تاریخ نشان داده برای جذاب و هیجانانگیزکردن هرچهبیشتر خودرو، راههای بهتری از افزودن درهای گاولینگ وجود دارد. باوجوداین، نمیتوان نقش این طراحی منحصربهفرد در جلب توجه خودروها را نادیده گرفت. داستان درهای گالوینگ از کجا شروع شد؟ بهترین خودروها با این طراحی جالب کدام هستند؟ پیشنهاد میکنیم این مقاله را تا انتها بخوانید.
گالوینگ؛ سال ۱۹۵۲، آلمان
طرح درهای گالوینگ (Gull-Wing) یا فالکون (Falcon) از فرایند بازوبستهشدن بالهای پرنده الهام گرفته شده است. درواقع، گالوینگ به بالهای نوعی پرندهی دریایی و فالکون بهمعنی شاهین اشاره میکند. ایدهی درهای گالوینگ بسیار ساده است: بهجای لولاکردن به بخش جانبی بدنهی پشت گِلگیر جلو، هر در به سقف لولا میشود. بنابراین، بهجای بازشدن افقی درها به بیرون، زاویهی بازشدن بهصورت عمودی رو به بیرون و سقف است. اولین خودرو با این نوع طرح در، مرسدس بنز 300SL مسابقهای کد W194 محصول سال ۱۹۵۲ بود. دومین خودرو با درهای گالوینگ نمونهی جادهای 300SL با کد W198 بود که سال ۱۹۵۴ عرضه شد.
شایان ذکر است که فرانسویها معمولا درهای گالوینگ را پروانهای میخوانند؛ اما ساختار کلی این نوع طرح کمی تفاوت دارد. درهای پروانهای، مثل مکلارن F1، ترکیبی از طرح گالوینگ و قیچیشکل، مثل درهای لامبورگینی اونتادور هستند. درهای پروانهای اولینبار در سال ۱۹۳۹ روی مدل Type 64 بوگاتی استفاده شدند. مرسدس بنز 300SL با طراحی زیبا ایدهای را بهنمایش گذاشت تا بسیاری از خودروسازان برای جذابترکردن محصولات خود، از طرحهای گالوینگ برای درها یا قسمتهای دیگر استفاده کنند. درادامه، بهترین خودروهای تاریخ با درهای گالوینگ را معرفی میکنیم. گفتنی است ترتیب معرفی خودروها براساس تاریخ تولید است.
مرسدس بنز 300SL
محصول سال ۱۹۵۴
300SL هیچوقت در کارخانه با کد گالوینگ همراه نبود؛ اما این کوپهی اسپرت زیبا نزد علاقهمندان دنیای خودرو با درهای متفاوتش جاودانه شده است. مدل رودستر مرسدس بنز 300SL درهای معمولی داشت؛ اما این درها مانع محبوبیتش نشد. ایدهی اصلی طراحی این مدل زیبا شکلگیری بدنهای با کمترین مقاومت ممکن دربرابر جریان هوا بود. پس از شکلگیری فریم اصلی که ارتفاع آن بیش از حدانتظار مهندسان مرسدس بنز شد، استفاده از درهای معمولی در 300SL ناممکن بهنظر رسید؛ بنابراین، طرح درهای گالوینک ضروری شد. مرسدس بنز 300SL از پیشرانهی ۶ سیلندر خطی ۲,۹۹۶ سیسی با قدرت ۲۱۵ اسببخار و مجهز به سیستم تزریق مستقیم سوخت استفاده میکرد. امکان سفارش میلسوپاپ اسپرت مرسدس هم وجود داشت تا قدرت نهایی 300SL به ۲۴۰ اسببخار برسد. مدل رودستر 300SL فقط با میلسوپاپ اسپرت تولید شد.
مرسدس بنز 300SL که کمتر از ۲,۷۰۰ دستگاه مدل کوپه و رودستر از آن تولید شد، یکی از خودروهای گران و لوکس دههی ۱۹۵۰ بود و بسیاری از شخصیتهای برجستهی جهان این مدل را خریدند. بنیانگذار خودروهای مجهز به درهای گالوینگ، یکی از مدلهای کلاسیک ارزشمند امروز محسوب میشود.
