معرفی کتاب تئوری انتخاب از ویلیام گلاسر
دکتر ویلیام گلاسر در کتاب تئوری انتخاب خود روانشناسی جدیدی را بیان کرده که اگر تمرین شود، حس درماندگی گستردهای را که باعث احساس بدبختی در افراد میشود، به حال خوب تغییر میدهد. بهعنوان مثال او میگوید اگر در رابطهای قرار دارید که از آن ناراضی هستید، یکی از شما دو نفر سعی بر کنترل بیرونی دیگری را دارد. مشکلات همواره در لحظهی کنونی وجود دارند، نه در گذشته. هیچکس نمیتواند گذشته را تغییر دهد.
درآمدی بر روانشناسی امید
درکنار نام کتاب، این عبارت نیز بهچشم میخورد. در مقابل روانشناسی بروننگر که تاثیر عوامل بیرونی را بر رفتار انسانها بررسی میکند، یک نظریهی جدید توسط ویلیام گلاسر ارائه شد که همان نظریهی انتخاب است. طبق این نظریه تمام رفتارهای انسان ناشی از انتخاب خود اوست. بنابراین منشا احساسات و انگیزهها و رفتارهای فرد را درونی میداند.
روانشناسی تئوری انتخاب توصیف جدیدی از رفتارهای انسانی در روابط است که میگوید برای پیشرفت در روابط انسانی باید تنبیه و مجازات و روانشناسی کنترل بیرونی رابطه را رها کنیم. چیزی که از نظر ویلیام گلاسر تخریبکنندهی روابط انسانها است. این رویکرد با عنوان روانشناسی آزادی فردی Personal Freedom نیز شناخته و بیان شدهاست.
کتاب تئوری انتخاب متن اصلی تمام آموزشهایی است که در مؤسسهی ویلیام گلاسر آموزش داده میشود.
سخن اصلی کتاب
- تمام آنچه انجام میدهیم، یک رفتار است.
- تمام رفتارها و کردارهای انسان، یک انتخاب است.
- پایهی رضایتمندی انسان بر ارضای این ۵ نیاز اصلی استوار است: بقا، عشق و تعلق، قدرت، آزادی و تفریح.
هر رفتاری که از انسان سر میزند، یک انتخاب است
درواقع مهمترین نیاز انسانها نیاز به عشق و تعلق و دوست داشتن است. نیازی که ضرورتی برای رضایتمندی از تمام نیازهای دیگر است.
تئوری انتخاب، ۷ عادت مهلک براساس روانشناسی کنترل بیرونی را با ۷ عادت حمایتکننده و مفید جایگزین میکند. شاید بدون اغراق بتوان گفت که رویکرد اکثر مردم دنیا کنترل بیرونی است. چیزی که مخرب مهلکی برای روابط انسانی محسوب میشود. کنترل بیرونی توان رضایتمندی افراد از رابطه را از آنها میگیرد و منجر به جدایی از انسانها میشود. این جدایی و دورافتادن از روابط صمیمی و سالم، سرمنشاء بسیاری از رفتارهای نادرست از قبیل اعتیاد، جنایت، افسردگی و بیماریهای روانی است.
روابط و عادتها
هفت عادت مهلک | هفت عادت مراقبتی |
---|---|
انتقاد و نکوهش | حمایتگری و پشتیبانی |
ملامت و سرزنش | تشویق و دلگرمی |
غرولند کردن | گوش دادن |
نق زدن | پذیرا بودن |
تهدید | اعتماد و اطمینان |
تنبیه | احترام |
تطمیع برای کنترلگری | مذاکره |
۱۰ اصل اساسی تئوری انتخاب
اصل اول: تنها فردی که میتوانیم رفتارش را کنترل کنیم، خودمان هستیم.
اصل دوم: تمام چیزی که میتوانیم به دیگران بدهیم، اطلاعات و دانش است.
اصل سوم: تمام مشکلات ریشهدار و طولانی در روانشناسی ناشی از مشکلات در روابط است.
اصل چهارم: مشکلات ارتباطی همواره بخشی از زندگی کنونی ما است.
