افسانههای رایج عصر یخبندان؛ از انقراض دستهجمعی تا فرهنگ انسان خردمند
یکشنبه ۲ مهر ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۰مطالعه 11 دقیقهوقتی بحث عصر یخبندان مطرح میشود، احتمالا ممکن است به جانوران متحرک کامپیوتری فکر کنید که توسط کمدینها صداگذاری شدهاند و در چشماندازی منجمد سرگرداناند. شاید هم درسی از معلم تاریخ را به یاد بیاورید که برایتان جالب بوده است. در نتیجه بسیاری از ما تصور نسبتا یکسانی نسبت به این موضوع داریم؛ اما آیا هوا در عصر یخبندان واقعا سرد بوده است؟ بر اساس تصور عمومی، یخچالها کل سیاره را پوشانده بودند و در این میان حیواناتی مثل ماموتهای پشمالو و خرسهای عظیم توسط افرادی که پوششی از پوست حیوانات را به تن داشتند، با نیزههای ابتدایی شکار میشدند. اما این تصور چندان هم صحیح نیست.
گرچه برخی از اشارههای فوق به واقعیت نزدیک هستند، برای ارائهی چشمانداز دقیق از عصر پیچیدهی یخ کافی نیستند؛ بنابراین زمان آن رسیده است که افسانههای مربوط به عصر یخبندان را بررسی کنیم.
۱. تنها یک عصر یخ وجود داشت
مردم طوری دربارهی عصر یخبندان صحبت میکنند که گویی زمین تنها یک دورهی سنگین از یخبندان را گذرانده است. عصر یخبندان به نظر یکپارچه میرسد و با توجه به تصویری که فیلم و تلویزیون از آن نشان میدهد، امکان ندارد حیات در چنین یخبندانی بیشتر از یک بار شکل بگیرد.
در واقع حقیقت این است که زمین، نه یک یا دو دفعه بلکه دارای پنج عصر یخبندان بوده است. به لطف دانشمندانی که دادههای اقلیمی موجود در عوارض زمینشناسی، رسوبات باستانی و مغزههای یخی استخراجشده از مناظره یخزده و گاهی زیر آب را از نزدیک مطالعه کردهاند، چشمانداز نسبتا خوبی از زمان وقوع دورههای مختلف یخبندان داریم. قدیمیترین عصر یخبندان به ۲ میلیارد سال پیش بازمیگردد که تا ۳۰۰ میلیون سال به طول انجامید؛ اما جدیدترین عصر یخبندان حدود ۲٫۶ میلیون سال پیش آغاز شد و در حدود ۲۰ هزار سال پیش به سردترین دما رسید. علاوه بر این شاید بتوان گفت هنوز تحت تأثیر عصر یخ هستیم، بااینحال دادههای علمی نشان میدهند اقلیم زمین در طی ۲۰ هزار سال گذشته به شکل چشمگیری گرمتر شده است.
۲. یخ سراسر زمین را پوشانده بود
معمولا به نظر میرسد عصر یخبندان پدیدهای فراگیر بوده است. براساس برخی برداشتهای خارقالعاده از این ایده، ممکن است فکر کنید کل سیارهی زمین در انجماد عمیق فرو رفته بود. حتی با کمی بررسی بیشتر دانشمندانی را خواهید یافت که جهان آن دوره را «زمین گلولهبرفی» مینامند. درنتیجه این تصور بدین معنی است که دستکم یکی از عصرهای یخبندان در تاریخ سیارهی ما باید بهمعنای واقعی کلمه استخوانسوز بوده باشد. اما وضعیت دقیقا اینگونه نبود.
بر اساس پژوهشی در سال ۲۰۲۳، در عصر یخ مارینوان در حدود ۶۵۴ تا ۶۳۵ میلیون سال پیش، تعداد زیادی موجود زندهی وابسته به اکسیژن، در منطقهی وسیعی نزدیک به استوا رشد کردند. اگر سیارهی زمین واقعا در پوششی از یخ قرار داشت، منبع اکسیژن کمی در اقیانوسهای پوشیده از یخ وجود داشت و درنتیجه، شاهد گوناگونی زیستی و شکلهای کمتری از حیات بودیم، اما طبق یافتهها، مناطقی از اقیانوس آزاد وجود داشتند که این نظریه را زیر سؤال میبردند. هرچند کمتر هیجانانگیز بهنظر میآید، اما شاید بهتر است زمین دورههای یخبندان را «گلولهی نیمهبرفی» بنامیم.
۳. عصر یخ همیشه سرد بوده است
روندهای اقلیمی در عصر یخبندان بسیار پیچیدهتر هستند. بر اساس دادهها عصرهای یخبندان شامل دورههای گرمشدن دما و عقبنشینی یخچالها هستند. به دورههای بازگشت سرما و رشد یخچالها، هم یخبندان میگویند. دماهای محلی در طی این دورهها بسیار متغیر بودند. در اوج عصر یخ قبلی در حدود ۲۰ هزار سال پیش، دمای میانگین در حدود ۵٫۵ درجهی سانتیگراد کمتر از میانگین کنونی بود. با اینحال دماهای محلی در برخی مناطق حتی به اندازهی ۲۲ درجه پائینتر بود.
۴. عصرهای یخ به کندی میگذشتند
سرعت عصرهای یخبندان به نظر بسیار کند میآید. با اینحال یخچالها میتوانند بسیار سریع هم حرکت کنند. با توجه به مساحتی که یک اقلیم پوشش میدهد، ممکن نیست عصر یخ به صورت ناگهانی به وجود بیاید یا ناپدید شود.
با اینحال، با توجه به چشمانداز زمینشناسی طولانی که در آن ده هزار یا بیست هزار سال چندان زیاد نیست، حقیقت این است که عصرهای یخ میتوانند با سرعت نسبتا کمی آغاز شوند، اما به صورت ناگهانی ناپدید شوند. تغییرات کوچکتر در دماهای جهانی میتوانند در دورههای بسیار کوتاهی مثل چند دهه رخ دهند که مانند چشم برهمزدنی در تاریخ زمین هستند. پس از آنکه جدیدترین عصر یخ رو به افول رفت و دما در حدود ۱۲٬۸۰۰ سال پیش بهتدریج بالا رفت، دما ناگهان مجدد سقوط کرد. سپس ۱۳۰۰ سال پس از این سقوط ناگهانی، برخی مناطق تنها در چند سال شاهد افزایش دما به اندازهی ۱۱ درجهی سانتیگراد بودند.
عامل نوسانهای شدید دمایی چه بود؟ به باور برخی دانشمندان تغییرات در نیروی خروجی خورشید یا شاید تغییر در جریانهای اقیانوسی که بر اثر ذوب یخچالهای آب شیرین به وجود آمد، میتوانستند عامل نوسانهای دمایی باشند.
۵. تمام جانوران به یک باره مردند
یکی از مفاهیم رایج دربارهی عصر یخ، بیحاصل و عقیم کردن همه چیز است. برای مثال شمالگان کنونی را درنظر بگیرید که سرزمینی با بیشمار ناحیهی یخبندان است. با اینحال با نگاهی دقیقتر میتوان گونههای جانوری زیادی را حتی در اوج عصر یخ پیدا کرد.
از طرفی عصر یخ کل سیاره را با یک صفحهی یخی نپوشانده بود. همچنین همیشه یخبندان مطلق حاکم نبود، زیرا شواهدی از ذوب یخچالها و انجماد مجدد آنها دیده میشود. درنتیجه، محیطهای زیادی برای زندگی و رشد موجودات زنده حتی در دماهای نسبتا سرد وجود داشتند.
علاوه بر این، بخش زیادی از جانوران عصر یخ، حتی در محیطهای یخبندان به رشد خود ادامه دادند. جانوران بزرگ مثل ماموتهای پشمالو، خرسهای صورتکوتاه و گاومیشهای کوهاندار دشتی عملکرد خوبی در اقلیم خشک و سرد داشتند. تقریبا ۲۰ هزار سال پیش در برینگیا که امروزه منطقهی غوطهور در آب بین آلاسکا و روسیه است، تغییرات اقلیمی موجب رشد حیات گیاهی مغذی برای تغذیهی جانوران گرسنه و حیوانات شکارچی آنها شد. جانوران بزرگ نیز سازگاری بیشتری برای جابهجایی در توندراها داشتند.
۶. هیچکس مهاجرت نمیکرد
در فصل زمستان، آب و هوای بد و دماهای پائین شما را مجبور به ماندن داخل خانه میکند. با اینحال افرادی که در عصر یخ زندگی میکردند، نمیتوانستند یک جا بمانند. در واقع کاملا واضح است که بین ۷۰ هزار تا ۶۰ هزار سال پیش، انسانهای باستانی از اقلیم نسبتا راحت شرق آفریقا کوچ کردند تا در هرجایی که به آن دسترسی دارند، اقامت پیدا کنند. آنها دراصل میخواستند از قلمرویی که توسط نئاندرتالها اشغال شده بود مهاجرت کنند و در نهایت به مناطق یخچالی بروند که گویی هیچ گروه دیگری به آنها علاقه نداشت.
