گزارش زومیت از تدکس نقش جهان با عنوان قصههای ناگفته
تدکس رویداد مستقل با رعایت قوانین رویداد اصلی TED و احترام به قوانین محلی در شهرهای مختلف جهان برگزار میشود. قانون کلی رویداد تد، ارائهی موضوعی جالب توجه توسط افراد با تخصصهای گوناگون است. افراد مختلفی در سرتاسر جهان در این رویدادها شرکت میکنند و بسیاری از بزرگان همهی صنایع، زمانی از سخنرانان رویداد ted بوده و هستند.
اصفهان، بهعنوان یکی از کلانشهرهای پیشروی ایران در برگزاری این رویداد، شهریور ماه سال ۱۳۹۷ نیز میزبان یکی از این رویدادها بود. نکتهی قابل توجه این که تاکنون ۳۰ رویداد تدکس در ایران برگزار شده و سهم اصفهان، ۶ رویداد بوده است. رویداد تدکس سال ۱۳۹۷ اصفهان که با برند «تدکس نقش جهان» برگزار میشود، «قصههای ناگفته» نام داشت. این رویداد در روز جمعه ۱۶ شهریور در تالار هنرسرای خورشید اصفهان برگزار شد.
زومیت، بهعنوان حامی رسانهای رویدادهای فناوری و کسبوکار، در این رویداد نیز حضور داشت و در کنار پوشش رسانهای در شبکههای اجتماعی، گزارشی را نیز از ارائهها و نحوهی برگزاری رویداد آماده کرد. در ادامهی این مطلب، خلاصهای از ارائهها را با هم مرور میکنیم.
تدکس رویدادی مستقل با رعایت قوانین تد و احترام به قوانین محلی است
یکی از نکات جذابی که در همان ابتدای مراسم با آن روبرو شدیم، حضور شرکتکنندگان از اقشار و همچنین گروههای سنی مختلف در این رویداد بود. شرکتکنندگان رویداد تدکس نقش جهان از جوانان عاشق فناوری و فضای کسبوکار تا متخصصان مسن و حرفهایهای انواع حوزههای کاری تشکیل شده بودند. برگزارکنندگان رویداد تدکس، در محوطهی خارجی سالن، بخشی را برای رویدادهای Mini Talk اختصاص داده بودند. این بخش برای افرادی که علاقهمند به صحبت برای شرکتکنندگان بوده اما در لیست ارائهدهندگان نبودند مناسب بود. شرکتکنندگان علاقهمند میتوانستند رویدادهای کوتاه یک دقیقهای را در کنار استندهای مخصوص اجرا کنند که بهنوعی تمرین ارائه و صحبت کردن برای خودشان و همچنین فرصتی برای دیگران در جهت آشنایی با یک فرد دیگر بود.
آرش برهمند، از فعالان رسانهای فضای کسبوکار و فناوری ایران، مجری این مراسم بود. او در ابتدای مراسم سوالاتی را در ارتباط با اطلاعات عمومی کاربران در مورد دنیای فناوری و اطلاعات پرسید. برهمند در سوالهای خود قصد داشت تا آمارهایی واقعی و کمتر شنیده شده را در مورد تبادل پیام، استفاده از اینترنت، تعامل در شبکههای اجتماعی و همچنین انتشار اطلاعات با شرکتکنندگان در میان بگذارد.
مجری برنامه بهنوعی شروع رویداد تدکس را به ارائهای جذاب در مورد اطلاعات و نحوهی انتشار آن تبدیل کرده بود. او در نهایت به این نکته اشاره کرد که عصر ارتباطات و شبکههای اجتماعی، مردم را به مصرفکنندگان محتوای کمعمق و سطحی تبدیل کرده است. او رویدادهای تد و تدکس را بهترین فرصت برای آشنایی با فعالان حوزههای مختلف، شبکهسازی با دیگر شرکتکنندهها و همچنین دریافت محتوایی عمیق در هر یک از حوزهها دانست. برهمند پیش از دعوت از اولین سخنران تدکس نقش جهان، از شرکتکنندگان درخواست کرد تا سوالات خود را در شبکهی اجتماعی توییتر و با هشتگ tedxesfahan# به اشتراک بگذارند. در واقع تنها راه پرسش و پاسخ از ارائه دهندگان این برنامه، همین هشتگ بود.
