معرفی برترین استارتاپهای تاکسیرانی جهان
در تمام دنیا، از صنعت تاکسیهای آنلاین استقبال شده و روزبهروز تعداد استارتاپهای این حوزه بیشتروبیشتر میشود. این روزها، اکثر مردم از تلفنهای هوشمند استفاده میکنند و ترجیح میدهند بهجای اینکه گوشهی خیابان منتظر تاکسی باشند، فقط با بازکردن اپلیکیشن مدنظر و چند کلیک ساده، تاکسی آنلاین رزرو کنند. رزرو تاکسیهای آنلاین نهتنها آسان و سریع شده؛ بلکه هزینهی آن نیز درمقایسهبا گذشته کاهش یافته است و اغلب مردم استفاده از آنها را به تاکسیهای معمولی ترجیح میدهند.
میتوان گفت تاکسیهای آنلاین مشکل رفتوآمد در شهرهای شلوغی را حل کردهاند که امکان استفاده از خودروِ شخصی در آنها وجود ندارد. اوبر بهعنوان استارتاپ پیشگام این صنعت شناخته میشود. همچنین، اوبر اولین استارتاپی است که تحول بزرگی در صنعت تاکسیرانی ایجاد کرده است؛ اما به این معنا نیست که در بازار رقابت تنها است. روزبهروز به تعداد استارتاپهای فعال و ارائهدهندهی خدمات جدید در این حوزه افزوده میشود. در ادامهی این مقالهی زومیت، تعدادی از استارتاپهای تاکسیرانی بزرگ و برتر جهان را معرفی میکنیم.
۱. استارتاپ Uber
داستان اوبر در سال ۲۰۰۸ در یکی از شبهای زمستانی در شهر پاریس آغاز شد. زمانی که دو دوست به نامهای تراویس کالانیک و گرت کمپ برای شرکت در کنگرهی سالانهی فناوری به این شهر سفر کرده بودند، برای حضور در محل کنگره نتوانستند تاکسی خالی پیدا کنند و ایدهی سفارش تاکسی ازطریق اپلیکیشن در ذهنشان شکل گرفت. کمپ بعد از بازگشت از کنفرانس و رسیدن به سانفرانسیسکو، روی این ایده کار کرد و دامنهی UberCab.com را خرید.
کمپ برنامهنویس و همبنیانگذار شرکت StumbleUpon بود و کالانیک نیز بهتازگی استارتاپ خود بهنام Red Swoosh را به مبلغ نوزده میلیون دلار فروخته بود. کمپ در تابستان ۲۰۰۹، کالانیک را برای پیوستن به این پروژه ترغیب کرد. در اوایل سال ۲۰۱۰، نمونهی اولیهی آن فقط با سه تاکسی در شهر نیویورک آغاز بهکار کرد. ازآنجاکه اوبر رقیب نداشت، با سرعت بسیاری رشد کرد و روزبهروز به تعداد مشتریان و رانندگانش افزوده میشد.
اوبر اپلیکیشن هوشمندی است که مسافران را بهطور خودکار به نزدیکترین راننده مرتبط و موقعیت مسافر را برای راننده ارسال میکند. سپس راننده با قبول سرویس، مسافر را در نقطهای که ایستاده سوار میکند و به مقصد مدنظر میرساند.
با وجود استقبال از این ایده، اوبر بعد از مدتی اولین مشکل جدیاش را با شکایت سازمان حملونقل شهری سانفرانسیسکو تجربه کرد. یکی از مشکلات اصلی استفاده از لغت Cab در نام استارتاپ بود. اوبر بهسرعت به این موضوع رسیدگی کرد و نام خود را از اوبرکب به اوبر تغییر داد و دامنهی Uber.com را از گروه موسیقی جهانی خرید.
