صحبتهای جالب برنی اکلستون درمورد فرمول یک و تسلا
علاقهمندان فرمول یک، کاملا با برنی اکلستون (Bernie Ecclestone) آشنا هستند. برنی چارلز اکلستون مدیر اجرایی سابق گروه فرمول یک بود که نقش مهمی در جهانی شدن بالاترین سطح از موتوراسپرت داشت. اکلستون بریتانیایی در دههی ۱۹۵۰ تلاش کرد تا در فرمول یک رانندگی کند، اما خیلی زود کشف کرد که استعدادش در مدیریت است.
دوران مدیریت موفق برنی اکلستون در فرمول یک از دههی ۱۹۷۰ آغاز شد و تا سال ۲۰۱۷ ادامه یافت. فرمول یک از سال ۲۰۱۷ زیرنظر چِیس کری مدیریت میشود و اکلستون تنها مشاور هیئت مدیره است. مدیراجرایی سابق فرمول یک که در آستانهی ۹۰ سالگی قرار دارد، یکی از پرحاشیهترین، ثروتمندترین و جنجالبرانگیزترین شخصیتهای موتوراسپرت است. در این مقاله، جدیدترین مصاحبهی برنی اکلستون با نشریهی اتوکار (Autocar) را میخوانیم.
حالتان چطور است؟ مدتی است که خبری از شما نداریم.
هنوز زندهام. براساس نوشتههای روزنامهها، خیلی از ما میمیریم (اشاره به ویروس کرونا)؛ اما فعلا که حالم خوب است.
نگران مرگ هستید؟
«نه؛ درمورد هیچچیزی نگرانی ندارم.»
در این سن، بهزندگی نگاه متفکرانه ندارید؟
«خیر.»
جزو آدمهایی هستید که به گذشته فکر میکنند؟
«خیر، چون گذشتهها، گذشته است.»
حتی در ۸۹ سالگی هم بهآینده فکر میکنید؟
«همیشه منتظر فرصتها بودهام. وقتی که فرصتی ایجاد شود، دوست دارم بررسی کنم که ارزش دنبال کردن را دارد یا نه. بهدنبال فرصتها نمیروم؛ خیلیها تصور میکنند که با برنامه کار میکنم، اصلا اینطور نیست. هیچوقت کاری را برنامهریزی نکردهام.»
هیچ برنامهای در زندگی نداشتهاید؟
«خیر؛ وقتی فرصتی فراهم شود، آن را بررسی میکنم. اگر به کار کردن ادامه دهم، به فرصتهای بیشتری میرسم. برای من همیشه اینگونه بوده است.»
چرا همیشه فرصتهای بیشتری از دیگران بهدست آوردهاید؟
«بهسرعت تصمیم میگیرم؛ اگر تصمیمی که گرفتهام درنهایت نتیجه بدی داشته باشد، دوباره بهسرعت جبرانش میکنم.»
بهترین تصمیمی که گرفتهاید چه بوده است؟
«خب، امیدوارم که تصمیمهای خوبم بیشتر از موارد بد باشد. اگر مجبور باشم که به این سؤال پاسخ دهم، تصمیم «شروع تمام مسابقات فرمول یک در یکشنبهها برای هماهنگی با شبکههای پخش تلویزیونی» را انتخاب میکنم. تصمیم انقلابی و سختی بود؛ اما بهنتیجه رسید و فرمول یک را تغییر داد.»
همیشه بهدنبال پول بودهاید؟
«خیر، قطعا خیر.»
پس انگیزشتان چه بود؟
«کار خوب انجام دادن؛ فقط همین. هیچوقت پول انگیزه اصلی نبوده است.»
پس با وجود این، ترش از شکست داشتید؟
«به شکست فکر نمیکنم.»
بازهم میتوان از شکست ترسید؛ درست است؟
«خیر، ترسی ندارم.»
میلیاردرها به ترس نیازی ندارند. وقتی که واقعا حرف پول باشد، چه شرایطی دارید؟ حتما در مورد اشتباهات نگران میشدید.
