ما امروزه غذای کافی برای تمام ۷.۵ میلیارد نفر جمعیت زمین تولید میکنیم؛ اما غذای تولیدشده، بهطور برابر بین جمعیت جهان تقسیم نمیشود. اینکه آیا جنگ و درگیری، تغییرات اقلیمی و رویدادهای آبوهوایی شدید، فقر و تغذیهی ضعیف، سیاستهای نامناسب اقتصادی و سیاسی یا نابرابری جنسیتی دلایل اصلی گرسنگی و قطحی باشند، همگی خطای انسان هستند. تعداد افراد گرسنه، پس از دههها کاهش دوباره روندی فزاینده دارد و این امر عمدتا در آفریقا، جنوب آسیا و آمریکای جنوبی اتفاق افتاده است.
قحطی و گرسنگی پس از دههها عمدتا بهعلت افزایش تنشهای ناشی از تغییرات اقلیمی و جنگ دوباره درحال افزایش است. روش ادارهی دولت با شیوع قحطی و تاثیر حاصل از آن در هر کشوری ارتباط دارد؛ بهعنوان مثال سوریه پس از یک دوره خشکسالی یک ساله، درگیر جنگهای داخلی ویرانگری شد. در کشورهای دموکراتیک، قحطی تقریبا پدیدهای نادر بهحساب میآید.
براساس گزارش سازمان ملل، تغییرات اقلیمی روی الگوهای بارندگی و فصول کشاورزی اثر گذاشته است و رویدادهای اقلیمی مانند خشکسالی و سیلابها به همراه جنگ و رکود اقتصادی، همگی از عوامل مهم پشتصحنهی افزایش در گرسنگی محسوب میشوند.
با خشکشدن آب درون حوزهی یک رودخانه یا دریاچه، آب از ذرات ریز رسی جدا شده و موجب کاهش اندازهی این قطعات رسی میشود. این فرایند ویژگی خشکسالیهای بلندمدت و کوتاهمدت است. افزایش تغییرات اقلیمی و رویدادهای آبوهوایی شدید روی تمام ابعاد امنیت غذایی (دسترسی، استفاده، بهرهبرداری و ثبات) و نیز تقویت دیگر علتهای پشتصحنه سوءتغذیهی مرتبط با مراقبت و تغذیه از کودکان، خدمات سلامتی و سلامت محیطی تاثیر منفی میگذارد.
از اوایل دههی ۱۹۶۰، میزان وقوع برخی از رویدادهای شدید آبوهوایی نظیر گرمای شدید، خشکسالی، سیلاب و طوفان دوبرابر شده است. طی ۳۰ سال گذشته در هر سال، ۲۱۳ مورد از این رویدادها اتفاق افتادهاند (شکل را ببینید). این رویدادها عمدتا کشورهایی را که بیشتر مردم گرسنه در آنها به سر میبرند، تحتتأثیر قرار میدهند. با افزایش دمای بیشینهی فصل، از میزان تولید بیشتر محصولات کشاورزی کاسته میشود.
افزایش تعداد بلایای مرتبط با اقلیم از سال ۲۰۱۶-۱۹۹۰. این افزایش روی منابع آب و غذا فشار وارد میکند و منجر به بروز قحطی و گرسنگی بیشتری میشود (به استناد گزارش پایگاه دادهای بینالمللی بلایای طبیعی)
بنا به گزارش سازمان ملل، بلایای مرتبط با اقلیم بیش از ۸۰ درصد از تمام بلایای بینالمللی را شامل میشوند و سیلابها، خشکسالیها و طوفانهای گرمسیری بیشترین تأثیر را روی تولید غذا دارند. خشکسالیها علت ۸۰ درصد از کل آسیبها و خسارات وارده به بخش کشاورزی هستند. سونامی و طوفان تقریبا مسئول تمام خسارات بخش ماهیگیری بوده و سیلابها و طوفانها علت عمدهی زیانهای اقتصادی در بخش جنگلها هستند.
