تبدیل شدن به مدیر، تنها راه پیشرفت شغلی نیست
مدیریت تنها روش برای راضی بودن از موقعیت کاری نیست! مدیر بودن مسئولیتهایی را با خود به همراه دارد، که لزوما هرکسی آن را بر نمیتابد. بدتر از آن؛ کارهای مدیریتی این ظرفیت را دارد، که شما را کیلومترها از جنبههایی از کار خود که عاشقش هستید، دور کند.
اینکه شما علاقهای به رهبری کردن یک تیم ندارید، اصلا بدین معنا نیست که تصمیم به ساکن بودن گرفتهاید و دیگر تمایلی برای پیشرفت و برداشتن گامهای بعدی ندارید. به بیان دیگر برای رو به جلو حرکت کردن، لزوما نیازی به ارتقای شغلی وجود ندارد!
نویسندهی مقالهی منبع، با متخصصانی با تجربهی طولانی در زمینهی مدیریت مصاحبه کرده است تا ۴ روش برای رشد حرفهای در کار را معرفی کنند. نظرات کارشناسان را میتوانید در مباحث زیر بخوانید.
۱- بهدنبال فرصتهایی باشید که در موقعیت فعلی به شما پیشنهاد میشود
لزوما هر پیشرفتی به معنای ارتقای جایگاه میز و صندلی شما نیست! در همان موقعیت فعلی فرصتهای متعددی پیش میآید و با استفاده از آنها میتوان آمادگی خود را بیشتر و بیشتر کرد. بهطور مثال در پروژههای بیشتری همکاری کنید و کارها را با کیفیتتر، دقیقتر و مسئولانهتر انجام دهید. هنگامی که یک فرصت خوب غیر مدیریتی را شکار میکنید، تمامی تمرکز خود را روی مسائلی که در همان موقعیت باعث پیشرفت میشود، بگذارید و به فراتر از آن فکر نکنید!
ناتاناییل یلیس در آژانس خبری VP کار میکرد. ناتاناییل متوجه شد، که مدیریت یک تیم خواه یا ناخواه باعث درگیریهای احساسی میشود. همچنین او بهعنوان یک منبع به شکلی مدوام پاسخگوی گزاراشهای مختلف بود و در عین حال باید مطابق برنامهی تعیینشده توسط مافوق خود کارها را انجام میداد. تمامی این مسائل باعث میشد تا او دیگر زمان و انرژی کافی برای وقت گذاشتن با خانوادهی خود نداشته باشد، بنابراین او از آن کار بیرون آمد و تصمیم گرفت بهدنبال کاری بگردد که موقعیتی سبکتر و در عین حال قابل پیشرفت بیابد!
او سرانجام کار مورد علاقهی خود را پیدا کرد و بهعنوان مشاور داخلی شرکت HubSpot فعالیت خود را ادامه میدهد. بدین ترتیب او کنترل بیشتری روی زمان خود دارد و در عین حال میتواند پیشرفتهای متعددی در زمینهی کار خود داشته باشد، بدون آنکه درگیر کارهای مدیریتی شود. او میگوید:
ترفیع رتبه در کار من با افزایش تعداد مشتریان و بهتر شدن وضعیت شرکت HubSpot پدید میآید. هرچقدر که بیشتر در جایگاه خود پیشرفت میکنم، این فرصت برای من ایجاد میشود تا با شرکتها و کارخانههای بیشتر و بزرگتری همکاری داشته باشم.
از آنجایی که ناتاناییل ارتباط مستقیمی با مشتریان دارد، این قابلیت برای او وجود دارد که زمانبندی کاری بهطور مستقیم دست خودش باشد و قرارهای ملاقات را تعیین کند، یا بهطور مثال ساعاتی را مشخص کند، که در آن قادر به پاسخگویی به مشتریان نیست. او میگوید:
نبود درگیریهای احساسی که برای مدیریت افراد لازم است، باعث شد تا من فضای بیشتری برای صرف احساساتم با خانواده داشته باشم.
۲- به جاهای بزرگتر و معتبرتر بروید
اگر تمایلی به بزرگترین بودن در یک جای کوچک ندارید، پس خود را در جاهای بزرگ به چالش بکشید. جاهای بزرگتر میتوانند شرکتهای معتبرتر و شناخته شدهتری باشند که مبادلات مالی گستردهای دارند.
داستان دَنیل رادین نیز از این قرار است او خبرنگار شبکه NBC سن دیگو است. از آنجایی که رادین مدرک کارشناسی ارشد دارد، برای او موقعیتهای متعدد مدیریتیِ کار در اتاقهای خبر فراهم بود. اما او علاقهای به مدیریت افراد و درگیر شدن با سیاستهای اداری نداشت. در عوض او عاشق خبرنگاری و حضور در بازارهای بزرگ بود. او میگوید:
در کار خبررسانی، هدف اصلی حرکت به سمت بازارهای بزرگ است که بنابر میزان جمعیت، از ۱ تا ۲۰۹ رتبه گذاری شدهاند. من کارم را از یکی از ضعیفترین رسانهها که رتبهاش ۱۹۵ بود، شروع کردم و سپس در یک جهش بزرگ به سندیگو آمدم که رتبهاش ۲۸ است!
