میراث جرج بوش پدر برای محیط زیست و اقلیم جهان
در اولین روز دسامبر سال ۲۰۱۸، خبر درگذشت جرج اچ. دبلیو. بوش (ملقب به جرج بوش پدر) رئیس جمهور اسبق ایالات متحده منتشر شد. او از جناح جمهوریخواهان محافظهکار در ایالات متحده بود که ارتباطات خوبی با صنعت نفت و دیگر سوختهای فسیلی داشت. با این حال، ممکن است از برخی اتفاقات مثبتی که طی دوران مسئولیت وی در حوزهی محیطزیست و تغییرات اقلیمی رخ داده، شگفتزده شوید. در این مطلب قرار نیست دربارهی ایدئولوژیهای کلان این دولتمرد قضاوتی داشته باشیم؛ بلکه تنها میخواهیم یک تحلیل منصفانه درمورد میراث چهلویکمین رئیسجمهور آمریکا در حوزهی محیطزیست و تغییرات اقلیمی ارائه کنیم.
قطعاً در این مطلب نمیتوان به تمامی ابعاد اقدامات جرج بوش پدر پرداخت و همچنین احتمالاً بخشهایی از سیاستها و اقدامات وی نیز چندان هم از دیدگاه زیستمحیطی قابلدفاع نیست؛ با این حال، هنوز اقدامات چشمگیری در آن دوره دیده میشود که شایسته است پس از مرگ این دولتمرد، برای جهان بازگو شود.
یکی از مهمترین نقشهای او در ارتباط با گزارشهای ارزیابی ملی آبوهوایی آمریکا است که اخیراً چهارمین نسخه از آن منتشر شده است. جرج بوش پدر، یک چهرهی شاخص در آغاز این حرکت محسوب میشود. شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که چرا دولت ترامپ گزارشی را منتشر میکند که حتی خود رئیس جمهور هم اعتقادی به آن ندارد. اگر بخواهیم پاسخی کوتاه به شما بدهیم؛ باید گفت علت آن، «قانون» است. از این جهت، باید تلاش دولت جرج اچ. دبلیو. بوش و کنگرهی آن زمان را ارج نهاد. باید دانست که علم یک سیستم اعتقادی نیست؛ بنابراین حتی اگر شما قانون جاذبه را هم قبول نداشته باشید، این امر تأثیر چندانی در سرنوشت شما هنگام سقوط از یک نردبان نخواهد داشت! گزارشهای ارزیابی ملی آبوهوایی نیز حکایتی از قصههای هزارویک شب نیست که بخواهید باور نکنید. اینها موضوعاتی درحوزهی علم و سیاست هستند.
وضعیت حفرهی لایهی ازن در اوج بحران خود در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷
همانطور که مایکل شفرد، از اساتید علوم جوی در دانشگاه جورجیا میگوید:
برنامهی پژوهشی تغییرات اقلیمی در جهان در سال ۱۹۸۹ و طی دوران مسئولیت جرج اچ. دبلیو. بوش، در قالب یک طرح ریاستجمهوری بنا نهاده شد. در همین راستا، کنگره قانون پژوهشهای تغییرات جهانی را در سال ۱۹۹۰ به تصویب رساند. این قانون، اقدامات کلیدی زیر را لازمالاجرا دانسته است:۱. نظارت بر ریاستجمهوری درجهت ایجاد برنامهی پژوهشهای تغییرات جهانی در آمریکا باهدف بهبود درک تغییرات جهانی۲. الزام رئیس شورا از طریق این کمیته برای توسعهی طرح ملی پژوهش تغییرات جهانی باهدف پیادهسازی این برنامه۳. فراهم کردن برنامههای موردنیاز و مفاد پژوهشی شامل توصیههایی برای ایجاد همکاری بین دولت فدرال و سایر کشورها
قانون پژوهشهای تغییرات جهانی سال ۱۹۹۰ که بهامضای جرج بوش پدر رسید، از شورا خواسته است که حداقل هر چهار سال یکبار، برآوردی از یافتههای تازه درمورد اثرات تغییرات جهانی و روندهای فعلی و بلندمدت این تغییرات را به کنگره و ریاستجمهوری ارائه کند. چهارمین نسخه از این ارزیابی براساس آخرین شواهد علمی ثابت کرده است که اقتصاد، بهداشت عمومی، امنیت اجتماعی، منابع آب و دیگر بخشهای اجتماعی درمعرض خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی قرار گرفتهاند. این گزارش چشماندازی بیپرده باتوجه به وضعیت کنونی ارائه کرده است. تاکنون تغییرات اقلیمی اغلب بهعنوان احتمالاتی در آیندهای دور درنظر گرفته میشد و قضیه تا آنجا پیش رفته بود که مخالفان، حتی دانشمندان این حوزه را با لقب «هشداردهندگان» به ریشخند میگرفتند. با این حال، تجربه نشان داده است که دانشمندان معمولاً بسیار محافظهکار هستند. بسیاری از تغییرات هماکنون نیز با سرعتی بیش از حدانتظار در حال وقوع هستند. دان ووبلز، یک کارشناس اقلیمی از دانشگاه ایلینویز است که در نگارش ارزیابی اخیر مشارکت داشته است. او اخیراً در مقالهای از آسوشیتدپرس، احساس خود را دربارهی این موضوع، اینچنین بیان کرده است:
من فکر نمیکنم هیچکدام از ما بتوانیم تصور کنیم اوضاع تا چه حد نامساعد است.