«خیر. کاری را میکنم که از نظرم درست است. همیشه همینطور بوده؛ نه فقط برای خودم، بلکه برای کسانی که با آنها سروکار دارم هم تصمیم درست را میگیرم. معامله کردن را دوست دارم؛ همیشه دوست داشتم. نمیتوانم تصور کنم که روزی از معامله و قرارداد بستن، دست بکشم.»
در هیچ معاملهای شکست نخوردهاید؟
«شخص یا دلیل خاصی (در این مورد) بهذهنم نمیرسد.»
تا به حال قولی را زیرپا گذاشتهاید؟
«به خاطر نمیآورم. اگر موردی بوده، برای فرار از چیزی نبوده است. احتمالا جزئی بوده نه یک قول مهم.»
شما رک هستید، اما در فرمول یک افرادی زیادی بهتظاهر کردن علاقه دارند. کار کردن در چنین محیطی سخت بوده است؟ نظرتان در مورد فراری و تهدید این تیم به ترک کردن فرمول یک چیست؟
«توجه نکردهام. فقط به چیزهایی که بهدنبالش هستم، توجه میکنم. اگر فراری قصد داشت که فرمول یک را ترک کند، پس باید تا حالا این کار را انجام میداد. هیچوقت فرمول یک را ترک نکردهاند و من هم تنها خاطرات خوب از آقای فراری (انزو فراری) دارم. او همیشه حقیقت را به من میگفت؛ حتی وقتی که با دیگران جور دیگهای صحبت میکرد.»
فرمول یک یا فراری؛ کدامیک بزرگتر است؟
«بهنظر من، فرمول یک بدون فراری اصلا خوب نیست؛ برند فراری هم بهقدری بزرگ است که اگر فرمول یک را ترک کند، بازهم بزرگ میماند. حتی در دورهای که در فرمول یک برنده مسابقات نمیشوند، اگر از یک نفر در خیابان درمورد قهرمان جهان بپرسید، احتمالا میگوید، فراری.»
دلتنگِ نبودن در فرمول یک نیستید؟
«خیر، هنوزم با همان افراد گذشته درارتباط هستم و جویای نظرات من هستند.»
همیشه میگویید که تمام مسابقات را تماشا میکنید. فرمول یک امروز، بهخوبی گذشته است؟
«ایدههای زیادی برای افزایش سبقتگیری وجود دارد، اما فرمول یک امروز خیلی هم با گذشته تفاوت ندارد. باید بهدنبال رقابت بود؛ وقتی که یک تیم به فرمول یک مسلط و بدونرقیب شود، مسابقات خستهکننده میشود.»
چرا تغییر ایجاد نکنیم؟ مسابقات کوتاهتر برای دوران مدرن و نسل جدید علاقهمندان که خیلی زود توجه خودشان را از یک موضوع از دست میدهند، بهتر نیست؟
«فکر نمیکنم که این راهحل درستی باشد. فرمول یک ۵۰ سال است که وجود دارد؛ چرا حالا تغییرش دهیم؟ دنیا بهقدری باسرعت درحال تغییر بوده که دانستن برنامهای که مردم علاقه بهتماشایش دارند یا اینکه چگونه میخواهند سرگرم شوند، بسیار مشکل است. بهنظر میرسد که نسل جوانتر بهطورکلی علاقهی زیادی به خودرو ندارد. احتمالا در چند سال آینده، هیچ چیز هیجانانگیزی درمورد خودروها وجود نداشته باشد. اگر خودروی برقی هم دردسترس همه و معمولی باشد، این محصولات هم هیجانی نخواهند داشت.»
با این تفاسیر، بهپایان فرمول یک رسیدهایم؟
«خیر، باید تلاش کنیم که فرمول یک سرگرمکننده باشد. بهنظر من، میتوانیم پیشرانههای تنفس طبیعی را به خودروها بازگردانیم که صدا و هیجان بیشتری دارند.»
