۶ خودروی چینی که برای ورود به بازار اروپا آماده میشوند
امسال که برای شرکت در نمایشگاه اتومبیل گوانجو به چین آمده بودیم، به یک پیست مسابقه به نام هودینگ فوکان دعوت شدیم تا ۶ دستگاه خودرو را مورد آزمایش قرار دهیم. در مورد این پیست باید بگوییم که نسبتا کوچک (کمتر از یک مایل) و کاملاً مسطح است.
در ابتدای ورود با ۶ دستگاه خودرو مواجه شدیم که دو مدل از آنها آشنا بودند. مورد اول، مرسدس بنز E کلاس بود که نیازی به معرفی ندارد. نمونهی دوم، یک سدان کوچک از بیامو بود که برای بازار چین ساخته شده است؛ یعنی بیامو سری 1 سدان. اما چهار خودروی دیگر کاملا جدید بودند و هیچ اطلاعاتی در مورد آنها نداشتیم. معمولا خودروهای چینی با کیفیت ساخت بسیار پایین و قابلیت های حرکتی ناامیدکننده شناخته میشوند. اما حالا ما اینجاییم تا با واقعیت جدیدی روبهرو شویم؛ واقعیتی به نام پیشرفت بسیار خوب خودروهای چینی.
تست ما در یک مسیر بسیار کوتاه و مسطح انجام شد که نمیتوانست تواناییهای خودروها را به چالش بکشد. از طرفی خودروهای مورد تست نیز اکثراً کراس اور یا مینی ون بودند که چندان برای حرکت مارپیچ در پیست مناسب نیستند. در هنگام تست ما کمترین اطلاعات فنی را در مورد این خودروها داشتیم و صرفا اطلاعات بسیار کلی در مورد آنها ارائه شد. بنابراین آنچه در مورد این خودروها میخوانید نمیتواند دقیق باشد و بخشی از آن بر اساس حدس و گمان است. این امکان وجود دارد که در آینده و با انجام تست جادهای این خودروها نظرات متفاوتی داشته باشیم.
Wey VV7
پیشرانه: چهار سیلندر خطی ۲ لیتری مجهز به توربوشارژر
قدرت و گشتاور: ۲۳۴ اسب بخار و ۳۶۰ نیوتنمتر
جعبهدنده: ۷ سرعتهی دوبل کلاچ
انتقال نیرو: چرخهای جلو
قیمت در بازار چین: ۲۵ تا ۲۹ هزار دلار
پس از گفتگوی کوتاه با مدیر اجرایی این شرکت، اولین خودرویی که تست کردیم VV7 بود. Wey در حقیقت برند لوکس گریتوال بهحساب میآید. این خودروی کراس اوور سایز متوسط، تک دیفرانسیل است و نیروی پیشرانه آن تنها به چرخهای جلو انتقال پیدا میکند. نکتهی قابل توجه این است که چینیها چندان علاقهای به کلمه کراس اور ندارند و بسیار اصرار دارند که این خودروها با نام SUV شناخته شوند. خودروی وِی، محصولی است که شانس ورود آن به بازار اروپا یا حتی آمریکا از هر خودروی چینی دیگری بیشتر است.
در مورد طراحی خودرو باید گفت با یک فرم مدرن و جذاب روبهرو هستیم که استایل اسپرت دارد و میتوان نشانههایی از مزدا CX7 تا مازراتی لوانته را در آن مشاهده کرد. البته از این نظر ایراد چندانی به این خودرو وارد نیست؛ چون بسیاری از خودروهای امروز ظاهری شبیه به یکدیگر دارند. طراحی این مدل و خطوط کناری آن به گونهای است که شیشههای عقب بسیار کوچک هستند و به این ترتیب دید عقب و البته دید جانبی این خودرو چندان خوب نیست و میتوان دید جانبی و عقب آن را پایینتر از سطح متوسط ارزیابی کرد. با این وجود فضای داخلی خودرو با توجه به دیگر خودروهای کراس اوور سایز متوسط مناسب است و میتوان این خودرو را از این نظر، هم ردهی فورد Edge یا تویوتای هایلندر دانست.
