آیا علم می تواند اعتیاد خود به پلاستیک را ترک کند؟
لوسی گیلیام اشتیاق زیادی به شرکت در فعالیتهای زیستمحیطی دارد. او در حال حاضر در بروکسل در زمینهی سیاستهای حملونقلی که تاثیرات زیستمحیطی کمتری داشته باشند، درحال فعالیت است. اما در اوایل دههی ۲۰۰۰، او یک میکروبیولوژیست مولکولی در دانشگاه هرتفوردشایر بود. گیلیام نیز مانند بسیاری از افراد هم رشتهای خود، حجم زیادی پلاستیک یکبار مصرف استفاده میکرد. این کار درست مانند خوردن قهوه و اضافهکاری که در زندگی روزمرهی ما عادی شده، به یک بخش طبیعی از علم قرن ۲۱ تبدیل شده است. گیلیام که در جهان خود حجم زیادی ضایعات پلاستیکی تولید میکرد، متوجه شد که تحت مدلی عمل میکند که مبارزان آلودگی پلاستیکی آن را «تولید، مصرف و دور ریختن» میخوانند. بهنظر او، تولید اینهمه زبالهی پلاستیکی اشتباه بود. تاثیرات زیستمحیطی حاصل از آن موجب نگرانی او شد. البته موضوع فقط ضایعات پلاستیکی نبود. او همچنین میخواست بداند که مثلا، چرا صفحات خورشیدی روی سقف ساختمان جدید آزمایشگاه وجود ندارد و چرا سفر هوایی به کنفرانسها به جای یک مشکل، یک مزیت محسوب میشود. گیلیام میگوید:
چگونه ما درحال مطالعهی تغییرات اقلیمی هستیم و افراد (دانشمندان) برای هر سفری سوار هواپیما میشوند. ما باید برای مردم یک چراغ راهنما باشیم.
او با قدری موفقیت سعی کرد برنامههای بازیافت را آغاز کند. ابتدا از عرضهکنندگان پلاستیک دعوت کرد تا درمورد این موضوع بحث کنند و روی روشهایی که گروه پژوهشی بتواند حداقل جعبهی پیپتها را برای استفادهی مجدد بازگرداند، تمرکز کرد. او با درک این موضوع که این فرایند احتمالا کند خواهد بود، از خود پرسید که در کدام بخشها میتواند تغییر ایجاد کند و به سمت کار در سیاستهای زیستمحیطی رفت.
بخش پژوهشهای علمی، یکی از کاربران پنهان پلاستیکهای یکبار مصرف است و در این میان علوم زیستپزشکی نقش قابلتوجهی دارند. ظروف آزمایشگاهی پلاستیکی (پتریدیش)، بطریها در اندازهها و اشکال مختلف، انواع دستکشها، پیپتها و سر پیپتها (پیپت یکی از ابزارهای آزمایشگاهی است که از آن برای برداشتن مقدار دقیقی از مایع استفاده میشود)، لولههای آزمایش و ویالها؛ مصرف و دور ریختن همهی اینها، بخش روزمره ای از پژوهشهای علمی است. بیشتر ما هرگز این تجهیزات را ندیدهایم ولی به آنها وابسته هستیم. بدون این وسایل ما دانش، فناوری، محصولات و داروها را نخواهیم داشت. این ابزارها برای زندگی قرن ۲۱ حیاتی بوده، اما در عین حال بسیار آلودهکننده هستند.
در سال ۲۰۱۵، پژوهشگران دانشگاه اکستر ضایعات پلاستیکی سالانهی گروه علوم زیستی خود را وزن کردند و براساس آن تخمین زدند که هرساله، آزمایشگاههای زیستپزشکی و کشاورزی در سرتاسر جهان حدود ۵/۵ میلیون تن ضایعات پلاستیکی آزمایشگاهی تولید میکنند. این مقدار، معادل ۸۳ درصد از پلاستیکی است که در کل جهان در سال ۲۰۱۲ بازیافت شد.
