معرفی استارتاپ شکستخورده Rethink Robotics
استارتاپ Rethink Robotics در زمینهی ساخت رباتهای ارزانقیمتی فعالیت میکرد که در کارخانهها به کارگران کمک میکردند و علاوهبر مهارتهای برنامهریزیشده میتوانستند مهارتهای جدید را با سرعت بالایی یاد بگیرند. هدف از ساخت رباتها این بود که کارهای سخت و خطرناک کارخانه به آنها سپرده شود تا انسانها بتوانند روی انجام کارهای دیگری تمرکز کنند.
Rethink Robotics در سال ۲۰۰۸ توسط رادنی بروکز و ان ویتاکر در بوستون ماساچوست بنیانگذاری شد و دو ربات معروف آنها یعنی باکستر (Baxter) در سال ۲۰۱۲ و نسخهی کوچکتر آن بهنام سایر (Sawyer) در سال ۲۰۱۵ به بازار عرضه شدند. اما این استارتاپ باوجود جذب سرمایهی ۱۵۰ میلیون دلاری در بازار موفق نبود و در سال ۲۰۱۸ شکست خود را بهطور رسمی اعلام کرد. اسکات اکرت، مدیرعامل استارتاپ ریثینک رباتیک با ارسال یک ایمیل به Robot Report از بسته شدن شرکت خبر داد و نوشت:
تأیید میکنم که متأسفانه اخبار منتشرشده صحت دارد و امروز ریثینک رباتیک فعالیتهای خود را تعطیل کرد. ما در این صنعت پیشگام و نوآور بودیم و رباتهایی را برای همکاری با انسان تولید کردیم اما متأسفانه نتوانستیم در بازار موفق شویم و همچنین تلاش میکنیم برای همکارانمان محل کار جدیدی پیدا کنیم.
استارتاپ ریثینک رباتیک یکی از پیشگامان صنعت کوباتها (رباتهای همکار) بود که در همین زمینه دو ربات باکستر و سایر را به بازار عرضه کرد. ربات باکستر دو بازو و ربات سایر یک بازو داشت و سبکتر بود، هر دو ربات با صورتهای انیمیشنی، بدنهی قرمز رنگ و سهولت در برنامهریزی طراحی شده بودند.
بعد از شکست این استارتاپ، یک شرکت آلمانی به نام HAHN تمام اختراعات و پنج پلتفرم نرمافزاری آنها را خریداری کرد. شرکت HAHN تکنولوژی Rethink را با مهندسی آلمانی ترکیب کرده و ربات سایر را بهعنوان یکی از محصولات در وبسایت خود معرفی کرده اما وضعیت ربات باکستر هنوز مشخص نیست.
در ادامه به معرفی بیشتر دو ربات باکستر و سایر میپردازیم و سپس دلایل شکست استارتاپ را بررسی میکنیم.
معرفی استارتاپ ریثینک رباتیک
ریثینک رباتیک در صنعت رباتهای همکار یا کوبات فعال بود و رقبای زیادی داشت اما پلتفرم نرمافزاری این شرکت بهنام Intera باعث شده بود رباتها خیلی آسان آموزش ببیند و سریعا در صنعت استقرار پیدا کنند. نرمافزار نقش مهمی در هوش رباتهای همکار دارد و نرمافزار Intera طوری طراحی شده بود که مشکل کارخانهداران را حل کند. پلتفرم نرمافزاری Intera امکانی را فراهم کرده بود که ربات میتوانست بهسادگی و با تکان دادن بازو و نشان دادن حرکات آموزش ببیند.
Intera دارای بهترین تجربهی کاربری در صنعت رباتیک است و سرعت استقرار رباتها در محیط کارخانه را متحول کرده است. هر شخصی (هم غیر برنامهنویسها و هم مهندسان اتوماسیون) میتواند بهراحتی بهکمک این نرمافزار ربات را آموزش دهد. نرمافزار Intera در حال توسعه است و نسخههای آیندهی آن با گذشت زمان بهبود پیدا خواهند کرد.
ربات باکستر
باکستر یک ربات صنعتی بود که دو بازو و یک صورت انیمیشنی داشت. این ربات برای انجام کارهای سادهی صنعتی مانند بارگیری، تخلیه، مرتبسازی و کنترل کردن مواد اولیه استفاده میشد. بروکز اعلام کرده بود که این ربات برای انجام وظیفه در خط تولید طراحی شده و برای شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط کاربرد دارد.