قرارگیری راننده در پشت فرمان بهراحتی صورت میگیرد و در ردیف عقب فضای کافی برای دو سرنشین بالغ وجود دارد. البته نشستن سه نفر در ردیف عقب این خودرو میتواند کمی از راحتی آنبکاهد. باید به این نکته نیز اشاره کنیم که این خودرو در بازار چین بهعنوان یک خودروی لوکس شناخته میشود؛ اما در صورتی که به بازار آمریکای شمالی و اروپا را پیدا کند، بیشتر بهعنوان یک خودروی متوسطه طبقه بندی خواهد شد. در مورد کیفیت مواد بهکاررفته در ساخته کابین خودرو نیز ایراد چندانی نمیتوان گرفت؛ اما اگر بخواهیم آن را با مزدا CX9 یا فولکس واگن اطلس مقایسه کنیم، این خودرو در سطح پایینتری قرار دارد. عملکرد این خودرو در مسیر بسیار مناسب است و اولین خبر خوب این است که پیشرانه خودرو عملکرد بسیار خوبی نشان میدهد و کاملاً برای بدنه این کراس اوور مناسب است. این خودرو به یک پیشرانه توربوشارژردار چهار سیلندر به حجم ۲ لیتر مجهز است که میتواند ۲۳۴ اسب بخار قدرت و ۳۶۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند و در هنگام رانندگی کاملا میتوانید این میزان قدرت و گشتاور را احساس کنید. انتقال نیرو توسط یک جعبهدنده دو کلاچه ۷ سرعته صورت میگیرد که البته عملکرد آن کمی غیر منتظره است؛ به این صورت که ضریب دنده یک و دو آن کمی بلند در نظر گرفته شده و این مورد در شتابگیری این خودرو در لحظه شروع حرکت، تأثیر منفی میگذارد. حتی زمانی که تلاش کردیم دندهها را بهصورت دستی تعویض کنیم، باز هم خودرو شتابگیری چندان مناسبی از خود به نمایش نگذاشت. اما گویا این مورد چیزی است که در بازار چین محبوبیت دارد؛ چون این مشکل را در بورگوارد BX7 و BAOJUN730 نیز مشاهدکردیم که به این دو خودرو هم خواهیم پرداخت.
در خصوص کیفیت سواری و عملکرد این خودرو در پیچها باید بگوییم که به سیستم تعلیق نرم مجهز است؛ ولی این مدل از سیستم تعلیق چیزی است که سالها پیش توسط خودروسازهای اروپایی و آمریکایی کنار گذاشته شده و خودروسازان آمریکایی و اروپایی بیشتر به سراغ بهبود پایداری خودرو رفتند تا بتوانند به بالانس مناسب بین پایداری و کیفیت رانندگی دست پیدا کنند. اما فنربندی این خودرو کاملا نرم است و هندلینگ متوسطی را به نمایش میگذارد. سیستم کنترل کشش این خودرو نیز خیلی ناگهانی و مکرراً در رانندگی دخالت میکند که از این نظر شاید چندان مورد پسند نباشد. این خودرو به یک سری از اصلاحات نیاز دارد تا بتواند نظر خریداران غربی را به خود جلب کند و سازنده باید بخشهایی همچون سیستم تعلیق، سیستم کنترل کشش و جعبهدنده خودرو را مورد بازنگری قرار دهد. در این صورت میتوان انتظار داشت که این خودرو بتواند در بازارهای خارج از چین موفق شود.
بورگوارد BX7
پیشرانه: چهار سیلندر خطی ۲ لیتری مجهز به توربوشارژر
قدرت و گشتاور: ۲۲۱ اسب بخار و ۳۰۰ نیوتنمتر
جعبهدنده: ۷ سرعتهی دوبل کلاچ
انتقال نیرو: چهارچرخ محرک
قیمت در بازار چین: ۲۶ تا ۳۵ هزار دلار
اگر اطلاعات کمی در مورد تاریخ داشته باشید یا کسی از اطرافیانتان اهل جمعآوری خودروهای کلاسیک نباشد، احتمالاً برند آلمانی بورگوارد برای شما تازگی خواهد داشت. اما این برند یک خودروساز قدیمی آلمانی است که البته ورشکسته شده بود و حالا با کمک چینیها دوباره شروع به فعالیت کرده است و بهزودی محصولات خود را به بازار اروپا صادر خواهد کرد. پیشینهی بورگوارد به دهه ۱۹۲۰ برمیگردد و باید گفت که اصالت و قدیمی بودن این برند یکی از عواملی است که به محبوبیت آن در بین خریداران چینی کمک میکند.
