چرا نوبل اقتصاد ۲۰۱۸ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؟

چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۱
مطالعه 3 دقیقه
نظریات و مدل‌هایی که دو اقتصاددان برنده‌ی نوبل امسال ارائه کرده‌اند، می‌تواند به حل بحران‌های آتی جهانی کمک کند. بحران‌هایی که همه‌ی مردم دنیا را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
تبلیغات

درست در روزی که پنل تغییرات اقلیمی درون دولتی سازمان ملل  (IPCC) هشدار داد که جهان تنها ۱۲ سال برای جلوگیری از یک فاجعه تمام‌عیار آب و هوایی فرصت دارد، یک اقتصاددان آمریکایی در حوزه‌ی تغییرات اقلیمی به‌عنوان یکی از دو برنده‌ی جایزه‌ی نوبل اقتصاد معرفی شد.

ویلیام نوردهاوس، استاد اقتصاد دانشگاه ییل که کار خود را از دهه‌ی هفتاد میلادی در زمینه‌ی شناخت و مدل‌سازی تعامل اقتصاد و محیط‌زیست جهانی آغاز کرده بود، از سوی آکادمی علوم سوئد به‌عنوان یکی از دو چهره‌ی برتر جهانی اقتصاد شناخته شد.

اقتصاددان دیگری که همراه با نوردهاوس، جایزه‌ی یک‌میلیون دلاری نوبل اقتصاد را دریافت کرد، پاول رومر بود. رومر، استاد اقتصاد دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک است که در زمینه‌ی عوامل داخلی مؤثر بر رشد اقتصاد جهانی ازجمله نوآوری‌های تکنولوژیکی، تحقیقات گسترده و نتیجه بخشی را به انجام رسانده است.

کمیته‌ی نوبل در بخشی از بیانیه‌ی خود گفت:

این دو اقتصاددان روش‌ها و مدل‌هایی را طراحی کرده‌اند که به اساسی‌ترین و ضروری‌ترین مسئله‌ی عصر ما پاسخ می‌دهد: رشد پایدار بلندمدت اقتصاد جهانی و رفاه مردم جهان.

نوردهاوس کار خود را در زمینه‌ی تغییرات اقلیمی، از دهه‌ی ۱۹۷۰ آغاز کرد، یعنی زمانی که شواهدی از تأثیر انسان بر گرمایش جهانی به دست آمد. او مجموعه‌ای از مدل‌های ساده اما پویا را با تمرکز بر ارتباط متقابل اقتصاد جهانی و آب‌وهوا توسعه داد. این ابزارها که «مدل‌های ارزیابی یکپارچه» نام دارند، به ما اجازه می‌دهند که پیامدها و عواقب تصمیمات، مفروضات و سیاست‌هایی را که اتخاذ می‌کنیم، بر اقتصاد و محیط‌زیست شبیه‌سازی کنیم.

نوردهاوس در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که بهترین راه برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و به‌تبع اثرات منفی آن، یک سیستم جهانی مالیات بر کربن است. او بر همین اساس مجموعه‌ای از اقدامات لازم را به سازمان ملل پیشنهاد داده است.

نمودار زیر نشان می‌دهد که طبق مدل نوردهاوس، چهار سیاست مالیاتی چگونه بر انتشار آتی دی‌اکسیدکربن تأثیر می‌گذارند.

future CO2 emissions

از طرف دیگر، تحقیقات رومر او را به توسعه‌ی مجموعه ایده‌هایی هدایت کرد که بانام نظریه‌ی رشد درونی شناخته می‌شوند. در تئوری‌های سنتی، اقتصاددانان معتقد بودند که رشد اقتصادی به صور عمده تحت تأثیر عوامل خارجی (مثل سرمایه‌گذاری خارجی) قرار دارد، اما نظریه‌ی رومر خلاف این قضیه را ثابت می‌کند. رومر نشان می‌دهد که فاکتورهای درونی (یا داخلی)، کلید اصلی رفاه یک کشور هستند. این نظریه ازآن‌جهت مهم است که به دولت‌ها و سیاست‌گذاران نشان می‌دهد که رشد پایدار، با سرمایه‌گذاری روی نوآوری‌های تکنولوژیکی و هدایت منابعی نظیر آموزش و تحقیقات، حاصل می‌شود.

درحالی‌که فعالیت نوردهاوس به‌صورت کاملاً ملموس و آشکار روی تغییرات اقلیمی متمرکز شده است، اما مدل‌های رومر نیز ابزارهایی بسیار مهم و کلیدی به شمار می‌روند؛ چراکه ما برای مبارزه با تغییرات اقلیمی، به نوآوری‌های تکنولوژیکی نیاز داریم. زمانی که کمیته‌ی نوبل از رومر خواست که به مهم‌ترین درس خود اشاره کند، او پاسخ داد: «آنچه درزمینه‌ی تکنولوژی رخ می‌دهد، در کنترل ما است.» او گفت:

اگر همه‌ی ما با همکاری هم، روی بهبود تکنولوژی متمرکز شویم، می‌توانیم آن را با سرعتی بالاتر در مسیری توسعه دهیم که مهم‌تر و به نفع ما است. برخلاف آب‌وهوا، تکنولوژی در کنترل ما است.

همان‌طور که کمیته‌ی نوبل گفت، همکاری این دو اقتصاددان گام مهمی در رسیدگی به بنیادی‌ترین سؤالاتی است که در مورد آینده‌ی بشر وجود دارد. ما برای حرکت به سمت سیستم رشد پایدار اقتصادی جهانی، باید بهترین مسیر این سفر را بشناسیم. رومر و نوردهاوس به روشن شدن این راه کمک کرده‌اند و علائم جاده‌ای آن‌ها، هرگز این‌قدر به‌موقع و به‌جا نبوده است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات