نگاهی به سابقه کاری لوریس بیکوکی؛ راننده برجسته بوگاتی، پاگانی و کونیگزگ
بسیاری از مهندسان برای بیش از یک شرکت خودروسازی کار کردهاند؛ اما تعداد کمی از آنها سابقهی کاری خوب و عالی همانند لوریس بیکوکی دارند. این مهندس ایتالیایی با شرکتهای بزرگی مانند لامبورگینی، پاگانی، کونیگزگ، کی تی ام و دالارا همکاری کرده است. حضور او در شرکت بوگاتی در دو دوره مختلف بوده است. هنگامیکه بوگاتی EB110 را معرفی کرد، این شرکت بهتازگی از مشکلات مختلف رهاشده بود. بیکوکی در این پروژه بهعنوان راننده آزمایش اصلی همکاری میکرد. او همین سمت را در زمان تولید بوگاتی ویرون و شیرون نیز عهدهدار بود.
بیکوکی میگوید:
وجه اشتراک من و لامبورگینی شهر سانتاآگاتا بود. من هیچ علاقهای به فوتبال نداشتم ولی عاشق خودرو بودم. زمانیکه ۱۰ ساله بودم هرروز جلوی کارخانه میایستادم و منتظر بیرون آمدن خودروها میماندم. ولی مادرم بهعلت تردد کامیونها بسیار نگران بود. در یکی از این روزها باب والاس که راننده آزمایش خودروها بود با یک لامبورگینی Islero S به نزدیک در کارخانه و کنار من رسید. او شیشه خودرو را پایین کشید و با فشار دادن پدال گاز بهسرعت دور شد. از آن روز زندگی من آغاز شد.
او در ابتدا در بخش انبار قطعات شرکت لامبورگینی مشغول بهکار شد. بعد از دانشگاه وارد بخش تحقیق و توسعه شرکت شد. سپس بهعنوان راننده آزمایش خودروها انتخاب شد و روی مدلهای کانتاش و دیابلو کار خود را آغاز کرد؛ اما زمانیکه پائولو استانزانی، مدیر واحد تحقیق و توسعه لامبورگینی به بوگاتی پیوست، سریعاً به لوریس بیکوکی که همکار او بود، پیشنهاد کار در بوگاتی را داد. بیکوکی در این مورد میگوید:
من بسیار هیجانزده بودم و بهدنبال تجربههای جدید میگشتم. بوگاتی یک خودروی قدرتمند با چهارتوربوشارژر و سیستم چهارچرخ متحرک بود؛ همان چیزی که من دنبال آن بودم.
بیکوکی ۶۰ ساعت در هفته و به مدت ۶ سال در بوگاتی مشغول بود و دهها هزار کیلومتر را با مدلهای مختلف رانندگی کرد. او میگوید که ورشکستگی شرکت در سال ۱۹۹۵ ویرانگر بود.
بعد از آن بیکوکی شروع به کار روی EB110 کرد. او شرکتی را پیدا کرد که در انبارش برخی از قطعات موردنیاز وی را داشت. سپس با همکاری یوآخن داور این کار را ادامه داد و نسخههای محدودی از آن را تولید کرد. یوآخن داور همچنین از مهارت بیکوکی برای تست پورشه ۹۶۲ استفاده کرد. سپس او یک تماس بسیار مهم از هوراچیو پاگانی، همکار سابق خود در لامبورگینی دریافت کرد که زندگی او را تغییر داد. آنها دوستان بسیار نزدیکی بودند، پاگانی به او گفت که قصد دارد خودروی شخصی خود را بسازد.
بیکوکی به گروه کوچک پاگانی و مکانیک او ریمو پیتزیناردی پیوست. آنها شروع به کار روی خودروی زوندا کردند که ایدهی آن بعد از دیدن نمونه اولیه کونیگزگ cc8s در نمایشگاه خودروی پاریس در سال ۲۰۰۰ شکل گرفته بود؛ سپس به سوئد نقلمکان کرد؛ در آنجا همکاری را با چند مکانیک خبره، دو مهندس و کریستین فن کونیگزگ آغاز کرد.
