تاریخ بیت کوین از ۵ دیدگاه تاثیرگذار متفاوت در ارز دیجیتال
نوسانهای اخیر در ارزش قیمتی بیتکوین، به عنوان آخرین نوسان شدید، از زمان شکلگیری آن یعنی از سال ۲۰۰۹ شناخته میشود. (اگر چه قیمت آن به تازگی کاهش یافته است، اما نوسانهای شدید اخیر با این حال ۵ برابر بیشتر از افزایش قیمتی است که در آوریل گذشته اتفاق افتاد). صاحبنظرها اغلب از بیاعتنایی خریداران بیتکوین نسبت به این موضوعاتی مثل این شاکی هستند و آنها را به عنوان قربانیان سادهلوح حباب گولزننده بازار قیمتی بیتکوین میشناسند.
اگر با دقت نگاه شود، میتوان تاریخچهی بیتکوین را با توجه به ۵ اتفاق مهم یعنی ورود ۵ گروه مختلف از خریدارهای کلیدی در بازار بیتکوین بررسی کنیم. در این مقاله هر گروه به عنوان یک دسته از خریدهای بیتکوین در نظر گرفته میشوند. خریدارهای اصلی که در امر گسترش بلندمدت بیتکوین و رشد زیاد آن کمک زیادی کردهاند و نقش بزرگی هم داشتهاند.
آرمانگراها
بیتکوین نشات گرفته از تلاش رمزنگاران آرمانگرایی (The idealists) است که سعی در حل مشکل «کلاهبرداری با دو بار خرج کردن یک مبلغ مشخص» با استفاده از ارز دیجیتال داشتند. مشکل وجود «پول نقدی» که به عنوان یک فایل دیجیتالی شناخته میشود و میتواند آن را به راحتی کپیبرداری کرد و بعد از آن، باز هم چندین بار مورد استفاده قرار داد. البته این مشکل به راحتی توسط موسسات مالی حل شده است. این موسسات از یک کیف پول مرکزی مطمئن استفاده میکنند، تا در هر لحظه بتوانند به مقدار پول موجود در حساب هر نفر دسترسی داشته باشند. اما رمزنگاران آرمانگرا خواستار ارایهی یک راهحل شبیه به وجهنقد، آن هم به شکل فیزیکی آن شدند که دارای این شرایط باشد: محرمانگی، غیرقابل شناسایی و ردگیری، مستقل از یک نهاد مرکزی.
راهحل پیشنهادی ساتوشی ناکاموتو، خالق بیتکوین برای این موضوع، ساخت بلاکچین بیتکوین بود تا یک راهحل کلی رمزنگاری شده را برای ناشناس بودن معاملات در اختیار کاربران قرار دهد. این راهکار که شامل بلاکچین است به شکل چندین کپی که در کامپیوترهای مختلف و زیادی ذخیره میشود. اولین توضیح در مورد ارزش بیتکوین در نسخهی اصلی ناکاموتو یعنی «کاغذ سفید» مطرح شد. این توضیحات نشان میداد که بیتکوین میتواند از شکلهای در حال حاضر موجودی که از پول الکترونیکی، مثل کارتهای اعتباری در دسترس است، بهتر و امنتر عمل کند. در همین حال این روش جدید میتواند مزایایی چون حذف حقالزحمه به واسطهها و کاهش هزینههای جانبی معاملهها را در پی داشته باشد.
آزادیخواهان
اما از همان مراحل اولیه، ناکاموتو بیتکوین را به هدف فروش برای متقاضایان آزادیخواه (libertarian) طراحی کرد. او با تاکید بر عدم وجود هر گونه قدرت مرکزی، به خصوص استقلال بیت کوین از دولتها و موسسات مالی موجود، این کار را انجام داد. ناکاموتو از بانکهای مرکزی سراسر جهان، به دلیل کاهش ارزش پول با استفاده از روش قدیمی افزایش حجم آن (افزایش نقدینگی) انتقاد کرد. او بیتکوین را جوری طراحی کرد تا تنها مقدار مشخصی از آن تولید و در اختیار متقاضیان قرار بگیرد، برای همین هیچ وقت نمیتوان ارزش بیتکوین را با افزایش نقدینگی پایین آورد. در همین حال او تاکید زیادی بر ناشناخته بودن تراکنشهای مالی با ارز دیجیتال بیتکوین داشت. تراکنشهای که فارغ از مقدار زیاد یا کم مبلغی، دور از کنترل و نظارت دولتها صورت بگیرد. برای همین اهداف و دورنماها، افراد آزادیخواه ابتدا طرفدار و بعد خریدار بیتکوین شدند. دلیل علاقهی این دسته از افراد به بیتکوین خیلی بیشتر از دلایل مالی بود. آنها میتوانستند با توجه به آرمانهای و سبک زندگی خود در جامعهی بیتکوین بسیار فعال و تاثیرگذار حضور داشته باشند.
