پیتر شریر (Peter Schreyer) طراح ۶۳ سالهی آلمانی گروه هیوندای-کیا را میتوان یکی از بهترین طراحان حال حاضر دنیا دانست. عمده شهرت وی به دلیل طراحی آئودی TT در سال ۲۰۰۶ است. مجلهی طراحی خودرو، آئودی TT مدل ۲۰۰۶ را یکی از تاثیرگذارترین طراحیهای تاریخ خودرو عنوان کرد.
شریر در سال ۱۹۷۹ از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد و بورسیه آئودی را برای تحصیل در دانشگاه هنر رویال کالج لندن کسب کرد. وی مابین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰ به عنوان دانشجوی رشته طراحی حمل و نقل مشغول به تحصیل بود. سپس در سال ۱۹۹۱ به یک شرکت طراحی در استودیو کالیفرنیا پیوست. اما دوباره در سال ۱۹۹۲ به شرکت آئودی بازگشت. در ادامه شریر در بخش طراحی خارجی فولکس واگن مشغول به کار شد.
در سال ۲۰۰۵، کیا توجه ویژهای به بازار اروپا کرد و با تحقیق و نظرسنجیهای متعدد، طراحی خستهکننده و تکراری محصولات خود را به عنوان بزرگترین نقطه ضعف شناسایی کرد. به همین دلیل این شرکت کرهای برای افزایش سهم خود از بازار خودرو به دنبال طراح بزرگ دنیای خودرو رفت و در سال ۲۰۰۶ وی را به استخدام خود درآورد.
پیتر شریر به تازگی مدیریت کامل تیم طراحی هیوندا، کیا و برند جنسیس را بر عهده گرفته است. او وظیفه بسیار پیچیدهای در پیش رو دارد؛ از این جهت که از لحاظ زیبایی ظاهری سه برند کاملاً متمایز هستند، هرچند قطعات مکانیکی مشابهی دارند. پروفایل جدیدی که در مورد طراحان توسط بلومبرگ (Bloomberg) ایجاد شده نشان میدهد که پیتر علاقه بسیاری به برندهای کرهای دارد.
بنا به گزارشهای بلومبرگ، پیتر شرایر دارای ایده متفاوت نسبت به طراحی خودروهای کرهای دارد. کیا بیشتر اسپرت و جوان پسندانه است. در مقابل، هیوندا برای افرادی ساخته میشود که از طراحی پختهتری لذت میبرند. اما جنسیس تلفیقی از این دو خصیصه را به کار برده است و شعار "ظرافت قهرمانانه" را نیز سر لوحه کار خود در طراحی قرار داده است.
شرایر در سال ۲۰۰۶ از گروه فولکس واگن جدا شد و به کیا آمد و مأموریت اصلی او ایجاد انقلاب در ظاهر خسته کننده خودروهای کیا بود. او با طراحی مدرن خودروهایی مانند اپتیما و سورنتو به موفقیت بزرگی رسید. پیتر شرایر توانسته بود با کار بینظیر خود چنان نظر مدیران گروه هیوندا-کیا موتور را جلب کند که او را به عنوان اولین نماینده غیر کرهای این مجموعه در اواخر سال ۲۰۱۲ منسوب کردند. او هم اکنون نگاهی به طراح قدیمی لامبورگینی، لوک دانکرولک (Luc Donckerwolke) داشته و سعی دارد در برند لوکس جنسیس از تخصص وی کمک بگیرد.
شریر همواره از لباسها و پوششهای سیاه رنگ استفاده میکند و عینک سیاه طراحی شده به وسیله فیلیپ استرک (Philippe Strack) را به چشم میزند.
بلومبرگ با تحلیلگران صنعت و طراحان مصاحبهای ترتیب داده تا هدف پیتر شرایر را از پیوستن به کمپانیهای کرهای بیشتر تشریح کنند. آنها در مورد وی چنین اظهار نظر کردهاند، که پیتر شرایر دقیقاً میداند که هر خودرو چه ظاهری باید داشته باشد.
شرایر در سال ۲۰۰۷، یک سال پس از پیوستن به خودروسازان کرهای، گفت که خودروهای کیا تا قبل از ورود من دارای "نمایی خنثی" بودند. وی همچنین افزود:
در گذشته، خودروهای کیا دارای نمای ظاهری بسیار معمولی و بدون اثر در بین جامعه بود. هنگامی که شما یک خودرو کیا را در جاده مشاهده میکردید، نمیتوانستید تشخیص دهید که این خودرو کرهای است یا ژاپنی. به عقیده من این خیلی مهم است که شما بتوانید در وهله اول یا نگاه اول خودروهای کمپانی کیا را در جادهها تشخیص دهید. به همین دلیل ما زبان طراحی خاصی برای این برند توسعه دادیم از المانهای مخصوصی در آن بهره بردیم.
طراحی مفهومی Kee، که در نمایشگاه اتومبیل فرانکفورت ۲۰۰۷ به نمایش درآمد، شروع انقلاب کیا بود؛ جلو پنجره متفاوت و متمایز این خودرو چهره جدیدی از این برند به تمام دنیا نشان داد. این جلو پنجره متفاوت که نماد خودروهای کیا به شمار میرود، به نام دماغ ببر (Tiger Nose) نیز شناخته میشود. شریر قبلاً اعلام کرده بود که به دنبال ایجاد تأثیر بصری قوی از برند کیا است. نمای جلو خودرو در حقیقت شناسنامه آن برند خودروساز را تعیین میکند.
نظر شما در رابطه با این طراح بزرگ جهان خودرو چیست؟
نظرات