مشکل پلاستیک آن است که بسیار بادوام است و تجزیه نمیشود. ما آن را در زبالهها میاندازیم و پلاستیک در همان جا میماند. تصور میشود که تعداد آدمکهای پلاستیکی (اسباببازی لگو) موجود بیش از تعداد انسانهای واقعی روی زمین باشد و این مینیفیگها بیشتر از ما عمر کنند. وقتی این محصولات پلاستیکی (یا پیپتها، بطریها یا نیهای نوشیدنی)، سرانجام خرد میشوند، در محیط اطراف، به شکل ذرات بسیار ریز و تقریبا غیر قابل مشاهدهای به نام میکروپلاستیک باقی میمانند. میکروپلاستیکها از مواد آرایشی و الیاف لباس نیز حاصل میشوند.
در مطالعهای که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، نشان داده شده بود که میکروپلاستیکها در ۸۱ درصد از نمونههای آب شیر در سرتاسر جهان وجود دارند. پژوهشگران حتی در مناطق کوهستانی آمریکا و فرانسه، میکروپلاستیکها را در آب باران پیدا کردهاند. آنها اخیرا در شمالگان نیز دیده شدهاند.
علم مدرن با پلاستیکهای یکبار مصرف رشد یافت، اما زمان درحال تغییر است. پاییز امسال، نخستین موج از افراد جوانی که از گریتا تونبری، فعال محیط زیست سوئدی حمایت کرده و اعتصاب مدرسهای را به راه انداخته بودند، در مقطع کارشناسی شروع به تحصیل کردند. دانشگاهها از این افراد جوان انتظار دارند که پرسشهای جدید و چالشبرانگیزی را درمورد نحوهی انجام پژوهشهای علمی مطرح کنند. در همین زمان، بسیاری از افراد نسل Z (کسانی که از اواسط دههی ۱۹۹۰ به بعد متولد شدند)، اکنون درحال آغاز به تحصیل در مقطع دکتری هستند و نسل هزاره (کسانی که اوایل دههی ۱۹۸۰ متولد شدهاند)، سرپرستی آزمایشگاههایی را برعهده گرفتهاند.
در نتیجهی تلاش گیلیام و همکارانش، پیشرفتهایی حاصل شده است. در نوامبر گذشته، دانشگاه لیدز متعهد شد که تا سال ۲۰۲۳، استفاده از پلاستیکهای یکبار مصرف را کنار بگذارد. اخیرا نیز کالج دانشگاهی لندن اعلام کرده است که قصد دارد تا سال ۲۰۲۴ به این هدف دست پیدا کند. سیاستهای جدید تنها شامل ممنوعیت فنجانهای یکبار مصرف قهوه نیست بلکه شامل بسیاری از تجهیزات علمی روزمره میشود. لوسی استوارت، مسئول پروژهی پایداری در دانشگاه لیدز میگوید واکنش پژوهشگران متفاوت بوده است اما آنها به تدریج پیشرفت میکنند. او میگوید:
ما بهعنوان یک دانشگاه باید الهامبخش نسل آینده باشیم. ما یک موسسهی پژوهشی هستیم که هر روز نوآوریهای اساسی ایجاد میکنیم، بنابراین نمیگوییم راهحلی وجود ندارد زیرا ما به ایجاد آن راهحلها کمک میکنیم.
اگرچه چنین هدفی به حمایت کل نهاد پژوهشی نیاز دارد اما استوارت بر این نکته نیز تاکید میکند که ما میخواهیم پژوهشگران و کارمندان نیز به صورت تک تک وارد عمل شوند و به مشکل موجود در حوزهی فعالیت خود توجه کرده و سپس تغییری ایجاد کنند.