با این تغییر، فاصلهی فرمول یک با خودروسازی مدرن بیشتر نمیشود؟
«خب بهنظر من، پیشرانههای فعلی فرمول یک که بالاترین دستاورد مهندسی هستند هم برای عموم جالب نیستند. کدام مورد برای عموم هیجانانگیزتر است: مصرف سوخت پیشرانه یا قدرت تولیدیاش؟»
پس با این نگرش، نباید تمام خودروسازان فرمول یک را ترک کنند؟
«در سالهای گذشته، فرمول یک پیشرفت دنیای مهندسی را همراهبا هیجان بهنمایش میگذاشت. امروز سطح مهندسی بسیار بالا است اما واقعا هیجانانگیز هم هست؟ بهنظر من که نیست. من تمام مسابقات را تماشا میکنم. درحقیقت، با تماشای فرمول یک کمی هم به آن نقد دارم. مشکل من با مسابقات نیست، بلکه نحوهی فعالیت تیمها و رانندهها است. وقتی که میبینم همیشه یک مسئوال روابط عمومی با یک میکروفن و تجهیزات دیگر درکنار راننده ایستاده و منتظر صحبتهای او است، واقعا ناراحت میشوم. اگر راننده بخواهد که حرف دلش را بزند، باید این فرصت را داشته باشد. گویا رانندهها پرستار بچه دارند تا دردسر ایجاد نکنند.»
یعنی اداره کردن و مدیریت بیش از اندازه است؟
«بله، درواقع خیلی بالینی است. قوانین هم به این شرایط اضافه کنید؛ مثلا هر کاری که راننده میکند، نباید از روی خط سفید پیست عبور کند. یا با احتیاط رانندگی کردن برای جلوگیری از نرسیدن به خط پایان و امتیاز صفر. در گذشته، حداقل ۶ خودرو بهدلیل نقص فنی یا تصادف به خط پایان نمیرسیدند. حالا برندهی مسابقههای امروز، براساس مدت زمان پیتاستاپ تعیین میشود.»
توصیف ناراحتکنندهای برای فرمول یک است؛ قبول دارید؟
«بله.»
راهحل چیست؟
«یک نفر باید کتاب قوانین را پاره کند و مقررات جدید تنظیم شود. قوانین اساسی فرمول یک باید باقی بمانند، اما تمام موارد سختگیرانه و مربوط به فناوریهای پیشرفته خودروها حذف شود. پس از این، هرگونه دستور دادن و دیکته کردن به رانندهها متوقف شود. من دوست دارم که یک ورزشکار را در بالاترین سطح و سختترین شرایط ببینم. منظورم شرایط خطرناک و تصادف نیست؛ مسابقه چرخ به چرخ فرمول یک. حالا اگر تصادف ایجاد شد چه کنیم؟ تصادف نلسون پیکه و الیسئو سالازار را بهخاطر دارید (گرندپری ۱۹۸۲ آلمان)؟ کتککاری که پیکه بهجان سالازار افتاد؟ تماشاچیان عاشق آن صحنه شدند؛ چون رفتار انسانی (بین دو دوست) را دیدند.»
مسابقات فرمول E را از نزدیک تماشا کردهاید؟
«خیر.»
قصد دارید مسابقه فرمول E را از نزدیک تماشا کنید؟
«بله، در آینده. از روی کنجکاوی.»
فرمول E میتواند برای فرمول یک تهدید باشد؟
«برای دستاندرکاران فرمول یک ناراحت هستم که باید تأثیر فرمول E را هم درنظر بگیرند. اگر من بودم، فرمول E را نابود میکردم؛ این کار تمام بحثوجدلها را حل میکرد. اگر من در فرمول یک بودم، فرمول E شکل نمیگرفت. این روزها همه درمورد خودروهای برقی صحبت میکنند، بههمین خاطر مخالف کردن با این جنبش، جسارت بالایی طلب میکند.»