اوبر بعد از دریافت سرمایههای متعدد، کار خود را گسترش داد و فعالیتهایش را در شهرهای مختلف ازجمله پاریس آغاز کرد. کالانیک در سری دوم سرمایهگذاری، ۳۷ میلیون دلار از سرمایهگذاران مختلفی ازجمله جف بزوس دریافت کرد و سرویس اوبرایکس (UberX)، یعنی استفاده از خودروهای هیبریدی را بهمنظور کاهش هزینهی سفر، جایگزین تاکسیهای مشکی کرد. اوبر همچنین سرویس جدیدی بهنام اوبرپول (UberPOOL) را راهاندازی کرد که سرویسی کارپولینگ است؛ یعنی مسافران هممسیر میتوانند از یک تاکسی برای رسیدن به مقصد استفاده کنند؛ درحالیکه هزینهی کمتری میپردازند.
دارا خسروشاهی، مدیرعامل فعلی استارتاپ اوبر
اوبر روزبهروز فعالیت خود را در شهرهای مختلف گسترش میداد؛ اما در مسائل مدیریتی، چندان موفق نبود و بعد از شکایتهای متعدد کارمندان از سوءاستفاده و تبعیض نژادی در محیط کار، کالانیک از سمَت مدیرعاملی این شرکت کنارهگیری کرد و دارا خسروشاهی در سال ۲۰۱۷ بهعنوان مدیرعامل اوبر انتخاب شد.
دارا خسروشاهی، مدیرعامل ایرانیآمریکایی اوبر، در نُه سالگی همراهبا خانواده به آمریکا سفر کرد و پیش از استخدام در شرکت اوبر، مدیرعامل سابق اکسپدیا بود. او از کارنامهی کاری درخشانی برخوردار است و قصد دارد با رفع مشکلات مدیریت داخلی اوبر، نامش را در صنعت حملونقل ماندگار کند.
فعالیتهای اوبر فقط به سفارش آنلاین تاکسی محدود نمیشود. برای مثال، سرویس UberEATS در حوزهی حمل غذا خدمات ارائه میدهد. فعالیت خودروهای خودران این شرکت بعد از تصادف یکی از ماشینها با عابر پیاده برای مدتی متوقف شده بود؛ اما توسعهی آنها باردیگر آغاز شده و اوبر قصد دارد با ارائهی خودروهای خودران و تاکسیهای پرنده، آیندهی حملونقل را بهکلی تغییر دهد.
۲. استارتاپ Lyft
لیفت در سال ۲۰۱۲، بهعنوان یکی از سرویسهای زیمراید (Zimride) راهاندازی شد. گفتنی است در سال ۲۰۰۷، لوگان گرین و جان زیمر زیمراید را بنیانگذاری کرده بودند. ماجرای راهاندازی این استارتاپ از آشنایی دو بنیانگذار آن در فیسبوک و ازطریق دوستی مشترک آغاز شد. گرین در پروفایل یکی از دوستان خود نوشته بود مشغول راهاندازی وبسایتی به نام Zimride است. او بعد از سفر به زیمباوه، متوجه شده بود مردم هممقصد، از یک تاکسی مشترک استفاده میکنند. زیمر این پست را در پروفایل دوستش دید و از او پرسید گرین را چقدر میشناسد و چرا نام Zimride را انتخاب کرده است. آنها بعد از مدتی یکدیگر را ملاقات کردند و همکاری میان آنها شکل گرفت.
زیم راید سرویس اشتراک تاکسی برای سفرهای طولانیمدت و معمولا بینشهری بود که ازطریق اپلیکیشن اتصال فیسبوک، بین رانندهها و مسافران ارتباط برقرار میکرد. بعد از مدتی، زیمراید بهعنوان بزرگترین برنامهی اشتراک خودرو در آمریکا شناخته شد. شرکت تصمیم گرفت در سال ۲۰۱۳ نامش را به طور رسمی به Lyft تغییر دهد تا یادآور نامی باشد که مسافران میتوانند هرروز از خدمات آن استفاده کنند؛ نه اینکه نهایتا دو یا سه بار در سال و برای سفرهای طولانیمدت سراغ آن بروند.
