پس از پنج رویداد انقراض جمعی آیا نوبت به ششمین مورد رسیده است؟
ده هزار سال پیش رویداد انقراضی در زمین آغاز و باعث محو سریع جانداران شد. دانشمندان انقراض جمعی را بهصورت بازههایی زمینشناسی تعریف میکنند که به محو و انقراضی بسیاری از جانداران زنده انجامیدند. امروزه انسان خود را در آغاز آخرین انقراض جمعی میبیند که سرعتی بیش از دیگر انقراضها دارد. از سال ۱۹۷۰، جمعیت گونههای مهرهدار تا ۶۸ درصد کاهش یافته و به نقل از اتحادیهی بینالمللی حفظ حیات وحش (IUCN)، در حال حاضر بیش از ۳۵ هزار گونه در معرض خطر انقراض قرار دارند. تنها در قرن بیستم، ۵۴۳ گونهی مهرهدار خشکی منقرض شدند.
آیا باید انسانها را سرزنش کرد؟
از ابتدای انقلاب صنعتی در ۱۷۶۹، انسان عامل اصلی بحران زیستمحیطی فعلی است. از نشر گازهای گلخانهای تا سوراخ شدن لایهی ازون و جنگلزدایی، انباشته شدن پلاستیک و تجارت غیر قانونی جانداران، انسان نقش فعالی در محو گونهها و تهدید نسل آنها دارد. افرادی معتقدند تغییرات اقلیمی و انقراض گونههای جانوری بخشی طبیعی از حیات است و این فرضیه از برخی جنبهها صحت دارد؛ اما پنج انقراض جمعی اول بدون دخالت انسان رخ دادند. تفاوت اصلی در سرعت انقراض است.
سوابق فسیلی نهتنها دربارهی وجود گونههای مختلف میگویند بلکه دادههایی دربارهی طول مدت بقای گونهها قبل از انقراض بدون دخالت انسان نشان میدهند. این تعریف به سرعت پسزمینه اشاره دارد که برابر با تقریبا انقراض یک گونه به ازای یک میلیون گونه در سال است. در حال حاضر به دلیل فعالیتهای انسانی، سرعت واقعی پسزمینه دهها هزار برابر بیشتر شده و به این معنی است که تعداد بیشتری از گونهها با سرعتی بالاتر رو به انقراض هستند.
چشمانداز دنیاگیری
انسان در گذشته هرگز نتوانسته بود فرصتی برای استراحت به طبیعت بدهد. به نقل از ناسا، قرنطینههای سال ۲۰۲۰ باعث کاهش ۱۷ درصدی نشر کربن و کاهش ۲۰ درصدی سطح اکسید نیتروژن شدند. آبراهها پاکسازی شدهاند و حیوانات حتی در شهرهای سراسر دنیا دیده میشوند. دنیاگیری، تنفسی موقتی برای سیارهی زمین بود؛ چرا که با نزدیک شدن به پایان آن، فعالیتهای انسانی از سر گرفته میشوند و انقراضها دوباره با سرعت قبلی ادامه مییابند.
اکوتوریسم از صنایعی است که از تلاشهای حفاظتی در سراسر دنیا حمایت میکند؛ اما از زمان آغاز دنیاگیری و اعمال محدودیتهای سفر در مرز فروپاشی قرار گرفت. فعالان محیط زیست بدون کسب درآمد از توریستها در محافظت از گونههای آسیبپذیر دچار مشکل شدند. این گونهها شامل کرگدنهای بوتسوانا، گربههای وحشی آمریکای جنوبی و ببرهای هند هستند.
پنج انقراض جمعی
انقراض اردویسین، سیلورین
زمان: تقریبا ۴۴۰ میلیون سال پیش
نرخ انقراض گونهها: ۸۵ درصد
اولین انقراض جمعی روی زمین در دورهای رخ داد که جاندارانی مثل مرجانها و بازوپایان صدفدار آبهای کمعمق سراسر دنیا را پر کرده بودند اما هنوز به زمین راه نیافته بودند. حیات در آغاز راه خود و تنوع زیستی از ۳٫۷ میلیارد سال قبل رو به افزایش بود اما تقریبا ۴۴۰ میلیون سال قبل، تغییرات اقلیمی منجر به تغییر دمای دریاها شد و بخش زیادی از حیات اقیانوسی تلف شدند. یخبندان انبوه در پایان دورهی اردویسین بخش جنوبی ابرقارهی گوندوانا را پوشاند. یخچالهای طبیعی بخش زیادی از آبها را مسدود کردند و به شکل چشمگیری سطح دریاهای سراسر جهان را کاهش دادند؛ در نتیجه زیستگاه طبیعی بسیاری از گونهها از بین رفت، زنجیرههای غذایی نابود شدند و نرخ موفقیت تولید مثل آنها کاهش یافت.
