برگزیده مصاحبههای سال ۲۰۱۸ با موفق ترین افراد شناختهشده
موفقیت نتیجهی کار سخت، استقامت، تسلیمنشدن و انجام دوبارهودوبارهی کارهای درست است. موفقیت مفهومی نیست که ازپیش تعریف شده باشد و برای هر فرد تعریف منحصربهفردی دارد و هر شخص رسیدن به اهدافش را موفقیت میداند. خواندن داستان موفقیت تمام افراد شناختهشده یک وجه تشابه دارد: این افراد بارهاوبارها شکست را تجربه کردهاند و نهتنها ناامید نشدهاند؛ بلکه هربار قویتر و مصممتر از گذشته تلاششان را چندینبرابر کردهاند. در ادامهی این مقالهی زومیت، منتخبی از مصاحبه با افراد موفق در سال گذشتهی میلادی را میخوانیم.
۱. مایکل فلپس: استقبال از فداکاری
مایکل فلپس دارندهی بیشترین مدالهای المپیک است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«من تعدادی از جشنها و مهمانیهای دبیرستان را از دست دادم، شانس دیدار و آشنایی با مردم جدید را نداشتم اما به این موضوع اهمیتی نمیدادم. من این شانس را داشتم تا کاری را انجام دهم که پیش از این شخصی هرگز انجام نداده است و این فکر باعث انجام چنین فداکاریهایی میشد.
اگر واقعا میخواهید کار قابلتوجهی انجام دهید، باید فداکاری کنید؛ مجبور هستید زیرا فداکاری بخشی از آن است. هرگز دلم نمیخواهد تجربیات خوب و بد گذشته را تغییر دهم، تمام آن اتفاقات، من را به شخصیتی که امروز دارم تبدیل کردهاند. در دو سال گذشته، من برای اولینبار شخصیتم بهعنوان یک انسان را دوست دارم.
مدت زمان زیادی بود که به خودم تنها به چشم یک شناگر نگاه کرده بودم نه به چشم یک انسان اما هنوز هم نمیخواهم چیزی از گذشته را تغییر دهم زیرا امروز از زندگیم بسیار راضی هستم.
رسیدن به موفقیت بسیار سخت و بیرحمانه بود اما اگر به زندگی موفقترین مردم نگاه کنید، کارهایی را انجام میدهند که لزوما دلشان نمیخواهد انجام دهند و این دقیقا همان چیزی است که انسان را عالی میکند. زمانیکه کاری را انجام میدهید که دلتان نمیخواهد، دقیقا همان جایی است که میدانید برای رسیدن به اهداف خود باید چه کاری انجام دهید.»
۲- بیلی کورگان: به تفاهم رسیدن
بیلی کورگان، از گروه موسیقی اسمشینگ پامپکینز، مالک اتحادیهی ملی کشتی (NWA) است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«باید از تمام افراد حاضر در اتاق قدردانی کنید، نادیده گرفتن این افراد به معنای نابودی خودتان است. به خودتان بگویید باید تمام افراد این اتاق را با خودتان همراه کنید و هر کار عاقلانهای که از دستتان برمیآید انجام دهید. اما درعینحال باید به این درجه از کمال رسیده باشید که اشتباهات خود و همتیمیها را بپذیرید. سپس یا به آنها شانس دوبارهای برای تصحیح دهید یا با آرامش و صلح از کنار آن عبور کنید، بعد از آن متوجه میشوید که همه چیز درست خواهد شد.
حتی اگر این فرمول کسبوکار به معنای کنار گذاشتن برخی افراد خاص باشد، بهتر از این است که سعی کنید تمام افراد و تمام نتایج را مدیریت کنید.
در کشتی هم به همین شکل است. من به افراد زیادی کمک میکنم که برجسته شوند اما تلاش مضاعفی برای ماندن آنها انجام نمیدهم. حتی اگر این اشخاص، من را بهدلیل فرصتهای بهتری ترک کنند، هرگز ناراحت نمیشوم؛ زیرا برای رسیدن به فرصت بهتر تلاش کرده و این شانس را به دست آوردهاند.
من در چارچوب ایدئولوژیک کار کرده و نیازهای خود را شفاف بیان میکنم. همچنین از دیگران نیز میخواهم نیازهای خود را شفاف بیان کنند. اگر با هم به تفاهم نرسیم، راهحل دیگری پیدا میکنیم.
اینکه شخصی همواره برای برآورده کردن نیازهای شما تلاش کند و نیازهای خودش را نادیده بگیرد، یکی از بدترین راههای نگه داشتن اعضای تیم درکنار یکدیگر است.»