بورگوارد BX7 در بازار چین رقیب مستقیم Wey VV7 است. این خودرو نیز یک شاسی بلند سایز متوسط است که در بازار چین بهعنوان خودروی لوکس تلقی میشود. همچنین در مواردی این امکان وجود دارد که با پرداخت اندکی مبلغ اضافه این خودرو را به همراه سیستم چهار چرخ محرک خریداری کنیم؛ چیزی که Wey VV7 از آن بی بهره است. در داخل کابین این خودرو بهجز دوخت صندلیها که به محصولات آئودی شباهت دارد و نمایشگر مالتیمدیای بسیار بزرگی که در کنسول مرکزی وجود دارد دیگر چندان آثاری از خودروهای لوکس نمیتوانید پیدا کنید و سایر بخشهای کابین دارای طراحی و کیفیت کاملا معمولی هستند که میتوان آن را با محصولات دوج و کرایسلر سالهای ۲۰۰۰ مقایسه کرد و بیشتر با آن خودروها همخوانی دارد تا با خودروهای امروز آلمانیها.
بورگوارد BX7 همانند Wey VV7 از یک پیشرانه ۲ لیتری توربو شارژ بهرهمند است که نیروی آن از طریق جعبهدنده هفت سرعت دبل کلاچ به چرخها انتقال پیدا میکند. البته از نظر قدرت تولیدی بورگوارد کمی ضعیفتر از Wey است و ۲۲۱ اسب بخار قدرت و ۳۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند. اما این خودرو به دلیل داشتن سیستم چهار چرخ محرک، سر پیچها عملکرد بهتری در مقایسه با Wey دارد. همچنین عملکرد سیستم کنترل پایداری و کنترل کشش در بورگوارد بسیار بهتر از Wey است. دخالت سیستم کنترل کشش در این خودرو به شکل نامحسوس اتفاق میافتد و هنگامی که مسیری را به شکل عدد هشت انگلیسی طی میکردیم تا هندلینگ خودرو را به چالش بکشیم، تا روشن شدن چراغ سیستم کنترل کشش نمیتوانستیم متوجه شویم که این سیستم در حال کار کردن است؛ درحالیکه در خودروی قبلی سیستم به شکل کاملاً محسوس و ناراحتکننده وارد عمل میشد. البته بورگوارد نیز نکات منفی خود را دارد. سیستم تعلیق این خودرو بسیار نرم است و سر پیچها چندان احساس خوبی منتقل نمی کند. فرمان این خودرو عملکرد بسیار کندی دارد و حس جذابی از رانندگی به شما انتقال نخواهد داد. اما از طرفی سیستم چهار چرخ محرک میتواند به شما کمک کند شتابگیری اولیه بهتری داشته باشید.
SGMW BAOJUN 730
پیشرانه: ۴ سیلندر خطی با حجم ۱.۸ لیتر
قدرت و گشتاور: ۱۳۵ اسب بخار و ۱۸۵ نیوتنمتر
جعبهدنده: ۵ سرعتهی خودکار
انتقال نیرو: چرخهای جلو
قیمت در بازار چین: ۱۰,۵۰۰ تا ۱۲,۵۰۰ دلار
به این خودرو بهطور خلاصهتری خواهیم پرداخت. BAOJUN 730 یک خودروی مینی ون فاقد دربهای عقب کشویی است. این خودرو محصول مشترک همکاری سه شرکت جنرال موتورز، سایک موتور و WULING است و عملکرد آن در سر پیچها به گونهای است که چندان علاقهای به طی کردن پیچها با سرعت بالا پیدا نخواهید کرد که البته از یک ون انتظار بیشتر از این نمیتوان داشت. اما اگر این خودرو بخواهد در بازار آمریکا موفق شود، باید قیمتی بین ۱۰ الی ۱۲ هزار دلار داشته باشد. همچنین باید بهصورت هفت نفره عرض شود تا بتوان انتظار فروش خوبی از این خودرو داشت. واقعا باید گفت که عملکرد بخش انتقال نیرو مولد قدرت این خودرو چندان قابل قبول نیست. پیشرانهی این خودرو از نوع ۴ سیلندر ۱.۸ لیتری است و هنگامی که دور موتور آن را از ۳۰۰۰ دور بر دقیقه بالاتر میبرید صدای آن بسیار زیاد میشود.
