لی یاکوکا؛ پدر فورد موستانگ، ناجی کرایسلر و جیپ درگذشت
از دیدگاه تولید محصول، فورد موسانگ و مینیون کرایسلر، تنها خودروهایی هستند که مستقیما با ایدهپردازی و مدیریت لی یاکوکا عرضه شدند؛ اما با نگاه مدیریتی و اقتصادی، یاکوکا عامل نجات غولهای خودروسازی آمریکا، شامل فورد و کرایسلر از ورشکستگی است. مجلهی پورتفولیو، یاکوکا را هجدهمین مدیرعامل بزرگ تاریخ آمریکا خواند. او یکی از فعالان جدی در زمینهی افزایش صادرات آمریکا محسوب میشد و نقش مهمی در ایجاد شبکهی فروش خودروهای امریکایی در دیگر کشورهای جهان داشت.
لیدو آنتونی یاکوکا (Lido Anthony Lee Iacocca) در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۴ (برابر با ۲۳ مهر ۱۳۰۳) در آلنتاون پنسیلوانیا بهدنیا آمد. یاکوکا از نوجوانی به مدیریت شرکت خودروسازی فکر میکرد؛ بههمیندلیل، تحصیلاتش را نیز در همان مسیر ادامه داد. لی یاکوکا، در سال ۱۹۴۲ مدرک مهندسی صنایع از دانشگاه پنسیلوانیا گرفت و تحصیلات تکمیلی خود را تا سال ۱۹۴۶ در دانشگاه پرینستون ادامه داد. یاکوکا بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی، در سن ۲۲ سالگی به استخدام فورد در آمد. او توانست استعداد خود در رهبری گروههای کاری مختلف را ثابت کند و سال ۱۹۶۰، هنگامی که تنها ۳۶ سال داشت، به سمت مدیریت اجرایی یکی از دپاتمانهای مهم فورد برسد.
با آغاز دههی ۱۹۶۰، سودآوری فورد بهشدت کاهش یافت و این شرکت به ورشکستگی نزدیک شد. خودروهای بزرگ و پهنپیکر، جاده های امریکا را به تسخیر خود درآوردند. شورولت، بیوک و کرایسلر با محصولات کشتیگونه و پرمصرف خود، یکهتاز بازار این کشور به حساب می آمدند. در آن سالها، شورولت ایمپالا، اولدز موبیل استارفایر، کادیلایک الدورادو و کرایسلر ۳۰۰ محبوبیت بیشتری نسبت به خودروهای فورد، مثل فالکون و فیرلین داشتند. به همین دلیل، فورد تصمیم گرفت بهجای رقابت مستقیم با مدلهای پهنپیکر رقیب و ساخت محصولات مشابه، طرحی نو و خلاقانه به سبد خود اضافه کند. لی یاکوکا، فردی بود که برای رسیدن به این هدف بزرگ، پروژهی موستانگ را رهبری کرد.
روز ۱۷ آوریل ۱۹۶۴ (۲۸ فروردینماه ۱۳۴۳) در تاریخ فورد و خودروسازی جهان، بسیار مهم است. در این روز، اولین نسخه فورد موستانگ به نمایشگاه نیویورک آورده شد و مورد توجه عموم قرار گرفت. ظرف چند ساعت پس از رونمایی و تنها در یک روز، ۲۲ هزار فورد موستانگ پیشفروش شد. یاکوکا توانست از خودروی کمفروش و ناموفق فورد فالکون، محصولی پرفروش و محبوب بسازد. بازاریابی و تبلیغات برای موستانگ، با برنامهریزی دقیق و کمسابقه در زمان خود همراه شد. موستانگ دارای لوگوی مخصوص به خود بود. نام خودرو به اسب وحشی و آزاد امریکایی (Mustang) اشاره میکرد.
موفقیت موستانگ فراتر از انتظار بود. مدیران فورد پیشبینی کرده بودند در شرایط ایدهآل، تقاضا برای موستانگ به ۱۰۰ هزار دستگاه در سال برسد؛ اما این رقم، ظرف ۳ ماه پیشفروش شد. در سال اول، ۳۱۸ هزار سفارش برای موستانگ ثبت شد که تا آن زمان در تاریخ خودروسازی دنیا بیسابقه بود.
ایجاد تحول در دنیای تیونینگ و توسعهی برند شلبی
میتوان ادعا کرد صنعت افترمارکت در زمینهی بهینهسازی فنی خودروهای اسپرت با تولید انبوه، مدیون شرکت شلبی و موستانگ ۱۹۶۴ است. هرچند که شرکتهای زیادی در سالهای قبل از رونمایی موستانگ، اقدام به تیونینگ و تولید محدود خودروهای تقویتشده کرده بودند؛ اما شلبی موستانگ بهعنوان اولین محصول بهینهسازیشده و استاندارد با تولید انبوه در صنعت خودروسازی دنیا شناخته میشود.
کارول شلبی (سمت راست)، لی یاکوکا (سمت چپ)
کارول شلبی که سال ۲۰۱۲ درگذشت؛ علاقهای به تقویت موستانگ برای عرضهی عمومی نداشت و این عمل را به اصرار یاکوکا انجام داد. شلبی در مصاحبهای گفته بود:
یاکوکا در سال ۱۹۶۴ از من خواست نسخهی اسپرت موستانگ را بسازم. من جواب دادم: «لی! تو نمیتوانی از یک قاطر، اسب مسابقه بسازی.» یاکوکا در جواب من، مقتدرانه گفت: «از تو درخواست نکردم. تو برای من کار میکنی.»
اخراج از فورد و نجات کرایسلر
در کمال ناباوری، دومین پروژهی بزرگ یاکوکا به شکست انجامید. او تصمیم گرفته بود خودرویی کممصرف و سبکوزن به سبد فورد اضافه کند. مدل پینتو، سال ۱۹۷۱ رونمایی شد و موفقیت نسبی به دست آورد اما در سالهای بعد، ایرادات فنی متعددی از خود نشان داد و سرانجام در سال ۱۹۷۸ تمامی خودروهای پینتو با فراخوان عمومی، تعمیر و بازنگری شدند. این رویداد، اعتماد مدیرعامل وقت فورد (هنری فورد دوم) به یاکوکا را تضعیف کرد و منجر به افزایش اختلافات بین آنها شد. اواخر سال ۱۹۷۸، یاکوکا با دریافت حکم اخراج، برای همیشه فعالیت خود در فورد را پایان داد.
اخراج از فورد برای یاکوکا مزیتهایی بههمراه داشت. پنج ماه پس از جدایی، یاکوکا بهعنوان مدیر کرایسلر استخدام شد و در سال ۱۹۷۹، به مقام ریاست هیئتمدیره رسید. اواخر دههی ۷۰ میلادی، کرایسلر بهعنوان یکی از ارکان مثلث غولهای خودروسازی امریکا، شامل فورد و جنرال موتورز، با کاهش شدید در سودآوری روبهرو شد. پیش از ورود یاکوکا، مدیران کرایسلر بهدلیل بدهیهای سنگین به بانکهاو سرمایهداران امریکایی، کارخانههای این شرکت در اروپا را فروخته بودند.
یاکوکا برای بهبود وضعیت کرایسلر، اقدامات متنوعی انجام داد. کاهش هزینههای جاری، دریافت وام ۱.۵ میلیارد دلاری با حمایت دولت و فروش برخی زیرمجموعهها مانند صنایع نظامی اولین اقدامات یاکوکا برای نجات کرایسلر بودند. او خیلی زود، یکی از پروژههای خود که مورد بیتوجهی مدیران فورد واقع شده بود را وارد چرخهی طراحی کرایسلر کرد. یاکوکا در فورد خودرویی را با نام مینیمکس (Mini-Max) پیشنهاد داده بود که هنری فورد دوم آن را نپذیرفت. درنهایت، ایدهی او به خودروهای موفقی همچون دوج کاراوان (Dodge Caravan) و پلیموت وییجر (Plymouth Voyager) تبدیل شد که فروش بسیار خوبی در بازار امریکا داشتند.
سال ۱۹۸۴، سوددهی کرایسلر به ۲.۴ میلیارد دلار رسید که از مجموع ۶۰ سال گذشته، بیشتر بود. این سود هنگفت شرکت را در موقعیت خرید دیگر فعالان بازار قرار داد. در سال ۱۹۸۷، شرکت امریکن موتورز (AMC) که برند ارزشمند جیپ (Jeep) را در اختیار داشت، به زیرمجموعهی کرایسلر افزوده شد. با این اقدام، میتوان لییاکوکا را ناجی شاسیبلندهای محبوب جیپ دانست.