د توماسو منگوستا
محصول سال ۱۹۶۷
تیم مهندسی شرکت ایتالیایی د توماسو (De Tomaso) با همکاری جورجتو جوجارو، ایدهی متفاوت درهای گالوینگ را ارائه داد. زمانیکه میتوان پوشش موتور را گالوینگ کرد و جذابیت بیشتری به خودرو بخشید، چه نیازی به درهای غیرکاربردی است؟ د توماسو در اولین سوپراسپرت تولیدی خود با نام منگوستا (Mangusta)، درهای گالوینگ را برای پوشش بخش پیشرانه و قوای فنی بهکار برد. در زبان ایتالیایی منگوستا بهمعنی «خَدنگ» است. لولای پوشش روی موتور و قوای فنی منگوستا درست در وسط بدنه و بخش انتهایی قرار داشت. با بازکردن دو در بهصورت بالهای پرنده، پیشرانهی ۸ سیلندر Vشکل ۵ لیتری فورد با قدرت ۲۲۱ اسببخار بهنمایش گذاشته میشد. البته، نمونهی ۴.۷ لیتری این خودرو هم تولید شد. الِآندرو د توماسو دوست صمیمی کرول شلبی بود. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دلیل نامگذاری منگوستا (خدنگ قاتل مار کبرا است)، جایگزینی نمونهی مسابقهای این مدل با شلبی کبرا بود. البته، بهدلیل همکاری شلبی در تولید فورد GT40، این پروژه به سرانجام نرسید. د توماسو منگوستا که حدود ۴۰۰ دستگاه از آن تا سال ۱۹۷۲ تولید شد، یکی از خودروهای ایتالیایی خاص است که از آن در فیلمهایی مثل نسخهی دوم Kill Bill و Gone in 60 Seconds استفاده شده است.
ملکوس RS1000
محصول سال ۱۹۶۹
تصور تولید خودرویی اسپرت با درهای گالوینگ در دوران جنگ سرد و در آلمانشرقی مشکل است؛ اما شرکت ملکوس (Melkus) در سال ۱۹۶۹ با تولید مدل RS1000 چنین تصوری را به واقعیت تبدیل کرد. ملکوس RS1000 طراحی جذابی داشت و بهقدری ارتفاع سقف آن تا سطح زمین پایین بود که وجود درهای گالوینگ ضرورت محسوب میشد. این مدل آلمانی از قوای فنی ناآشنا و تعجببرانگیزی استفاده میکرد. پیشرانهی ۳ سیلندر و دوزمانهی وارتبورگ 353 با حجم ۹۹۲ سیسی در مرکز RS100 نصب شده بود. البته، چند مدل هم با نمونهی ۱,۲۰۰ سیسی تولید شدند. این پیشرانه با نهایت قدرت ۶۸ اسببخار ملکوس RS1000 را در سرعت ۱۶۶ کیلومتربرساعت محدود میکرد. شرکت ملکوس در سال ۱۹۵۹ با تلاشهای هاینس ملکوس، رانندهی مسابقه آلمانی تأسیس شد و تا سال ۱۹۸۷ فعال بود. سال ۲۰۰۹، این برند دوباره احیا شد؛ اما فعالیتش تا سال ۲۰۱۲ دوام آورد. خودروهای مسابقهای ملکوس در مسابقات مختلف فرمول سه و فرمول جونیور و فرمول فورد شرکت میکردند. ملکوس RS1000، تنها خودروِ جادهای ملکوس بود.