چنین پیشرفتهایی در مراکز پژوهشی دیگر نیز دیده میشود. هنگامی که دیوید کانتین، پژوهشگر زیستپزشکی در دانشگاه یورک با همکاران خود در آزمایشگاه درحال بحث درمورد ضایعات پلاستیکی بود، متوجه شد که او تنها کسی نیست که به مسالهی ضایعات پلاستیکی توجه داشته است. یکی از پژوهشگران میگوید، یکی از دلایل اینکه پلاستیکهای آزمایشگاهی چنین مشکل بغرنجی هستند، این است که میتوانند با مواد بیولوژیکی و شیمیایی مورد پژوهش، آلوده شوند و شما بهسادگی نمیتوانید آنها را همراه با فنجانهای قهوه در سطل زبالهی دانشگاه بیندازید. معمولا، ضایعات پلاستیکی آزمایشگاهی قبل از فرستاده شدن برای دفن در زیر خاک، بستهبندی و اتوکلاو میشوند (اتوکلاو فرایند استریلسازی است که در آن از آب و حرارت استفاده میشود).
کانتین میگوید تمام ضایعات پلاستیکی آنقدر آلوده نیستند که قابل بازیافت نباشند. او و همکارانش بهجای اینکه همه چیز را بهعنوان ضایعات خطرناک طبقهبندی کنند، درمورد ضایعات پلاستیکی خود بازرسی انجام داده تا ببنند که آلودگی کدامیک از آنها قابل برطرف کردن است. کانتین میگوید:
آلودگی که ما با آن روبهرو میشویم، احتمالا نسبتبه آلودگی حاصل از قوطی کپکزدهی لوبیایی که ممکن است پس از چند هفته آن را بازیافت کنید، کمتر است.
بنابراین درست مانند همانطور که میشود قوطی لوبیا را قبل از قرار دادن در سطل بازیافت مورد شستشو قرار داد، آنها راههایی برای زدودن آلودگی از ضایعات آزمایشگاهی خود نیز پیدا کردند. آنها یک ایستگاه آلودگیزدایی ایجاد کردهاند که در آن ضایعات پلاستیکی را بهمدت ۲۴ ساعت در مادهی ضدعفونی قوی خیسانده و سپس آبکشی میکنند. آنها همچنین پلاستیکهایی میخرند که بازیافت آنها سادهتر باشد. در نتیجهی این اقدامات، وزن پلاستیکی را که قبلا برای مدفون کردن زیر خاک، میفرستادند، حدود یک تن در سال کاهش دادند. او با ذکر این که گروه آنها فقط ۲۰ نفر هستند، از اینکه این تعداد پژوهشگر این حجم ضایعات پلاستیکی تولید میکنند، تعجب میکند. کانتین با اشاره به اینکه این پول عموم مردم است که آنها خرج میکنند، تولید این همه ضایعات را کاری برخلاف وجدان میخواند و میگوید:
ما بهعنوان دانشمند باید مسئول کاری که انجام میدهیم، باشیم.
در دانشگاه بریستول، جوجینا مورتیمر و سارانا چیپر-کیتینگ که دو تکنسین آزمایشگاه هستند، طرحهایی را برای درجهبندی و بازیافت ضایعات آزمایشگاهی تهیه کردهاند. آنها ازطریق شرکتی که در زمینهی بازیافت ضایعاتی که بازیافت آنها دشوار است، مانند لنزهای تماسی، بستههای چیپس و تهسیگار و نیز انواعی از پلاستیکهای آزمایشگاهی متخصص است، درحال آزمایش بازیافت دستکشها و کیسههای یخ هستند. مورتیمر و چیپر-کیتینگ برای کاهش ضایعات بستهبندی سعی میکنند فله خریداری کنند. البته، پلاستیک تنها بخشی از پازل آزمایشگاه پایدار برای آنها است. مورتیمر میگوید:
ما فریزرهای با دمای بسیار پایین (ULT ) زیادی داریم. فریزرها حاوی هزاران هزار نمونه هستند که از ۲۰ سال پیش تا کنون در آنها قرار دارند و همهی آنها در دمای ۸۰- درجهی سانتیگراد نگهداری میشوند.
