آسیبهای کسبوکار تبلیغاتی اپل برای این شرکت بیشتر از سوددهی آن است
طبق اکثر استانداردها، درآمد ۴ میلیارد دلاری، مبلغ هنگفتی محسوب میشود. بهعنوان مثال، این رقم بهاندازهی درآمد حاصل از فروش واکسنهای کرونا AstraZeneca طی یکسال است، اما برای اپل حدود یک درصد از درآمد سالانهی این شرکت را تشکیل میدهد.
اگر اپل بدون وارد آمدن آسیب خاصی، درآمد تبلیغاتی بهدست میآورد مشکلی وجود نداشت اما 9to5Mac استدلال میکند که وضعیت اینطور نیست و بهنظر میرسد کسب درآمد تبلیغاتی به قیمت افزایش سطح آسیب به شهرت این شرکت تمام میشود.
بهنظر میرسد غول فناوری مستقر در کوپرتینو نیز پی برده است که تبلیغات درحال لطمهزدن به شهرت این شرکت است. درحالیکه طی گزارشهای قبلی گفته شده بود اپل بهدنبال افزایش سهبرابری درآمد تبلیغاتی خود است، اما گزارش روز گذشته نشان داد اکنون رویکرد محتاطانهتری را درپیش گرفته است. این تصمیم درواقع گامی در مسیر درست محسوب میشود اما اگر صادقانه به موضوع نگاه کنیم، سهدلیل اصلی برای خروج اپل از کسبوکار تبلیغات وجود دارد.
کسبوکار تبلیغاتی پرخطر است
در روزهایی که صنعت چاپ رونق داشت، مدل فروش آگهی ساده بود. یک روزنامه یا مجله برای فروش جایگاههای تبلیغاتی پیشنهاد میدهد و شرکتها آنها را خریداری کرده و آگهیهای خود را در آن مکانها نمایش میدهند. ناشر میداند هر جایگاه به چه کسی فروخته شده است.
تبلیغات آنلاین کسبوکاری بسیار متفاوت است. برخی از فروشها بهطور مستقیم انجام میشود اما بیشتر آگهیها ازطریق شبکههای تبلیغاتی مثل AdRoll بهفروش میرسند. یک ناشر وب، قراردادی را منقعد میکند که شبکههای تبلیغاتی در آن میتوانند فضای وبسایت خود را بهفروش برسانند و ناشر نمیداند چهکسی آن تبلیغات را خریداری میکند یا تبلیغات چه هدفی را دنبال میکنند.
درواقع با تبلیغات برنامهای، حتی شبکهی تبلیغاتی نمیدانند چهکسی یک جایگاه خاص را خریداری میکند. این مورد فرآیندی خودکار است که رایانههای آگهیدهنگان در آن پیشنهاداتی را دربارهی میزان پرداختی خود ارائه میکنند و رایانههای ناشران پیشنهاداتی را دربارهی میزان پذیرش ارائه میدهند و مطابقتها بدون دخالت انسان انجام میشود. دربرخی موارد نیز یک جایگاه تبلیغات را میتوان قبلاز نمایش، در کسری از ثانیه فروخت.
بهترین کاری که یک ناشر میتواند انجام دهد، شراکت با شبکههای تبلیغاتی معتبر است. حتی در اینصورت برخی از تبلیغات ناقص از پس موانع این شبکهها بر میآیند و نیاز به حذف دستی دارند.
اپل از مدتی قبل از این موضوع آسیبدیده است. هنگامی که این شرکت دو ناحیهی تبلیغاتی جدید را در اپاستور ارائه کرد، توسعهدهندگان بهسرعت دریافتند که تبلیغات برنامههای شرطبندی و کازینو درکنار برنامههای آنها نمایش داده میشود. حداقل در یکی از موارد اخیر، تبلیغاتی برای یک برنامهی شرطبندی در کنار RecoverMe نمایش داده شده بود؛ برنامهای که به معتادان به شرطبندی کمک میکند از این کار دست بکشند.
اگر شما یک ناشر هستید و تبلیغات برای شما هزینه دارند، این یک خطر شغلی است، اما اگر سختافزار ممتاز به فروش میرسانید و درآمد تبلیغاتی برای شما فقط یک قطرهی کوچک در یک اقیانوس بزرگ باشد، بهنظر میرسد که این کار یک ریسک کاملاً غیرضروری است.