اصل پنجم: آنچه در گذشته اتفاق افتاده، منجر به شکلگیری شخصیت کنونی ما شدهاست. اما تنها در زمان حال میتوانیم نیازهای خود را ارضا کنیم و برای رضایتمندی در آینده برنامهریزی داشتهباشیم.
اصل ششم: تنها با ارضای تصاویر موجود در دنیای کیفی و مطلوب خود است که میتوانیم نیازهای خود را ارضا کنیم.
اصل هفتم: تمام آن چیزی که ما انجام میدهیم رفتارهای ما است.
اصل هشتم: همهی رفتارهای انسان دارای چهار جزء اصلی است: اقدام، فکر، احساس و فیزیولوژی.
اصل نهم: تمام رفتارها انتخاب فرد هستند. اما فرد تنها روی اجزای اقدام و فکر کنترل دارد. تنها راه کنترل احساس و فیزیولوژی بهطور غیر مستقیم، ازطریق انتخاب فکر و رفتار است.
اصل دهم: تمام رفتارها با فعل بیان میشوند و نامگذاری آنها براساس بخش شناختهشدهی آن رفتار است.
توضیح تئوری انتخاب
تئوری یا نظریهی انتخاب تفسیری از رفتار انسان بر پایهی انگیزهی درونی است. آنطور که دکتر گلاسر در مشهورترین کتابش یعنی تئوری انتخاب شرح میدهد، تمام رفتارهای انسانی بر پایهی تلاش برای ارضای یک یا چند تا از پنج نیاز اساسی افراد (بقا، عشق، آزادی، قدرت، تفریح) است. نیازهایی که بهطور فیزیولوژیک بخشی از ساختار ژنتیکی بدن انسان است.
درک این نیازها و همچنین مفاهیم اساسی تئوری انتخاب نظیر دنیای کیفی، دنیای ادراک، جایگاه مقایسه و سیستم رفتارهای کلی به ما کمک خواهد کرد تا ارتباط بهتری با افراد مهم زندگی خود برقرار کنیم. این امر منجر به رضایت بیشتر و درک احساس خوشبختی خواهد شد.
بخشهای کتاب تئوری انتخاب
علاوهبر مقدمهی مترجم، این کتاب دارای یک مقدمه و سه بخش کلی است و هر بخش به تعدادی فصل تقسیمبندی شدهاست.
- مقدمه
در بخش مقدمه دربارهی موضوع کتاب و مباحث مطرح شده در آن صحبت شدهاست. مقدمهی کتاب اینگونه آغاز میشود:
موضوع این کتاب، اهمیت روابط خوب در زندگی شاد و رضایتبخش است. در این کتاب تاکید میکنم که اگر بیمار نیستیم، اگر از فقر شدید رنج نمیبریم یا عوارض کهنسالی را نداریم، وجود مشکلات دیگر انسانی مانند خشونت، بزهکاری، بدرفتاری با کودکان، بدرفتاری با همسر، اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی، شیوع روابط جنسی زودهنگام و خالی از عشق و مشکلات هیجانی، همگی ناشی از روابط ناخشنود است. این کتاب توضیحی است دربارهی علت وقوع این ناخوشنودی و راهنمایی در انجام اقداماتی که به ما کمک میکند بهتر با هم به تفاهم برسیم و با یکدیگر کنار بیاییم.
- بخش اول
در بخش اول که نظریه نام دارد، پیرامون اصول نظریهی انتخاب در ۷ فصل صحبت شدهاست. فصل اول با عنوان نیاز ما به روانشناسی جدید چرایی بیان نظریهی انتخاب را توضیح میدهد. این فصل با اشاره به این مطلب که اکثر مردم دنیا احساس بدبختی و بیچارگی میکنند و اغلب دیگران را بهخاطر این احساس مقصر میدانند، آغاز شدهاست. به ذهن این آدمها هرگز خطور نمیکند که خود، این راه را انتخاب کردهاند و خودشان عامل فلاکت و بدبختیای هستند که از آن شکایت میکنند.
در فصل دوم دربارهی نیازهای بنیادین و احساسات سخن گفتهشدهاست. اینکه چرا روابط درازمدت برای انسانها بیش از سایر موجودات اهمیت دارد؟ و چرا دستیابی به این نوع روابط دشوار است؟ همچنین دکتر گلاسر در این فصل پیرامون انگیزهی زیربنایی رفتارها توضیح دادهاست و میگوید که برای انتخاب این همه رفتارهای کنترلگرانه دلایل ژنتیکی وجود دارد. این فصل بهطور کامل دربارهی ۵ نیاز اصلی انسان توضیح دادهاست.
فصل سوم با نام دنیای مطلوب شما دربارهی تفاوت در نگرش انسانها به اتفاقات توضیح میدهد. در قسمتی از این فصل اینطور آمدهاست:
تصاویر مطلوب ما بهترین راه ارضای نیازهای انسانی را به ما نشان میدهند و سه مقولهی مشخص را در بر میگیرند:افرادی که بسیار دوست داریم با آنها باشیم.چیزهایی که بسیار دوست داریم داشتهباشیم و تجربهکنیم.ایدهها یا نظام باورهایی که بر بخش بزرگی از رفتار ما حاکمیت دارند.
فصل چهارم رفتار کلی نام دارد. نویسنده معتقد است هر رفتار از ۴ مولفه تشکیل شدهاست. به همین دلیل واژهی یک کلمهای رفتار را به رفتار کلی بسط میدهد. این ۴ مولفه عبارتاند از: فعالیت، فکر کردن، احساس و فیزیولوژی یا کارکرد بدن. منظور از عبارت رفتار کلی، رفتاری است که شامل این ۴ مولفه باشد و همیشه همینطور است. البته انسان تنها روی مولفههای فکر و فعالیت خود کنترل دارد ولی کنترلی بر احساسات خود ندارد. پس آنچه انتخاب میکند، فعالیت و فکر است.
فصل پنجم با نام همخوانی در شخصیت و قدرت نیازها دربارهی عادتهای مخرب و عادتهای حمایتگر که در این مقاله پیشتر به آنها اشاره شد، توضیح داده شدهاست.
فصل ششم تعارض و واقعیت درمانی را بهشکل ارائهی مثالهایی از مراجعان و نحوهی مشاوره دادن به آنها شرح دادهاست. در این فصل گلاسر نشان میدهد چطور از واقعیت درمانی که در فصل چهارم معرفی کرده است برای کمک به مراجعین دچار تعارض، استفاده میکند. تعارض به مفهوم وجود همزمان دو تصویر متضاد در دنیای مطلوب فرد است.
ما بخش قابل توجهی از واقعیت را آنگونه که دوست داریم دریافت و ادراک میکنیم
در فصل هفتم موضوع اصلی خلاقیت است. در مغز ما یک سیستم خلاق وجود دارد که خلاقیت و نوآوری را به تمام رفتارهای انسان میافزاید. این سیستم میتواند به یک یا چند مولفه از ۴ مولفهی رفتار کلی خلاقیت بیفزاید. البته این نوع خلاقیت همیشه هم مطلوب نیست و گاهی ممکن است ویرانگر باشد. این خلاقیت ویرانگر وقتی کرد بیشتری پیدا میکند که خواهان روابط خوب هستیم، اما توان دستیابی به آنرا نداریم. بیماریهای روانتنی بهعنوان نیمهی تاریکتر خلاقیت تعیین شده و حتی عمل افسردگی کردن را جزو اعمال خلاق برای فرار از تنهایی دانسته است.
- بخش دوم
بخش دوم با نام کاربست تئوری در عمل شامل چهار فصل است که به نحوهی کاربرد تئوری انتخاب در محیطهای گوناگون اشاره دارد. در اولین فصل از بخش دوم یعنی فصل هشتم پیرامون عشق و ازدواج و روابط عاطفی سخن بهمیان آمدهاست. فصل نهم با نام خانوادهی شما و اعتماد در رابطه با کودکی و تاثیر چگونگی گذران آن بر رفتارهای امروز فرد شرح دادهاست. در فصل دهم به سراغ آموزش تحمیلی، آموزش و پرورش و مدارس کیفی رفته و دربارهی استفاده از تئوری انتخاب در مدارس شرح داده شدهاست. فصل یازدهم تئوری انتخاب در محیط کار نامیده شدهاست. بهنظر میرسد با مطالعهی این فصل بتوان به نحوهی درست استفاده از تئوری انتخاب در فضای کار و روابط کاری تسلط نسبی بهدست آورد.