رئیسجمهور جرج اچ. دبلیو. بوش همچنین قانون هوای پاک را در سال ۱۹۹۰ امضا کرد که آغازگر تغییراتی بنیادین محسوب میشد. آژانس حفاظت از محیطزیست (EPA) در وبسایت خود نوشت:
در ژوئن سال ۱۹۸۹، بوش بازبینیهای گوناگونی را برای قانون هوای پاک پیشنهاد کرد. براساس طرحهای پیشنهادی کنگره در دههی ۱۹۸۰، رئیسجمهور قوانینی را برای مقابله با سه عامل مهمی که محیطزیست و سلامت میلیونها آمریکایی را تهدید میکرد، پیشنهاد داد. این تهدیدها عبارت بودند از باران اسیدی، آلودگی هوا و انتشار گازهای سمی. پیشنهاد ریاستجمهوری همچنین خواستار صدور یک مجوز ملی برای کارکرد بهتر این قانون و نیز یک برنامهی اجرایی مؤثر برای انطباقپذیری بهتر با این قانون میشد.
تصویر روند تغییرات شاخصهای مختلف بر اساس آلودگی هوا
تلاش جرج بوش پدر در تصویب قانون پژوهشهای تغییرات جهانی در سال ۱۹۹۰، مانعی بزرگ برای اقدامات ضداقلیمی ترامپ شده است
یکی از مباحث دیگری که در دوران جرج بوش پدر در کانون توجه کارشناسان اقلیمی بود، حفرهی ایجادشده در لایهی اوزون بود. لایهی اوزون بخشی از استراتوسفر زمین است که اشعهی مضر فرابنفش (UV) خورشید را جذب میکند. در غیاب این لایه، اشعهی فرابنفش برای همهی موجودات روی سطح زمین از جمله خود ما خطرساز خواهد بود. علم آشکار کرد که مواد شیمیایی خاصی با از بین بردن اوزون در حال ایجاد یک حفره در این لایه هستند. در نهایت، این کشف علمی منجر به شکلگیری پروتکل بینالمللی مونترال و محدود کردن استفاده از این نوع مواد شیمیایی شد. سرفصل ششم از قانون هوای پاک سال ۱۹۹۰ به حفاظت از لایه اوزون اختصاص داشت. این بخش بهصورت خاص از آژانس حفاظت از محیطزیست خواسته اقدامی برای کنترل مواد مؤثر در نابودی اوزون شامل هیدروکلروفلوروکربنها (HCFC)، کلروفلوروکربنها (CFC)، متیل بروماید، هالونها، کربن تتراکلرید، هیدروبروموفلوروکربنها، کلروبرومومتان و متیل کلروفوم انجام دهد. بسیاری از این مواد عموماً در گازهای سرمایشی سیستم تهویهی مطبوع و قوطیهای اسپری رایج یافت میشدند. همانگونه که امروزه درمورد تغییرات اقلیمی فعلی، کشمکشهایی در صنایع سوختهای فسیلی وجود دارد، در آن زمان نیز بر سر پروتکل مونترال و محدودیتهای ایجادشده برای مواد نابودکنندهی اوزون نیز اختلافاتی وجود داشت. قانون در آن زمان، تعهد آمریکا به پروتکل مونترال را الزامی کرد. گزارشهای اخیر نشان میدهند که این اقدامات جواب دادهاند و حفرهی اوزون شروع به ترمیمشدن کرده است؛ گرچه هنوز برای تکمیل آن، به چند سال دیگر زمان نیاز است.
قانون اولیهی هوای پاک (متعلق به سال ۱۹۷۰) که توسط دیگر رئیسجمهور جمهوریخواه، ریچارد نیکسون به امضا رسید، احتمالاً در زمان خود، کاملترین قانون فدرال برای مقابله با آلودگی هوا بود. این قانون استانداردهای ملی کیفیت هوای محیطی (NAAQS) را تدوین کرده است که آژانس حفاظت از محیطزیست از آن برای کنترل انتشار گازهای گلخانهای در هوا استفاده میکند. نمودار فوق به وضوح نشان میدهد که امروزه هوای ما تمیزتر است و تمهیدات اندیشیدهشده در خلال سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰، بهوضوح در این دستاورد ما نقش داشته است. با این حال، مهم است که درک کنیم که پاکتر شدن هوا یا بهبود وضعیت لایهی اوزون، چالشی کاملاً متمایز نسبت به بحران عظیم و نوظهور تغییرات اقلیمی است.