مرسدس بنز C111
محصول سال ۱۹۷۰
سری خودروهای C111 مرسدس بنز در دههی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ با هدف آزمایش فناوریهای جدید شامل پیشرانههای وَنکل (Wankel) و دیزل و توربوشارژ درکنار سیستم تعلیق چنداتصالی، کابین چرمی، سیستم تهویه و درهای گالوینگ تولید شدند؛ بنابراین، مدلهای C111 دقیقا خودروِ جادهای یا مفهومی نیستند. سری C111 مرسدس بنز را میتوان نسل نمونههای آزمایشی نسل جدید درهای گالوینگ و مقدمهای برای جایگزین مدرن 300SL توصیف کرد. سری اول C111 محصول سال ۱۹۶۹ از بدنهی فایبرگلس و پیشرانهی ونکل انژکتوری با ۳ روتور استفاده میکرد. سری دوم در سال ۱۹۷۰ با پیشرانهی ونکل مجهز به ۴ روتور و ۳۵۰ اسببخار قدرت تولید شد. این مدل میتوانست به نهایت سرعت ۳۰۰ کیلومتربرساعت دست پیدا کند. در نمونههای بعدی C111، مهندسهای مرسدس بنز باتوجهبه مصرف زیاد سوخت پیشرانهی ونکل، از موتورهای دیزل استفاده کردند. درمجموع، ۱۳ دستگاه سری اول و دوم با پیشرانه ونکل و ۲ دستگاه سری سوم با پیشرانهی دیزل و رکوردگیری در پیست Nardo Ring و یک دستگاه سری چهارم با پیشرانه V8 تولید شدند که در دههی ۱۹۶۰، بخش زیادی از صفحههای نشریههای خودرویی را ازآنِ خود کردند. حاصل آزمایش سری C111 مرسدس بنز، مدل مفهومی C112 سال ۱۹۹۱ با پیشرانهی ۱۲ سیلندر Vشکل ۶ لیتری شد؛ اما مرسدس بنز نمونهی نهایی این مدل را تولید نکرد. سری C111 حاصل ذهن خلاق فردریک گایگر فقید، طراح مدلهای مرسدس بنز 540K و 300SL بود.
سیوا 160
محصول سال ۱۹۷۱
160 کوپهی اسپرت بریتانیایی محصول شرکت شرکت Siva است. این شرکت کوچک فقط بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۶ فعالیت کرد؛ بنابراین، تیراژ سیوا 160 به ۱۲ دستگاه محدود بود. پروژهی Siva 160 بسیار عجیب بود. ابتدا قرار بود این مدل براساس هیلمن Imp برای شرکت مارکوس (Marcos) ساخته شود؛ اما پس از همکاری چند خودروساز کوچک انگلیسی، اساس Siva 160 پلتفرم فولکس واگن بیتل انتخاب شد. پلتفرم آلمانیها بهمعنی هزینهی تولید ارزانتر، اما عملکرد فنی و هیجان رانندگی کمتر هم بود. در تولید و طراحی این مدل متفاوت، شرکتهای سیوا و مارکوس و جاناسپید (Janspeed) همکاری کردند.
بریکلین SV-1
محصول سال ۱۹۷۴
مالکولم اِن. بریکلین، تاجر شناختهشده آمریکایی، در دههی ۱۹۷۰ بهدنبال تولید خودرویی خاص بود. هدف بریکلین تولید خودروِ اسپرت اقتصادی با درهای گالوینگ و ایمنی منحصربهفرد بود. حاصل کار Bricklin SV-1 شد که تنها بخشی از رؤیای بریکلین را به واقعیت تبدیل کرد. شایان ذکر است کد SV-1 بهمعنی خودروِ ایمن اول (Safety Vehicle One) بود. اولین نمونههای پروتوتایپ SV-1 سال ۱۹۷۲ تولید شدند که بهجای پیشرانه ۴ سیلندر مدنظر بریکلین، از نوع ۶ سیلندر استفاده میکردند؛ اما وقتی مدل نهایی SV-1 در سال ۱۹۷۴ رونمایی شد، وجود پیشرانهی V8 درکنار طراحی بدنهی آشنا، اولین محصول بریکلین را رقیب شورولت کوروت نشان میداد. برجستهترین ویژگی SV-1 درهای گالوینگ بود که ساختار آن مشکل اساسی داشت: برای بازکردن درها که هرکدام ۴۰ کیلوگرم وزن داشتند، سیستم هیدرولیکی تعبیه شده بود. علاوهبر اینکه بازشدن درها ۱۲ ثانیه طول میکشید، بهدلیل نصب فقط یک پمپ، بازکردن همزمان هر دو در فشار زیادی به موتور هیدرولیک وارد میکرد؛ بههمیندلیل، توصیه شده بود تنها یک در گالوینگ بازشود. مشکلات کیفیت ساخت، کمبود قطعات جانبی، فروش ویژه برای افراد خاص، عملکرد نامناسب کارکنان بریکلین و افزایش قیمت مدل پایه تا دوبرابر در طول دو سال، از دلایل شکست SV-1 بودند. از بریکلین SV-1 در طول دو سال، کمتر از ۳,۰۰۰ دستگاه تولید شد.