آخرین عصر یخبندان حتی سفر را برای برخی از اعضای هوموساپینس (انسان خردمند) بسیار آسانتر کرد؛ زیرا یخچالهای طبیعی که آبهای مجاور را محبوس میکردند، موجب پایینرفتن سطح دریاها و پدیدارشدن پلهای زمینی بین مناطق دوردست شدند. یکی از این پلهای زمینی، گذرگاهی بود که احتمالا به انسان امکان داد تا از سیبری کنونی به آمریکای شمالی مهاجرت کند. زمان دقیق آن جابهجایی و چگونگی وقوعش هنوز بهشدت مورد بحث است.
- آتلانتیس گمشده آمریکا؛ انسان چگونه برای نخستینبار به قاره آمریکا رسید؟10 اسفند 01مطالعه '9
مثلا معلوم نیست انسانها با پای پیاده به آمریکای شمالی رسیدند، در امتداد سواحل قایقرانی کردند یا حتی جسورانه دل به دریاهای آزاد زدند. بااینحال شواهد نشان میدهد که آن مهاجرت باستانی اتفاق افتاد و انسانها درحدود ۲۰ هزار سال پیش، یعنی درست زمانی که حکمفرمایی عصر یخبندان رو به زوال بود، به قاره آمریکا رسیدند.
۷. فرهنگ انسان در طول عصر یخ راکد بود
برخلاف آنچه در فیلمها و برنامههای قدیمی تلویزیونی میبینید، انسانهای عصر یخبندان بیرحم و احمق نبودند. احتمالا انسانی که غرولندکنان با چماقی در دست از غار خارج میشود، احساس بهتری به ما میدهد؛ اما در واقعیت وضعیت اینگونه نبود.
انسانهای باستانی در آخرین عصر یخبندان همچنان انسان خردمند محسوب میشدند و بهمرور به قابلیتهای پیشرفتهی حل مسئله و تولید آثار هنری دست پیدا کردند. بسیاری از باستانشناسان مدفنهایی را از آخرین عصر یخ مربوط به حدود ۳۴ هزار تا ۲۶ هزار سال پیدا کردند که پر از سرهای آراسته هستند که با مراقبت زیاد توسط زندگان داخل گور قرار داده شدند. برای مثال در حفاریهای منطقهی گوبکلی تپه در ترکیهی کنونی، تعداد زیادی اشیای آیینی و معبد و ستون پیدا شدند. این محوطه حدود ۱۲ هزار سال قدمت دارد. شواهد اینچنینی نشاندهندهی زندگی معنوی پیچیدهی عصر یخ هستند.
مردم عصر یخبندان حتی در انواع شکلهای هنری مثل نقاشیهای غار مهارت داشتند. آثار هنری باستانی در طی بیش از هزاران سال باقی ماندند و همچنین از حفاریهای اشیایی مثل پیکرهی زنان، حیوانات و فیگورهایی با سر شیر به دست آمدند که بر اساس تخمینها ۴۰ هزار سال قدمت دارند.
۸. انسان خردمند تنها انسانتبار عصر یخ بود
گرچه ما انسانهای خردمند تنها بازماندهی خانوادهی انسان هستیم که هنوز روی زمین زندگی میکنیم، گونهی ما در زمان عصر یخ چندان هم تنها نبود. هوموساپینسها برای مدتی همزمان با خویشاوندان انسانتبار نزدیک خود مثل نئاندرتال، هوموارکتوس و دنیسواها زندگی میکردند. با اینحال، آخرین جمعیت هوموارکتوسها در اقلیم نسبتا گرم اندونزی منقرض شدند. این اتفاق در فاصلهی کوتاهی پس از پیشرفت آخرین دورهی یخبندان شناختهشده در حدود ۱۰۰ هزار سال پیش رخ داد.
اما برخی خویشاوندان انسان که با عصر یخ روبهرو شدند، با اقلیمهای سرد سازگار بودند. نئاندرتالها در مقایسه با انسانهای کنونی، بدنهای کوتاهتر و پهنتر با پاهای کوتاه و سوراخهای گشاد دماغ داشتند. این ویژگیها به آنها کمک میکرد گرما را در بدنشان حفظ کنند، گرچه برخی دانشمندان معتقدند این نوع بدن بهجای فشار محیطی، حاصل یک رویداد ژنتیکی تصادفیتر بود.
نئاندرتالها ممکن است به طور کامل با آبوهوای عصر یخبندان سازگار نبوده باشند. برای مثال افت چشمگیر جمعیت نئاندرتالها در حدود ۴۴ هزار تا ۴۰٬۸۰۰ سال پیش را میتوان به معیارهایی مثل سرما و دورههای خشکی نسبت داد. با تغییر محیط اطراف، نئاندرتالها نتوانستند به موقع خود را با فشارهای ناشی از این تغییرات سازگار کنند.