عملکرد جعبهدنده ۵ سرعته خودکار این خودرو بسیار کند است و مجبور هستید که بیشتر مواقع برای جبران عملکرد کند جعبهدنده، گاز بدهید. از نظر قدرت و گشتاور تولیدی باید گفت که پیشرانهی این خودرو توانایی تولید ۱۳۵ اسب بخار قدرت و ۱۸۵ نیوتنمتر گشتاور دارد که برای چنین خودرویی کم است. حتی اگر در نظر بگیریم که این خودرو در مقایسه با مینی ونهای بازار آمریکا سایز کوچکتری دارد؛ باز هم قدرت پیشرانهی آن ناکافی است که البته در ترافیک سنگین شهرهای چین قدرت موتور بالا چندان کارایی ندارد.
طراحی کابین این خودرو کاربردی و مناسب است؛ اگرچه ما انتظار بیشتری از یک خودروی بهروز چینی داشتیم. بارزترین مشخصه کابین، نمایشگر بزرگ لمسی است که ظاهری تبلت مانند دارد و در کنسول مرکزی نصب شده است. در این میان میتوان به استفاده زیاد از پلاستیک خشک در کابین بهعنوان یک نکته منفی اشاره کرد. ضمن اینکه طراحی کلی کابین گویی متعلق به خودروهای یک دهه پیش است. صندلیها نیز عمق کمی دارند و هنگام عبور از پیچها از بدن سرنشینان حمایت چندان مناسبی نمیکنند. با این حال نمیتوان امید چندانی به موفقیت این خودرو در بازار اروپا و آمریکا داشت؛ حتی اگر قیمت آن مناسب باشد.
چانگان CS15EV
چانگان CS15EV یک خودروی کراساوور الکتریکی است و متأسفانه در روز آزمایش شارژ باتریهای آن بسیار کم بود و نتوانستیم آن را مورد تست قرار بدهیم. از جزئیات فنی خودرو نیز خیلی اطلاعات نداریم تا بخواهیم در اختیار شما قرار دهیم؛ اما طراحی داخلی این خودرو جذاب و مناسب که مخلوطی از طراحی تویوتا پریوس و شورولت بولت است. در داخل کابین شاهد استفاده از پلاستیک سفید براق و نمایشگرهای بزرگ دوگانه هستیم.
دیگر خودرویی که در آزمایش حضور داشت، مدل مرسدس بنز E320L بود که این نسخه از مرسدس بنز E کلاس مخصوص بازار چین طراحی شده است و دارای فاصله محوری بیشتری در مقایسه با کلاس معمولی است. خودروی دیگر، بیامو سری 1 سدان بود. هر دوی این خودروها در چین مونتاژ و تولید میشوند. رانندگی با بیامو سری یک سدان دیفرانسیل جلو تجربهای جالب بود و احساسی همانند نسخهی ارتقاء یافتهای از مزدا 3 دارد.
مرسدس بنز E کلاس که در این نسخه دارای فضای پای عقب بهتری است، بیشتر همانند یک لیموزین کوچک عمل میکند. گرچه رانندگی با خودروی مرسدس بنز و بیامو تجربه جذابی بود؛ اما دو خودرویی بسیار جالب، محصولات بورگوارد و Wey بودند. اگر بورگوارد و Wey را بهعنوان نقطه شروع جدید در خودروسازی چین در نظر بگیریم،؛ در آینده نهچندان دور خودروهای چینی را در اتوبانها و پارکینگهای اروپا و آمریکا مشاهده خواهیم کرد. خودروسازان چینی هنوز راه زیادی برای رفتن دارند و کارهای زیادی باید انجام دهند؛ اما زمان چندانی تا دیدن این خودروها در بازار اروپا نمانده است.