سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و تاثیر آن در بهبود محیط زیست و اقتصاد
یکی از انتقادات متداول دررابطهبا استفاده از انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی و انرژی بادی، تحمیل هزینههای زیاد و غیرضروری به مصرفکنندگان و اقتصاد است. طبق اطلاعات منتشر شده در مقالهای در حال تکمیل از مؤسسهی سیاست انرژی دانشگاه شیکاگو، فناوریهای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و سیاستهای حمایتی دولت از این صنعت طی یک دهه، منجر به افزودهشدن ۱۲۵ میلیارد دلار به هزینههای تولید برق در سراسر کشور شده است.
طبق آنچه که در این مقاله ذکر شده، بخش عمدهای از هزینههای تحمیلی بخش انرژیهای پاک، ناشی از لزوم تأسیس خطوط انتقال بیشتر و استفاده از توربینهای تولید برق است (که معمولا نیروی آنها با گاز تأمین میشود)؛ قطعا در برخی از نقاط همیشه باد با سرعت مناسب نمیوزد یا هوا همیشه آفتابی نیست و در این مواقع باید کمبود برق مورد نیاز را با توربینها جبران کرد.
شاید تمام این اطلاعات درست و منطقی باشد که قطعا همینطور هم هست؛ اما باید این موضوع را هم در نظر بگیریم که فناوریهای استفاده از انرژی خورشیدی و بادی هنوز در ابتدای راه خود هستند و برای توسعه و تکامل آنها باید تجهیزات بیشتری به سیستم تولید برق کشورها اضافه شود. از سویی دیگر در صورت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر گاهی اوقات تولید برق متوقف میشود و حل این مشکل مستلزم استفاده از فناوریهای جدید و پرهزینهای مانند استفاده از باتریهای متعدد و تشکیل شبکهای از باتریهای متعدد است. البته هنوز هم تنها هزینهی زیاد استفاده از انرژیهای پاک درنظر گرفته میشود و به مزایای استفاده از آنها توجهی نمیشود. حتی در مقالهای گفته شده است انرژیهای پاک غیرقابل اعتماد هستند. اما در ادامه میخواهیم به سوالی اساسی پاسخ دهیم؛ در مقابل هزینهی زیادی که برای استفاده از انرژیهای پاک صرف میکنیم، چه به دست میآوریم؟
پیش از پاسخ به این سؤال ابتدا باید بگوییم که از گذشته تاکنون در هر زمانی ارزش استفاده از منابع انرژی جدید برمبنای هزینهی استفاده از منابع انرژی متداول آن زمان سنجیده میشده است. زغالسنگ برای مدت زمان زیادی منبعی متداول محسوب میشد و سپس انرژی هستهای جایگزین آن شد؛ اما پس از گذشت مدتی، هزینهی استفاده از راکتورهای هستهای به میزان زیادی افزایش یافت و از کنترل خارج شد. درحالحاضر گاز طبیعی سوخت فسیلی ارزانقیمتی محسوب میشود.
البته باتوجهبه تسریع روند تغییر اقلیم، استفاده از سوختهای فسیلی دیگر کار معقولانهای نیست و باید به فکر آینده و مقابله با خسارت اقتصادی ناشی از تغییر اقلیم نیز باشیم؛ بنابراین تمرکز صرف روی هزینهی تولید انرژی چندان منطقی به نظر نمیرسد. در چهارمین ارزیابی اقلیمی دولت آمریکا که در ماه نوامبر منتشر شد، میزان خسارات ناشی از تغییرات اقلیمی تا سال ۲۱۰۰، مبلغی نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار ارزیابی شده است.
طبق گزارشی که در نشریهی نیچر کلایمت چنج منتشر شده است، میزان آسیبهای اقتصادی ناشی از تغییر اقلیم، در آمریکا از هر کشور دیگری بیشتر است. ۱۲ درصد از کل خسارات ناشی ار تغییر اقلیم دامنگیر آمریکا شده است که شامل کاهش محصولات کشاورزی، تخریب و آسیب دیدن زیرساختها و صرف هزینههای ضروری برای تجهیز و مقاومسازی شبکههای برقرسانی دربرابر بلایای طبیعی میشود.
سرمایهگذاری در زمینهی انرژیهای تجدیدپذیر باعث افزایش اشتغال و تولید ناخالص داخلی نیز میشود
البته با اتخاذ سیاستهای مناسب میتوان از بخش عمدهای از این خسارات جلوگیری کرد. سرمایهگذاری در زمینهی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و دیگر پروژههای مشابه باعث افزودهشدن ۲۰ تریلیون دلار به ارزش تولید ناخالص داخلی جهان تا پایان قرن بیستویکم میشود. درضمن سرمایهگذاری برای استفاده از انرژی خورشیدی باعث ایجاد اشتغال هم میشود. در ابتدای هزارهی کنونی هیچ نوع شغلی در زمینهی انرژی خورشیدی و انرژی بادی وجود نداشت؛ اما تا سال ۲۰۱۷، تعداد ۴۵۷ هزار فرصت شغلی ایجاد شد که درمقایسه با ۱۵۹ هزار فرصت شغلی در نیروگاههای تولید برق زغال سنگ و گاز طبیعی، عدد بسیار بزرگتری است.
حال با تمام این تفاسیر این سؤال مطرح میشود که چرا هنوز هم تنها به هزینهی زیاد استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر درمقایسهبا سایر جایگزینهای متداول آن توجه میشود؟ اگر اخبار و مقالات محیطزیست را دنبال میکنید، میدانید که درحالحاضر هشدارهای مختلف مرتبطبا پیامدهای تغییرات اقلیمی بیش از هر زمان دیگری بیان میشوند و نباید با چشمپوشی از مزایای انرژیهای تجدیدپذیر و تنها بهدلیل هزینهی زیاد، از آنها استفاده نکنیم؛ چرا که سرمایهگذاری برای انرژیهای تجدیدپذیر، در آینده موجب کاهش خسارات زیستمحیطی و اقتصادی، رشد اقتصادی و افزایش رفاه میشود.
سرمایهگذاری برای آیندهی بهتر فرایند چندان پیچیدهای نیست و وعدهی زندگی بهتر و رفاه بیشتر میتواند باعث تسریع این فرایند و درنهایت منجر به توسعهی یک کشور شود. بهعنوان مثال، ۶۳ سال قبل یعنی در سال ۱۹۵۶، دوایت آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا، چهارچوبهای قانون بزرگراه با کمک فدرال (Federal Aid Highway Act) را بهعنوان سرمایهگذاری برای آینده مشخص کرد. دولت در آن زمان ۳۳٫۵ میلیارد دلار (معادل ۳۲۸ میلیارد دلار امروز) برای این قانون اختصاص داد و سراسر نقاط کشور با بزرگراههایی به طول تقریبی ۶۱۵۰۰ کیلومتر، به یکدیگر متصل و راه برای انجام فعالیتهای تجاری بین ایالتهای مختلف هموار شد.
طبق گزارش منتشر شده از سوی اندیشکدهی رند کورپوریشن، ۲۵ درصد از رشد تولید سالانهی آمریکا از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۹ ناشی از سرمایهگذاری در زمینهی توسعهی بزرگراهها بوده است. درضمن افزایش بزرگراهها منجر به توسعهی حومهی شهرها و تغییر نقشهی آمریکا نیز شد. علاوهبر این صنایع مرتبط با حملونقل از جمله سه شرکت بزرگ خودروسازی جنرال موتورز، فورد و فیات کرایسلر و همچنین صنعت فولاد، جزو صنایع عمدهی آمریکا شدند.
درواقع طبق گزارشی که در سال ۲۰۰۸ در مجلهی لسآنجلس تایمز منتشر شد، احتمالا آیزنهاور در آن زمان نمیدانسته که این پروژه نهتنها فواید عامهی زیادی دارد، بلکه میتواند زمینهساز توسعهی اقتصادی و اجتماعی در ۵۰ سال آینده نیز شود. سرمایهگذاری دولت برای توسعهی اولیهی اینترنت، پایه و اساس تجارت و ارتباط جهانی کشور را تغییر داد و راه را برای برتری آمریکا در زمینهی فناوری اطلاعات هموار کرد؛ موفقیت سیلیکونولی یکی از نتایج بارز این برتری است. پروژههای مرتبط با زیرساختهای بشری (مثل اینترنت) نیز یکی از اقدامات مثبت برای رشد اقتصادی محسوب میشود.
درصورتیکه بهجای سرمایهگذاری مناسب در زمینهی استفاده از انرژی بادی و انرژی خورشیدی، تنها به هزینهی بالای استفاده از این انرژیها توجه کنیم، تنها منافع شخصی محقق میشوند که اصلیترین دلیل شکست دستیابی به آیندهی بهتر و کاملا متفاوت در زمینهی انرژی به شمار میرود.