باکستر یک صفحهی انیمیشنی بهجای صورت داشت که حالت آن باتوجهبه وضعیت فعلی ربات تغییر میکرد. برخلاف سایر رباتها که با عوض شدن محیط اطرافشان خاموش میشوند یا کاری را به اشتباه انجام میدهند، سنسورهایی که روی سر این ربات نصب شده بود، کمک میکرد تا مردم اطرافش را احساس کرده و با محیط تطبیق پیدا کند.
بهعنوان مثال زمانیکه ابزاری از دست ربات رها میشود، بدون وجود آن نمیتواند به کار خود ادامه دهد؛ بااینحال متوقف نمیشود و حرکتهای بیثمر خود را ادامه میدهد اما باکستر طوری طراحی شده بود که در چنین شرایطی کار خود را متوقف میکرد. باکستر ازطریق سیستمعامل ربات متنبازی اجرا میشد که روی یک کامپیوتر شخصی معمولی نصب شده و در سینهی ربات قرار داشت. باکستر همچنین میتوانست روی یک پایهی چرخدار نصب شده و بهراحتی حرکت کند. همچنین روی دستهای او سنسورهایی تعبیه شده بود که کمک میکرد توجه بیشتری به جزئیات داشته باشد.
نحوهی آموزش رباتهای قدیمی به این شکل بود که برای انجام کاری برنامهریزی میشدند تا دستورها مشخصی را اجرا کنند اما نحوهی آموزش باکستر متفاوت بود. باکستر میتوانست با حرکت دادن دستها برای انجام کار برنامهریزی شود، سپس کامپیوتر حرکات انجامشده را ضبط میکرد و میتوانست دوباره آنها را تکرار کند. همچنین دکمهها و کنترلهای اضافی روی بازوی باکستر طراحی شده بود که میزان دقت و کارایی را افزایش میداد.
اگرچه اغلب رباتهای قدیمی صنعتی به ساعتها برنامهنویسی توسط توسعهدهندگان احتیاج دارند اما برنامهریزی باکتسر تنها در عرض چند دقیقه و توسط یک فرد غیر متخصص قابل انجام بود. بسیاری از دانشگاهها از باکستر بهعنوان بخشی از دورهی رباتیک، مهندسی مکانیک و علوم کامپیوتر استفاده میکردند و دانشجویان به کمک آن یاد میگرفتند که چگونه از تکنولوژی فعلی برای ساخت ابزارهای علمی در دنیای واقعی استفاده کنند. باکستر مزایای زیادی نسبتبه رباتهای قدیمی و سنتی داشت و نیازی نبود در یک قفس جداگانه نگهداری شود. این ربات ایمنی بالایی داشت و بهراحتی کنار سایر دانشجویان کار میکرد؛ بدون اینکه نگرانی بابت بروز حادثه وجود داشته باشد.
ایمن بودن ربات باکستر باعث شده بود کاربردهای تجاری زیادی داشه باشد. بسیاری از محققان از باکستر برای کمک به کارگران ابولا در غرب آفریقا استفاده میکردند تا ریسک ابتلای کارگران به این بیماری را کاهش دهند.
ربات سایر
همانطور که پیشتر گفته شد، شرکت HAHN بعد از خریدن اختراعات استارتاپ ریثینک رباتیک، ربات سایر را بهعنوان یکی از محصولات در سایت خود معرفی کرده است. سایر یک ربات همکار است و کارهایی را انجام میدهد که پیش از این توسط رباتهای قدیمی صنعتی نمیتوانست انجام شود. سایر اتوماسیون مورد نیاز و کاربردی کارخانهداران را فراهم میکند و در عین حال انعطافپذیر و ایمن است و قیمت خوبی دارد.
درجهی آزادی بازوی ربات سایر هفت درجه است، در فضای تنگ تا ۱۲۶۰ میلیمتر مانور میدهد و در فضایی کار میکند که برای انسان طراحی شده است. قابلیتهای سنجش نیروی ربات به او کمک میکند تا بعد از شروع شدن کار، تصمیمات تطبیقی بگیرد و با ایمنی بالا کنار انسانها کار کند.
درنهایت تکنولوژی پیشرفته و پیشگام بودن ریثینک رباتیک در صنعت کوبات برای موفقیت استارتاپ کافی نبود و این استارتاپ شکست خورد. شکست آنها شوک بزرگی برای فعالان این صنعت بههمراه داشت اما خواندن اشتباههایی که داشتهاند به موفقیت سایر استارتاپهای فعال در این صنعت کمک خواهد کرد.