لوگان گرین و جان زیمر بنیانگذاران استارتاپ لیفت
نحوهی کار لیفت، مانند زیمراید بود؛ با این تفاوت که بهمنظور سفرهای کوتاهتر و درونشهری طراحی شده بود. لیفت بین رانندگان و مسافران ارتباط برقرار میکند و بعد از هر سفر، هم راننده و هم مسافر از یک تا پنج به یکدیگر نمره میدهند و سابقهی آنها ثبت میشوند. مسافران باید اطلاعات حساب پرداختیشان را در حساب کاربری ثبت کنند تا بعد از هر سفر، هزینهی آن مستقیما کسر شود. لیفت نیز ۲۰ درصد هزینه را از رانندگانی بهعنوان حق کمیسیون کسر میکند که تا پیش از سال ۲۰۱۶ در این شرکت ثبتنام کردهاند. همچنین، این استارتاپ از رانندگانی که بعد از سال ۲۰۱۶ ثبتنام کردهاند، ۲۵ درصد حق کمیسیون میگیرد.
عملکرد لیفت بسیار شبیه به اوبر است و مسافران میتوانند موقعیت رانندهها را ازطریق اپلیکیشن روی نقشه بهصورت زنده مشاهده کنند. لیفت سرویس لیفتپلاس (Lyft Plus) را برای زمانی تعریف کرده که ۶ مسافر قصد جابهجایی داشته باشند. از دیگر سرویسهای این استارتاپ لیفتلاین (Lyft Line) است که برای بهاشتراکگذاشتن تاکسی با مسافران هممسیر ایجاد شده است. تاکنون، این شرکت از سرمایهگذاران بزرگی ازجمله شرکت علیبابا سرمایه دریافت کرده است. خدمات لیفت عبارتاند از:
شرکت لیفت اعلام کرده با شرکت پروندههای سلامتی Allscripts همکاری خواهد کرد. این دو شرکت قصد دارند پلتفرمی ارائه دهند که به مراکز درمانی اجازه میدهد خدمات لازم برای حمل بیمارانی را فراهم کنند که امکانات حملونقل ندارند. این خدمات دراختیار ۲۵۰۰ باب بیمارستان و ۱۸۰ هزار نفر پزشک و ۷ میلیون نفر بیمار قرار خواهد گرفت.
۳. استارتاپ Didi Chuxing
دیدی چاکسینگ (Didi Chuxing) استارتاپی چینی است که در سال ۲۰۱۲، چنگ وی آن را با الهام از اوبر راهاندازی کرد. این استارتاپ امکانات مختلفی ازجمله رزرو تاکسی، رزرو خودروِ شخصی، سرویس حملونقل کارمندان شرکتها، اشتراک خودرو با سایر مسافران هممسیر، اشتراک دوچرخه و تحویل غذا را ازطریق اپلیکیشن هوشمند خود به کاربران چینی ارائه میدهد.
چنگ وی پیش از راهاندازی این استارتاپ، هشت سال در شرکت علیبابا کار کرده بوده و بعد از اینکه متوجه شد گرفتن تاکسی در ساعات شلوغی چقدر مشکل است، علیبابا را ترک کرد تا شرکت خودش را راهاندازی کند. او خودش چندین پرواز را به این دلیل ازدست داد که نتوانست تاکسی پیدا کند و بهموقع به فرودگاه برسد. وی میدانست این مشکل بسیاری از شهروندان چینی است؛ درنتیجه، استارتاپ Didi Dache را راهاندازی کرد تا مصرفکنندگان با استفاده از اپلیکیشن بهسرعت تاکسی درخواست کنند.
این اپلیکیشن بهمرور زمان توسعه پیدا کرد؛ تاجاییکه امکان رزرو تاکسی برای روز آینده را نیز برای کاربران فراهم کرد. شرکت تنسنت (Tencent) یکی از حامیان بزرگ این استارتاپ بود که سرمایهی زیادی دراختیار آن قرار داد. در سال ۲۰۱۵، دو استارتاپ Didi Dache با نام Didi Kuaidi ادغام شدند. گفتنی است تنسنت از Didi Dache و علیبابا از Kuaidi Dache پشتیبانی میکردند. بااینحال، بعد از درگیریهای مالی، قرار شد هرکدام تیم مدیریتی جدا داشته باشند و در همان سال، نام شرکت به Didi Chuxing تغییر پیدا کرد.