Embeesea Charger
محصول سال ۱۹۷۷
در دههی ۱۹۷۰، ایدهی خودروهای کیت (Kit Car)، یعنی سرهمبندیکردن قطعات مختلف خودرو با راهنما و بهوسیلهی مشتری، گسترش یافت و به کابوس اصلی طراحان دنیای خودرو تبدیل شد. برندهای زیادی کیتهای مختلفی عرضه کردند که دراینمیان، شرکت بریتانیایی اِمبیسی بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۳، محصولات باکیفیتی داشت. مدل چارجر از شاسی فولکس واگن بیتل استفاده میکرد؛ اما بدنه و طرح درهایش هیچ شباهتی به محصول پرفروش و اقتصادی خودروسازی آلمان نداشت. کیت چارجر مدل جدید اولین محصول اِمبیسی موسوم به Chepeko بود و حدود ۱۵۰ نمونه از این کیت عرضه شد. سال ۱۹۸۲، نسخهی دوم چارجر با ظرفیت ۴ سرنشین و طراحی مشابه لوتوس اسپریت و در ۴۲۰ کیت تولید شد. محصولات امبیسی بهدلیل کیفیت بهتر از دیگر شرکتهای تولیدکنندهی کیت خودرو و تیراژ کم، ارزشمند و کمیاب هستند.
استون مارتین Bulldog
محصول سال ۱۹۷۹
مدل مفهومی بولداگ درمقایسهبا دیگر محصولات استون مارتین در دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، طراحی بسیار متفاوتی داشت. استون مارتین بولداگ با کد DP K9.01 به شخصیتی از برنامهی تلویزیونی دکتر هو (Doctor Who) اشاره میکند. این خودرو حاصل قلم طراحی ویلیام تونز فقید، خالق استون مارتین DBS سال ۱۹۶۷ و استون مارتین لاگوندا سال ۱۹۷۴ و جِنسن هیلی سال ۱۹۷۲ است. بهدلیل طراحی خاص بولداگ، درهای معمولی طول زیادی داشتند؛ بههمیندلیل، طرح گالوینگ برای این مدل متفاوت انتخاب شدند. استون مارتین بولداگ که بهدلیل هزینههای گران فقط یک دستگاه از آن تولید شد، به پیشرانهی ۸ سیلندر Vشکل ۵.۳ لیتری تویین توربوشارژ با قدرت ۷۰۰ اسببخار مجهز بود. تیم مهندسی استون مارتین نهایت سرعت این مدل را ۳۸۱ کیلومتربرساعت اعلام کرد؛ اما در آزمون سرعت، ۳۰۷ کیلومتربرساعت حداکثر سرعت خودروِ گالوینگ بریتانیاییها بود. یکی از ویژگیهای برجستهی استون مارتین بولداگ، ۵ چراغ مرکزی مخفیشونده در جلو بود. این مدل خاص و تکنمونه در سال ۲۰۱۱، بیش از یک میلیون پوند قیمت خورد.
