ادعای افزایش قیمت برق دراثر گسترش منابع بادی و خورشیدی
براساس مطالعهی بزرگ گروهی از اقتصاددانان دانشگاه شیکاگو، فناوری پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی درحالافزایش چشمگیر قیمت برق هستند. این اقتصاددانان مینویسند:
استانداردهای پورتفولیوی تجدیدپذیر (RPS) بهطور درخورتوجهی قیمت خُردهفروشی برق را افزایش میدهند؛ بهگونهای که با گذشت ۷ سال از تصویب و اجراییشدن این سیاست، قیمت برق با ۱۱ درصد افزایش به ۱.۳ سنت در هر کیلوولاتساعت رسیده و درادامه با گذشت ۱۲ سال، این عدد با افزایش ۱۷ درصدی به ۲ سنت در ازای هر کیلوواتساعت رسیده است.
مایکل گریناستون و ریچارد مک داول و ایشان نات مسئولیت این مطالعه را بهعهده داشتند که البته هنوز به مرحلهی کارشناسی نرسیده است. در این مطالعه، شرایط در حضور و غیبت RPS بررسی شده است. بهگفتهی آنان، این دستاورد با کمک «جامعترین و کاملترین مجموعهداده در سطح ایالتی» بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵ حاصل شده است.
تحلیلهای آنان میگوید گویا هزینه برای مصرفکنندگان بسیار گران بوده است. این پژوهشگران میافزایند:
درمجموع، ۷ سال پس از تصویب قانون RPS، مصرفکنندگان در ۲۹ ایالت از آمریکا مبلغی بیش از ۷ میلیارد دلار پول بیشتر درمقایسهبا زمان قبل از آن پرداخت کردهاند.
البته، شاید افزایش هزینهی برق هنگام استفاده از منابع بادی و خورشیدی چندان هم جای تعجب نداشته باشد؛ چراکه برخی میگویند انرژی خورشیدی و بادی مستلزم آمادهبهکار نگهداشتن نیروگاههای گاز طبیعی، سدهای برق آبی، باتریها یا برخی دیگر از منابع مطمئن است تا در زمان کاهش وزش باد یا کاهش سطح تابش خورشید بهسرعت وارد مدار شوند و نیاز مصرفکننده را تأمین کنند.
این بیاعتمادی در کشورهایی مانند آلمان و دانمارک که حجم سنگینی از نیروگاههای بادی و خورشیدی دارند، باعث میشود حتی این کشورها برای مصرف مازاد انرژی تولیدشدهی خود به کشورهای همسایه نیز مبالغی بپردازند.
البته، نباید از این مسئله غافل شد که چنین ادعاهایی همواره با انتقاد دیگر کارشناسان مواجه شدهاند. آنها معتقد هستند هنگام طرح چنین اشکالاتی باید میان مفاهیم «همبستگی» و «علیت» تفکیک قائل شد و نمیتوان بهصرف آنکه گسترش منابع تجدیدپذیر و افزایش هزینهی برق مفاهیمی مرتبط با یکدیگر هستند، میان آنها رابطهی علّی برقرار کرد.
بااینحال، اقتصاددانان تیم فعلی اشاره کردهاند مطالعات قبلی احتمالا گمراهکننده بودهاند؛ زیرا در آنها سه مؤلفهی هزینهبردار اصلی گنجانده نشده بود. این مؤلفهها عبارتاند از: نبود اطمینان در انرژیهای تجدیدپذیر و مقادیر زیاد زمین موردنیاز و جایگزینی منابع انرژی ارزانقیمت برای تأمین بار پایه نظیر نیروگاههای هستهای. نویسندگان این مطالعه میگویند:
هزینهی گرانتر برق بازتابکنندهی مخارجی است که انرژیهای تجدیدپذیر بر سیستم تولید برق تحمیل میکند. این مخارج شامل ناپیوستگی تولید این منابع و هزینههای انتقال گرانتر و هرگونه هزینههای سربار دیگری است که بهعهدهی مصرفکننده خواهد بود.
این گزارشها ممکن است این سؤال را در ذهن ایجاد کنند که آیا دیگر نمیتوان انرژیهای تجدیدپذیر را سیاستهای مناسبی برای مقابله با تغییرات اقلیمی قلمداد کرد؟ مسلما با قاطعیت نمیتوان اظهارنظر کرد. بااینحال، این گروه از اقتصاددانان ادعا میکنند هزینهی صرفهجویی در هر تن کربندیاکسید بین ۱۳۰ تا ۴۶۰ دلار نوسان دارد و این میزان حداقل چندین برابر بیشتر از تخمینهای پیشین دربارهی هزینهی اجتماعی کربن است.
همانطورکه پیشتر نیز اشاره کردیم، مطالعهی اخیر هنوز در مرحلهی کارشناسی قرار دارد و باید دید آیا واقعا ادعاهای تازه دربارهی هزینهی تمامشدهی کربن چقدر به واقعیت نزدیک است و نهایتا چه راهکارهایی میتوان برای کاهش این هزینه بهکار گرفت. تا آن زمان، بهتر است همچنان سیاستهای سبز را دنبال کنیم.