یاکوکا در سال ۱۹۹۲ از کرایسلر بازنشسته شد و تا سال ۱۹۹۴، بهعنوان مشاور با حقوق سالانه ۵۰۰ هزار دلار و حق استفاده از جت اختصاصی شرکت مشغول بهکار بود. رابطهی یاکوکا با شرکت کرایسلر از سال ۱۹۹۵ تیره شد. او از کرایسلر بهدلیل نبود امکان نقدکردن سهام شکایت کرد؛ اما باوجود اختلافات، همکاری یاکوکا و مدیران کرایسلر تا سال ۲۰۰۶ بهعنوان مشاور ادامه یافت. درنهایت، با اعلام ورشکستگی کرایسلر و فروش بخش بزگی از سهام آن به گروه ایتالیایی فیات، فعالیت یاکوکا بهعنوان مدیر یا مشاور در خودروسازی امریکا هم، به پایان رسید.
قهرمان ملی امریکا
اواسط دههی ۱۹۸۰ میلادی با افزایش شهرت یاکوکا همراه بود. او در تبلیغات تلوزیونی برای محصولات کرایسلر حضور داشت و مورد ستایش مردم امریکا قرار میگرفت. حتی مجلهی Reader's Digest او را تجسم زندهی رؤیای آمریکایی خواند. انتشار کتابی از لی یاکوکا، او را به شخصیتی مشهور در ابعاد جهانی تبدیل کرد. کتاب «Iacocca: An Autobiography» که با همراهی ویلیام نواک نوشته شد، پرفروشترین کتاب غیرداستانی در زمان خود بود و دو میلیون نسخه از آن تا سال ۱۹۸۵ فروخته شد.
یاکوکا کتاب دومش را در سال ۱۹۸۸ و با همکاری سانی کلینفیلد با نام «Talking Straight» چاپ کرد. این کتاب بهنوعی در مقابله با کتاب آکیو موریتا بهنام Made in Japan نوشته شد. کتاب یاکوکا در وصف و تمجید نوآوری و خلاقیت آمریکاییها نوشته شده بود.
اواسط دههی ۱۹۹۰ و همزمان با ریاست جمهوری بیل کلینتون در امریکا، یاکوکا انتقادهای تندی به خودروسازهای ژاپنی داشت. محصولات این بازیگران که بهمرور درحال تصاحب بازارهای آمریکا بودند، بهاعتقاد مشتریان بهتر و باکیفیتتر از خودروهای آمریکایی بهنظر میرسیدند. بههرحال، یاکوکا معتقد بود بخش بزرگی از بیماری اقتصاد و خودروسازی آمریکا تقصیر ژاپنیها است. در سال ۲۰۰۷، یاکوکا کتاب بعدی خود را با نام Where Have All the» Leaders Gone» چاپ کرد. کتاب آخر او بهنوعی اثری انتقادی از وضعیت آن سالهای آمریکا بود. این کتاب نشان میداد دولتمردان و افراد قدرتمند، درحال ضربهزدن به اقتصاد هستند و تنها مردم را به ادامهی راه و تحمل دعوت میکنند. یاکوکا در بخشی از این کتاب به تصمیمش برای نامزدشدن در انتخابات ریاستجمهوری و انصراف از آن اشاره میکند.
ناجی شرکتهای فورد، کرایسلر و جیپ علاوهبر فعالیتهای صنعتی و مدیریتی، حضور گستردهای در فعالیتهای خیریه داشت. او شرکتی بهنام Olivio Premium Products را در سال ۲۰۰۰ تأسیس کرد که با برند Olivio در صنعت روغن زیتون فعالیت میکرد. یاکوکا تمام درآمدش از این شرکت را به تحقیقات دربارهی بیماری دیابت اختصاص داد. تا پیش از مرگ، یاکوکا در بنیاد تغذیه کودکان (Nourish the Children) فعالیت میکرد که در سال ۲۰۰۲ تأسیس شد. او در سال ۲۰۰۷ وبسایتی برای تشویق و طرفداری از بحث آزاد دربارهی جامعهی امروزی راهاندازی کرد. او در وبسایتش از موضوعاتی همچون هزینهی درمان و سلامت و ناتوانی ایالات متحدهی آمریکا در یافتن روشهای جایگزین تأمین سوخت انتقاد میکرد.
بنا بر اعلام رسمی دختر یاکوکا، بزرگمرد تاریخ خودروسازی امریکا، ساعاتی قبل در خانه شخصی خود با حیات وداع کرد. علت مرگ او، کهولت سن و شدت گرفتن بیماری پارکیسنون عنوان شده است.