۳- کری والش جنینگز: موفقیت را تعریف کنید
کری والش جنینگز، والیبالیست، برندهی سه مدال طلای المپیک و همبنیانگذار P1440 برگزارکنندهی رویداد و جامعهی دیجیتال است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«موفقیت، هر کاری است که بهخوبی انجام شده باشد. انجام دادن کاری به بهترین نحو، انجام آن از راهی درست، غافل نشدن از خود و اولویتهای زندگی است. موفقیت کاملا شخصی است. من در المپیک ریو نتوانستم به چیزی که میخواهم برسم اما موفقیت بزرگی برایم به همراه داشت زیرا کل این مسیر موفقیتآمیز بود. من شکستم را پذیرفتم و برنده شدن مدال برنز بهجای مدال طلا، من را در زندگی به فرد بهتری تبدیل کرد.
مسابقات المپیک هر چهار یک بار برگزار میشود و در یکی از این دورهها من بهشدت روی نتایج نهایی تمرکز کرده بودم بهطوریکه تمام چیزهایی که برایم مهم و عزیز بودند را از دست دادم.
من از راه سخت یادگرفتم خوشحالی و ناراحتی نباید به نتایج نهایی وابسته باشد بلکه باید از مسیری که ما را خوشحال میکند به سمت نتایج نهایی حرکت کرد».
۴- جف گوردون: فرصتها را بقاپید
جف گوردون، چهار قهرمانی مسابقات ناسکار (سنگینترین مسابقات اتومبیلرانی دنیا) و ۹۳ عنوان قهرمانی دیگر را کسب کرده است. او همچنین یک نمایندگی شورولت دارد، سهامدار و مدیر اجرایی هندریک موتوراسپرت است، یک بنیاد خیریه دارد و تحلیلگر مسابقات ناسکار در یک شبکهی تلویزیونی است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«چند سال پیش از اینکه از رانندگی بازنشسته شوم، میدانستم که روزی این اتفاق خواهد افتاد. تلویزیون بخش بزرگی از هدف من بود و خوشبختانه زمانبندی برای من درست بود و برنامهی تلویزیونی معروف آن زمان بسیار به من کمک کرد. من چند بار در این برنامه مهمان شده و با تهیهکنندهی آن دوست شدم. او یکی از طرفداران بزرگ مسابقات ناسکار بود. او همیشه از من برای حضور در این برنامه دعوت میکرد و من از اجرای زندهی برنامهی تلویزیونی لذت میبردم.
من از تمام فرصتهای خوب مانند شانس یادگرفتن، پرورش دادن مهارتها، لذت بردن از تجربههای جدید، معروف شدن و خوشگذرانی استفاده میکردم. مسابقه دادن مانند کسبوکار است. اینکه هدف تعیین میکنید، بهصورت تیمی کار میکنید، نقاط قوت و ضعف خود را میدانید، به دیگران اعتماد میکنید، میدانید چه موقع باید ریسک کرده و چه موقع باید صبور باشید. مسابقه نیز مانند کسبوکار به معنای ساختن و قاپیدن فرصتها است. چیزهایی که در مسابقات یاد گرفتهام به من در برنامههای تلویزیونی و... کمک میکند. زمانیکه چند کار را بهصورت همزمان دنبال میکنم، خیلی خوب با یکدیگر پیش میروند.»
۵- جو سنا: انعطافپذیری داشته باشید
جو سنا، یک کارآفرین سریالی، مدیرعامل و همبنیانگذار اسپارتان ریس است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«من هیچ کار هوشمندانهای انجام ندادهام و تقریبا هر کار اشتباهی را تجربه کردهام. انعطافپذیری داشته باشید تا موفق شوید. این برای همهی کسبوکارها صادق است. کسبوکارها برای رسیدن به موفقیت دقیقا همان جایی به استقامت و انعطافپذیری نیاز دارند که اغلب مردم کار را رها میکنند. ما مدت زمان زیادی بود که موفقیتی نداشتیم، زمانبندی بد بود و مردم آمادگی کاری که انجام میدادیم را نداشتند. تنها شانسمان این بود که من اهل دست کشیدن از کار نبودم.
دلیل چنین ارادهای این بود که احساس میکردم ما حرفی برای زدن داریم. همچنین در این مدت بهاندازهای مشکلات مالی را تجربه کرده بودم که موفقیت تنها گزینهای بود که داشتم. یا باید به سمت نور انتهای تونل حرکت میکردم و موفق میشدم یا باید در همان تونل دفن میشدم.»
