درونگراها چطور می‌توانند کارآفرینان موفقی شوند

اعتقاد بر این است که برونگراها می‌توانند در دنیای کسب‌و‌کار موفق شوند. اما موفقیت در هر تجارتی به توانایی حل مشکلات و تصمیم‌گیری بستگی دارد و برای هیچ‌یک از این ویژگی‌ها، ‌افراد لزوماً نباید برونگرا یا اجتماعی باشند. تصورمان درباره‌ی انسان‌های درونگرا این است که افرادی خجالتی، آرام و کم‌حرف هستند و به‌نظر نمی‌رسد که چنین شخصیتی بتواند به‌عنوان یک کارآفرین به موفقیت برسد. نکته اینجا است که درونگرایی به‌درستی درک نشده است و به‌جای اینکه دست‌‌و‌پاگیر باشد، می‌توان با اتخاذ استراتژی‌های مناسب،‌ از آن نهایت استفاده را برد.

برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که نزدیک به ۵۰ درصد از جمعیت ایالات متحده، درونگرا هستند. کارل یونگ که تئوری مربوط‌به انواع شخصیت‌های درونگرا و برونگرا را توسعه داده ‌است، اشاره می‌کند که هیچ‌یک از ما به‌طور کامل برونگرا یا درونگرا نیستیم و ترکیب متفاوتی از برونگرایی یا درونگرایی را در خود داریم. درحالی‌که درونگراها را افرادی خجالتی و کم‌رو به‌حساب می‌آورند، اما باید بدانید برونگرایی و درونگرایی به منبع انرژی انسان‌ها ارتباط دارد. به‌عبارتی، درونگراها از گذراندن وقت با خودشان و برونگراها از معاشرت با دیگران انرژی می‌گیرند.

اینکه فقط برونگراها می‌توانند مالک یک کسب‌و‌کار موفق شوند، اساساً تصور غلطی است. درواقع، برخی از معروف‌ترین کارآفرینان دنیا، درونگرا بوده‌اند. به‌عنوان مثال بیل گیتس، مارک زاکربرگ، جی‌کی رولینگ، وارن بافِت و حتی ایلان ماسک جزو افراد درونگرا به‌شمار می‌روند. ایلان ماسک می‌گوید:

من مثل یک مهندس درونگرا هستم، به‌همین دلیل تمرین و تلاش زیادی لازم بود تا بتوانم روی صحنه بروم و  به‌عنوان مدیرعامل بدون لکنت زبان صحبت کنم.

واقعیت این است که درونگراها می‌توانند رهبران و کارآفرینان بزرگی باشند. شما می‌توانید نه‌تنها فردی درونگرا، بلکه تصمیم‌گیرنده‌ا‌ی مصمم و برطرف‌کننده‌ی مشکلات نیز باشید.

این رفتارها فقط مختص افراد برونگرا نیست. درحقیقت، درونگراها توانایی بیشتری برای ایجاد رابطه دارند چراکه شنونده‌ها و ناظران خوبی هستند. پس اگر به کارآفرینی علاقه دارید، اما به‌دلیل درونگرا بودن نسبت به این موضوع تردید دارید، سه پیشنهاد به شما می‌کنیم:

روی نقاط قوت خود تمرکز کنید: زمانی‌که به‌نوع کسب‌وکار مورد نظرتان فکر می‌کنید،‌ حتماً به نقاط قوت خود توجه داشته باشید، ‌به‌خصوص ویژگی‌هایی که از آن‌ها لذت می‌برید. به‌عنوان‌ مثال اگر به نویسندگی، تحقیق یا مشاوره علاقه دارید،‌ می‌توانید از نقاط قوت‌تان در چندین موقعیت کسب‌و‌کار بهره بگیرید. درصورتی که از رویدادهای نت‌ورکینگ متنفر هستید، اصلاً به سمت آن نروید. صدها راه برای شروع یک تجارت وجود دارد، پس بر فعالیت‌هایی تمرکز کنید که بیشترین لذت را برای شما به‌همراه دارد. درضمن ‌درونگرایی، به‌جای آنکه نقطه‌ ضعف باشد، می‌تواند یک دارایی بزرگ برای شما محسوب شود.

نقاط ضعف خود را پوشش دهید: اگر یک درونگرا هستید، ترجیحاً در بخش‌های که ضعف دارید، کمک بگیرید. به‌عنوان مثال اگر فروشندگی جزو مهارت‌های شاخص شما به‌حساب نمی‌آید، می‌توانید شریکی برای کسب‌و‌کارتان پیدا کنید که فروشنده‌ی فوق‌العاده‌ای باشد و ویژگی‌های و مهارت‌های شما را تکمیل کند. درضمن می‌توانید تعدادی از پروژه‌هایی که با آن‌ها احساس راحتی نمی‌کنید را به فریلنسرها یا آژانس‌های مرتبط بسپارید تا آن را برای شما انجام دهند. درباره‌ی اموری که در آن‌ها خوب نیستید نظیر صحبت‌کردن برای دیگران، باید یک مربی بگیرید و شروع به تمرین کنید. شخصیتی مثل وارن بافت نیز از صحبت در جمع می‌ترسید، اما موفق شد بر این ترس غلبه کند. اجازه ندهید ضعف‌هایتان مانعی برای تحقق اهداف‌تان شوند.

برای احیای توانمندی خود وقت بگذارید: درونگراها برای تبلور ایده‌های خلاقانه و احیای توانایی‌های خود، به مقدار زمان مشخصی برای تنها بودن نیاز دارند. شاید شما جزو آن‌دسته از افرادی باشید که از معاشرت با دیگران لذت می‌برید،‌ اما معاشرت بیش‌ازحد نیز باعث کلافگی و خستگی می‌شود، به‌همین دلیل ترجیحاً زمانی را به‌تنهایی سپری کنید. اگر مالک کسب‌وکار خود هستید، می‌توانید برنامه‌ای به دلخواه خودتان تنظیم کنید.

درنهایت باید گفت که اجازه ندهید درونگرایی مانعی برای شروع تجارت‌تان باشد. با درک نقاط قوت و ضعف خود می‌توانید به‌عنوان یک کارآفرین به موفقیت برسید. درونگراها استعدادهای شاخصی دارند که باید آن را با مردم دنیا به اشتراک بگذارند، پس این موقعیت را از دست ندهید!