این استارتاپ یکی از اپلیکیشنهای اصلی تاکسی آنلاین در چین است که بیش از ۵۵۰ میلیون کاربر در بیش از ۴۰۰ شهر دارد.
۴. استارتاپ Ola Cabs
استارتاپ اولا کَبز (Ola Cabs) یکی از اپلیکیشنهای بزرگ رزرو تاکسی در هند است. در سال ۲۰۱۰، هاگش آگاروال و آنکیت بهاتی این استارتاپ را در بنگلور بنیان نهادند. اولا کَبز خدمات متنوعی از تاکسیهای اقتصادی و مقرونبهصرفه گرفته تا خدمات پیشرفته و اشرافی را به کاربران خود ارائه میدهد. کاربران هزینهی این خدمات را با هر دو روش پول نقد و غیرنقد (با استفاده از پول اولا) پرداخت میکنند.
اولا یکی از ارائهدهندههای بزرگ خدمات رزرو اشتراک تاکسی است که با اوبر در هند رقابت میکند. مسافران با استفاده از سرویس اولا میتوانند در طول مسیر، از وایفای رایگان استفاده کنند. کرایهی دوچرخه و موتورسیکلت از دیگر خدمات این استارتاپ است.
اولا در بیش از ۱۱۰ شهر در هند فعالیت میکند و حدود ۱۲۵ میلیون کاربر دارد. این استارتاپ قصد دارد خدماتش را در برخی از شهرهای استرالیا ازجمله سیدنی و ملبورن و پرت گسترش دهد.
این استارتاپ کسبوکارهایی مانند Foodpanda هند (خرید و تحویل غذا) و Ridlr (خرید بلیت و مسافرت) را بهمنظور گسترش فعالیتهای خود خرید و ۱۰۰ میلیون دلار روی استارتاپ اجارهی اسکوتر ووگو (Vogo) سرمایهگذاری کرده است.
۵. استارتاپ Grab
گِرَب (Grab) یکی از استارتاپهای تاکسیرانی بزرگ جنوبشرقی است. در سال ۲۰۱۲، فارغالتحصیلان دانشکدهی کسبوکار هاروارد، یعنی آنتونی تان و تان هویلینگ، Grab را در مالزی بنیانگذاری کردند. این استارتاپ حدود ۶۸۰ میلیون دلار سرمایه در پنج دوره سرمایهگذاری از شرکتهایی مانند سافتبانک (Softbank) دریافت کرده است.
آنتونی ایدهی راهاندازی استارتاپی مانند اوبر را زمانی در سر داشت که هنوز دانشجوی هاروارد بود. ایدهی راهاندازی استارتاپ تاکسیرانی زمانی در ذهن او شکل گرفت که یکی از دوستانش از تجربهی بسیار بد خود در گرفتن تاکسی در این کشور پیش او شکایت کرد. او میترسید تاکسی نتواند مسیر مدنظر را پیدا کند یا پول اضافی از او بگیرد.
آنتونی ایدهی خود را بهمنظور حل این مشکل در رقابتهای کسبوکار دانشگاه هاروارد مطرح و مقام دوم را کسب کرد. بعد از این ماجرا، از کسبوکار خانوادگی استعفا داد تا شرکت خود را راهاندازی کند. آنتونی جوانترین برادر از بین سه برادری است که شرکت تانچونگ موتورز (Tan Chong Motors)، توزیعکنندهی مجاز خودروهای نیسان در مالزی را اداره میکنند.
این استارتاپ نیز مانند استارتاپ Ola امکان رزرو همه مدل تاکسی از خودروهای گرانقیمت گرفته تا موتورسیکلت را برای کاربران مهیا میکند. در سال ۲۰۱۳، Grab Taxi فعالیتهای خود را در سایر کشورها مانند فیلیپین سنگاپور و تایلند گسترش داده است.
