نگاهی نزدیک‌ به پیامدهای فاجعه‌بار تغییرات اقلیمی (بخش دوم)

چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۰
مطالعه 11 دقیقه
گسترش قحطی‌های بزرگ و اتمام منابع غذایی و فراگیر شدن ویروس‌های کشنده، مواردی نیستند که در بررسی گرمایش زمین بتوانیم به‌سادگی از آن‌ها بگذریم.
تبلیغات

در بخش نخست مقاله تغییرات اقلیمی به یک دورنمای اجمالی از مقوله‌ی زمین غیر قابل سکونت و همینطور مرگ‌ومیر موجودات زنده در اثر گرما پرداخته شد. به زیر آب رفتن برخی شهرها و بنادر فعلی، افزایش روزهای گرم سال و گسترش مرگ‌ومیرهای ناشی از گرمازدگی و کم‌آبی از پیامدهای اصلی طرح‌شده در آن بخش‌ها بود. در بخش دوم از گزارش مفصل نگاه نزدیک‌تر به پیامدهای تغییرات اقلیمی، به احتمال وقوع قحطی‌های خانمان‌سوز و همچنین ظهور بیماری‌های مسری جدید و ناشناخته و در نهایت، مشکلات تنفسی برای نوع بشر در پی گرم‌تر شدن جو زمین می‌پردازیم.

کپی لینک

۳. پایان یافتن غذاها و منابع

واضح است که اقیانوس‌ها و گیاهان متفاوتند؛ اما قانونی کلی در مورد محصولات کشاورزی وجود دارد که نشان می‌دهد با هر درجه گرم‌تر شدن دما، ۱۰ درصد از رشد این گیاهان کاسته می‌شود. در این مورد، حتی برخی برآوردها نشان می‌دهند که این میزان می‌تواند تا ۱۵ و حتی ۱۷ درصد افزایش یابد. در واقع، این بدین معنا است که اگر تا پایان قرن حاضر دمای سیاره ما، ۲.۷ درجه سانتی‌گراد افزایش یابد، این امکان وجود خواهد داشت که کره‌ی خاکی با افزایش ۵۰ درصدی جمعیت و کاهش ۵۰ درصدی رشد محصولات کشاورزی، به شرایطی وخیم برسد. بحث در مورد مواد غذایی پروتئینی، فاجعه‌بارتر است. برای تولید یک کالری گوشت همبرگر، نیاز به ۱۶ کالری غله است. در واقع، این میزانی است که گاوها با رشد و زندگی خود، به تولید متان و آلوده کردن هوا ادامه می‌دهند.

اما برخی فیزیولوژیست‌ها بر این عقیده‌اند که این محاسبات ریاضیاتی در مورد غلات تنها در مناطقی صحیح است که پیش از این به اوج درجه حرارت رسیده‌اند. در واقع، با افزایش دما در گرینلند، رشد غلات در این ناحیه آسان‌تر می شود. در همین حال، همانگونه که محققان، روسموند نیلور و دیوید باتیستی در مطالعه‌ی خود نشان داده‌اند، نواحی گرمسیری اکنون هم گرم‌تر از چیزی هستند که برای رشد غلات نیاز است. از سویی مناطقی که امروزه در آن‌ها غلات کشت می‌شود، با رشد دما مواجه هستند که بدین ترتیب، حتی گرمای کوچکی هم می‌تواند رشد غلات در این نواحی را به شکل چشم‌گیری کاهش دهد.

گرم شدن زمین و ایجاد مشکلاتی برای خرس‌های قطبی

با این حال، به این راحتی نمی‌شود زمین‌های کشاورزی را صدها کیلومتر جابه‌جا کرد؛ چرا که کیفیت خاک نواحی دورافتاده‌ی روسیه و کانادا (مناطقی که شاید با گرم‌تر شدن دمای جهانی برای رشد غلات به دمای مساعدی دست پیدا کنند) بسیار پایین است و قرن‌ها طول می کشد که خاکی حاصلخیز شود.

