسیک مدیریت استفاده کنید. مثلاً به طور منظم به بخش‌های مختلف سازمان مراجعه کرده و به درد و دل کارمندان گوش دهید.
نظر آن‌ها را درباره‌ی موانع فعالیت و بهره‌وری جویا شوید. به پیشنهاداتشان اهمیت بدهید. البته قبل از همه‌ی این کار‌ها، باید اعتمادشان را جلب کرده باشید. تا زمانی که کارمندان از امنیت شغلی خود و حسن نیت شما مطمئن نباشند، چیزی جز تعریف و تمجید نخواهید شنید.
طبق اظهارات اسکات هارتلی مدیر عامل شرکت Sunsuper همان‌طور که کسب و کار‌ها باید از سلیقه‌ی مشتریان آگاه باشند، به منظور جذب کارمندان شایسته برای ارائه‌ی خدمات بهتر، باید بتوانند نگرش کارمندانشان را نیز درک کنند.
وی افزود کارفرمایان باید در نظر داشته باشند که آیا برای ایجاد تجربه‌ی دلپذیر کاری که به اندازه‌ی کافی مشوق کارمندان برای ماندن در شرکت و حمایت از آن باشد به اندازه‌ی کافی تلاش کرده‌اند؟
اظهارات هارلی پس از گزارش نظرسنجی موسسه‌ی YouGov Galaxy از ۱۰۰۰ کارگر استرالیایی به نیابت از طرف Sunsuper بیان شد. اکثر کارگران مصاحبه شده عقیده داشتند که کارفرمای آن‌ها می‌تواند کارهای بیش‌تری از آنچه انجام شده، برای بهبود شرایط کاری انجام دهد.
اگر رهبر سازمانی هستید، به احتمال زیاد از روال انجام کار‌ها و بروکراسی آن خبر ندارید و تنها مسیر رفت و آمدتان از درب مخصوص شرکت تا اتاق جلسات بوده است. در حالی که تنها دغدغه‌ی شما انجام کار بوده است، کارمندانتان ناراضی از تحمل فرآیند‌های پیچیده، مجبور به اطلاعت شده‌اند. گاهی ممکن است آن‌ها یک طرح ابتکاری را صرفاً به خاطر یک ساختار ناکارآمد کنار گذاشته باشند.
عدم وجود کانال‌های ارتباطی و فرآیند‌های کارآمد به بهره‌وری کارمندان و بازده مجموعه بسیار لطمه می‌زند. تنها کسی که مسئول اصلی بهبود این نابسامانی‌ها است، خود شما هستید. اگر نتوانید به مشکلات درون سازمانی پی ببرید، انتظار دارید چه چیزی عایدتان شود؟
در حقیقت گزارش سال ۲۰۱۸ سان‌سوپر درباره‌ی نگرش کارفرمایان دریافت که حدود ۶۰ درصد کارمندان عقیده دارند که با اندکی بهبود تجربه‌ی کاری، بازدهی آن‌ها بسیار افزایش خواهد یافت. ۵۸ درصد نیز عقیده داشتند که بهبود تجربه‌ی کاری، سرمایه‌گذاری روی سرمایه‌های انسانی شرکت است و هزینه‌های آن به سرعت جبران می‌شود. در نهایت حدود ۴۵ درصد کارمندان نیز رضایت شغلی را با کیفیت محصول خروجی مرتبط دانستند.
خلق فرهنگ مثبت (۱۸%)، مزایای مالی اضافی (۱۱%)، احترام و پاداش‌ها (۱۰%)، تفییذ اختیار (۹%) و فرصت پیشرفت شغلی (۷%) برخی از بهترین روش‌هایی است که کارفرمایان می‌توانند تجربه کاری و رضایت شغلی کارمندانشان بهبود بخشند.
نتایج بالا نشان می‌دهد که ارزش فرهنگ سازمانی به طور قابل‌توجهی بالاتر از مزایای مالی برای کارمندان است. البته ارزش‌های مورد توجه برای هر گروه سنی متفاوت است. نسل جوان اغلب به دنبال فرصت برای پیشرفت شغلی هستند (۴۶%)، دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ میلادی به مزایای مالی بیش‌تر توجه دارند (۴۴%) و متولدان سال‌های جنگ جهانی دوم اهداف و انتظارات روشنی را از نقش خود می‌خواهند (۴۰%).
همواره سعی کنید برنامه‌ی منظمی برای بازدید از بخش‌های مختلف سازمان داشته باشید. از نشستن گردوخاک روی لباس گران‌قیمتتان نترسید. تا زمانی که موانع فعالیت کارمندان را درک نکنید، برنامه‌ریزی‌های شما بی‌اثر خواهد بود.
نظرات