آنتونی تان و تان هویلینگ، بنیانگذاران استارتاپ Grab
در سال ۲۰۱۶، این استارتاپ نامش را به Grab تغییر داد تا تمام خدمات خود ازجمله GrabCar (کرایهی خودروهای شخصی) و GrabBike (تاکسی موتورسیکلتی) و GrabExpress (تحویل بستههای پستی) را زیر یک سقف جمع کند. این استارتاپ همچنین اپلیکیشنی بهنام GrabChat دارد که امکان گفتوگو میان راننده و مسافر را فراهم میکند. GrabShare نام یکی دیگر از خدماتی است که در سال ۲۰۱۶، این استارتاپ معرفی کرده و کاربران هممسیر میتوانند از آن استفاده کنند.
Grab اعلام کرد تا سال ۲۰۱۷ بیش از یک میلیارد سفر را سازماندهی کرده، اپلیکیشن آن بیش از ۶۸ میلیون بار دانلود شده، دو میلیون نفر راننده و روزانه ۳.۵ میلیون سفر دارد. مسافران Grab میتوانند هزینهی خدمات را با پول نقد یا کارت اعتباری یا اعتبار مخصوص این اپلیکیشن پرداخت کنند.
۶. استارتاپ Gett
دو کارآفرین با نامهای دیو وایسر و روی مور استارتاپ گِت (Gett) را تأسیس کردند. این استارتاپ کارش را با نام GetTaxi آغاز کرده بود و دفتر اصلی آن در لندن است. ایدهی اولیهی راهاندازی این استارتاپ در سال ۲۰۰۹ و زمانی به فکر وایسر رسید که بیش از ۳۰ دقیقه در فرودگاه برای پیداکردن تاکسی معطل شده بود.
در سال ۲۰۱۲، این شرکت به بازارهای آمریکا و روسیه راه یافت و اکنون در بیش از ۱۰۰ کشور در سراسر جهان فعالیت میکند. این شرکت استارتاپ Juno را بهتازگی خریده که نشان میدهد قصد دارد فعالیتهایش را بیش از گذشته گسترش دهد. استارتاپ Gett امکان حمل کالا را نیز برای مسافران مهیا میکند.
شرکت خودروسازی فولکسواگن حدود ۳۰۰ میلیون دلار روی این استارتاپ سرمایهگذاری کرده تا فعالیتهای خود را در سایر کشورها آغاز کند و با استارتاپهایی مانند اوبر در سطح جهانی رقابت کند.
استارتاپ Gett برخلاف اوبر، در ساعات ترافیک و زمان کاهش تعداد رانندهها، نرخ جابهجایی را تغییر نمیدهد. این یکی از مزایایی است که باعث شده این استارتاپ در بازار رقابت باقی بماند.
۷. استارتاپ Juno
جونو (Juno) یکی از استارتاپهای زیرمجموعهی Gett است که در سال ۲۰۱۵، تالمون مارکو آن را بنیان نهاد. این استارتاپ فقط ۱۰ درصد از هزینهی هر سفر را بهعنوان حق کمیسیون برمیداشت و درمقایسهبا سهم ۲۰ تا ۲۵ درصدی اوبر از هر سفر، میزان راضیکنندهای برای رانندگان محسوب میشد.
همچنین، این استارتاپ برای رقابت با اوبر ایدهی جدیدی داشت و تا سال ۲۰۲۶، میخواست بخشی از سهام شرکت را به رانندگانش دهد؛ اما این ایده بعد از فروختهشدن به شرکت Gett لغو شد.
۸. استارتاپ Hailo
استارتاپ هایلو (Hailo) در اواخر سال ۲۰۱۰، بعد از ملاقات سه کارآفرین حوزهی فناوری با نامهای جی برگمن (مدیرعامل) و ران زگیبل (مدیر اجرایی) و کسپر وودلی (رئیس عملیات اجرایی) و سه راننده تاکسی با نامهای راسل هال و گری جکسون و تری رانهم در لندن راهاندازی شد. این استارتاپ تا اواخر سال ۲۰۱۲، فعالیت خود را در بیست شهر ازجمله دابلین، بوستون، تورنتو، توکیو، بارسلونا، شیکاگو و... گسترش دهد و دو سال بعد، وارد بازار آمریکا شود. این استارتاپ تابهحال بیش از یکصد میلیون دلار سرمایه از چهار دور سرمایهگذاری دریافت کرده است.
با ورود استارتاپهایی مانند اوبر به لندن، تاکسیهای مشکیرنگ قدیمی این شرکت به تغییرات اساسی نیاز داشتند تا از بازار رقابت جا نمانند. استارتاپ Hailo نیز بههمینمنظور راهاندازی شد تا کاربران بتوانند تاکسیهای سنّتی لندن را با استفاده از اپلیکیشن و در چند مرحلهی ساده رزرو کنند. پیشازاین، مسئولان محلی، رانندههای هایلو یا همان رانندههای تاکسی مشکی را تأیید میکردند؛ بههمیندلیل، امنیت این استارتاپ تضمین شده است.
راننده تاکسیهای لندن به نقشهی شهر کاملا مسلط هستند. افزونبراین، تاکسیهای مشکی اجازه دارند از خطوط مخصوص اتوبوس تردد کنند. این، یعنی رانندههای Hailo میتوانند مسافران را در زمان کوتاهتری به مقصد برسانند و این دو مزیت باعث شده استارتاپ Hailo بتواند با سایر استارتاپهای معروف تاکسیرانی در لندن رقابت کند.
۹. استارتاپ Flywheel
استارتاپ فلایویل (Flywheel) استارتاپ تاکسیرانی مانند اوبر و لیفت است؛ با این تفاوت که کاربران میتوانند ازطریق آن تاکسیهای سطح شهر را رزرو کنند و روند نزدیکشدن تاکسی به خودشان را از روی نقشه مشاهده کنند. این استارتاپ در سال ۲۰۰۹ در کالیفرنیا راهاندازی شد و ۳۵ میلیون دلار در پنج دور سرمایهگذاری دریافت کرد. این شرکت امکان جدیدی به اپلیکیشن خود اضافه کرده که آن را از سایر اپلیکیشنهای تاکسیرانی متمایز میکند.
مردم با استفاده از این سرویس میتوانند هزینهی تمام تاکسیها ازجمله تاکسیهایی را پرداخت کنند که با روش سنّتی و تکاندادن دست در خیابان سوار میشوند. خدمات Flywheel درحالحاضر فقط در سانفراسیسکو، لسآنجلس، سندیهگو، ساکرامنتو و پرتلند دردسترس است؛ اما به زودی در سایر شهرها نیز دردسترس خواهد بود.
این استارتاپ بر ارائهی خدمات پرداخت بیشتر از خدمات تاکسی آنلاین تمرکز کرده است؛ بهطوریکه رگولاتور کالیفرنیا دستور داده رانندگان تاکسیمترها و جهتیابشان را با پلتفرم Flywheel جایگزین کنند.
۱۰. استارتاپ Shuddle
بازار تاکسیهای آنلاین بهاندازهای گسترده شده که استارتاپهای جدید باید حتما خدمات جدیدی ارائه دهند تا درمقایسهبا رقبا متمایز شوند. شادل (Shuddle) که «اوبر برای بچهها» نامیده میشود، خدمات حملونقل ایمنی ارائه میدهد که مخصوص بچهها است. والدین و خانواده ها میتوانند سرویس مدنظر خود را ازطریق اپلیکیشن سفارش دهند یا بهمنظور کاهش هزینهها، از خدمات اشتراک تاکسی استفاده کنند.
با استفاده از کارپولینگ، مانند سرویس مدرسه، بچهها از آدرسهای مختلف سوار و در مقصد نهایی مانند مدرسه پیاده میشوند. امنیت این استارتاپ تضمین شده است؛ چراکه تمامی رانندگان از امتیاز رانندگی درخورتوجهی برخوردارند و تجربهی نگهداری از بچهها را دارند و اکثرشان خانم هستند.
استارتاپ Shuddle در سال ۲۰۱۴ راهاندازی شد و در دو دورهی سرمایهگذاری، ۱۲.۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرد. درحالحاضر، این استارتاپ فقط در کالیفرنیا فعالیت میکند.
نظرات