بررسی دلایل عدم موفقیت استارتاپ ریثینک رباتیک
ربات باکستر در اواخر سال ۲۰۱۲ در رسانهها معرفی شد. بروکز در یک برنامهی ۶۰ دقیقهای در نیویورک تایمز بهعنوان سلبریتی دنیای رباتها در این برنامه حضور داشت و در مورد نحوهی کار ربات باکستر درکنار انسانها و متحول کردن کار در کارخانهها صحبت کرد. بعد از این برنامه مدیرعامل شرکتهای تولیدی از باکستر استقبال کردند و استارتاپ ریثینک رباتیک تنها در عرض چند ماه و بدون فروش حتی یک ربات مبلغ ۶۲ میلیون دلار سرمایه جذب کرد.
در آن زمان، استفاده از رباتها خطرناک بود اما ریثینک رباتیک توانست نظر کارخانهداران را تغییر دهد و همه فکر میکردند باکستر سرنوشتی مانند آیفون در دنیای اتوماسیون یا خودکارسازی داشته باشد. استارتاپ تکنولوژی ساخت رباتهای پیشرفته را داشت و مردم نیز از مفهوم همکاری انسان و ربات استقبال کرده بودند، پس چه چیزی باعث شکست استارتاپ شد؟
محرک کشسان سری منجربه ضعف عملیاتی شد
ریثینک با استفاده از محرکهای کشسان سری، دقت و تکرارپذیری را فدای امنیت کرد
برای هردو ربات بلکستر و سایر از محرکهای کشسان سری در مفاصل استفاده شده بود و ریثینک مجوز این فناوری را از دانشگاه MIT گرفته بود. در محرکهای معمولی یک موتور با هدایت یک جعبهدنده مفصل را در بازوی ربات حرکت میدهد. اما در معرفی ربات باکستر گفته شد که موتور و جعبهدنده، فنری را هدایت میکنند و درنهایت فنر باعث حرکت بازوی ربات میشود و محرک را کشسان میکند. تحلیلگران معتقدند این موضوع باعث شد رباتهای باکستر و سایر دقت پایینتری نسبتبه سایر رباتهای صنعتی داشته باشند.
محرکهای کشسان سری باعث افزایش انعطاف مفاصل ربات میشوند و امنیت را افزایش میدهد اما میزان دقت را کاهش میدهد و تأثیر بدی روی عملکرد میگذارد. ایلیان بنو، محقق برنامهی تحقیقاتی دقت رباتیک کانادا میگوید:
کنترل یک بازوی انعطافپذیر مخصوصا هنگام تلاش برای بهحداقلرساندن زمان چرخه بسیار سخت است. بنابراین ریثینک تلاش بسیاری زیادی انجام داد تا مشکل سختافزاری را ازطریق نرمافزار حل کند.
ریثینک روی محرکهای کشسان سری تمرکز کرده بود؛ زیرا فکر میکرد امنیت کلید موفقیت محصول در بازار است. اگرچه امنیت برای هر دو ربات باکستر و سایر مهم بود اما رباتها باید در درجهی اول عملکرد خوبی ارئه میدادند.
رباتهای صنعتی معمولا طوری طراحی شدهاند که کارها را باسرعت و با انجام حرکات تکراری پیش میبرند و این باعث میشود که کارکردن انسانها کنار این رباتها ایمن نباشد. اما روی دستها و بازوهای باکستر سنسورهایی تعبیه شده بود که اجازه میداد با محیط اطراف تطبیق پیدا کند. سنسورهای اضافی و دوربینهایی که روی دست باکستر تعبیه شده بود، باعث میشد او توجه بیشتری به جزئیات پیرامون خود داشته باشد و قدرت خود را پیش از برخورد کاهش دهد و بهطور کلی ربات ایمنی بود.
اغلب رباتهای صنعتی مکانیزمی با کیفیت بسیار بالا دارند اما استفاده از محرکهای کشسان سری در رباتهای استارتاپ ریثینک باعث شد این رباتهای صدای بدی داشته باشند. تصور کنید رباتی را در یک آزمایشگاه به کار گرفتهاید اما صدای مکانیزم ضعیف آن باعث میشود همه تصور کنند که این ربات عملکرد خوبی ندارد.
دمویی که از عملکرد رباتها تهیه شده و به مشتریها نشان داده شده بود، ثابت کرد که باکستر عملکرد دقیق و نرمی ندارد. مشتریها بعد از تماشای دمو دیگر علاقهای به خرید باکستر نداشتند زیرا نیازهای آنها را برطرف نمیکرد. بااینحال مشتریها پیش از ارائهی باکستر به بازار قرارداد امضا کرده بودند و تصور میکردند این مشکل در محصول نهایی برطرف شود اما این اتفاق نیفتاد.
برطرف نکردن نیازهای مشتری
تعداد دقیق رباتهایی که ریثینک فروخته هنوز بهطور دقیق مشخص نیست اما طبق گزارش Robot Report، این شرکت تا آخر شهریورماه سال ۲۰۱۵ حدود هزار فروش در آمریکا داشته و اغلب خریدها از سوی دانشگاهها صورت گرفته است.
