نقش مارکت پلیس های داخلی در برندسازی محصولات ایرانی چگونه است؟
ظهور مارکت پلیسها در ایران و ایجاد بستری مطمئن برای خرید و فروش و همچنین ایجاد فضایی رقابتی با حذف بسیاری از واسطهها، این فرصت را ایجاد کرده که کالاهای داخلی بتوانند مجال بروز پیدا کنند. البته نباید در این بین از تغییرات شرایط اقتصادی طی چند سال اخیر نیز غافل ماند. ظهور مارکتپلیسها از این دریچه قابل بررسی است که پیش از این، کاربران تنها از طریق تبلیغات و همچنین سابقهی ذهنی با برندها آشنا بودند، حال آنکه بسیاری از برندهای داخلی به واسطهی ضعف در تبلیغات و بازاریابی به هر دلیلی، به سختی جایی در سبد خرید مشتریان داشتند، اما امروزه ظهور مارکتپلیسها باعث شده تا تولدکنندگان و برندهای داخلی بیش از پیش در معرض دید کاربرانی باشند که بیشتر تمایل به خرید اینترنتی محصولات دارند.
برندهای ایرانی در حاشیه
مهم ترین ضعف برندسازی، نقصان دانش و اطلاعات در رابطه با اصول برندسازی وکمک نگرفتن از مشاوران آگاه و کاربلد این عرصه است.
با نگاهی به آمارهای ارائه شده توسط دیجیکالا به عنوان بزرگترین مارکتپلیس فعال کشور متوجه میشویم برندهای مواد غذایی بیشترین تقاضا را از آن خود کردهاند. این موضوع چندان هم باعث تعجب نیست خصوصا هنگامی که بدانیم حتی در بدترین دوران تحریمی کشور، این تولیدکنندگان محصولات خوراکیاند که همچنان سرپا هستند. یکی از دلایل این امر همت مسئولان در امر خودکفایی غذایی است. اما مایه تأسف است که باوجود این نکته که محصولات خوراکی بیشترین خرید را در بین کالاهای ایرانی داشتهاند؛ اما بعضی محصولات در بین مردم شناخته شده نیستند. اهمیت برندینگ در مواد غذایی از آن جهت بالا است که خریدار را از کیفیت محصول خریداری شده آسوده خاطر میکند. هنگامی که فردی به رستوران مک دونالد میرود، مطمئن است همان کیفیتی به او ارائه میشود که به سایر مشتریان مک دونالد در آمریکا، اروپا و آسیا نیز ارائه میشود. از همین منظر ساخت برند در محصولات خوراکی بسیار حائز اهمیت است.
نکته ی دوم اهمیت تبلیغات در شناساندن برند است. برندها خود به خود ایجاد نمیشوند. باید با تبلیغات مداوم شخصیت برند را در ذهن مخاطب ایجاد و همواره آن را تازه نگه داشت. البته باید به این نکته اشاره کنیم که ظهور فروشگاههای اینترنتی، مارکتپلیسها و عرضهکنندگان محصولات تند مصرف به صورت آنلاین، برای برندهایی که کیفیتی خوبی دارند، تبلیغات نیز محسوب میشود، چراکه مشارکت کاربران در ارائهی نظرات را باید بهترین تبلیغ برای خریداری است که در حال بررسی محصول جدید برای اضافه کردن به سبد خود است. البته این موضوع میتواند همچون چاقویی دو لبه بوده و در صورت ناتوانی در جذب رضایت مشتریان قبلی، عاملی دافع برای خریداران جدید باشد.
در همین راستا نظر دکتر محمدرضا طاهری متخصص برندینگ را در مورد برندهای داخلی، لزوم و جایگاه برندسازی در ایران جویا شدیم:
در بازار رقابتی امروز، برای حذف نشدن و انتخاب شدن، برای در یاد مشتری ماندن، برای ایجاد ارتباط مؤثر و بلندمدت با مشتری، برای تبلیغ و معرفی شدن توسط مشتری به دیگران و برای ماندگار ماندن کسب و کارمان، راهی جز برند شدن نداریم و این مهم را بسیاری از مدیران و صاحبان کسبوکار دریافتهاند. اما اینکه چقدر در اجرایی کردن این مقوله در کسب و کارشان موفق بودهاند، نظر من خیلی مثبت نیست. البته قائل به این هستم که مسیر و حرکت رو به جلو و رو به رشد است اما هنوز با بازارهای جهانی فاصله زیادی داریم.
طاهری در خصوص مهمترین ضعفهای برندسازی در ایران گفت:
مهمترین ضعف، نقصان دانش و اطلاعات در رابطه با اصول برندسازی و کمک نگرفتن از مشاوران آگاه و کاربلد این عرصه است. همچنین مشکلات اقتصادی سرمایهگذاران را عجول کرده است و بهدنبال زود نتیجه گرفتن هستند؛ غافل از اینکه برند، بافتنی است نه ساختنی. نیاز به زمان، دقت، ظرافت و دانش کافی برای طراحی شدن دارد.