خشکسالی ممکن است مسئله‌ای جدی‌تر از گرمایش زمین باشد؛ چرا که برخی از نواحی قابل‌ کشت جهان، هم‌اکنون به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان‌هایی بایر هستند. شبیه‌سازی میزان بارش باران بسیار دشوار است؛ اما پیش‌بینی‌های پژوهشگران نشان می‌دهد که تقریبا در تمامی مناطقی که اکنون اساسا غلات کشت می‌شود، خشکسالی بی‌سابقه‌ای در طول قرن حاضر رخ می‌دهد. اگر انتشار گازهای گلخانه‌ای کاهش نیابد، تا سال ۲۰۸۰ جنوب اروپا با یک خشکسالی بی‌سابقه مواجه می‌شود. چنین خشکسالی‌های وخیمی، می‌تواند در عراق و سوریه و بسیاری دیگر از نواحی خاورمیانه هم رخ دهد. برخی از پرجمعیت‌ترین نواحی جهان نظیر استرالیا، آفریقا و آمریکای جنوبی و برخی نواحی از چین هم با چنین مشکلی دست و پنجه نرم خواهند کرد.

خشکسالی و بیابان

هیچ کدام از این نواحی که امروزه از عمده ‌تأمین‌کننده‌های مواد غذایی در جهان هستند، در آینده دیگر منابع قابل اعتمادی محسوب نمی‌شوند. خشکسالی در دشت‌های جنوب غربی آمریکا نه‌تنها از خشکسالی‌های دهه‌ی ۱۹۳۰ بدتر خواهند بود، بلکه بر اساس پیش‌بینی مطالعه‌ی سال ۲۰۱۵ ناسا، خشکسالی‌های آینده از تمامی خشکسالی‌های هزار سال اخیر فاجعه‌بارتر خواهند بود؛ حتی از خشکسالی‌های مهیبی که طی قرون ۱۲ و ۱۳ میلادی در این نواحی رخ دادند. در این خشکسالی‌ها، تمامی رودخانه‌های شرق رشته‌کوه‌ سیرا نوادا خشک شدند. حتی گفته می‌شود این خشکسالی‌ها موجب نابودی سرخ‌پوستان آناسازی هم شده‌اند.

حدود ۸۰۰ میلیون نفر در جهان، با گرسنگی زندگی می‌کنند

گفته می‌شود در قرن دوازدهم، خشکسالی شدید باعث از بین رفتن غلات و کمیاب شدن گیاهان و حیوانات شد و آناسازی‌ها دچار خشکسالی و کمیابی شدند. نواحی زندگی سرخ‌پوستان آناسازی در شمال نیومکزیکو، متروک شدند. کسانی که از قحطی ناشی از خشکسالی و تهاجم قبایل رقیب جان سالم به در برده بودند، به نواحی مرکزی آریزونا مهاجرت کردند. همچنین باید به یاد داشته باشیم که ما اکنون نیز در دنیایی عاری از گرسنگی زندگی نمی‌کنیم. عمده‌ی برآوردهای پژوهشگران نشان می‌دهند که حدود ۸۰۰ میلیون نفر در جهان، در گرسنگی زندگی می‌کنند. بهار امسال، موج بی‌سابقه‌ای از گرسنگی با خود به همراه آورد. به‌طوری که سازمان ملل متحد هشدار داد که این رویداد گرسنگی جداگانه در نواحی مختلف در سومالی، سودان، نیجریه و یمن، تنها در سال جاری می‌تواند جان بیش از ۲۰ میلیون نفر را بگیرد.

کپی لینک

۴. طاعون آب‌ و هوایی

سنگ‌ها تاریخچه‌ی سیاره‌ی ما هستند و سیر تکاملی میلیون‌ها سال را نشان می‌دهند. از سویی یخ‌ها هم همین‌طور عمل می‌کنند؛ اما با ذوب شدن یخ‌های قطبی، بخشی از تاریخچه‌ی سیاره‌ی ما هم از بین می‌رود. در این بین به جز ذوب شدن یخ‌های چند میلیون ساله و بالا رفتن سطح دریاهای جهان، برخی از بیماری‌هایی که تا میلیون‌ها سال در این نواحی منجمد به دام افتاده بودند هم در هوا پخش خواهند شد. در واقع با توجه به اینکه برخی از این باکتری‌ها باستانی محسوب می‌شوند، بدن ما انسان‌ها (اساسا سیستم ایمنی ما) هیچ‌گونه آمادگی‌ برای مبارزه با این عوامل بیماری‌زای جدید ندارد.