آنا لویس به پژوهشهای دانشگاه کلرادو اشاره میکند که نشان میدهند بیشتر نمونهها را میتوان با اطمینان در دمای ۷۰- درجهی سانتیگراد نگهداری کرد و در مصرف انرژی نیز ۳۰ درصد صرفهجویی کرد.
مارتین فارلی اولین پست پایداری آزمایشگاه را در دانشگاه ادینبورگ از سال ۲۰۱۳ برعهده گرفت. او اکنون متخصص روشهایی است که در آن آزمایشگاههای پژوهشی بتوانند پایدارتر شوند و در نقشی مشابه لویس در چندین دانشگاه لندن کار میکند. او ابتدا بهخاطر مسالهی پلاستیک وارد این کار شد، اما بهسرعت متوجه شد مسائل زیادی وجود دارد که باید روی آنها کار کند. فارلی خاطرنشان میکند که فریزرهای ULT میتوانند به اندازهی یک خانه انرژی مصرف کنند. بنابراین اگر شما درمورد مصرف انرژی خانههای موجود در خیابان خود نگران هستید، باید درمورد یخچالهای دانشگاه خود نیز نگران باشید و با تشدید وضعیت اضطراری اقلیمی، هر جنبه از جامعه باید تغییر کند. او میگوید آزمایشگاهها ممکن است هیولاهایی مانند صنعت نفت و گاز نباشند اما تاثیر محیطی قابلتوجهی دارند که اغلب نادیده گرفته میشود.
طبق برآورد فارلی، در یک دانشگاه فعال ازنظر پژوهشی، آزمایشگاهها حدود دو سوم از صورتحساب انرژی را به خود اختصاص میدهند. اگر دانشگاهی بخواهند مصرف انرژی خود را کاهش دهد، علوم پژوهشی مکان مناسبی برای آغاز هستند. او میگوید:
ما افرادی را داریم که در خانه بازیافت انجام میدهند ولی در آزمایشگاههای خود کاری انجام نمیدهند. من با یک محاسبهی سرانگشتی میگویم که بسته به حوزهی پژوهشی، تاثیر محیطی شما ۱۰۰ تا ۱۲۵ برابر بیشتر از یک خانه است.
با ردیابی تاریخ علم، تعیین زمان دقیق وارد شدن پلاستیکهای یکبار مصرف به آزمایشگاه دشوار است. سیمون ورت، تاریخدان کالج دانشگاهی لندن، میگوید باید مطالعهای انجام دهیم تا متوجه شویم که پلاستیکها چه موقع در وسایل علمی مورد استفاده قرار گرفتند و چگونه میتوان این روند را تغییر داد. او میگوید که پلاستیکها در بسیاری از اشیاء علمی تاریخی به کار رفتهاند، اما از آنجایی که موزهها کالاها را از این لحاظ فهرستبندی نمیکنند، تعیین زمان آن دشوار است.