دلورین DMC-12
محصول سال ۱۹۸۱
احتمالا DMC-12، تنها محصول شرکت آمریکایی دلورین (DeLorean)، در تاریخ خودروهای مجهز به درهای گالوینگ یکی از معروفترینها باشد. DMC-12 یکی دیگر از طراحیهای جورجتو جوجارو است که با قیمت مناسب در کلاس خودروهای اسپرت عرضه شد. این مدل با وجود طراحی نفسگیر، قوای فنی هیجانانگیزی نداشت. پیشرانهی ۶ سیلندر Vشکل ۲.۶ لیتری با قدرت ۱۳۰ اسببخار نهایت چیزی بود که درحدود ۱۰,۰۰۰ دستگاه تولیدی دلورین DMC-12 وجود داشت. همچنین، خالق این برند یکی از رسواییهای بزرگ خودروسازی را هم بهبار آورد. جان دلورین، خالق مدل افسانهای پونتیاک GTO، قبل از بنیان شرکت خودروسازی دلورین، معاون مدیرعامل بخش وانت و خودروهای جنرال موتورز بود که سرانجام در سال ۱۹۷۳، این شرکت آمریکایی را ترک کرد. با وجود اینکه دلورین با ساخت مدل DMC-12 در دههی ۱۹۸۰ شهرت فراوانی کسب کرد، مشکلات مالی این برند تازهتأسیس فراوان بود. در سال ۱۹۸۲، دلورین با اتهام حمل ۲۷ کیلوگرم کوکائین و سپس، احتمال فروش ۱۰۰ کیلوگرم کوکائین به قیمت ۲۴ میلیون دلار (حدود ۶۱ میلیون و ۵۰۰ دلار با نرخ امروز) بازداشت شد. دلورین قصد داشت با فروش کوکائین سرمایهی لازم برای جلوگیری از ورشکستگی شرکت خود را مهیا کند. البته، دلورین قربانی عملیات پلیس فدرال آمریکا (FBI) شد. یکی از خبرچینهای FBI با همکاری مأموران پیشنهاد فروش کوکائین به دلورین را داد تا از ورشکستگی شرکت DMC جلوگیری شود. وکلای دلورین با اظهار اغفال عمدی دلورین از موکل خود دفاع کردند که سرانجام، دادگاه به «بیگناهی» رأی داد. جان دلورین پس از این رسوایی و ورشکستی شرکت DMC، کمتر در همایشهای عمومی دیده شده است.
اوتوزام AZ-1
محصول سال ۱۹۹۲
خودروهای کِیجیدوشا (keijidōsha) یا «کِی» حاصل قوانین راهنمایی و رانندگی ژاپن برای جلوگیری از ازدحام بیشازحد در شهرها و روستاها هستند. ابعاد تمام خودروهای این کلاس یکسان است؛ بنابراین، شرکتهای برای جذابکردن محصولاتشان، باید به نوآوری دست بزنند. برند اوتوزام (Autozam) زیرمجموعهی مزدا بود و بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۸ روی تولید خودروهای «کِی» تمرکز داشت. مدل AZ-1 اتوزام با تمام خودروهای «کِی» دیگر تفاوت داشت. نصب پیشرانه در مرکز بدنه و درهای گالوینگ و طراحی جذاب با الهام از تویوتا MR2 و فورد RS200 و فراری F40 این مدل را از دیگر خودروهای کوچک و شهری مخصوص ژاپن متمایز میکرد. همکاری نزدیک مزدا و سوزوکی باعث شد از پیشرانهی ۳ سیلندر توربوشارژ سوزوکی با حجم ۶۵۷ سیسی و قدرت ۶۳ اسببخار در ۶۵۰۰ دوربردقیقه استفاده شود. اتوزام AZ-1 حتی با نام سوزوکی Cara و در نسخهی Mazdaspeed هم عرضه شد.