همچنین قطب شمال در همین دوره‌های اخیر، برخی باکتری‌های مهیب را در خود جای داده است. پژوهشگران در مطالعه‌ی خود نشان داده‌اند که در آلاسکا، بقایایی از آنفولانزای سال ۱۹۱۸ مدفون است. در آن دوره ۵۰۰ میلیون نفر به این بیماری مبتلا شدند و آنفولانزا منجر به مرگ ۱۰۰ میلیون نفر (حدود ۵ درصد از کل جمعیت جهان و شش برابر جمعیتی که در جنگ جهانی اول جان خود را از دست دادند) شد. بر اساس گزارش ماه می پایگاه BBC، دانشمندان بر این باورند که برخی باکتری‌های عظیم‌الجثه و طاعون بوبونیک در یخ‌های سیبری به دام افتاده‌اند. 

ویروس زیکا

البته پژوهشگران به این نکته آگاهند که این باکتری‌ها نمی‌توانند در شرایط زیستی جدید، زنده بمانند و تمامی آزمایش‌هایی که انجام شده است، نشان می‌دهد که این باکتری‌های چند هزار ساله تنها در شرایط آزمایشگاهی امکان زنده ماندن دارند. در این مورد دو آزمایش انجام گرفته است. در یکی از این آزمایش‌ها باکتری فوق‌العاده بزرگ ۸ میلیون ساله‌ای بود که در سال ۲۰۰۵ در شرایط آزمایشگاهی دوباره احیا شد. در مورد دیگری در سال ۲۰۰۵، دانشمندان روس باکتری ۳.۵ میلیون ساله‌ای را احیا کردند.

با گرم شدن سیاره‌ی زمین، اکوسیستم‌ها دستخوش تغییر می‌شوند و به بیماری‌ها هم برای شیوع کمک کنند

اما سال گذشته بود که یک پسر بچه و ۲۰ تن دیگر بر اثر سیاه زخم جان خود را از دست دادند. این ویروس سیاه‌زخم در واقع با عقب‌نشینی خاک‌های منجمد سیبری به سطح زمین راه پیدا کرده بود. ویروس سیاه‌زخم که در لاشه‌های یخ‌زده گوزن‌ها وجود داشت، حداقل ۷۵ سال قدمت دارد. همچنین گفته می‌شود که بیش از ۲۰۰۰ گوزن شمالی آلوده، هم‌اکنون حامل این عامل بیماری‌زا هستند و ممکن است آن را با خود در نواحی فراتر از تاندرا در سیبری پراکنده کرده باشند.

چیزی که بیش از عوامل بیماری‌زای باستانی اپیدمیولوژیست‌ها را نگران کرده است، حضور عوامل بیماری‌زای کنونی است که می‌توانند با وجود تغییر شرایط اقلیمی نواحی مختلف جهان به محیط‌های جدید برده شوند و خطر بالقوه‌ای برای ساکنان این نواحی محسوب می‌شوند. در دوران اولیه، کشتی‌ها و ماجراجویانی که به نواحی دور افتاده سفر می‌کردند، اشکال جدیدی از باکتری‌ها را با خود حمل می‌کردند و انسان‌ها در برابر این بیماری‌های همه‌گیر در معرض خطر بودند. اکنون با گسترش پدیده‌ی جهانی شدن و تلفیق عظیم جمعیت‌های انسانی، اکوسیستم‌های ما هم عمدتا پایدار هستند و این می‌تواند به‌نوعی یک محدودیت محسوب شود. به این ترتیب، با گرم شدن سیاره‌ی زمین، این اکوسیستم‌ها هم دستخوش تغییر می‌شوند و به بیماری‌ها برای شیوع کمک کنند؛ همچون موردی که برای بیماری کورتس رخ داد.