مورد عجیب این است که کشورهایی که تحتتأثیر گرسنگی قرار دارند، بهطور همزمان درگیر گرسنگی و چاقی هستند. براساس گزارش سازمان ملل، عدم امنیت غذایی در چاقی و افزایش وزن و نیز فقر مواد غذایی نقش دارد. هزینههای بالاتر غذاهای مغذی، تنش ناشی از زندگی با ناامنی غذایی و سازگاریهای فیزیولوژیک نسبتبه محدودیتهای غذایی میتواند از علتهای بروز چاقی در جمعیتهای دچار ناامنی غذایی باشند.
جدا از تلاش برای پرداختن به موضوع تغییرات اقلیمی، مجموعهای از راهبردها برای کاهش گرسنگی وجود دارند؛ اما از آنجایی که تولید کشاورزی و سیستمهای غذایی منبع عمدهی انتشارات گازهای گلخانهای بوده و از طرف دیگر نسبتبه تغییرات اقلیمی حساس هستند، انجام این کار با دشواری روبهرو است.
تغییرات اقلیمی و سوءاستفاده از منابع موجب شده است که برخی از منابع بزرگ آب شیرین مانند دریای آرال در قرقیزستان ناپدید شده و موجب زمینگیر شدن کشتیها و از بین رفتن معیشت میلیونها نفر شود.
فعالیتهای کشاورزی باید در جهت سازگاری و کاهش تغییرات اقلیمی تغییر کند. چالش افزایش تولیدات کشاورزی، استفاده از روشهایی است که تولید پایدارتری داشته باشند و در عین حال دربرابر تغییرات اقلیمی سازگار بوده و میزان انتشار گازهای گلخانهای حاصل از آنها کمتر باشد.
افزایش استفاده از محصولات سازگار با اقلیم، GMO (جانداران مهندسیشده ژنتیکی) یا غیر GMO ضروری است. در همین حال طراحی فعالیتهای کشاورزی هوشمند و کامپیوتری که بتوانند از منابع آب حفاظت کرده و تولید را افزایش دهند، ضروری بهنظر میرسد. در این زمینه افزایش دسترسی به انرژی برق و نیز همکاری جهانی برای گسترس استفاده از انرژیهای بادی، خورشیدی و هستهای مهم خواهد بود.
کشورهای پیشرفته حتی اگر برای منافع خودشان هم باشند باید سعی کنند مشکل افزایش گرسنگی جهان را حل کنند. گرسنگی موجب جابهجایی جمعیتها شده و باعث بروز ناآرامیهای داخلی و حتی جنگ میشود. مهاجرت پناهجویان به مناطق پایداری نظیر اروپا و آمریکا میتواند موجب بروز واکنشهای فرهنگی شود.
برای دستیابی به موفقیت، برنامهها و سیاستهای اقلیمی باید براساس ارزیابیهای خطرات اقلیمی، علم و تخصص بین رشتهای و نیز همکاری و بشردوستی و رویکردهای توسعهای با تمرکز بر نیازهای گروههای آسیبپذیر دربرابر اقلیم پیاده شود. سازمان ملل سعی دارد تا مشارکت دولتهای مختلف جهان را برای اتخاذ سیاستهای انعطافپذیر اقلیمی جلب کند. ارتقاء انعطافپذیری کل سیستم غذایی، جلب فعالیتهای بشردوستانه فوری، انتقال ریسک و سرمایهگذاری مبتنی بر پیشبینی از جمله حوزههای مورد توجه این سازمان بهحساب میآید؛ اما متأسفانه بهنظر میرسد که اخیرا جهان تمایلی به همکاری ندارد، بهخصوص که آمریکا از نقش تاریخی خود بهعنوان یک رهبر جهانی در این زمینهها کنارهگیری کرده است.
جمعیت جهان طی ۳۰ سال آینده از ۷ میلیارد به بیش از ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید و بیشتر افراد اضافی در کشورهای فقیرتر به دنیا خواهند آمد. اگر ما نمیخواهیم در انتهای قرن، شاهد مرگ افراد بیشماری در اثر گرسنگی باشیم، لازم است که همین حالا این مشکل را حل کنیم.
نظرات