تولید چیزی که ما آن را پلاستیک مینامیم، در اواخر قرن ۱۹ آغاز شد. امروزه ما پلاستیک را بهعنوان تهدیدی برای حیاتوحش میبینیم اما آن زمان، هر چیز مصنوعی موجب میشد طبیعت از تهدید ناشی از انسان نجات پیدا کند (اگر پلاستیک نبود، انسان طبیعت را بیشتر مصرف میکرد). با رواج بازی بیلیارد، تولیدکنندگان بهدنبال راه مطمئنتری برای تولید توپها بودند. در آن زمان توپهای بیلیارد از عاج فیل ساخته میشد. شرکتی مسابقهی ده هزار دلاری را برای یافتن یک مادهی جایگزین برگزار کرد. این امر منجر به ثبت اختراع سلولوئید (ترکیبی از کافور و نیتروسلولز) بهوسیلهی جان وسلی هایت در سال ۱۸۷۰ شد. هایت بههمراه برادرش، شرکت تولید سلولوئید را تاسیس کرد و فرایندی به نام «قالبگیری بادی» را توسعه داد که طی آن توانستند لولههای توخالی سلولوئیدی بسازند و مسیر را برای تولید انبوه اسباببازیها و وسایل تزئینی ارزانقیمت هموار کنند. یکی از مزایای سلولوئید این بود که میتوانست با رنگها ترکیب شود و به این ترتیب هایت توانست طرحهای مختلفی مانند مرجانی و لاکپشتی (خالدار) را تولید کند.
در پایان قرن ۱۹، در صنعت درحال گسترش برق از شلاک استفاده میشد. شلاک رزینی است که بهوسیلهی حشرهی مادهی قرمزدانهی هندی ترشح میشود و بهعنوان یک مادهی عایق استفاده میشد. لئو باکلند، جایگزین مصنوعی دیگری اختراع کرد و نام آن را باکلیت نهاد. این ماده در دههی ۱۹۲۰ با عنوان «مادهی هزارکاره» وارد بازار شد و بهزودی پلاستیکهای جدیدی در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ نیز به آن پیوستند.
نایلون که در سال ۱۹۳۵ اختراع شد، همچون نوعی ابریشم مصنوعی بود که برای استفاده در چتر نجات و نیز جورابهای ساقبلند زنانه مناسب بود. پلکسی گلاس یا پلی متیلمتاکریلات نیز به کمک صنعت هوایی آمد. تحقیق و توسعه در دوران جنگ جهانی دوم، نوآوری در زمینهی توسعه پلاستیک را افزایش داد. در این زمان پلاستیکهای زیادی وارد خانهها و نیز آزمایشگاهها شد.
ورت تاکید میکند که مشکل امروز، فقط حاصل پلاستیک نبوده بلکه ناشی از ظهور فرهنگ یکبار مصرف نیز میشود. درگذشته، ما عادت نداشتیم که وسایل را دور بریزیم. ماشینآلات اواخر انقلاب صنعتی یعنی حدود اواسط قرن ۱۹، تولید پارچه و کاغذ را آسانتر کرد. در همین زمان، مردم بیشتر و بیشتر از وجود میکروبها آگاه و درمورد آن نگران شدند، برای مثال پس از اینکه جان اسنو، در سال ۱۸۵۴، پمپ آب خیابان را بهعنوان منبع شیوع وبا در محلهی سوهو در لندن معرفی کرد. همگام با رواج ضدعفونی کنندههای پزشکی در دههی ۱۸۶۰، پانسمانهای یکبار مصرف نیز بهتدریج عادی شدند. ورت توضیح میدهد:
همینطور، مواردی مانند گوش پاکنها، کاندمها، تامپونها و چسبهای زخم و نیز دستمالهای کاغذی و فنجانهای کاغذی ساخته شدند.
با پیشرفت تولید انبوه، دور انداختن وسایل، نسبتبه تمیز کردن و استفادهی مجدد از آنها ارزانتر و آسانتر شد. محصولات یکبار مصرف پارچهای و کاغذی طی دورهی نسبتا کوتاهی وارد شدند اما فرهنگ جدید دورانداختنی که آنها ترغیب میکردند، مسیر را برای مشکل پلاستیکی که ما امروز داریم، هموار کرد. فنجانها و نیهای کاغذی، پلاستیکی شدند و ایدهی «تولید، مصرف و دور انداختن» تبدیل به یک رویهی عادی شد.