مالاریا

شاید برای بسیاری از کشورها بیماری‌هایی همچون تب دنگی یا مالاریا نگرانی مهمی به‌حساب نیاید. در بسیاری از نواحی گرمسیری، پشه‌ها با مهاجرت خود می‌توانند عامل بیماری زیکا را با خود به نواحی دیگر ببرند. در همین مورد، می‌توان به ویروس زیکا اشاره کرد که مدل خوبی برای یک نگرانی ثانویه در چنین سناریوهایی است. یکی از دلایلی که تا همین چند سال قبل در مورد زیکا، دانسته‌های چندانی نداشتیم، این است که این ویروس در اوگاندا به دام افتاده بود. مورد دیگر اینکه تا همین اواخر، دانشمندان در مورد نقصان‌های جنین ناشی از زیکا چیزی نمی‌دانستند.

 البته باید بدانیم که دانشمندان هنوز اطلاعات زیادی در مورد تأثیر تغییرات آب‌و‌هوایی روی بیماری‌ها در اختیار ندارند و بسیاری از این فرضیه‌ها، مدل‌سازی‌ها و شبیه‌سازی‌هایی است که بیشتر مبنایی آزمایشگاهی دارد. به‌عنوان مثال، بیماری مالاریا در مناطق گرمسیر شیوع پیدا می‌کند؛ این شیوع نه‌تنها به دلیل وجود پشه‌ها در این نواحی، بلکه به این دلیل است که با هر درجه گرم‌تر شدن دما، رشد پشه‌هایی که حامل عامل بیماری‌زا هستند هم ۱۰ برابر افزایش پیدا می‌کند. این یکی از دلایلی است که بانک جهانی تخمین می‌زند تا سال ۲۰۵۰، بیش از  ۵.۲ میلیارد نفر با این بیماری مواجه خواهند شد.

کپی لینک

۵. هوای غیر قابل تنفس

ریه‌های ما به اکسیژن نیاز دارند. اما این تنها بخشی از آن چیزی است که ما تنفس می‌کنیم. میزان کربن دی‌اکسید موجود در هوا رو به رشد است. به‌تازگی این میزان از ۴۰۰ پی‌پی‌ام (قسمت در میلیون) گذر کرده است. پیش‌بینی‌هایی که بر اساس روند فعلی انجام شده، حاکی از آن است که این میزان در سال ۲۱۰۰ میلادی به هزار  قسمت در میلیون خواهد رسید. در این حجم غلظت و در قیاس با هوایی که ما اکنون تنفس می‌کنیم، توانایی‌های شناختی انسان ۲۱ درصد کاهش پیدا خواهد کرد.

سایر موادی که در هوای گرم‌تر موجود هستند، می‌توانند در صورت افزایشی اندک در میزان آلودگی هوا، طول عمر را تا ده سال کاهش دهند. زمین در صورت گرمایش بیش‌تر، با اَشکال بیش‌تری از گاز اوزون مواجه می‌شود. مرکز ملی پژوهش‌های جوی آمریکا گزارشی ارائه داده است که طی آن، این کشور در معرض ۷۰ درصد افزایش مه‌دود ناسالم اوزون قرار خواهد داشت. مه‌دود یا اسماگ اصطلاحی است که به ترکیب دود و مه اطلاق می‌شود. اسماگ ترکیبی از آلاینده‌ها است؛ اما اساساً از اوزون سطح زمین تشکیل شده است. تا سال ۲۰۹۰، جمعیتی در حدود ۲ میلیارد نفر در سطح جهان، هوایی آلوده‌تر از معیارهای سالم سازمان بهداشت جهانی تنفس خواهند کرد. پژوهشی در ماه گذشته نشان داد که علاوه بر دیگر تأثیرات، قرارگیری زنان باردار در معرض اوزون، احتمال ابتلای کودک به اوتیسم را به میزان قابل‌ توجهی افزایش می‌دهد. این میزان در ترکیب با سایر عوامل می‌تواند تا ده برابر هم باشد. این قضیه می‌تواند شما را به یاد تسری اوتیسم در سال‌های اخیر در غرب هالیوود بیندازد.