البته ریثینک در صنعت رباتیک تنها نبود و شرکتهایی مانند UR نیز در بازار کوباتها فعالیت میکردند. UR در سال ۲۰۰۵ بنیانگذاری شده و تا سال ۲۰۱۵ حدود ۸هزار ربات همکار یا کوبات به فروش رسانده بود. رباتهای UR مطابق نیازهای بازار طراحی شده بودند و انتظار مشتریها را برآورده میکردند و ریثینک در این مورد ضعیف بود. بااینکه مردم استقبال خوبی از ربات باکستر داشتند اما مکانیزم حرکتی آن نتوانست نیازهای بازار رباتیک را برآورده کند.
رباتهای ریثینک برای حل یک مشکل خاص ساخته نشده بودند و باکستر یک ربات در دنیای رباتیک بود، نه ابزاری برای کار. ربات سایر باوجود شباهت با باکستر قرار بود عملکرد متفاوتی داشته باشد. گفته شده بود که ربات سایر تکنولوژی بهتری برای کنترل حرکت و بینایی ماشین داشت و همچنین با یک بازو طراحی شده بود؛ یعنی نسبت به باکستر کوچکتر و سبکتر بود اما بهنقلاز برخی گزارشگران، ریثینک تغییر خاصی در تکنولوژی ساخت آن نداده و تنها ابعاد آن را کوچکتر کرده بود. درواقع سایر نیز مانند باکستر عملکرد نرمی نداشت و کیفیت آن پایین بود.
باکستر در دنیای آموزشی بااعتبار شد
اگرچه باکستر از سوی مصرفکنندگان صنعتی مورد استقبال قرار نگرفت اما به محصول ایدهآلی برای دانشگاهها تبدیل شد. باکستر ربات مناسبی برای آموزش برنامهنویسی روی رباتها به دانشجویان بود و به یک پلتفرم مشترک برای تحقیق در آزمایشگاههای تحقیقاتی تبدیل شد. برخی استادان هر هفته از رباتهای باکستر و سایر برای آموزش رباتیک به ۱۵۰ دانشجوی خود استفاده میکردند و بابت اتفاقی که برای این استارتاپ افتاد، بسیار ناراحت بودند.
ریثینک محصولی نوآورانه به بازار عرضه کرده بود و دانشگاهها و مدارس هدف خوبی برای باکستر بودند. شاید اگر ربات سایر بهعنوان اولین محصول این استارتاپ معرفی میشد، همه چیز خوب پیش میرفت.
سلامت بازار کوبات
با شکستخوردن استارتاپ ریثینک، این ذهنیت ایجاد شده بود که بازار رباتهای همکار بازار موفقی نیست؛ درصورتیکه این موضوع کاملا برعکس است. کارخانههای کوچک و متوسط تشنهی استفاده از کوباتها برای تولید محصولات خود هستند. استارتاپ ریثینک نتوانست در این بازار موفق شود اما این بهمعنای عدم موفقیت سایر شرکتهای کوبات نیست. درحالحاضر کوباتها تنها سه درصد از سهم فروش کل رباتها را شامل میشوند اما پیشبینی شده است این رقم تا سال ۲۰۲۵ به ۳۴ درصد رسیده و صنعت رباتیک به ارزش ۱۳ میلیارد دلار برسد.
اکنون شرکتهای زیادی در صنعت کوبات فعالیت میکنند و تعداد آنها روبهافزایش است. شرکت UR تابهحال ۲۵ هزار کوبات به فروش رسانده است و قصد دارد ۶۰ درصد سهم بازار را از آن خود کند. رقبای چینی و تایوانی نیز بهتازگی به این صنعت پیوستهاند و مشغول فعالیت هستند.
کوباتها بهعنوان راهحل خوبی برای کمک به نیروی کار انسانی و اتوماسیون معرفی شدهاند. حضور رقبای جدید در صنعت کوبات به این معنا است که در آینده، استارتاپهای بیشتری به سرنوشت استارتاپ ریثینک محکوم میشوند و شکست میخورند؛ اما صنعت رباتیک با سرعت بیشتری پیشرفت خواهد کرد.
استارتاپ ریثینک نشان داد مردم تا چه اندازه به صنعت رباتیک علاقهمند هستند و تقاضای بازار روزبهروز بیشتر میشود. اگرچه این استارتاپ بازار را ترک کرد اما شرکتهایی از سراسر جهان در حال ورود به بازار رباتیک هستند و شرکتهایی با اندازهی کوچک و متوسط، مشتریهای خوبی برای محصولات آنها خواهند بود.