البته ورود پلاستیکهای یکبار مصرف در پزشکی و علم پس از جنگ ساده نبود. ورت با نگاهی به مجلههای پزشکی از دههی ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰، شکایتهایی پیدا کرد. او توضیح میدهد:
سنتی وجود داشت که در آن جراحان یک جفت دستکش داشتند و آن را در تمام مدت حرفهی خود استفاده میکردند. این دستکشها که لاستیکی بودند، نخستینبار بوسیلهی ویلیام استوارت هالستد در بیمارستان جانز هاپکینز در مریلند در دههی ۱۹۸۰ معرفی شدند. این دستکشها دورانداخته نمیشدند و قابل ضدعفونی و تعمیر بودند. ورت می گوید:این دستکشها نشانهای از تجربهی یک جراح بودند. سپس دستکشهای یکبار مصرف آمد و البته برخی از افراد به خاطر ترک نشانهی تجربهی خود، خوشحال نبودند.
او خاطرنشان میکند که پرستاران باید یاد میگرفتند که بهجای نگهداری وسایل، آنها را دور بیندازند. در آن زمان هنوز ویژگی یکبار مصرف، ویژگی باارزشی تلقی نمیشد. درمقابل، پیشفرض، استفادهی مجدد از وسایل بود. شما باید به مردم آموزش میدادید که یکبار مصرف را به عنوان ویژگی باارزش ببینند.
مورتیمر کابینتهای شیشهای قدیمی را نگاه میکند. او میگوید ما درحال تلاش برای بازگرداندن مجدد اشیاء شیشهای به زندگی هستیم. گیلیام در بروکسل، درمورد مادر بزرگ خود میگوید که در آزمایشگاه بیمارستان کار میکند و تمام دستیاران او از ابزارهای شیشهای استفاده میکنند. بهگفتهی او، زمانی ما بدون استفاده از پلاستیک، علم را پیش میبردیم و اگرچه نمیتوان ادعا کرد که تمام حوزههای علم را میتوان بدون پلاستیک پیش برد، اما زمینههایی نیز وجود دارد که بدون پلاستیک میتواند فعالیت داشته باشد.
ظاهرا پلاستیک برای علم مدرن ضروری است. پلاستیک میتواند از مواد محافظت کند. همچنین ما را از مواد دور نگه میدارد (موادی که ما نمیخواهیم آنها را آلوده کنیم) و آنها را از ما دور نگه میدارد (مواد خطرناکی که ممکن است به ما آسیب برسانند). برخی از حوزههای علم (مخصوصا پژوهشهای DNA)، در عصر پلاستیکهای یکبار مصرف رشد کردهاند.
در برخی موارد، بازگشت به شیشه ممکن است یک راهحل باشد. بهگفتهی مورتیمر، وسایل شیشهای در دسترس بوده و قابل ضدعفونی هستند. همهی دانشگاهها اتاقی دارند که پر از وسایلی است که از آنها میتوانیم بهجای پلاستیک استفاده کنیم. مورتیمر همراه چیپر-کیتینگ درحال تعیین هزینههای شیشه دربرابر هزینههای پلاستیک است. ازنظر تئوری، خریدن شیشه باید از خرید مکرر پلاستیک ارزانتر باشد، بهویژه که دور ریختن پلاستیکها نیز هزینههایی در بردارد.
البته استفادهی مجدد از شیشه به این معنا است که ابزارآلات شیشهای باید شسته و استریل شوند و این کارها به منابعی نیاز دارد. این دیدگاه موجب نگرانی لوسی استوارت شده است. او نمیخواهد تعهد آنها درخصوص عدم مصرف پلاستیک، موجب ایجاد مشکلی دیگر شود.
در یورک، کانتین نیز درمورد اثرات ناشی از بازگشت ابزار شیشهای نگران است. او میگوید:
هر روز ما از واکنشگرهایی مانند محیط کشت سلول استفاده میکنیم. این محیط یک مادهی مغذی است که سلولها در آن رشد میکنند. این ترکیب مغذی طی چندین دهه توسعه پیدا کرده است و بیشتر سلولها نیز روی پلاستیک رشد پیدا کردهاند و شرایط بهینهای ایجاد شده است.