درحال حاضر، بهترین راننده فرمول یک چه کسی است؟
«جواب ساده لوئیس همیلتون است. اما اگر رانندههای دیگر در تیم مرسدس بنز بودند هم بهخوبی همیلتون یا حتی بهتر از او عمل میکردند؟ احتمالا بله. از بین این رانندهها، قطعا مکس ورشتپن. سباستین فتل هم با اینکه اخیرا عملکرد عالی نداشته است، اما در این فهرست قرار میگیرد. تمام این رانندهها تا اندازه و جایی که حمایت شوند، عالی هستند. لوئیس بیشترین حمایت را دارد؛ تیم مرسدس بنز، هرچه نیاز باشد در اختیارش گذاشته است.»
چه بلایی سر فتل آمده است؟
«پیش از این همچنین شرایطی دیده بودیم؛ رانندهی جوانی که هیچکس هیچ اطلاعاتی از او ندارد (چارلز لکلرک) ناگهان از راه میرسد، عملکرد خوبی بهنمایش میگذارد و همه در فراری عاشقش میشوند. من و سباستین دوست هستیم، اما در مورد چنین موضوعاتی صحبت نمیکنیم. اما من حدس میزنم، فتل حس میکند که دیگر راننده اول نیست.»
اگر مدیربرنامههای فتل بودید، چه توصیهای برای او داشتید؟
«حقیقت این است که فتل در شرایط راحتی نیست. قراردادش تا پایان سال است؛ اگر امسال بتواند تواناییهایش را نشان دهد، احتمالا در فراری میماند. درغیر اینصورت ردبول، که سابقه و رابطه خوبی با اعضای تیم در آنجا دارد.»
بهنظر شما، ترک کردن ردبول درست بود؟
«باگذشت زمان و حالا که به آن خوب فکر میکنیم، خیر تصمیم درستی برای فتل نبود. اما بیشتر رانندهها مایل هستند که برای فراری رانندگی کنند. بهنظر من، فتل احساس کرد که از لحاظ مالی، پیوستن به تیم فراری تصمیم درستی بود.»
بهنظر شما، همیلتون هم باید رانندگی برای فراری را تجربه کند؟
«فکر نمیکنم که در فراری، شرایط خوبی داشته باشد. همیلتون عادت دارد که کموبیش حرف خودش را بزند. اگر به فراری برود و انتخاب اول تیم لکلرک باشد، همیلتون هیچشانسی ندارد و بهحاشیه میرود.»
نظرتان در مورد همیلتون چیست؟ رفتارش برای یک راننده فرمول یک عجیب است؟
«بله، همیلتون متفاوت است. همیلتون درواقع بزرگتر از فرمول یک است. اصلا اشکالی ندارد که برند لباس اختصاصی یا دوستهای خواننده رپ داشت. فکر نمیکنم که همیلتون از آن دسته افرادی باشد که کتاب دستورالعمل و دستورها را قبول کند. او در جایگاهی است که میتواند حرف خودش را بزند و روی افراد دیگر هم تأثیر بگذارد؛ خوشحالم که از این جایگاه استفاده میکند. همیلتون پیش از این هم گفته بود که فرمول یک بیش از اندازه ایمن شده که من هم با او موافق هستم. نمیگویم که با صدمه دیدن موافق هستم، اما بخشی از هیجان خطرناک فرمول یک از بین رفته است.»
اگر بگوییم که تسلا برند بزرگتری از فراری است، چه پاسخی میدهید؟
«فکر میکنم که تسلا یک روزی فراموش میشود. فراری هیچوقت فراموش نمیشود.»
چرا؟
«بهزودی شرکتهای دیگر هم خودروی برقی تولید میکنند. تسلا امروز پرچمدار خودروی الکتریکی است، اما خیلی زود این جایگاه را از دست خواهند داد.»
ولی کودکان امروزی بیشتر در مورد تسلا هیجان دارند تا فراری.
«اما برند تسلا چیست؟ تسلا به چه چیزی شهرت دارد؟»
فناوری پیشگام.
«مردم به این مورد اهمیت میدهند؟»
مردمِ امروز، بله.
«اما بیشتر به چه چیز تسلا اهمیت میدهند؟ خودروهای برقی نه برند. این مورد ماندگار نیست.»