اقدامات ضدانحصار جدید
هنگامیکه اپل قابلیت شفافیت ردیابی برنامه را معرفی کرد، بهطور گسترده مورد استقبال مشتریان این شرکت قرار گرفت. این ویژگی توسعهدهندگان برنامهها را مجبور میکند قبلاز جمعآوری دادههای موردنیاز برای نمایش تبلیغات شخصیسازی شده، از کاربران مجوز دریافت کنند.
بااینحال، توسعهدهندگان با طرح فوق مخالفت کردند زیرا برنامههای رایگان که درآمد آنها از تبلیغات درونبرنامهای بهدست میآید، با کاهش شدید درآمد مواجه شدند، زیرا تبلیغات عمومی ارزش بسیار کمتری نسبت به تبلیغات هدفمند دارند. متا، مالک فیسبوک بهخصوص در اینزمینه اقدامات مختلفی انجام داده است و ادعا کرد که این تصمیمم نهتنها به کسبوکار آن آسیب میزند بلکه کسبوکارهای کوچک نیز در امان نخواهند بود زیرا تبلیغات برای آنها بهمراتب اهمیت بیشتری دارد. هیچکس باور نمیکرد فیسبوک در اعلام این ادعاها، بهچیزی غیر از کسبوکار خودش اهمیت بدهد اما گفتههای غول رسانههای اجتماعی جهان واقعیت داشت.
زمانیکه اپل قابلیت شفافیت ردیابی برنامه را فعال کرد و میزان فروش تبلیغات خود را افزایش داد، این شرکت درمعرض اتهامی قرار گرفت که اعلام میکند عمداً آگهیهای درونبرنامهای را کمکشش کرده است تا برگ برندهی ناعادلانهای برای کسبوکار تبلیغاتی خود بهدست آورد. زمانیکه اپل برای ردیابی فعالیت کاربران در برنامههای رسمی خود، از آنها اجازه نمیگیرد، این اتهام بیشتر رنگ واقعیت بهخود میگیرد.
جای تعجب نیست که سیاست شفافیت ردیابی برنامه باعث شده است اپل با تحقیقات ضدانحصار مواجه شود.
اپل یکی از مزیتهای مهم خود نسبت به رقبا را از دست میدهد
نقطهی فروش منحصربهفرد اپل در گذشته این بود که این شرکت درخدمت منافع مشتریان خود عمل میکرد و نه منافع تبلیغکنندگان. تیم کوک مدیرعامل این شرکت نکتهی مذکور را بیشاز یکبار بیان کرده است:
وقتی یک سرویس آنلاین رایگان است، شما مشتری نیستید. شما محصول هستید.این موضوع برای اپل یک نقطهی فروش قدرتمند در مقایسه با شرکتهایی مانند متا و گوگل است.
اما درحالحاضر این موضوع برای اپل نیز صدق میکند. امکان دارد این شرکت نسبت به رقبا از شما کمتر بهعنوان یک محصول استفاده کند، اما همچنان این کار را انجام میدهد.
پیام «آنچه در آیفون اتفاق میافتد، در آیفون میماند»، بسیار مهم است، اما پیام «آنچه در آیفون اتفاق میافتد، بیشتر در آيفون باقی میماند» چندان قدرتمند نیست.
بسیاری از کاربران و طرفداران اپل نیز به وعدههای حفظ حریمخصوصی این شرکت اعتقاد دارند، اما موضوع این نیست. اکنون مشتریان اپل باید خودشان تصمیم بگیرند که آیا این شرکت واقعاً با رقبای آن مثل گوگل متفاوت است یا اینکه صرفاً نسبت به سایر غولهای فناوری، یکدرجه بهتر عمل میکند.
اقداماتی که به آنها اشاره شد باعث میشود اپل شرکتی ریاکار بهنظر برسد. تجارت تبلیغاتی اپل ارزشش را ندارد و همهی این کارها برای یکدرصد درآمد بیشتر واقعاً عجیب است. جالب اینکه هرچه اپل درآمد تبلیغاتی خود را افزایش دهد، وضعیت برای این برند بدتر خواهد شد. درنهایت سازندهی آیفون با انتقاد از مدلهای تجاری مبتنیبر تبلیغات مثل مدلهای فیسبوک، شهرت برند خود را بهخطر میاندازد، زیرا دقیقاً درحال انجام کارهایی مثل اقدامات تبلیغاتی متا است ولی در ابعاد کوچکتر.