پژوهشگرانی نظیر کانتین علاقمند به مطالعهی جزئیات دقیقی از رفتار سلولها هستند و چیزی که سلولها روی آن رشد میکند، روی رفتار سلولها تاثیرگذار است. او توضیح میدهد:
ما میدانیم سلولها دربرابر محیط خود بسیار واکنشی هستند و میتوانند شرایطی مانند زبری یا نرمی سطحی را که روی آن رشد میکنند، حس کنند. تغییرات غیرمنتظره در رفتار میتواند به اشتباه بهعنوان نتیجهی آزمایش تفسیر شود، درحالیکه این موضوع تنها به خاطر آن است که رفتار سلول روی شیشه فرق دارد.
مشکل دیگر آن است که استفادهی مجدد از شیشه زمان میبرد. استفاده و تعویض مواردی مانند سرهای پلاستیکی مورد استفاده برای نمونهبرداری، بسیار سریعتر است. از طرف دیگر، استفاده از شیشه، به آب و حرارت برای ضدعفونی کردن نیز نیاز دارد و این امر میتواند هزینهی آزمایشگاه را بالا ببرد. اگرچه تا یک تجزیهوتحلیل کامل انجام نشود، این موضوع مشخص نمیشود. لویس میگوید:
ما باید یک تجزیهوتحلیل جامع انجام دهیم و شاید هم معلوم شود که پلاستیک ارزان تر درمیآید. در چنین موردی ما نیاز به یارانه خواهیم داشت.
فارلی معتقد است توجه جامعهی علمی به این موضوع بیشتر شده است. او میگوید پنج شش سال پیش، وقتی به همکارانم میگفتم که میخواهم این کار را انجام دهم، آنها میخندیدند و میگفتند بله ما هم این کار را انجام خواهیم داد. اما اکنون من تقریبا هر هفته ایمیلهایی دریافت میکنم که در آن افراد از من میپرسند: چگونه میتوانم کاری انجام دهم؟ میخواهم کار بیشتری انجام دهم.
دانشگاه لیدز درحال ایجاد ارتباط با مراکز و سازمانهای دیگر است. آنها همچنین با شوراهای ملی پژوهش درحال گفتگو هستند. استوارت میگوید اگر بخواهند مشکل پلاستیکهای یکبار مصرف را در محیط دانشگاه حل کنند، این نوع همکاریها ضروری است زیرا هرچیزی که وارد دانشگاه میشود، بخشی از اقتصاد محلی است. این دانشگاه خود را به عنوان یک دانشگاه مدنی میبیند و اطمینان میدهد که پژوهشها و نورآوریهای آنها در مسیری انجام میشود که به نفع منطقه باشد.
گیلیام برای پژوهشگرانی که میخواهند بهتنهایی در حل مشکل ضایعات پلاستیک مشارکت کنند، توصیهی سادهای دارد: اول از همه، ببینید که آیا میتوانید دوستانی پیدا کنید که با شما همکاری کنند. برای آنها پیامی بفرستید و جلسهای کوچک تشکیل دهید. بگویید: من این مسائل را دیدهام و درمورد آن نگران هستیم، آیا کسی ایدهای درمورد آنها دارد؟ درصورتی که کسی با شما همکاری نکند، سعی کنید کارهایی درخصوص بازیافت و برگردان پلاستیکها انجام داده و تصاویری از آن را در رسانههای اجتماعی منتشر کنید؛ ممکن است بتوانید همفکرانی را در آزمایشگاههای دیگر پیدا کنید. با انجام کاری متفاوت فعالیت خود را آغاز کنید، حتی اگر احساس میکنید آن کار کوچک و بیهوده است. کارهای کوچک نیز میتوانند موجب آغاز حرکت دیگران شود.