هنوز علت رویدادهای یادشده مشخص نیست. بر اساس یک نظریه، فرایند سرمایش ناشی از شکلگیری رشتهکوه آپالیشین آمریکای شمالی یکی از دلایل این انقراض بود. فرسایش انبوه سنگهای سیلیکاتی رابطهی مستقیمی با حذف کربن دیاکسید از جو داشت. همه با این فرضیه موافق نیستند و بر اساس برخی نظریهها، فلز سمی حلشده در آب اقیانوسها در دورهی کاهش اکسیژن منجر به نابودی حیات دریایی شد. برخی از دانشمندان انفجار اشعهی گامای یک سوپرنوا را دلیل ایجاد حفرهای بزرگ در لایهی اوزون میدانند که باعث انتشار پرتوهای کشندهی فرابنفش و نابودی حیات روی زمین در این دوران شد و نظریهای دیگر فعالیت آتشفشانی را دلیل اصلی انقراض این دوران میداند.
تا انتهای دورهی اردویسین، بستر دریاها مملو از موجودات صدفداری مثل ترلوبیتها بود.
انقراض دونین پسین
زمان: تقریبا ۳۶۵ میلیون سال پیش
نرخ انقراض گونهها: درصد
دوران دونین که اغلب با عنوان عصر ماهی هم شناخته میشود، عصر ظهور و افول بسیاری از گونههای دریایی ماقبل تاریخ بود. در این دوران جاندارانی در خشکی هم تکامل پیدا کردند؛ اما بخش زیادی از تودههای حیات در اقیانوسها زندگی میکردند. در این دوران گیاهان آوندی مثل درختان و گلها احتمالا عامل انقراض جمعی بودند.
با تکامل ریشهی گیاهانی، حیات و محیط روی زمین هم تغییر کرد و سنگها و لاشهسنگها به خاک تبدیل شدند. خاک غنی از مواد غذایی وارد اقیانوسها و باعث رشد جلبکها در مقیاسی انبوه شد. این انفجار جلبکی منجر به ایجاد مناطق وسیعی به نام مناطق مرده شد. در این نواحی جلبکها اکسیژن آب را میدزدیدند و زمینهساز خفگی حیات دریایی و از بین رفتن زنجیرههای غذایی شدند. در نتیجه گونههایی که نتوانستند با کاهش سطح اکسیژن و غذا سازگار شوند، نابود شدند.
البته هنوز بحث بر سر نظریهی انقراض جمعی دوم زیاد است و برخی دانشمندان معتقدند فورانهای آتشفشانی دلیل اصلی کاهش سطح اکسیژن اقیانوسها بودند. یکی از هیولاهای اقیانوسی که در این دوران منقرض شد، ماهی زرهدار دونکلئوستئوس به طول ۱۰ متر بود؛ شکارچی ترسناکی با کلاهخودی از ورقههای استخوانی که کل سر او را پوشانده بودند.
دونکلئوستئوس یکی از غولهای اقیانوسی قبل از انقراض جمعی دونین بود.
انقراض پرمین، تریاسه
زمان تقریبا ۲۵۳ میلیون سال پیش
نرخ انقراض گونهها: ۹۶ درصد از حیات دریایی و ۷۰ درصد از حیات خشکی
این رویداد انقراض که اغلب با عنوان مرگ بزرگ از آن یاد میشود، بزرگترین انقراض جمعی روی زمین است. این انقراض منجر به نابودی بیش از ۹۰ درصد از گونههای روی زمین و نابودی تعداد زیادی از خزندگان، حشرات و دوزیستان شد. عامل این انقراض فاجعهبار دورهای از فعالیتهای آتشفشانی بود. در پایان دورهی پرمین، فعالیتهای آتشفشانی در سیبری کنونی افزایش یافت. به این ترتیب مقادیر زیادی کربن دیاکسید وارد جو زمین شد و اثری گلخانهای را به وجود آورد که به گرمایش زمین انجامید. در نتیجه الگوهای آب و هوایی تغییر پیدا کردند، سطح دریاها بالا رفت و بارانهای اسیدی آغاز شدند.
افزایش سطح کربن دیاکسید در اقیانوسها عامل مسمومیت حیات دریایی و محرومیت آنها از آبهای اکسیژندار بود. در آن زمان دنیا شامل ابرقارهی پانگهآ بود که به عقیدهی دانشمندان، عامل اصلی نبود حرکت در اقیانوسهای زمینی بود و استخری از آبهای راکد را ایجاد کرده بود که عامل دائمی شدن انباشتهسازی کربن دیاکسید بودند. افزایش دمای دریاها منجر به کاهش سطح اکسیژن آب شد. مرجانهای دریایی به بدترین شکل تحت تأثیر قرار گرفتند و حدود ۱۴ میلیون سال طول کشید تا پس از این رویداد بازسازی شوند.