ایسدرا کامنداتوره 112i
محصول سال ۱۹۹۳
ایسدرا (Isdera) شرکت خصوصی خودروسازی است که سال ۱۹۸۱ در آلمان بنیان گذاشته شد. محصولات این شرکت کاملا سفارشی و براساس نظر دقیق مشتری تولید میشود. درحالحاضر، وضعیت فعالیت ایسدرا دقیقا مشخص نیست؛ اما محصول ماندگار ایسدرا، سوپراسپرت کامنداتوره (Commendatore)، تنها در ۲ دستگاه و با همکاری تیم مهندسی مرسدس بنز تولید شده است. اولین دستگاه تولیدشده از کامنداتوره 112i با نهایت سرعت بیش از ۳۴۰ کیلومتربرساعت به پیشرانهی ۱۲ سیلندر Vشکل ۶ لیتری AMG با قدرت ۴۰۸ اسببخار مجهز بود. دومین دستگاه تولیدی از این مدل که با کد Silver Arrow همراه شد و بهجای نشان ایسدرا، روی بدنهی آن لوگوی مرسدس بنز حک شده بود، از همان پیشرانهی V12 ساخت AMG، اما با حجم ۶.۹ لیتر و قدرت ۶۱۱ اسببخار درکنار نهایت سرعت ۳۷۰ کیلومتربرساعت استفاده میکرد. اولین دستگاه کامنداتوره 112i دراختیار ایسدرا قرار دارد؛ اما نسخهی Siver Arrow را تاجری سوئیسی خرید.
بریستول فایتر
محصول سال ۲۰۰۴
شرکت خودروسازی بریتانیایی بریستول کارز (Bristol Cars) سال ۱۹۴۵ راهاندازی شد؛ اما در سال ۲۰۱۱ فعالیتش متوقف شد. مدل فایتر (Fighter) سوپراسپرت متفاوت این شرکت بود که در سال ۲۰۰۴ تولید شد. بریستول فایتر قرار بود از بدنهی آلومینیومی ساخته شود؛ اما بخش اصلی اسکلتبندی از فولاد و درهای گالوینگ هم از فیبرکربن ساخته شدند. سوپراسپرت فایتر از پیشرانهی ۱۰ سیلندر Vشکل ۸ لیتری دوج وایپر و پیکاپ RAM SRT-10 با قدرت ۵۲۵ اسببخار و گشتاور ۷۱۲ نیوتنمتر استفاده میکرد. بهلطف تیونینگ تیم مهندسی بریستول، فایتر انگلیسی در کمتر از ۴.۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و تا سرعت ۳۳۸ کیلومتربرساعت سرعت میگرفت. در طول ۷ سال، تنها ۱۳ دستگاه بریستول فایتر تولید شد. نسخهی S بریستول فایتر از پیشرانهی V10 آمریکاییها تا ۶۲۶ اسببخار قدرت میگرفت.
گامپرت اپولو
محصول سال ۲۰۰۵
سال ۲۰۰۴ بود که رولند گامپرت، مدیر سابق آئودی اسپرت، پس از ۲۵ برد در مسابقات رالی قهرمانی جهان، برند Gumpert Sportwagenmanufaktur را با هدف تولید خودروهای مسابقهای قدرتمند تشکیل داد که مجوز تردد جادهای داشته باشند. اولین محصول این شرکت سوپراسپرت اپولو (Apollo) بود. این مدل در ۳ نسخهی استاندارد و اسپرت و مسابقهای با نهایت سرعت ۳۶۰ کیلومتربرساعت و زمان ۳.۱ ثانیه در آزمون سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت تولید شد و از پیشرانهی ۸ سیلندر Vشکل ۴.۲ لیتری تویینتوربوشارژ ساخت آئودی با قدرتهای ۶۴۱ و ۶۹۰ و ۷۸۹ اسببخار بدنهی آیرودینامیک و درهای گالوینگ استفاده میکرد. سوپراسپرت اپولو تا سال ۲۰۱۲ تولید شد و در سال ۲۰۱۳، شرکت گامپرت ورشکسته شد و سال ۲۰۱۶، با تغییر نام به Apollo Automobile و خروج رولند گامپرت احیا شد. جدیدترین محصول اپولو ابرخودروِ اینتنسا اموزیونه (Intensa Emozione) است که مانند مدل قبلی این برند، بازهم از درهای گالوینگ استفاده میکند. ناگفته نماند این مدل هنوز عرضه نشده است.