مهارت بیکوکی در رانندگی با سوپراسپرتهای قدرتمند بسیار خوب و موردتوجه شرکتهای مختلف بود. شرکت بوگاتی در زمان طراحی و تولید ابرخودروی مشهور ویرون از او درخواست همکاری کرد. بیکوکی با قبول این درخواست ترجیح داد بهعنوان یک راننده آزمایش مستقل شناخته شود تا اینکه قرارداد ثابت و مشخصی با یک شرکت داشته باشد.
این امر باعث شد تا بیکوکی همزمان در بوگاتی و کونیگزگ، رانندهی آزمایش خودروها باشد. لوریس بیکوکی میگوید:
یک راننده آزمایش نباید هویت یک خودرو را تغییر دهد؛ کونیگزگ هیچگاه نباید مانند یک پاگانی باشد و همچنین یک پاگانی نمیتواند یک کونیگزگ باشد.
پروژههای دیگری که لوریس با آنها همکاری داشته، شامل خودروی KTM X-Bow و Dallara Stradale و همچنین مشاورههایی در مورد سوپر اسپرت Zenvo TSR-S بهخصوص در مورد بال عقب آن بوده است. لوتوس نیز برای تولید مدلهای جدید از همکاری او بهره برد، هرچند این مدلها به نتیجهی نهایی نرسیدند. بیکوکی میگوید:
پروژهای که برای من جذابیتی نداشته باشد را انجام نمیدهم. همیشه فکر میکنم که آیا حضور من در هر پروژهای میتواند کمککننده باشد و خودرو جذاب است یا نه.
او اخیراً همکاری با یک شرکت برای تولید سوپراسپرت الکتریکی قدرتمند را قبول نکرده است؛ زیرا خودروهای الکتریکی جذابیت زیادی برای او ندارند. هرچند خودروهای الکتریکی بهسرعت در حال فراگیر شدن هستند ولی بیکوکی طرفدار خودروهای الکتریکی نیست.
بسیاری از شرکتها هنوز هم به تخصص و مهارتهای او نیاز دارند. او در حال حاضر دوباره با لامبورگینی همکاری میکند. همچنین دورههای آموزشی را برای رانندگان آزمایش برگزار میکند؛ اما او هنوز هم یک آرزوی بزرگتر دارد. آرزوی بزرگ لوریس بیکوکی، تولید خودروی شخصی خود است؛ هرچند که در نظر او این کار هنوز یک رؤیای بزرگ است ولی در حال کار روی آن است. او امیدوار است که این اتفاق رخ دهد.
خودروهای برجسته درنگاه لوریس بیکوکی
بوگاتی EB110:
من هنوز هم آن را بهعنوان کودک خود در نظر میگیرم. من از ابتدا طراحی تا انتهای تولید خودرو بهصورت صددرصد با خودرو بودم و از این خودرو نکات بسیاری را آموختم. به نظر من این مدل نیز هنوز هم بسیار عالی و درخور توجه است.
پاگانی زوندا:
از هوراچیو پاگانی توجه به جزئیات را آموختم. تمام زندگی او اینگونه مملو از توجه به جزئیات است. حتی میتوان فعالیتهای و طراحیهای او را یک قطعه هنری در نظر گرفت.
KTM X-Bow:
من از همکاری با گروه دالارا چیزهای زیادی آموختم. خودروی قدرتمندی نبود ولی شاسی و ساختار آن بسیار محکم ساخته شده بود.
در این خودرو تکنولوژیهای بسیار زیادی وجود دارد؛ اما این فناوریها تغییری در تجربه رانندگی آن ایجاد نمیکند. حتی یک خودروی قدرتمند ۱۵۰۰ اسب بخاری نیز باید حس طبیعی رانندگی را منتقل کند.
دلارا استراداله:
باعث افتخار من است که در این پروژهی مهم برای دالارا کار کردم. من تمام تجربهها و تخصص خود را در این خودرو قراردادم؛ در این مدل خبری از قطعات برقی، حتی سروموتور نیست.
نظرات