۶- استیکس زادینیا: یک تیم عالی داشته باشید
استیکس زادینیا، نوازندهی درام برای گروه معروف استیل پنتر است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«ارتباطات، برای تبدیل شدن به گروهی با عملکرد عالی ضروری است. ما یک گروه چهار نفره داریم و همیشه قبل و بعد از هر اجرا با یکدیگر جلسه میگذاریم. در طول جلسه دربارهی اتفاقاتی که این چند وقت در زندگی هرکدام از ما افتاده و اجرای پیش رو صحبت میکنیم. سپس بعد از اجرا، دربارهی برنامهای که داشتیم و لحظههای خوب و بد آن صحبت میکنیم. گروه ما مانند این است که چهار مرد میانسال با یکدیگر ازدواج کردهاند. ما به یکدیگر احترام میگذاریم و وارد حریم خصوصی یکدیگر نمیشویم.
این گروه موسیقی منبع درآمد ما است بنابراین به آن احترام میگذاریم و از آن حمایت میکنیم. میدانیم تمام کسانی که برای کنسرت میآیند برای دیدن کل گروه میآیند نه برای دیدن تنها یک شخص. آنها برای کل اعضای گروه و احساسی که به آنها منتقل میشود در کنسرت حضور پیدا میکنند.
ما یک گروه هستیم و همه باهم برابر هستیم پس چرا نباید با یکدیگر با مهربانی و احترام رفتار کنیم. خوشرفتار بودن هیچ تلاش اضافهای نمیخواهد. زمانیکه کدورتی بین اعضای گروه پیش میآید، صحبت کردن معنای بیشتری پیدا میکند و سعی میکنیم نظر خود را با مناسبترین کلمات بیان کنیم.»
۷- تونی استوارت: از اعتماد بهره ببرید
تونی استوارت، سه بار در مسابقات ناسکار و ایندیکار (از قدیمیترین مسابقات اتومبیلرانی جهان) برنده شده و تنها رانندهای است که در هر دوی این مسابقات قهرمان شده است. تیمهای او تا به حال بیش از ۲۰ بار برنده شدهاند. او چند پیست اتومبیلرانی و همچنین یک شرکت بازاریابی و روابط عمومی در این زمینه دارد. او در مصاحبهی خود گفته است:
«ما همیشه فرصتهای خوبی داریم که در اختیارمان قرار داده میشود اما این فرصتها در اختیار همه قرار میگیرد. شاید تفاوت من با دیگران این باشد که هرگز نمیگویم نمیتوانم این را کار انجام دهم یا انجام این کار هیچ فایدهای ندارد.
من همچنین دو مزیت دیگر نیز دارم و آن آشنایی با ادی جرویس، مدیر کسبوکارم و برت فرود دیگر همکارم است. من، ادی و برت سه ضلع یک مثلث هستیم. این را هرکسی که پیشنهادی برایمان داشته باشد میگوید. ادی فرصتها را از جنبهی کسبوکار بررسی میکند، من سرمایهگذاری مالی را بررسی میکنم و ادی خوب یا بد بودن پیشنهادها را بررسی میکند. اگرچه تصمیمها با یکدیگر مداخله دارند اما وجود این مثلث کمک میکند هر فرصتی را از سه چشمانداز متفاوت بررسی کنیم.
از آنجایی که ما همه به یکدیگر اعتماد داریم، به این توافق رسیدهایم که یا همه باید دربارهی تصمیمی موافق باشند یا حتی اگر یک نفر مخالف باشد آن کار را انجام نمیدهیم. این یعنی پروژههای زیادی که من فکر میکردم عالی هستند، بهدلیل مخالفت دو عضو دیگر انجام نشدهاند و برعکس.
من تیمی دارم که میدانم هوایم را دارد و من هم هوایشان را دارم. تا اینجا به شناخت خوبی از یکدیگر رسیدهایم و میدانیم چه چیزهایی هرکداممان را راضی میکند. یکی از بزرگترین درسهایی که در این مدت گرفتهام این است که نیازی نیست یک فرد نحوهی انجام و مدیریت همهی کارها را بلد باشد. تنها کافی است بهترین افراد را برای گرفتن درستترین تصمیمها استخدام کند.»
۸- کاتلین کرازبی: بدون محدودیت رویاپردازی کنید
کاتلین کرازبی، هنرپیشه، خواننده، ترانهسرا و کارآفرین است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«بخش دلخواهی من از کسبوکار، شروع آن است. پیدا کردن چشمانداز کسبوکار، بازاریابی، تحقیق، یادگرفتن، خلاقیت و رویاپردازی کارهای دلخواهی من در کسبوکار است. عاشق زمانی هستم که یک محصول هنوز ساخته نشده است.