آتش‌سوزی جنگل‌ها

پیش از این، هر روز ۱۰ هزار نفر از انتشار ذرات ناشی از مصرف سوخت‌ فسیلی می‌میرند. هر ساله، ۳۳۹ هزار نفر به دلیل آتش‌سوزی مناطق طبیعی جان خود را از دست می‌دهند. یکی از عوامل افزایش این رقم این است که تغییرات آب‌وهوایی، فصل آتش‌سوزی جنگل‌ها را افزایش داده است. در آمریکا، از سال ۱۹۷۰ تاکنون، ۷۸ روز به این میزان افزوده شده است. طبق گزارش‌های سازمان جنگل‌داری آمریکا، تا سال ۲۰۵۰، آتش‌سوزی‌ها تخریب دوبرابری خواهند داشت و در برخی موارد، مناطقی که در آتش‌سوزی از بین خواهند رفت تا پنج برابر بیش‌تر می‌شود.آن‌چه نگرانی‌ها را در این زمینه حتی بیش‌تر می‌کند، تأثیرات انتشار گازهای ناشی از آتش‌سوزی است؛ مخصوصا در مورد آتش‌سوزی‌هایی که بر اثر سوختن تورب اتفاق می‌افتند. تورب به توده‌ی متراکم قهوه‌ای تا سیاه‌رنگ خزه‌ها و گیاهان که بطور ناقص تجزیه شده‌اند، گفته می‌شود. برای مثال آتش‌سوزی سال ۱۹۹۷ در اندونزی که بر اثر سوختن تورب جنگل‌های مرطوب شکل گرفت، انتشار دی اکسید کربن در زمین را ۴۰ درصد افزایش داد. آتش‌سوزی‌های بیش‌تر به معنای تولید بیش‌تر گرما و گرمای بیش‌تر به معنای آتش‌سوزی‌های بیش‌تر است. هم‌چنین احتمال وحشتناک دیگری که وجود دارد، این است که جنگل‌های بارانی‌ مثل آمازون (که از سال ۲۰۱۰ به‌مدت پنج سال، دومین دوران خشکی بزرگ خود را در صد سال اخیر پشت سر گذاشت) به‌اندازه‌ای به سمت خشکی حرکت کنند که زمینه‌ساز فجایع دیگری شوند؛ آتش‌سوزی‌هایی که علاوه بر کاهش حجم جنگل‌ها، باعث آزادسازی مقادیر عظیمی از کربن دی‌اکسید به جو می‌شوند. این اتفاقات مخصوصا زمانی بدتر به نظر می‌رسد که بدانیم جنگل‌های آمازون به‌تنهایی ۲۰ درصد اکسیژن ما را تأمین می‌کنند.

مه دود در چین

علاوه بر تمام این‌ها، شکل‌های دیگری از آلودگی هم وجود دارند. در سال ۲۰۱۳، آب شدن یخ‌های قطب شمال، الگوهای آب‌وهوایی آسیا را تغییر داد. طی این اتفاقات، چین از سیستم‌های طبیعی تهویه‌ی هوا محروم شد و به‌دنبال آن، شمال این کشور با مه‌دود غلیظی پوشیده شد.

کمیتی باعنوان شاخص کیفیت هوا وجود دارد که در آن رقم‌های ۳۰۱ تا ۵۰۰، نشانگر هوایی خطرناک و هشداردهنده است. در این محدوده، مشکلات ریوی و قلبی در افراد داری بیماری‌های تنفسی و قلبی عروقی و نیز سالمندان، به‌شکلی جدی تشدید می‌شود. در چنین شرایطی، همه‌ی افراد باید از انجام فعالیت‌های بدنی در خارج از خانه خودداری کنند. مشکلات آلودگی هوا در سال ۲۰۱۳ در چین، رقم این شاخص را به بالای ۸۰۰ رساند. در آن سال، این مه‌دود، بر یک سوم تمامِ مرگ‌ومیرها اثرگذار بود.

ادامه دارد...

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات