سقوط امپراتوری ۳۲ میلیارد دلاری؛ وقتی «نهنگ کریپتو» با آینده خود شیریاخط بازی کرد
سم بنکمنفرید (Sam Bankman-Fried)، معروف به سلطان رمزارز و وارن بافت جوان، به این فرضیه اعتقاد داشت که اگر قرار بود یک روی سکه، کل دنیا را نابود کند و روی دیگر، وضعیت دنیا را دوبرابر بهتر از حالا کند، او حتماً سکه را بالا میانداخت و روی سرنوشت دنیا شرطبندی میکرد. اکثر مردم آنقدر خودخواه نیستند که بخواهند با زندگی بقیهی افراد شیریاخط بازی کنند، اما بنکمنفرید به چنین شرطبندیهای پرریسکی اعتیاد داشت. او حالا وارث یک امپراتوری سقوط کرده و محکوم به ۲۵ سال زندان است؛ مثل اینکه اینبار روی اشتباه سکه شرطبندی کرده بود.
میخ تابوت امپراتوری ۳۲ میلیارد دلاری بنکمنفرید دوم نوامبر ۲۰۲۳ کوبیده شد؛ روزی که پس از تنها سه ساعت بررسی مدارک و شواهد، هیئت منصفهی دادگاهی در نیویورک او را به هفت فقره کلاهبرداری و توطئه و سرقت ۱۰ میلیارد دلار از مشتریانش محکوم کرد. به گفتهی کارشناسان، تابهحال سابقه نداشته که دادگاه با چنین سرعتی در محاکمههایی در این حد جنجالی با نزدیک به ۲۰ شاهد و صدها مدرک، حکم قطعی صادر کند.
بنکمنفرید که دنیا او را بهعنوان نابغهی کریپتو و مغز متفکر صرافی FTX میشناخت، در تمامی اتهاماتش مجرم شناخته شد. شاکیان پرونده از قاضی خواسته بودند که ۴۰ تا ۵۰ سال زندان در نظر بگیرد و حتی برخی از تحلیلگران میگفتند که مدیرعامل سابق FTX ممکن است ۱۱۰ سال زندانی شود؛ درنهایت، پس از کش و قوس فراوان، دادگاه روز ۲۸ مارس ۲۰۲۴ (۹ فروردین ۱۴۰۳) حکم حبس ۳۰۰ ماه یا ۲۵ سال زندان را برای او تعیین کرد.
محاکمهی نفسگیر و پنجهفتهای بنکمنفرید آشکار کرد که این «نابغه»ی ۳۲ ساله، سالها از پول مردم برای حمایت مالی از FTX و خودش سوءاستفاده میکرده است و حالا عموم مردم از خود میپرسند که نکند پشت پردهی صنعت کریپتو، تمام فعالان حوزهی رمزارز با چنین بیتوجهی به قوانین و ریسکهایی مشغول فعالیت باشند؟
بنکمنفرید به دادگاه: چیزی از کریپتو نمیدانستم
ترسی که پربیراه نیست؛ بنکمنفرید هنگام شهادت در آخرین روز دادگاه رو به هیئتمنصفه گفت که پیش از راهاندازی FTX، «چیزی از کریپتو نمیدانستم» و «فقط میدانستم که رمزارز چیزهایی است که میتوانیم آنها را ترید کنیم.» میلیونها مشتری با این فکر که FTX، قابل اعتمادترین صرافی دنیا است، حجم زیادی از پولهای خود را به آن واریز کردند. پس از اعلام ورشکستگی FTX، تعداد طلبکاران این صرافی اعم از مشتریان و سرمایهگذاران به حدود ۹ میلیون نفر رسیده بود.
ارزش FTX در زمان اوج خود بیش از ۳۲ میلیارد دلار برآورد شده بود و دارایی خود بنکمنفرید حدود ۲۶ میلیارد دلار ارزش داشت. امپراتوری پرسود او اواخر سال ۲۰۲۲، زمانیکه اعلام شد FTX از سپردههای مشتریانش مثل قلک برای مصارف شخصی استفاده میکرده، سقوط کرد.
بهگفتهی دادستانی، FTX از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ میلیاردها دلار از پول مشتریانش را برای پرداخت بدهیها و انجام معاملات در صندوق سرمایهگذاری Alameda Research برای خرید املاک و مستغلات لوکس، اهدای کمکهای مالی به خیریه و احزاب سیاسی، تبدیل استیبل کوین و موارد شخصی دیگر استفاده میکرده است. بنکمنفرید به چندین فقره کلاهبرداری، پولشویی و توطئه متهم و در دسامبر گذشته در باهاما دستگیر شد.
بنکمنفرید دربرابر ۹ میلیون طلبکار و میلیاردها دلار بدهی
محاکمهی بنکمنفرید تماشاچیان زیادی داشت؛ از خودیهای صنعت کریپتو و مالباختگان بگیر تا کارشناسان حقوقی و آنهایی که کلاً به ارزهای دیجیتال بیاعتماد بودند؛ چراکه رسوایی بنکمنفرید بزرگترین پروندهی کلاهبرداری کریپتو تا به امروز است و بیشک پیامدهای گستردهتری برای آیندهی صنعت رمزارز خواهد داشت.
سم بنکمنفرید؛ بدترین سفیر صنعت کریپتو
رسانهها که زمانی مدحوثنای بنکمنفرید را میگفتند و اتفاقاً عامل کلیدی بهشهرت رسیدنش بودند، یکباره علیه او شدند. حالوهوای اتاقهای مملؤ از جمعیت دادگاه پر از شوقوذوق بود و تماشاگران باهیجان پیچوخمهای ماجرای محکومیت بنکمنفرید را نظاره میکردند. دنیای کریپتو مشهورترین غول خود را از بازی بیرون انداخته بود؛ شاید چون تریدرها از اینکه شخصاً دچار ضرر شدهاند، عصبانی بودند یا شاید چون بنکمنفرید را بدترین سفیر صنعت کریپتو میدیدند که به این تصور که دنیای رمزارز پر است از فعالیتهای مجرمانه، دامن میزد.
از آن سو، دادستانی با کوهی از مدارک و شواهد پا به دادگاه گذاشت تا گناهکاری بنکمنفرید را ثابت کند. پس از پنج هفته محاکمه، برای هیئتمنصفه دیگر مثل روز روشن بود که ۱۰ میلیارد دلار از پول مردم ناپدید شده، برای مصارف شخصی مثل خرید املاک و پرداخت بدهی خرج شده و سم بنکمنفرید هم پشت تمام این تصمیمگیریها بوده است. روز آخر، تنها چیزی که هیئتمنصفه برای محکوم کردن بنکمنفرید نیاز داشت، اثبات «نیت» بود. آیا بنکمنفرید آگاهانه از مشتریانش کلاهبرداری کرده یا اینکه فقط دچار اشتباه شده بود؟
آیا بنکمنفرید آگاهانه از مشتریانش کلاهبرداری کرده یا اینکه فقط دچار اشتباه شده بود؟
دادستانی برای اثبات نیت بنکمنفرید مهمات زیادی در چنته داشت و بیشتر آنها را هم خود بنکمنفرید در مصاحبهها و حرفهایی که بهطور علنی در شبکههای اجتماعی زده بود، دودستی تقدیمشان کرده بود. آن سوی ماجرا هم شاهدانی مثل کارولین الیسون (Caroline Ellison)، مدیرعامل Alameda و دوستدختر سابق بنکمنفرید، گری وانگ (Gary Wang)، همبنیانگذار FTX و نیشاد سینگ (Nishad Singh)، رئیس بخش مهندسی این صرافی بودند که همگی شهادت دادند بهدستور بنکمنفرید مرتکب جرم شدهاند.
دادستانی همچنین برای اثبات نیت بنکمنفرید از توییتهایش، پیامکها و چتهای گروهی، پیامهای خصوصی و نقلقولهایش از بسیاری از مصاحبههایی که با رسانهها داشته، استفاده کرد. در تمام اینمدت، بنکمنفرید بر بیگناهی خود پافشاری کرد و گفت فقط زمانیکه چیزی به سقوط صرافی نمانده بود، متوجه ناپدید شدن وجوه مشتریان FTX شده بود.
بنکمنفرید بر بیگناهی خود پافشاری کرد
سلاح اصلی وکلای بنکمنفرید این بود که او را قربانی کار بیشازحد نشان دهند؛ تا حدی که ناخواسته باعث شده بود اوضاع در FTX و Alameda از کنترل خارج شود. آنها میگفتند ناپدید شدن میلیاردها دلار سرمایهی مردم عمدی نبوده است. بنکمنفرید در دادگاه آنچه را که از وخامت اوضاع میدانست و میزان کنترلی را که بر زیردستانش داشت، کمتر از واقعیت نشان داد و در پاسخ به سؤالی دربارهی سواستفاده از وجوه مشتریان FTX، گفت: «من به خاطر نمیآورم چنین دستوری داده باشم.»
بااینحال، او و وکلایش نتوانستند برای اینکه چطور میلیاردها دلار از سپردهی مشتریان بدون اطلاع مدیرعامل خرج مصارف شخصی شده بود یا چرا زیردستان بنکمنفرید بدون دخالت او در چنین نقشهای مشارکت داشتهاند، توضیح قانعکنندهای ارائه کنند. وکیل بنکمنفرید به هیئت منصفه گفت این «نابغه» کریپتو از مشکلات FTX خبر نداشته، چون همراهبا دیگر روسای FTX سخت مشغول «ساخت هواپیمایی بودند که در همان حال داشتند با آن پرواز میکردند.»
درنهایت، وقتی استدلالهای وکیل مدافع راه به جایی نبرد، در دقیقهی نود تصمیم گرفتند خود بنکمنفرید را به جایگاه شهود احضار کنند؛ تصمیمی که چندان بهنفعش نبود و بعید میدانم توانسته باشد حس دلسوزی قاضی کاپلن را برانگیخته باشد. بنکمنفرید درطول شهادتش در دادگاه، از جواب طفره میرفت، مرتب از او خواسته میشد به سؤال وکلا پاسخ دهد و کلاً نتوانست خودش را بهخوبی تبرئه کند. او نه از کردهاش پشیمان بهنظر میرسید و در جوابهایش صادق بود.
بنکمنفرید میکوشید نشان دهد صنعت کریپتو هیجانانگیز اما بیخطر است
سالها بنکمنفرید خودش را بهعنوان رهبر نابغه و خاص جنبشی برای مشروعیت بخشیدن به دنیای کرپیتو معرفی میکرد و حتی قصد داشت رئیسجمهور ایالات متحده شود. او میکوشید از کریپتو ابهامزدایی کند و نشان دهد که این صنعت، هیجانانگیز اما بیخطر است، چون او ناظری مسئولیتپذیر بود.
ترس بزرگ بنکمنفرید؛ بدنامی در رسانهها
مقالاتی که آن روزهای اول دربارهی بنکمنفرید نوشته میشد، موفقیت باورنکردنیاش را در سایهی سن بسیار کم و نفوذ فزایندهاش مورد تأکید قرار میداد و او را بهعنوان انسانی خیرخواه با فعالیتهای بشردوستانه و همچنین حامی مالی برخی از جریانهای سیاسی معرفی میکرد.
چهرهی بنکمنفرید روی جلد مجلات بود و در سال ۲۰۲۲ بهعنوان یکی از ۱۰۰ فرد تأثیرگذار مجلهی تایم انتخاب شد. او حتی ماهها پس از سقوط FTX همچنان سعی داشت این تصویر را در رسانهها حفظ کند. در طول محاکمه، دادستانی سندی را بهقلم الیسون فاش کرد با عنوان «چیزهایی که سم را حسابی میترساند» و یکی از این موارد، «بدنامی در رسانهها» بود.
جرقه آتش فروپاشی FTX با مطلب CoinDesk زده شد
البته حق داشت که از این بابت نگران باشد. فقط کافی بود یکی از رسانهها کلافی را که بنکمنفرید در این مدت پیچیده بود، از هم بشکافد تا کل قصر دروغش یکباره فرو بریزد. جرقهی اولیهی این آتش را هم وبسایت خبری رمزارز CoinDesk با زیرسوال بردن ترازنامهی Alameda در مطلبی در ۲ نوامبر ۲۰۲۲ روشن کرد و بهخاطرش جایزهی روزنامهنگاری Loeb را در سال ۲۰۲۳ برد. جالب است که وقتی آتش شعلهورتر شد و مشتریان نمیتوانستند وجوه خود را برداشت کنند چون صرافی پول کافی نداشت، یکی از اولویتهای بنکمنفرید این بود که توییت کند همهچیز روبهراه است.
زمانی که اوضاع خوب بود، بنکمنفرید از اینکه چهرهی FTX و دنیای کریپتو باشد، خرسند بود. او هم FTX و هم Alameda را تأسیس کرد و تا آخرین لحظه، مدیرعامل FTX باقی ماند. تمام این موارد، باور ادعای دفاعیه را که بنکمنفرید تا اکتبر ۲۰۲۲، یعنی کمی قبل از سقوط صرافی، از وجوه گمشده خبر نداشت، دشوارتر کرد. اگر او رهبر گروه نبود، پس چه کسی هم در FTX و هم در Alameda این ایده به سرش زد که پول مردم را بردارد و از آنها در سرمایهگذاریها، خرید املاک و مستغلات لوکس، کمکهای مالی سیاسی و چیزهایی از این دست استفاده کند؟
بنکمنفرید نتوانست به این سوال پاسخ روشنی بدهد و گفت شهودی مانند الیسون، سینگ و وانگ که همگی برای تخفیف در مجازات به جرم خود اعتراف کرده بودند، یا وقایع را اشتباه بهخاطر میآوردند یا دروغ میگفتند.
شهادت مدیران FTX و Alameda علیه بنکمنفرید
اما در یکی از تکاندهندهترین لحظات محاکمه، الیسون شهادت داد که به دستور بنکمنفرید، نه یکی بلکه هفت نسخهی جعلی از ترازنامهی Alameda ایجاد کرده بود تا وخامت وضعیت مالی آن کمتر به نظر برسد. بهگفتهی دادستانها، این صورتهای مالی جعلی، میلیاردها دلار بدهی Alameda به مشتریان FTX را پنهان میکرد.
الیسون: بنکمنفرید دستور داد ۷ صورت مالی جعلی برای Alameda ایجاد کنم
اعضای هیئت منصفه همچنین صدای ضبطشدهی الیسون را شنیدند که داشت به کارمندانش دربارهی ناپدیدشدن پولهای مشتریان FTX میگفت. آنها همچنین متن پیامهایی را دیدند که الیسون برای بنکمنفرید فرستاده بود. مثلا زمانیکه امپراتوری آنها در حال فروپاشی بود، الیسون نوشت: «این بهترین حسوحالی است که در طول یک سال گذشته داشتهام.» چون این کابوس سرانجام داشت به پایان میرسید.
یکی از شاهدان که به رفع باگی در کد FTX کمک کرده بود، شهادت داد که در تابستان ۲۰۲۲، ماهها پیش از اینکه سروصدای مشکلات صرافی بلند شود، به بنکمنفرید گفته بود که میلیاردها دلار از وجوه مشتریان FTX گمشده است.
بنکمنفرید: تنها اشتباهم این بود که متوجه فعالیتهای غیرقانونی نشده بودم!
سینگ، مدیر مهندسی سابق FTX هم شهادت داد که وقتی مشکوک شد که Alameda دارد از سرمایهی مشتریان FTX سواستفاده میکند، ملاقاتی با بنکمنفرید ترتیب داد تا دربارهی نگرانیهایش به او بگوید.