برخی از اولین دایناسورهای خشکی مثل دیمترودونها از اولین گونههایی بودند که در این دوران منقرض شدند
انقراض تریاسه، ژوراسیک
زمان: ۲۰۱ میلیون سال پیش
گونههای منقرضشده: ۸۰ درصد
دوران تریاسه زمانی برای ظهور حیات جدید و متنوع بود و در این دوران دایناسورها به فراوانی بالایی رسیدند. متأسفانه فعالیتهای آتشفشانی این دوره زیاد بود. دلیل واضح انقراض جمعی چهارم مشخص نیست؛ اما دانشمندان معتقدند فعالیتهای آتشفشانی متوالی در منطقهی اقیانوس آتلانتیک کنونی یکی از دلایل انقراض جمعی چهارم بوده است. مشابه انقراض پرمین، آتشفشانها در این دوره مقادیر زیادی کربن دیاکسید آزاد کردند و زمینهساز تغییرات اقلیمی و نابودی حیات روی زمین شدند. دماهای سراسر جهان افزایش یافت، یخها ذوب شدند و سطح دریاها بالا رفت و اسیدی شد. در نتیجه بخش زیادی از حیات دریایی و گونههای خشکی منقرض شدند؛ این گونهها شامل کروکدیلهای بزرگ ماقبل تاریخ و بخشی از پتروسائورها (اولین دایناسورهای پرنده) بود.
نظریههای مختلفی در توجیه انقراض جمعی چهارم وجود دارند که نشان میدهند افزایش سطح کربن دیاکسید منجر به آزادسازی گاز متان از یخچالها شد و در نتیجه رویداد انقراض چهارم را رقم زد.
ترسینوسوکوس یکی از گونههایی بود که در آغاز دورهی ژوراسیک منقرض شد
انقراض K-Pg
زمان: تقریبا ۶۶ میلیون سال پیش
نرخ انقراض گونهها: ۷۵ درصد
معروفترین رویداد انقراضی، انقراض جمعی کرتاسه، پالئوژن است که با عنوان پایان دایناسورها شناخته میشود. این رویداد گاهی با عنوان انقراض K-T هم تعریف میشود و زمینشناسها آن را انقراض K-Pg مینامند. حرف K برگرفته از کلمهی آلمانی Kreide به معنی کرتاسه است.
در این دوره سیارکی به قطر بیش از ۱۳ کیلومتر با سرعت ۷۲ هزار کیلومتر بر ساعت در منطقهی یوکاتان مکزیک کنونی برخورد کرد. برخورد این سیارک حفرهای به قطر ۱۸۰ کیلومتر و عمق ۱۹ کیلومتر به نام حفرهی چیکسولوب را ایجاد کرد. این برخورد کل زمینهای اطراف را تا فاصلهی ۱۴۵۰ کیلومتری سوزاند و به حکمرانی ۱۸۰ میلیون سالهی دایناسورها روی زمین پایان داد.
آسمان پس از برخورد چیکسولوب تا ماهها به دلیل غبار موجود در جو، سیاه بود؛ به همین دلیل گیاهان قادر به جذب نور خورشید نبودند و بهصورت گسترده از بین رفتند. در نتیجه زنجیرهی غذایی دایناسورها هم از بین رفت. دمای سراسری بهسرعت کاهش یافت و زمین وارد زمستانی سرد شد. بر اساس تخمین دانشمندان بخش زیادی از گونهها بلافاصله پس از برخورد منقرض شدند. البته تعداد زیادی از گونههایی که قادر به پرواز یا شنا در اقیانوسها بودند از این اتفاق جان سالم به در بردند. یکی از بازماندگان آن دوران، پرندگان کنونی هستند که بیش از ۱۰ هزار گونه را در بر میگیرند.
کل دایناسورهای غیرپرنده در پنجمین انقراض جمعی نابود شدند.
انقراض جدید
انسانها را میتوان بهعنوان عامل تسریع انقراض کنونی معرفی کرد؛ اما از سویی انسان بهدنبال توقف این روند است. دنیا پر از دانشمندان و فعالان محیط زیست است که در آزمایشگاهها، مناطق حفاظتی و میدانهای سیاسی برای محافظت از گونههای در معرض خطر تلاش میکنند. از تلاش برای کاهش نشر آلایندهها در معاهدهی ۲۰۱۶ پاریس تا طرح منابع جهانی بریتانیا برای مبارزه با جنگلزدایی، قانونگذاری همیشه خط مقدم مبارزه با انقراض جمعی بوده. یکی از بزرگترین تهدیدهای مستقیم برای حیات وحش، تجارت غیر قانونی حیوانات است.