نظرتان در مورد ایلان ماسک چیست؟
«بهنظر من خارقالعاده است. ماسک کار بینظیری انجام داده؛ با دلوجرات است. زمانی بود که خیلی از افراد تصور میکردند که تسلا یکشبه از بین برود. اما او تسلا را نجات داد؛ آماده است که هر کار لازم و سختی را انجام دهد. من به دموکراسی معتقد نیستم؛ دیکتاتوری را ترجیح میدهم. ماسک دیکتاتور است و بههمین دلیل هم موفق میشود. بهخاطر وجود دیکتاتورها پیشرفتهای زیادی کردهایم، نه دموکراسی.»
افرادی که با برنی اکلتسون گلاویز شوند، چه سرنوشتی خواهند داشت؟
«منظورتان این است که چه سرنوشتی داشتند؟»
اتوکار: بله
اکلستون: «برای قبرشان گل میبرم. خارج از شوخی، من با این اشخاص مشکلی ندارم؛ وقتی که برای افراد نزدیک بهمن مشکلی ایجاد کنند، ناراحت میشوم.»
میراث شما چیست؟
«میراثی ندارم.»
حق انتخاب با شما نیست؛ ما (رسانهها) برایتان مینویسیم.
«صادقانه بگویم، اصلا مهم نیست. منظورم این است که، وقتی که از دنیا برم، دیگر رفتهام؛ تمام.»
بهطورخلاصه خودتان را چگونه توصیف میکنید؟
«فکر کنم که منصف باشم.»
اما حتی دوستانتان هم معتقد هستند که شما خیلی ترسناک و سختگیر هستید.
«نه، قبلا در این مورد فکر کردهام. هر معاملهای که در آن شرکت داشتهام، از فروش کیک در مدرسه و سپس دوران جنگ جهانی تا قراردادهای بعدی، در این خلاصه میشود: در معامله یا خریدار هستیم یا فروشنده. یعنی، طرف دیگر معامله یا از فروش راضی خواهد بود یا از خرید. چیزی منصفانهتر از این هم داریم؟»
از چیزی پشیمان هستید؟
«بله، فقط یک حسرت دارم. حمایت نکردن از مکس موزلی وقتی که با چاپ شدن مقاله (سال ۲۰۰۸) در روزنامهی News of the World، به آن نیاز داشت. پس از چاپ شدن آن مقاله، افراد زیادی معتقد بودند که او برای ریاست FIA (فدراسیون جهانی اتومبیلرانی) مناسب نیست. من بهاندازهی کافی از او حمایت نکردم. از او عذرخواهی کردم، اما رابطهی ما برای مدتی شکرآب شد.»
شما را بخشیده است؟
«فکر میکنم مکس درنظر گرفت که من گزینههای زیادی برای انتخاب نداشتم. اما آن موضوع خصوصی بود و نباید عمومی میشد.»
احتمال دارد به فرمول یک برگردید؟
«من؟ نه. دلیلی وجود ندارد. من اخراج شدم که مشکلی هم ندارد و هیچ دلیلی هم برای برگشتن به فرمول یک نیست.»
برنی اکلستون در پایان مصاحبه با اتوکار درمورد صحبتهای جنجالیاش طی سالهای گذشته دربارهی آدولف هیتلر گفت:
من نگفتم که هیتلر را تحسین میکنم. اما از زمانیکه در دههی ۱۹۳۰ بهقدرت رسید، کاملا واضح است که کارهای زیادی انجام داده که تحسین برانگیز است. مثلا ساختن بیمارستانها، شبکه ریلی و قطار و ... بسیاری موارد دیگر. البته که هدف اصلی هیلتر نادرست و دیوانگی بود.
مدیراجرایی سابق فرمول یک همچنین عملکرد دونالد ترامپ، ولادیمیر پوتین و بوریس جانسون را تحسین میکند و بهنظر او، رهبران سه کشور ایالات متحده آمریکا، روسیه و بریتانیا رفتار قاطعانه دارند و توانا هستند.