پوشاک، حوزه غفلت شده
مد و پوشاک حوزهای است که میتواند سودآوری مطلوبی برای تولیدکنندگان داشته باشد خصوصا اگر بتوانند با کار روی برند خود مردم را بیشازپیش ترغیب به خرید محصولاتشان کنند. در بازار ایران که برندهای اروپایی بهصورت فعال حضور ندارند شرکتهایی که بتوانند برندی اصیل و ایرانی از خود برجای بگذارند احتمالا میتوانند برنده میدان باشند. با تمام این اوصاف در سالهای اخیر شرکتهای تولید و عرضه پوشاک زیادی در ایران ایجاد شده است که اگرچه شاید هنوز نتوان به آنها برند اطلاق کرد اما شاید بتوانند در آینده موفقیت بیشتری کسب کنند و بهعنوان یک برند هم در ایران و هم در عرصه بینالمللی موفق باشند.
طاهری در رابطه با حوزههای غفلت شده در زمینه برندسازی و آینده برندسازی در صنعت پوشاک میگوید:
ما در همه حوزهها به برندهای موفق نیازمندیم تا با طیب خاطر و لذت وافر از آنان خرید کنیم. صنعت پوشاک به لطف ممنوعیت واردات، دوباره در حال قوت گرفتن است و امیدوارم در آیندهای نزدیک شاهد تعداد بیشتری از برندهای موفق ایرانی در حوزه پوشاک باشیم.
حال که تمام حوزهها نیازمند برندسازی هستند. طاهری ۴ فاکتور را از جملهی مهمترین عوامل در یک برندسازی موفق میداند. وی در پاسخ به سوالی در خصوص مهمترین شاخصهای برندسازی گفت:
در پاسخ به سؤال شما به مدلی در حوزه برندسازی اشاره می کنم بهنام Drek Model؛ در این مدل به چهار شاخصه مهم برای برندسازی اشاره شده است
براساس نقطه نظرات طاهری، فاکتورهای برندسازی شامل موارد زیر است:
۱. داشتن تمایز اثربخش و ارزشمند: برندها باید نسبت به همصنفها و همکاران خود دارای مزیت رقابتی باشند. مزیتی که ارزش آفرین باشد و دلیل موجهی باشد برای مراجعه مشتریان.
۲. ارتباط داشتن با مشتریان: برندهای بزرگ در حوزه مدیریت ارتباط با مشتری و مقوله روابط عمومی بسیار قوی و اثرگذار ظاهر میشوند و ارتباط دو سویه با مشتریان خود برقرار میکنند.
۳. احترام گذاشتن و قابل احترام بودن برای مشتریان: برای احترام گذاشتن به مشتری باید قدر و منزلت او را دریابیم و نیروهای خود را دائما آموزش دهیم. صرف نصب تابلوی همیشه حق با مشتری است، هیچ سازمانی مشتری مدار نخواهد بود. بلکه در عمل و با کمک گرفتن از اصول علمی مشتریمداری و ایجاد تغییر نگرش در مدیر و کارمندان، این مهم قابل تحقق خواهد بود.
۴. شناخته شدن برای مخاطبان بالقوه و بالفعل: انجام صحیح و اصولی تبلیغات و کلیه اقداماتی که ما را بیشتر و بهتر به مشتری معرفی کند، برای توسعه برند و توسعه بازار هر کسب و کاری ضروری است.
یک برند خوب از دید مشتری چه ویژگیهایی دارد؟
کالای برند از دید مشتری کالایی است که مطلوبیت و مقبولیت لازم را برای او ایجاد کند؛ ارزش مبلغی که برای خرید کالا پرداخت کرده را داشته باشد؛ نسبت به کالا و خدمات رقیبان متمایز بوده و تجربه مطلوب و احساس رضایت برای مشتری به ارمغان بیاورد.
موارد فوق تنها بخشی از عواملی است که یک برند را در ذهن مشتری شکل میدهد و ماندگار میسازد.
لوازم خانگی، برنده مشکلات اقتصادی
باتوجه به مشکلات اقتصاد، تحریم و کاهش ارزش پول ملی، واردات محصولات خانگی از خارج کشور صرفه اقتصادی کمتری دارد. در این میان برندهای داخلی کشور به خوبی توانستند از این فرصت بوجود آمده استفاده کرده و دوباره رونق را به کسبوکار خود بازگردانند. حضور برندهایی مانند امرسان، ایستکول (تکران مبرد)، ایکس ویژن (مادیران)، فیلور (بهمن)، شهاب، پارس خزر و... در لیست پرفروشهای دیجیکالا نشان از موفقیت این شرکتها در استفاده از موقعیت بوجود آمده دارد. امید است که این شرکتها با افزایش کیفیت و همچنین تمرکز بیشتر روی برند خود خصوصا در عرصه بینالمللی بتوانند موفقیت های بیشتری نیز کسب کنند.
طاهری معتقد است که مارکتپلیسها و فروشگاههای اینترنتی یکی از بسترهای مناسب برای عرضه و شناساندن کالاها به مخاطبان هستند، چرا که تعداد بالای مخاطب این پلتفرمها از اقصی نقاط کشور، کمک میکند تا محصولات با سرعت بیشتری عرضه و معرفی شوند و راحتتر در اختیار مشتریان قرار بگیرند. البته باید به این نکته اشاره کرد که سنگ محک اصلی برای برندهای ایرانی زمانی است که این محصولات بتوانند در میدانی برابر و بازاری آزاد به رقابت با رقبای خارجی بپردازند، اما نباید از این موضوع غافل شد که برندهای داخلی به واسطهی حضور در فضای آنلاین و برقراری ارتباطی بهتر و انتشار بازخوردهای مصرف، وضعیت بهتری در مقایسه با چند سال قبل پیدا کردهاند.
نظر شما در این خصوص چیست؟
نظرات