وقتی صرافی در اواخر ۲۰۲۲ شروع به سقوط کرد، سینگ از بنکمنفرید خواست بهعنوان مدیرعامل FTX بخش عمدهی این مسئولیت را بهعهده بگیرد. آن زمان او فکر میکرد بنکمنفرید با این درخواست موافقت کرده است. اما این محاکمه نشان داد که بنکمنفرید تمایلی به قبول مسئولیت ندارد؛ بهگفتهی خودش، تنها اشتباهش این بود که بنیانگذار و رهبر یکی از بزرگترین صرافیهای کرپیتوی دنیا اصلاً متوجه فعالیتهای غیرقانونی که درست جلوی چشمش در حال وقوع بودند، نشده بود.
نهنگ کریپتوی دروغین
بخشی از دروغ بنکمنفرید به مشتریانش این بود که FTX یکی از امنترین صرافیها برای خریدوفروش کریپتو بود. سقوط FTX نشان داد که این صرافی بههیچوجه امن نبود و شاید هیچ چیزی دربارهی صنعت کرپیتو صددرصد امن نیست. بااینحال، حفظ ظاهر قانونمند بودن و پیشبینی خطرات احتمالی برای عرضهی FTX به سرمایهگذاران و مشتریان ضروری بود و تا حدی به همینخاطر بود که FTX از نظر حجم معاملات، به سومین صرافی ارز دیجیتال بزرگ دنیا تبدیل شد.
همین دروغها بنکمنفرید را به «نهنگ کریپتو» (Crypto Whale) تبدیل کرد؛ اصطلاحی که برای توصیف تعداد انگشتشماری از میلیاردرها و میلیونرهای کریپتو بهکار میرود که بهعنوان سخنگوی این صنعت فعالیت میکنند و با هر حرکتی بازار را تحت تأثیر قرار میدهند.
بنکمنفرید بهطور علنی از مقررات استقبال میکرد؛ اما قاطعانه معتقد بود که رمزارزها باید تحت نظارت کمیسیون معاملات آتی کالا قرار بگیرند که از کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا اختیارات محدودتری داشت. درطول محاکمه، دادستانی ادعاهای او مبنیبر امنیت FTX را زیر ذرهبین برد و حتی پای مصاحبهی او با Vox را وسط کشید که در آن با حالتی پرخاشجویانه گفته بود: «گور بابای رگولاتورها.»
بنکمنفرید همچنین اغلب با سیاستمداران در واشنگتن دیسی قرار ملاقات میگذاشت و سعی میکرد به کریپتویی که مدتها از بیرون با شک و بیاعتمادی به آن نگاه میشد، وجههی قابلاطمینان و جذابی بدهد. بااینحال، واکنشها به محاکمه نشان داد که جامعهی کریپتو هم مانند هیئتمنصفه طرف بکمنفرید نیست. از نظر برخی، رسوایی بکمنفرید تمام تلاشها برای پاکسازی اعتبار کریپتو را با شکست بزرگی روبهرو کرده است.
برای برخی دیگر، کلا تعیین مقررات دولتی برای صنعتی که قرار است جایگزین غیرمتمرکز ارزهای فیات باشد، در تضاد با کل فلسفهی کریپتو است؛ از نظر آنها، بکمنفرید یا به اصول کریپتو پشت کرده بود یا اینکه از ابتدا هیچ اعتقادی به ایدئولوژی غیرمتمرکز کریپتو نداشت.
برخی بکمنفرید را مقصر محدودیتهای جدید بر صنعت کریپتو میدانند
در پیامهای خصوصی که در دادگاه فاش شد، بکمنفرید مدافعان ضدمقررات کریپتو را با لحن بسیار توهینآمیزی احمقهایی خطاب کرده بود که داشتند دودستی صنعت کریپتو را دراختیار رییس کمیسیون بورس آمریکا میگذاشتند.
حالا، برخی افراد بکمنفرید را مقصر محدودیتهای جدید اعمالشده بر صنعت کریپتو میدانند؛ چراکه پیامد بزرگترین پروندهی کلاهبرداری کریپتوی تاریخ این است که از این به بعد، صنعت ارز دیجیتال هدف نظارتهای دقیقتر، مقررات سختگیرانهتر و بیاعتمادی بیشتر قرار خواهد گرفت.