گیکهای دانا
هر چند که این دسته از طرفدارن بیتکوین سهم کمی در باراز کلی آن دارند، اما دلیل اصلی اوج گرفتن بیتکوین همین افراد کم ولی تاثیر گذار هستند. بیتکوین به طور واقعی دوران اوج کار خود را در ژانویهی ۲۰۱۰ آغاز کرد. زمانی که مقالهای کوتاه در سایت اسلشدات (سایتی خبری برای متخصصهای حوزه کامپیوتر) درباره بیتکوین منتشر شد. بعد از آن مفهوم این کلمه (بیتکوین) در بین بسیاری از خریداران یا به اصطلاح رایج، جوانان دانا محبوبیت پیدا کرد. این گروه کم جمعیت ولی موثر هم تحت تاثیر «ایدئولوژی کالیفرنیایی» قرار داشتند. این ایدئولوژی یعنی اعتقاد به افزایش ظرفیت فناوری و کارآفرینها برای تبدیل شدن آنها از یک سطح معمولی به سطحی در ابعاد جهانی. در این برهه از زمان بسیاری از این افراد بیتکوینها را با مقدار کم و با قیمتهای پایین میخریدند، آن هم به این امید که روزی سرمایهگذاری آنها جواب بدهد و بازگشت سرمایه هنگفتی نصیبشان کند. این دسته از افراد به نوسانهای شدید در قیمت بیتکوین عادت داشتند و در واقع از آن سود میبرند، ولی قصد فروش آن را نداشتند.
در نتیجه آنها بیتکوینهای خود در حالت «نگهدار» (HODL) گذاشته بودند. شکل صحیح این اصطلاح در واقع کلمه HOLD به معنی نگه داشتن است که اولین بار به شکل اشتباه (غلط املایی) در پیغامی پرکاربرد به کار رفت. این پیغام در بین خریدارهای جوان به این معنی بود که در مقابل پیشنهاد «فروش» دلالها و واسطهها مقاومت کنند و بیتکوینهای خود را فعلا به فروش نرسانند. این گروه از افراد واقعا باور داشتند که ارزش واقعی بیتکوین خیلی زیاد خواهد بود، برای همین تمایلی به فروش آن نداشتند. باور به افزایش قیمت بیتکوین در حدی بود که اصطلاح «به ماه خواهد رسید» در مجموع ۱۷۸.۰۰۰ بار در انجمنهای گفتگوی مربوط به بیتکوین مورد استفاده قرار گرفت. بعد از این مقاوت، جوانان صاحب بیتکوین در این گروهها در مورد رویاهای خود مثل خرید لامبورگینی و سودهای سرشار بعد از به ماه رسیدن بیتکوین صحبت میکردند. این شیوهی ضد فرهنگی، باعث ایجاد نوعی اتحاد و تعهد برای مالکیت بیتکوین شد که در نتیجه به حفظ و افزایش ناگهانی ارزش آن نیز کمک بزرگی کرد. تصور کنید تقاضا برای یک دارایی وجود داشته باشند، ولی دارندگان آن دارایی تمایلی به فروش نداشته باشند. در این شرایط قطعا قیمت محصول مورد نظر به طور غیرعادی افزایش پیدا میکند.
سرمایهگذارها
تاثیر کمک دو گروه آخر به حفظ و روشن شدن تاریخچهی بیتکوین از گروههای دیگر بیشتر است. آن گروهی که باید بیشتر از بقیه گروهها مورد توجه قرار بگیرد، گروه چهارم یعنی گروه سرمایهگذارها است. افرادی که در واقع معاملهکنندهها هستند و بیشتر از هر چیز به خاطر نوسانهای شدید و وسوسه برانگیز قیمت بیتکوین جذب آن شدند. بیتکوین از یک طرف، معاملهکنندههای روزانهای را شاهد است که امیدوار هستند با استفاده از خرید و فروش آن، خیلی سریع از بیثباتی قیمتی بیتکوین استفاده کنند و در نهایت سود ببرند. آنها همچنین از مزایای کوتاه مدت افزایش قیمتها نیز به خوبی سود میبرند. این دسته از افراد درست مثل سایر معاملهکنندهها در زمینههای دیگر اقتصادی، علاقهی خاصی به تصور افزایش باورنکردنی قیمت دارایی در دست خود را ندارند و به جای بزرگبینی آینده، تنها به قیمتهای روزانه توجه میکنند. میزان دانایی آنها از تعاریف اقتصادی تنها دو مفهوم «خرید» و «فروش» است؛ البته با توجه به تعداد زیادی که دارند هر نوع عمل روزانهی آنها در خرید و فروش به راحتی میتواند روی قیمتهای کل هر دارایی اثر بگذارد.