گرچه معیارهای رتبهبندی همواره گزینههای محدودی هستند و شاید برای شما تخمین میزان پیشرفت شخصی خود سخت باشد، اما شاخصههای دیگر کمّی و کیفی نظیر بزرگی شرکت، تعداد کارمندان (کمّی) و میزان تاثیرگذاری، شهرت (کیفی) میتواند به شما کمک کند تا تصمیم نهایی خود را برای پیوستن به شرکت بگیرید.
۳- نقش مشاور را ایفا کنید
هنگامی که شما به یک متخصص در زمینهی کاری خود تبدیل میشود، میتوانید مهارتها و تجربههای خود را ازطریق مشاوره گسترش دهید. این همان کاری است که استیسی کاپریو، موسس شرکت Accelerated Growth Marketing و مشاور در زمینههای SEO/SEM انجام داد!
کاپریو در گذشته بهعنوان مدیر بازاریابی برای یک شرکت مالی کار میکرد، اما مسئول بودن در قبال کار همهی اعضا برای او ایدهی چندان جالبی نبود. او اینبار در تجربهای جدید کار خود را بهعنوان یک مشاور تمام وقت ادامه داد. وقتی شما بهتنهایی کار میکنید، ارزیابی کردن خودتان کار راحتتری است و میتوانید میزان پیشرفت کاری و میزان سود خود را محاسبه کنید.
آزادی کار مشاوره دادن، خود یک نعمت بزرگ است، بااینحال کارپیو میگوید که این کار جدید از لحاظ مالی نیز بسیار بهتر از موقعیت قبلی اوست. او ادامه میدهد:
من این کار را خیلی دوست دارم، چرا که فرصتهای متعددی برای افزایش یادگیری فراهم میکند و بسیار بهتر از مدیریت جایی است که هیچ ایدهای دربارهی کاری که کارمندان انجام میدهند، نداری! این کار در عین حال درآمد بسیاری بهتری از کار قبلی دارد و نیازی به انجام کارهای مدیریتی ندارد.
۴- مهارت خود را عمیقتر و وسیعتر کنید، تا به یک متخصص تبدیل شوید
اگر شما علاقه و میلی به وقت گذاشتن روی بهبود ویژگیهای مدیریتی ندارید، میتوانید تمرکز خود را روی مهارتهای دیگر بگذارید. این دقیقا بدین معنا است که بهطور مثال میتوان مهارتهای فروش را ارتقا داد، نظریهپرداز قویتری در زمینهی مدل سازی اقتصادی شد یا مهارتهای لازم برای مدیریت پروژه را به دست آورد.
رادین میگوید که مسیر غیر مدیریتی که در پیش گرفت، این فرصت را برای او فراهم آورد تا مهارتهای نوشتاری، ویرایشی تیراندازی خود را بهبود دهد و در عین حال کارهای روزانهی خود را بهتر انجام دهد. او توصیه میکند:
یک بخش از کار خود را که باعث پیشرفت شما میشود، پیدا کنید و آن بخش را تا جایی که میتوانید، بهتر و بهتر کنید. بدین ترتیب شما به یکی از متخصصان در آن مهارت تبدیل خواهید شد.
در عین حال که بهبود مهارت خود رضایت بخش است، بااینحال شما میتواند چند شاخصهی اصلی پیشرفت را برای خود مقرر کنید تا به هدف خود بهتر دست یابید.
الکس تران، متخصص بازاریابی مجازی از کار مدیریتی کنار کشید تا تمرکز بیشتری روی جنبههای مختلف کاری خود داشته باشد. او بهجای آنکه میزان پیشرفت خود را با میزان نزدیک شدنش به موقعیت مدیریتی بسنجد، پارامترهای دیگری را که مرتبط با فضای کاریاش هستند، برای سنجش خود انتخاب کرد. او میگوید:
در کار بازاریابی، من میزان شهرت و در دسترس بودن برندمان را مورد سنجش قرار میدادم. اگر موقعیتهایی که نصیب ما میشود، بیش از مقداری باشد که ما توانایی مدیریتش را داریم، عالی است!این دقیقا بدین معنا است که باید گسترش بیشتری بیابیم و افراد بیشتری را استخدام کنیم، که دقیقا همان چیزی است که هر مجموعهی در حال رشدی میخواهد. من یک رشددهنده هستم، نه یک رهبر!
فاصله گرفتن از کار مدیریتی به شما این فرصت را میدهد تا مهارتهای دیگر خود را توسعه و بهبود دهید. هنگامی که کاپریو به کار مشاوره روی آورد، دریافت که تخصصهای خود را فراتر از پارامترهایی که در نظر داشت، میتواند گسترش دهد. او توضیح میدهد که در ۵ تا ۹ شغلی که داشته است، ۷۰ درصد تمرکز او پرداخت پول تبلیغات به گوگل و فیسبوک بود. او ادامه میدهد:
در یکی از مشاورههای تماموقت، من در مباحث مربوطبه سئو خیلی بیشتر از چیزی که در ظاهر نظری است، عمق پیدا کردم و همین باعث شد تا مهارت جدیدی کسب کنم تا ترافیک سایت را بدون پرداختن هزینه افزایش دهم. من این مهارت برای گسترش و بهبود سایتهای شخصی خودم استفاده کردم. بنابراین یک مهارت، سبب مهارتهای بعدی میشود!
شما چه تجربههای مدیریتی یا غیرمدیریتی داشتهاید؟ از تجربههای خودتان برای ما بگویید!
نظرات