شرطبندی بر روی اشتباه سکه
حالا بنکمنفرید باید بهخاطر شرطبندی بر روی اشتباه سکه، ۲۵ سال بعدی زندگیاش را در زندان سپری کند. هیئتمنصفهی دادگاه برای تعیین حکم او تنها چهار ساعت زمان صرف کرد و کل این فرآیند با حضور قاضی کپلن انجام شد.
کپلن در جریان جلسات دادرسی بهشدت با پاسخهای بنکمنفرید و طفرهرفتن او به مشکل خورده بود و در جلسهی پایانی گفت که در طول ۳۰ سال فعالیتش هرگز ندیده است که فردی در دادگاه به این شکل به سؤالات پاسخ دهد.
در صحبتهای پایانی، وکلای بکمنفرید اینطور استدلال کردند که او اشتباهاتی را مرتکب شده، اما انصاف نیست او را بهعنوان «فرد شرور» داستان معرفی کنیم. آنها رو به هیئتمنصفه گفتند هر کاری که بکمنفرید انجام داده، از هزینههای گزاف برای کنترل اعتبارش در رسانهها بگیر تا کمکهای مالی سیاسی و حرفهای دروغ و اغراقآمیزی که دربارهی امنیت صرافیاش به مردم زده بود، همه با حسن نیت و به نفع صنعت کریپتو انجام شده بود.
بکمنفرید بسیار تلاش کرد تا ثابت کند تمام تقصیرها گردن دیگران است و او صرفاً قربانی ناآگاهی شده، اما دادگاه تشخیص داد تمام تقصیرها متوجه اوست.
شاید برای شما هم سؤال شده باشد که چرا بنکمنفرید به مقصر بودنش اقرار نکرد. درست است که با اینکار نمیتوانست بهاندازهی همدستانش الیسون، وانگ و سینگ از تخفیف در مجازات بهره ببرد، اما اعتراف به جرم، ابراز پشیمانی و تلاش برای برانگیختن حس دلسوزی قاضی میتوانست بهنفعش عمل کند. یا دستکم دوستان و خانوادهاش را از شرمندگی و تحقیر دور نگاه میداشت؛ مخصوصاً چون مشخص شد جوزف بنکمن و باربارا فرید، والدین سم بنکمنفرید و از اساتید حقوق استنفورد، از FTX در شرایطی که در مرز ورشکستگی بود، میلیونها دلار پول نقد و دارایی لوکس هدیه گرفتند و حتی این صرافی را زیر فشار قرار دادند تا دهها میلیون دلار کمک خیریه انجام دهد که بخشی از این کمکها به دانشگاه استنفورد رسید.
دراینکه چرا بنکمنفرید تا آخرینلحظه اصرار داشت که بیگناه است این احتمال وجود دارد که شاید دچار این توهم شده بود که واقعاً هیچ جرمی را مرتکب نشده و قاضی هم با او همعقیده خواهد بود. اما آنچه در این مدت از شخصیت بنکمنفرید بر ما آشکار شد، چیز دیگری میگوید.
بنکمنفرید عاشق ریسک و شرطبندی بود. او میدانست که در صورت محاکمه شدن، شانسی هرچند کوچک وجود دارد که تبرئه شود. اقرار به گناه، مجازات او را تضمین میکرد؛ برای همین تصمیم گرفت سکهی بختواقبالش را به هوا بیندازد و شیریاخط بازی کند؛ نهفقط با زندگی خودش، بلکه با زندگی پدرومادرش که هر دو از اساتید مورداحترام دانشگاه استنفورد بودند و حالا درهمتنیدگی آنها با رسوایی FTX، اعتبارشان را برای همیشه مخدوش کرده است. بنکمنفرید امیدوار بود سکهی بختواقبالش روی خوشی به او نشان دهد؛ اما شانس این بار با او یار نبود.