- بخش سوم
بخش پایانی کتاب دربارهی کاربست و شامل دو فصل است. در فصل ۱۲ اجتماع مطلوب و شایسته توصیف شده و در فصل ۱۳ با عنوان تعریفی دوباره از آزادی شخصی شما دربارهی ۱۰ اصل کلی تئوری انتخاب که پیشتر آنها را بیان کردیم، توضیحات کاملتری ارائه شدهاست.
دربارهی نویسنده
ویلیام گلاسر با اینکه در ابتدا در رشتهی مهندسی شیمی تحصیل میکرد، تغییر رشته داد و روانپزشکی را برگزید. او بعد از اتمام دورهی روانپزشکی به خاطر نوآوری در رویکرد واقعیت درمانی مشهور شد. او بیش از ۲۰ کتاب منتشر کردهاست.
ویلیام گلاسر یک روانپزشک مشهور در جهان بود که بهطور وسیعی سخنرانی میکرد. کتابهای معروف او بیش از ۱/۷ میلیون نسخه در سرتاسر دنیا به فروش رسیدهاست. وی هزاران مشاور با روش تئوری انتخاب و رویکرد واقعیت درمانی پرورش دادهاست.
از سن ۵۵ سالگی بهبعدتمرکز و توان اصلی خود را برای یافتن پاسخ یک پرسش مهم متمرکز کرد. آن پرسش این بود:
چرا بسیاری از انسانها در روابط خود ناخشنودند؟
بیش از ۸۰ هزار نفر تاکنون در سراسر دنیا ازطریق مؤسسهی واقعیت درمانی ویلیام گلاسر دورهی پایهی آموزش تئوری انتخاب، واقعیت درمانی و مدیریت را گذراندهاند. ویلیام گلاسر در ۴۲ سالگی این مؤسسه را تأسیس کرد. پس از مرگ وی هنوز هم کار این مؤسسه ادامه دارد. ویلیام گلاسر در قرن بیستم بهدنیا آمده و در قرن ۲۱ (سال ۲۰۱۳) زندگی را بدرود گفتهاست.
دربارهی مترجم
دکتر علی صاحبی دارای دکترای روانشناسی بالینی و فوق دکترای اختلالات وسواس است. او یکی از بهترین مترجمان حوزهی روانشناسی محسوب میشود. در ابتدای کتاب تئوری انتخاب ویلیام گلاسر طی نامهای از ترجمهی زیبا و اصیل وی قدردانی و تشکر کرده و آنرا نشانهی توانمندی و دانش خوب دکتر صاحبی دانستهاست.
دکتر علی صاحبی همچنین مربی ارشد و عضو هیئت مدیرهی مؤسسهی ویلیام گلاسر است. او در ابتدای کتاب در هفت صفحه پیشگفتار غنی و کاملی در باب کتاب تئوری انتخاب نوشتهاست. همچنین این کتاب را مانیفست رویکرد روانشناسی مثبتگرای تئوری انتخاب و دستنامهی کامل این تئوری میداند. او معتقد است آموزش و یادگیری این تئوری به آزادی و اختیار شخصی ما در تمام جنبههای زندگی منتهی میشود و نور امید را در دل ما زنده نگه میدارد.
مشخصات کتاب
این کتاب ۶۰۰ صفحهای را انتشارات سایهسخن منتشر کرده و در سال ۱۳۹۶ به چاپ سوم رسانده است. علاوهبر کتاب چاپی، کتاب صوتی آن نیز با صدای مترجم کتاب یعنی دکتر علی صاحبی روی سایت انتشارات سایه سخن قرار داده شدهاست.
نظرات