مرسدس بنز SLS AMG
محصول سال ۲۰۱۰
سالها پس از تولید 300SL، مرسدس بنز به فکر عرضهی جایگزینی شایسته برای بنیانگذار خودروهای مجهز به درهای گالوینگ افتاد. SLS که محصول جدید دپارتمان Mercedes-AMG مرسدس بنز بود، فقط درهای گالوینگ را از 300SL بهارث برد و بیشتر جایگزین مرسدس مکلارن SLR محسوب میشد. باید اعتراف کرد ویژگیهایی SLS مثل اولین محصول با مهندسی تمام و کمال AMG، پیشرانهی ۸ سیلندر Vشکل ۶.۲ لیتری با بیش از ۵۶۰ اسببخار قدرت، طراحی نفسگیر، صدای فوقالعاده جذاب و تولید نسخههای مختلف GT و Black Series و حتی برقی، در نگاه عموم بهاندازهی درهای گالوینگ برجسته نیستند. مرسدس AMG GT که جایگزین SLS در سال ۲۰۱۵ شد، از درهای گالوینگ استفاده نمیکند.
پاگانی هوایرا
محصول سال ۲۰۱۲
شرکت ایتالیایی پاگانی (Pagani) کار سختی در تولید مدلی شایسته بهعنوان زوندا (Zonda) تکرارنشدنی داشت. هوایرا (Huayra) طراحی مدرنتر و قدرت و فناوریهای بیشتر را درکنار درهای گالوینگ داشت؛ اما بهدلیل استفاده از پیشرانهی ۱۲ سیلندر Vشکل ۶ لیتری AMG با دو توربوشارژر و ۷۲۰ اسببخار قدرت، بهخوشصدایی زوندا نیست. درهای گالوینگ هوایرا درمقایسهبا دیگر خودروها، با زاویهی بیشتری بازمیشوند تا کابین پرزرقوبرق این سوپراسپرت ایتالیایی بهنمایش گذاشته شود. جالب این است ابتدا قرار بود مدل رودستر پاگانی هوایرا هم از درهای گالوینگ استفاده کند؛ اما درنهایت درهای معمولی در نسخهی کروک استفاده شدند.
تسلا مدل X
محصول سال ۲۰۱۵
در نگاه اول، شاید استفاده از درهای گالوینگ در خودروی خانوادگی برقی عجیب بهنظر برسد؛ اما این ایده بدون شک در جذابیت تسلا مدل X کمککننده بوده است. تسلا اصرار دارد برای جذابیت بیشتر و بازاریابی بهتر، درهای مدل X را فالکون توصیف کند؛ ولی میدانیم فرقی بین گالوینگ و فالکون نیست. استفاده از این طرح در درهای عقب برخلاف مدلهای سوپراسپرت و اسپرت برندهای مختلف کاربردیتر است. همچنین، مدل X به برنامهی جالبی مجهز است که با فشار یک دکمه، رقص تماشایی چهاردر بهنمایش گذاشته میشود. تسلا مدل X با ظرفیت ۷ سرنشین و رکورددار گینس بکسل سنگینترین وزن با خودروِ برقی جادهای، در گرانترین نسخه تنها به ۳ ثانیه زمان نیاز دارد تا به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد.
Quant F
محصول سال ۲۰۱۵
دربارهی مدل تمامبرقی Quant F و شرکت تازهتأسیس سوئیسی nanoFlowcell، بهویژه فناوری باتریهای جریانی (Flow Battery)، بحث و حاشیههای زیادی وجود دارد. البته مشخصات فنی محصولات این شرکت هم کامل نیست. Quant F مدلی مفهومی و اسپرت با ظرفیت ۴ سرنشین است که دو در گالوینگش فضای زیادی برای ورودوخروج کابین دردسترس قرار میدهند. هنوز تولید مدلهای برقی این شرکت شامل Quant E و Quant F و سری Quantino تأیید نشده است.
نظرات