از سوی دیگر بیتکوین شاهد افرادی است که تنها چشمهای خود را به حبابهای قیمت در بازار دوختهاند تا به خیال خود سودی از این موضوع ببرند. در حالت عادی افراد تاثیرگذار مثل مقامات دولتی در رسانهها از حباب حرف میزنند تا سرمایهگذارها را از خرید چیزی بترسانند، ولی این توصیه ممکن است اثر معکوسی روی بازار بگذارند. در این حالت سرمایهگذارها کاری را میکنند که اقتصاددان بزرگی مثل «کینز» (Keynes یکی از بزرگترین اقتصاددانهای تاریخ و صاحب نظریه اقتصاد آزاد) آن را «رقابت زیبا» مینامد. تعریف کینز از این عبارت به این شرح است؛ این نوع از سرمایهگذارها تنها به این موضوع توجه میکنند که خریدارهای آتی بیتکوین آن هم فقط در آیندهای کوتاهمدت یا میانمدت، حاضر به پرداخت چه مبلغی در ازای هر بیتکوین هستند؟ برای همین با این رویا اقدام به خرید بیتکوین در زمان حال میکنند تا آن را در آینده نزدیک یا نهایتا کمی دورتر به قیمت بیشتری بفروشند.
متعادلکنندههای بازار سهام
آخرین و البته جدیدترین گروه خریدارهای بیتکوین و تاثیرگذار بر قیمت آن در سبد سهام تعادل ایجاد میکنند. برای همین به این دسته از افراد «متعادلکنندههای بازار سهام» (The portfolio balancers) میگویند. این افراد سرمایهگذارهای حرفهایتری نسبت به سایر گروهها هستند که بیتکوین را جهت محافظت در برابر ریسکهای غیرحرفهای در سیستم مالی کلی خریداری میکنند. با توجه به نظریههای جدید مربوط به سبد سهام، سرمایهگذارها میتوانند با خرید مقداری از یک نوع دیگری از دارایی، ریسک افزایش یا کاهش قیمت دارایی اولیه خود را به حداقل حالت ممکن برسانند. درباره بیتکوین هم همین موضوع درست است. سرمایهگذارهایی که در حوزههای دیگر سهام دارند برای کاهش ریسک سرمایهگذاری، دارایی مثل بیتکوین را میخرند. چون دارایی مثل بیتکوین نوسانهای قمیت کمتر (ولی عمیقتری) نسبت به بسیاری از داراییهای دیگر دارد. همین موضوع ساده باعث میشود در مواقع افت قیمت ناگهانی سهام دارایی اولیه، خود را در مقابل نوسانهای بازار آماده کنند و کمترین آسیب ممکن را ببینند. به بیانی دیگر خود را در مقابل تغییرات ناگهانی احتمالی در آینده بیمه کنند. این گروه از افراد در واقع یک گروه کاملا جدید در تاریخچهی بیتکوین به حساب میآیند. البته حضور آنها بسیار مهم و حیاتی است. آنها میتوانند تا حد زیادی دنیای بیتکوین را برای سرمایهگذارهایی قدیمیتر تا مقدار خیلی زیادی امنتر و مطلوبتر کنند.
پس از اضافه شدن این دسته از خریدارها، بیتکوین با موجهای جدیدی از خریدارها روبرو شد و مورد استقبال خیلیها قرار گرفت. در حالی که بسیاری از صاحبنظرها بیتکوین را یک دارایی در حال سقوط (قیمتی) نمیدانند، اما آینده هر دارایی و ارزش واقعی آن در آینده به حضور و فعالیت خریدارهایی از نوع گروه آخر یعنی متعادلکننده ها بستگی دارد. ممکن است ارزش بیتکوین دوباره سقوط کند، اما سقوط ارزش قیمتی، میتواند در هر دارایی قابل تصور دیگری هم اتفاق بیفتد. فراموش نکنید سرمایهگذاری در بیتکوین خیلی خطرناکتر از راه اندازی یک شرکت واقعی نیست. آن هم شرکتی که بدون هیچ کسب سودی به طور مستقیم وارد بازار سهام شده باشد.