نگرشهای مثبت برای سرمایهگذاری در حوزهی انرژیهای تجدیدپذیر در حال افزایش است
البته بخش اعظمی از مسئولان جهان ازجمله مسئولان بخشهای زیادی از آمریکا، نگرش مثبتی نسبت به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر دارند. مسئولان امر در بیش از نیمی از ایالتهای آمریکا تمایل خود را برای اعمال استاندارد سبز تجدیدپذیر (قانونی که در مورد افزایش تولید برق از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی باد، خورشید، زیستتوده و زمینگرمایی تأکید میکند) و برنامههای تولید انرژی تجدیدپذیر اعلام کردهاند.
درضمن در برخی از ایالتها هم که نیروگاههای انرژی هستهای فاقد توجیه اقتصادی شدهاند، مبالغی برای مجهز شدن به فناوریهای توقف تولید گازهای گلخانهای نیز اختصاص داده میشود. اگرچه این مبالغ که تحت عنوان اعتبارات گازهای گلخانهای صفر (Zero Emissions Credits) از آنها یاد میشود، به نیروگاههای هستهای جدیدی که دیاکسید کربن تولید نمیکنند، تعلق نمیگیرد و برای ساخت زیرساختهای فیزیکی در آینده نیز درنظر نگرفته شدهاند، تلاشی در راستای کاهش ضرورت صرف هزینههای زیاد جهت کاهش عواقب تغییر اقلیم محسوب میشود. میتوان گفت اعتبارات گازهای گلخانهای، خود نیز سرمایهگذاری خوبی برای آینده است.
بهتازگی یک برنامهی محرک اقتصادی جدیدی تحتعنوان نیو دیل سبز در حال اجرا است که براساس آن دولت باید بهصورت مستقیم برای ایجاد یک سری از فناوریهای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کند. عدهای از افراد برای توجیه سرمایهگذاریهای مستمر در زمینهی استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر که در هنگام تولید و استفاده از آنها، دیاکسید کربن تولید نمیشود، میگویند هزینهی تولید این نوع انرژیها بالا است؛ البته اکنون به جز سرمایهگذاری گسترده برای این انرژیها راهحل دیگری نداریم. پژوهشگران دانشگاه استنفورد و مؤسسهی پژوهش اقتصادی و وود هُل، با صراحت اذعان کردهاند که هر چقدر زمان بیشتری برای مقابله با ایجاد دیاکسید کربن صرف شود، میزان تولید ناخالص داخلی در آینده بیشتر کاهش پیدا میکند و تمام سرمایهگذاریها در این زمینه باید در زمان کنونی انجام شود؛ زیرا دیگر فرصتی نیست.
در پایان لازم به ذکر است که مزایای سرمایهگذاری در زمینهی انرژیهای تجدیدپذیر با سرعت بالایی درحال گسترش است و حمایتها در این راستا به قدری افزایش یافته که دیگر به نظر افرادی که هزینهی استفاده از انرژی بادی و خورشیدی را بالا میدانند، توجهی نمیشود. شرکت تولیدبرق اکسل انرژی که در شهر مینیاپولیس واقع شده، سرمایهگذاری زیادی برای استفاده از انرژی بادی انجام داده است و قصد دارد تا سال ۲۰۲۶، تا ۵۵ درصد از برق خود را با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر تولید کند.
درحالحاضر سرمایهگذاری برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر ضروری و غیرقابل اجتناب است
طبق گزارش این شرکت، هزینهی برق آن دسته از مشترکینی که مصرف متوسطی داشتهاند، از سال ۲۰۱۳ کاهش یافته است. بخشی از کاهش هزینهها بهدلیل کاهش مالیات بهدلیل استفاده از انرژی بادی بوده است؛ البته همان اعتباراتی که منابع مالی توسعهی استفاده از انرژی بادی را تأمین میکنند، در دههی اخیر باعث کاهش ۷۰ درصدی هزینهی استفاده از این انرژی شدهاند.
صاحبنظران دانشگاه شیکاگو قبلا متذکر شدهاند که آن دسته از یافتههای آنها که به هزینه مربوط میشود، احتمال تاثیر چشمگیر استانداردهای سبز تجدیدپذیر را در کاستن هزینهی کاهش دیاکسید کربن در آینده ازطریق بهبود فناوریهای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، از بین نخواهد برد.
استفاده از انرژی بادی و خورشیدی بهتنهایی برای مقابله با پیامدهای تغییر اقلیم کافی نیست و بهرهگیری از این انرژیها تنها بخشی از راهحلها و فناوریهای مختلف برای کاهش تولید دیاکسید کربن است (استفاده از انرژی هستهای نیز یکی از راهکارهای مقابله با این مشکل محسوب میشود). سرمایهگذاریهای کنونی برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میتواند تأثیر این انرژیها را در مقابله با تغییر اقلیم افزایش دهد.