ما درحالحاضر بازار جواهرات را بهخوبی درک میکنیم و محصولاتمان در هزاران فروشگاه در سراسر دنیا فروخته میشود. ما همکاری بسیار خوبی با استارباکس داریم و هنوز هم باورم نمیشود با آنها مشارکت میکنیم. استارباکس یکی از بزرگترین شرکتها است و بابت این اتفاق بسیار خوشحال و قدردان هستم.
ما دستاوردهای خوبی در دنیای جواهرات داشتهایم و مشتاقم که احساسات روزهای ابتدایی راهاندازی کسبوکار را تجربه کنم. ما امسال هر چند ماه یک بار محصول جدیدی را ارائه میدهیم. ما شمع، تسبیحهای چوبی، نشریات و... تولید میکنیم و قصد داریم فعالیت خود را در صنعت پوشاک گسترش دهیم. دقیقا نمیدانم چه چیزی باعث شده به این مرحله برسیم اما قصد دارم به خلاقیت و رویاپردازی بدون محدودیت ادامه دهم.»
۹- تام کاندن: دیگران را در اولویت قرار دهید
تام کاندن، یکی از قدرتمندترین و بااحترامترین ایجنتهای لیگ ملی فوتبال آمریکا است. او ستارههای معروفی را تابهحال به دنیای فوتبال معرفی کرده و تیم او قهرمانیهای زیادی را در لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL) کسب کرده است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«زندگی من ساده است. من باید از بازیکنان مراقبت کنم و این برای من به معنای موفقیت است. به مشتریها همان احساسی را داریم که به همتیمیهایم دارم. وفاداری، در دسترسی بودن، تصمیمگیری در شرایط سخت و... همه مانند گذشته و بازی با همتیمیهای سابقم است.
همهی اینها با مکالمهای با بازیکن شروع میشود. چه اهدافی داری؟ در قرارداد بعدی خودت را در چه جایگاهی میبینی، چه مدت قصد داری بازی کنی؟ بهغیر از یک بازیکن، چه اهداف دیگری داری؟ بعد از اینکه فوتبال تمام شود چه آرزوهایی داری؟ فکر میکنی کجا ارزش بیشتری پیدا میکنی؟
ما خیلی خوششانس بودهایم و توانستهایم اولین قرارداد ۲۰ میلیون دلاری، اولین قرارداد ۳۰ میلیون دلاری، اولین قرارداد ۴۰، ۵۰، ۶۰، ۹۰ و حتی ۱۰۰ میلیون دلاری را تنظیم کنیم. ما همچنین گرانترین دستمزد میان تمام بازیکنان را نیز داشتهایم. برای موفقیت در این حرفه باید شفاف باشید. همه دوست دارند از حقوق خود مطلع باشند، آنها روی بدن و سر خود در این راه ریسک میکنند و حقشان است که بدانند چه درآمدی دارند.
آنها امنیت مالی میخواهند و اولین وظیفهی من این است که این احساس را در آنها ایجاد کنم. امنیت مالی از قرارداد مالی تأمین میشود، از اینکه بدانند بعد از فوتبال چه کاری قرار است انجام دهند. ارتباطات ما با مدیران عمومی، مدیران اجرایی و صاحبان کسبوکار برایمان بسیار مهم است. اما بهطور همزمان باید کاری را انجام دهید که به نفع مشتری است.»
۱۰- سینیستر گیتس: ستارهی قطبی خودتان را پیدا کنید
سینیستر گیتس، نوازندهی گیتار، نامزد دریافت جایزهی گرامی و بنیانگذار مدرسهی آنلاین و مجانی گیتار است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«من تابهحال روی استارتاپهای پرخطر زیادی سرمایهگذاری کردهام اما حالا که این مدرسه را راهاندازی کردهام، از این شرمندهام که چرا این کار را زودتر انجام ندادم. اگر قرار است سرمایهگذاری خطرپذیر انجام دهم، چرا روی خودم سرمایهگذاری با ریسک بالا نداشته باشم؟
شاید اعتمادبهنفس کافی برای این کار نداشتم یا شاید خیلی خجالتی بودم. اما الان از کاری که انجام میدهم بسیار راضی هستم و احساس قدردانی این جامعه مخصوصا تازهکارها برایم بسیار خوشایند است.
اگر میخواهید ریسک کنید، روی خودتان ریسک کنید. هیچکس بهاندازهی شما به خودتان اهمیت نمیدهد و همچنین جنبهی سرگرمی آن بیشتر است. بهتازگی شخصی را ملاقات کردهام که در یک شرکت بزرگ تکنولوژی کار میکرد. او میگفت بسیار موفق هستند اما ستارهی قطبی ندارند. من ستارهی قطبی درخشان خود را با راهاندازی مدرسهی گیتار پیدا کردم. هدف من این است که گیتار و آموزش آن را در اختیار عدهی زیادی قرار دهم. شما به کمک یک لپتاپ و کیبورد میتوانید موسیقیهای جذاب بسازید اما تجربه و روح شگفتانگیزی در نواختن گیتار وجود دارد که هرگز دوست ندارم از بین برود.»
۱۱- میشل ویلسون: روی خودتان شرطبندی کنید
میشل ویلسون، یکی از مدیران WWE یکی از بنگاههای رسانهای در زمینهی برگزاری و پخش مسابقات کشتی حرفهای است و بهعنوان یکی از قدرتمندترین زنان در دنیای ورزش شناخته میشود. او در مصاحبهی خود گفته است:
«۱۰ سال پیش ما احساس کردیم یکی از بهترین اسرار دنیای ورزش و سرگرمی هستیم. محصول تلویزیونی ما یک سرگرمی خانوادگی بود اما جامعهی کسبوکار از این موضوع اطلاع نداشت.
مخاطبان و بینندگان ما از هر برنامهی ورزشی بهجز مسابقات لیگ NFL پرطرفدارتر بود. ما استعداد خوبی در این زمینه داریم و همین باعث موفقیتمان شده است. ما محتوای خلاقانه در تمام پلتفرمها داریم.
بنابراین ما از بازاریابی B2B (فروش خدمات و محصولات یک شرکت به شرکتی دیگر) استفاده کردیم و این موفقیتهای ما را افزایش داد. NBC هم یک شریک فوقالعاده بود و تصمیم گرفت از این موضوع برای تبلیغات استفاده کند. تبلیغات ما هماکنون بسیار گسترده شده است اما اگر ۱۰ سال پیش را در نظر بگیرید، تبلیغات ما به بازیهای ویدئویی محدود میشد. درآمد حاصل از سرمایهگذاری ما از سال ۲۰۱۰ حدود چهار برابر شده است. البته هدفمان این بود که پنج برابر شود و حدودا به آن رسیدهایم. البته این کار، سختیهای زیادی برایمان داشت و شرطبندی زیادی روی خودمان انجام دادیم. میدانستیم که اگر یک کار ایراد داشته باشد، مابقی کارها نیز مانند دومینو خراب خواهد شد و به همین دلیل تمام تلاش خود را به کار گرفتیم.»
۱۲- گریگوری آلانایساکوو: یک «و» باشید
گریگوری آلانایساکوو، یک کشاورز، صاحب استودیوی ضبط، موسیقیدان و ترانهسرا است که تا به حال هفت آلبوم به بازار عرضه کرده است. او در مصاحبهی خود گفته است:
«من در دانشگاه در رشتهی باغبانی تحصیل کردم زیرا میترسیدم از اینکه در کلاسهای موسیقی حضور پیدا کنم. موزیک، کاری بود که من در اتاقم انجام میدادم و دوست داشتم یک موضوع شخصی باشد و هرگز دلم نمیخواست آن را با یک معلم موسیقی به اشتراک بگذارم.
این احساس تنها زمانی ایجاد میشود که چیزی را عمیقا دوست داشته باشد و شخصی نمیتواند این حس را در شما ایجاد کند.
در گذشته فکر میکردم همیشه باید آهنگ جدیدی برای عرضه داشته باشم اما هماکنون بیشتر به عمر کارها فکر میکنم. آهنگهایی که میسازیم، تا مدتها بعد از مرگمان باقی خواهند ماند؛ بنابراین ارزش این را دارد که ساختن آنها حتی چند سال طول بکشد. من تلاش میکنم موسیقی داشته باشم که همیشه زنده بوده و تا ابد دوام داشته باشد. هیچموقع معلوم نیست چه آهنگی مورد استقبال قرار میگیرد و مردم چه واکنشی دارند. اما من همیشه تلاش کردهام بهترین موسیقی و هر کاری که در توان دارم انجام دهم. من از کشاورزی هم درآمد دارم و این کمک میکند عجلهای برای عرضهی موسیقی و کسب درآمد از آن نداشته باشم، درنتیجه همیشه بیشترین تلاشم را برای ساخت آنها به کار میبرم.»