۹. شکار بیرویه انسانی تنها عامل انقراضهای عصر یخ بود
بر اساس نظریهای رایج، بسیاری از گونههای غولپیکر عصر یخ پس از ملاقات با انسانهای نیزهدار از بین رفتند، اما این تمام ماجرا نیست. بااینکه انسانها سلاح متعددی داشتند، سقوط پستاندارهای عصر یخ به معیارهای پیچیدهای وابسته است.
برای هر موجودی در عصر یخی، حقیقت اجتنابناپذیر اقلیم وجود دارد. البته سرما تنها عامل تأثیرگذار نبود بلکه تغییرات غیرقابل پیشبینی هم تأثیر داشتند. بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ در مجلهی Nature Communications منتشر شد، هیچ رابطهی طولانیمدت قابل توجهی بین جمعیت انسانها و حیوانات غولپیکر در آمریکای شمالی اواخر عصر یخ وجود ندارد، گرچه افت ۸۰ درصدی در تعداد گونههای جانوری تا ۱۱٬۷۰۰ سال پیش دیده شد. با اینحال شواهد اقلیمی و مدلسازیهای آماری نشان میدهند افت دما تأثیر زیادی بر کاهش جمعیت جانوران گذاشت.
- پستانداران بزرگ دراثر آتشسوزیهای عظیم پایان عصر یخبندان منقرض شدند30 مرداد 02مطالعه '6
بر اساس پژوهشی از سال ۲۰۲۰، شواهد عصر یخ تگزاس نشان میدهند دورهی یخبندان رابطهی مستقیمی با کاهش چشمگیر گوناگونی جانوری و گیاهی داشته است. اما درحالیکه با گرمشدن هوا در دورهی هولوسین، گیاهان در ناحیهی غار هال احیا شدند، جانوران بزرگ برای همیشه ناپدید شده بودند و دیگر دیده نشدند. گرچه انسانها بهکلی بیتقصیر نبودند، احتمالا تنها مقصر انقراض اسرارآمیز ماموتها نبودند.
۱۰. نئاندرتالها کاملا در عصر یخبندان نابود شدند
با گذشت آخرین دورهی یخبندان، اوضاع برای نئاندرتالها بسیار بد بهنظر میرسید. گرچه بدنهای پهن آنها به معنی سازگاری خوبشان با سرما بود، اقلیم سردتر در مناطق اروپایی در حدود ۴۰ هزار سال احتمالا در سازگارشدن آنها با سرما نقش داشت. با وجود مهاجرتهای انسان خردمند و شاید رقابت دو گونه بر سر منابع، همانطور که امروزه اتفاق میافتد، قطعا عاقبتی فاجعهبار در انتظار نئاندرتالها بود.
متخصصان ژنتیک میگویند اگر با دقت ژنوم خود را بررسی کنید، ممکن است شواهدی از اجداد نئاندرتال خود را پیدا کنید که در کنار انسانها زنده نماندند، اما روابط صمیمانهتری را با آنها برقرار کردند. با اینکه شرایط چندان برای نئاندرتالها مساعد نبود، شواهد آمیزشی نشان میدهد که حداقل بخشهایی از DNA آنها امروزه وجود دارند.
- چرا آخرین عصر یخبندان به پایان رسید؟7 تیر 02مطالعه '4
۱۱. در آستانه عصر یخ دیگری قرار داریم
با توجه به آنکه زمین اکنون دمایی بسیار گرم دارد، بهنظر میرسد که قطعا آخرین عصر یخبندان را پشت سر گذاشتهایم، اما از آنجا که هنوز در دورهی کواترنری به سر میبریم، در واقع کماکان با عصر یخ مواجه هستیم؛ هرچند بسیاری از یخچالها به دلیل تغییرات اقلیمی حاصل دست بشر در حال کوچکشدن هستند. با این حال شاید افسانه آغاز عصر یخ جدید را شنیده باشید.
البته اشاره به عصر یخ را میتوان در دوران موسوم به «عصر یخ کوچک» از قرن چهاردهم تا نوزدهم پیدا کرد. این دوره که سیارهی زمین شاهد دماهای منجمدکننده بود اصلا در دستهی عصر یخ قرار نمیگیرد. بر اساس گزارشی در سال ۲۰۱۷، دورهی سرما در این دوره در مقایسه با عصرهای یخ واقعی بسیار کوتاه بود. ادعای مبنی بر کاهش بازده خورشید و آغاز عصر یخ جدید بیاساس است. حتی ممکن است افرادی را تشویق کند که آثار واقعی تغییرات اقلیمی انسانمحور بر سیارهی زمین را نادیده بگیرند.
نظرات