در ابتدای دنیاگیری کرونا بازارهای حیات وحش مورد توجه قرار گرفتند که نهتنها گونههای حیات وحش بلکه انسان را در معرض خطر بیماریهای مشترک انسان و حیوان مثل کووید ۱۹ قرار میدهند. این بازارها که حیوانات عجیب زنده و محصولات آنها را تجارت میکنند، در سراسر دنیا پیدا میشوند. برای مثال مزارع خرس در آسیا بیش از ۲۰ هزار خرس سیاه آسیایی را به خاطر صفرای آنها حبس کردهاند و باعث کاهش جمعیت این گونهها میشوند. قانونگذارها بهدنبال جلوگیری از توسعهی این بازارها هستند. برای مثال نخستوزیر ویتنام دستورالعملی امضا کرده است که واردات حیوانات وحشی را ممنوع میسازد و بازارهای غیر قانونی خرید و فروش حیوانات وحشی را میبندد.
پانداها در دههی هشتاد یکی از گونههای در معرض خطر انقراض بودند و تنها ۱۱۱۴ عدد از آنها در چین ثبت شده بود.
چشمان جدید در آسمان
یکی از بهترین روشها برای حفظ گونهها و جلوگیری از انقراض آنها نظارت بر جمعیت گونهها و شناسایی مشکلات است. دوربین هواپیماها روش اصلی جمعآوری داده هستند. البته پژوهشهای اخیر از ترکیب تصاویر ماهوارهای و هوش مصنوعی برای نظارت بر حیوانات از فضا استفاده میکنند. پژوهشگرها با استفاده از تصاویر هوایی باکیفیت از علفزارهای آفریقا الگوریتمی را برای بررسی بیش از هزاران کیلومتر ایجاد کردند که تعداد فیلها را شمردند؛ اما فناوری هنوز در آغاز راه خود و تنها به مناطقی با حیوانات عظیمالجثه مثل فیلها محدود است. به گفتهی الگا ایسوپوا، دانشمند کامپیوتر در دانشگاه بث و سازندهی هوش مصنوعی ردیاب فیلها:
پرسش اصلی این است که تعداد حیوانات و زیستگاههای آنها چقدر است. به دلیل موانعی مثل ابرها نمیتوانیم بر بسیاری از حیوانات نظارت کنیم. همچنین نمیتوانیم حیوانات را داخل مناطق جنگلی متراکم ردیابی کنیم؛ اما توسعهی نظارت بر گونهها از پتانسیل بالایی برخوردار است. ما بهدنبال بهبود الگوریتمی برای ردیابی جانداران کوچکتر هستیم. همچنین میتوانیم حیوانات گلهای را ردیابی کنیم. برای مثال این مدل میتواند کل کلونی پنگوئنها را شناسایی کند و سپس میتوانیم از الگوریتمی برای تخمین تعداد آنها بر اساس اندازه و کلونی استفاده کنیم. همچنین میتوان ردپای حیواناتی را پیدا کرد که کوچک هستند؛ اما اگر بهصورت گلهای حرکت کنند ردی از آنها باقی میماند.
تصویری از پارک ملی آدو الفنت، الگوریتمی را برای شمارش فیلها نشان میدهد
نجات از طریق همسانسازی
راهحل بالقوهی دیگری برای مبارزه با انقراض، همسانسازی گونهها است. دانشمندان در فوریهی ۲۰۲۱ از همسانسازی نوعی راسوی پاسیاه خبر دادند که بیش از ۳۰ سال از انقراض آن میگذشت. تصور میشد این پستانداران کوچک بومی آمریکا منقرض شدهاند؛ تا اینکه در اوایل دههی ۱۹۸۰ کلونی کوچکی از آنها کشف شد که در برنامهی تولید مثل وارد شدند و در اطراف ایالات متحده شروع به تکثیر کردند.
جمعیت این راسوها به دلیل خویشآمیزی در معرض خطر انقراض مجدد قرار دارد. پژوهشگرها به دنبال ساخت کپی ژنتیکی از سلول محافظتشدهی نوع ماده به نام ویلا هستند که در دههی ۱۹۸۰ منقرض شد. فرایند همسانسازی مشابه فرایند همسانسازی گوسفند دالی در اوایل دههی ۱۹۹۰ است. دانشمندان امیدوار هستند گونههای همسان پس از گذراندن مدتی در اسارت بتوانند با موفقیت وارد حیات وحش بشوند و ابزار محافظتی جدیدی برای محافظت از گونهها ارائه کنند.