اولین ارائهی رویداد توسط امین عدیلی، کارشناس مرمت آثار و ابنیهی تاریخی اجرا شد. او که دکور برنامه را با یک قایق کایاک تزئین کرده بود، داستان ناگفتهی خود را به سفر سال ۲۰۰۷ خود به آمازون ، بلندترین رود جهان اختصاص داد. عدیلی پس از معرفی این رودخانهی بزرگ و مشخصات جغرافیایی و تاریخی آن، از برنامهریزی سفر و داستان مسافرتش به آنجا گفت. او پیش از سفر، چند سالی را به برنامهریزی، جذب سرمایه و دریافت ویزا از کشورهای متعدد در مسیر این رودخانه اختصاص داده است.
امین عدیلی در مورد آن سالها و چگونگی دریافت اطلاعات در مورد رودخانهی آمازون، به نبود اطلاعات کافی چه در زبان فارسی و چه در انگلیسی و همچنین سرعت پایین اینترنت اشاره کرد. به بیان دیگر، هدف او، بیان راحتی دریافت اطلاعات و آمادگی برای گردشگری در دوران کنونی بود. این پیمانکار مرمت آثار تاریخی، سرانجام در سال ۲۰۱۰ و پس از سه سال تحقیق، به آمازون در برزیل سفر کرده است.
داستان ناگفتهی عدیلی، با گم شدن در جنگلهای آمازون شروع شد. گروه او پس از گم کردن مسیر توسط بومیهای این جنگل پیدا میشوند و به مسیر خود ادامه میدهند. آنها در ادامه به کلمبیا رفته و از کنار مزارع کشت موارد مخدر این کشور عبور میکنند. عدیلی این مرحله از سفر را ترسناکترین بخش میداند؛ چرا که در صورت پیدا شدن آنها توسط قاچاقچیهای کلمبیایی، احتمال مرگ آنها بسیار بالا بود. اتفاق بعدی، رخدادی ناگوار در مسیر عدیلی بوده و راهنمای او در آمازون، توسط کروکودیل خورده میشود.
رخداد جذاب بعدی در مسیر سفر، شرکت در مسابقهی قایقرانی رود آمازون در کشور پرو بوده است. عدیلی قایق خود برای شرکت در این مسابقه را خودش در کشور پرو ساخت. او سرانجام بهعنوان یکی از معدود شرکتکنندههای مسابقه، به خط پایان رسیده است. عدیلی پس از معرفی تمامی این خاطرات، به دلیل اصلی ارائهی خود در رویداد تدکس میپردازد. او گفت که در کودکی، ترسو بوده و زمانی در زندگی تصمیم میگیرد تا ترس خود را کنار بگذارد.
نکتهی نهایی که عدیلی در ارائهی خود به آن اشاره میکند، غلبه بر ترس است. او به شرکتکنندگات توصیه کرد که همیشه تصمیم مورد علاقهی خود را اتخاذ کنند و در مسیر، حرکت کنند. عدیلی به حضار پیشنهاد میکند که سفر کردن را در برنامهی زندگی خود قرار دهند. از نظر او، سفر ابزاری کارآمد برای شناخت خود و دنیای اطراف است. او در نهایت به این نکته اشاره میکند که گرفتار شدن در بند مادیات و ترس از مشکلات مالی سفر، بزرگترین مانع مردم امروز برای سفر کردن است.
با ترسهای خود روبرو شوید تا استعدادهای جدید را کشف کنید
ارائهی بعدی توسط فرامرز صحرایی، مخترع، انجام شد. صحرایی ارائهی خود را به خودروهای الکتریکی اختصاص داده بود و ابتدا آمارهایی عددی از روند تولید و فروش این خودروها ارائه کرد. آمارهایی که صحرایی در مورد خودروهای الکتریکی ارائه کرد، با هدف نقد طرفداری از این محصولات و شفافسازی در مورد آلودگی آنها انجام شد.
صحرایی در صحبتهای خود به این نکته اشاره کرد که خودروهای الکتریکی، با وجود عدم انتشار کربن به صورت مستقیم، نقش پررنگی در آلودگی هوا دارند. در واقع سهم زیادی کربن تولید شده در اثر تولید و استفاده از خودروهای الکتریکی، در فرآیند تولید آنها منتشر میشود. علاوه بر آن، فرآیند تولید باتری این خودروها نیز به محیط زیست صدمه میزند. نکتهی دیگری که صحرایی در صحبتهای خود به آن اشاره کرد، یارانهی دریافتی شرکتهای تولیدکنندهی خودروهای الکتریکی بود. طبق آمار او، این شرکتها اعداد و ارقام سرسامآوری (بهطور میانگین ۷۵۰۰ دلار) بهعنوان یارانه برای تولید خودرو دریافت میکنند.
صحرایی در پایان آماری ارائه کرد که با توجه به آن، تولید خودروی الکتریکی از لحاظ کاهش آلودگی و کاهش مرگ و میر ناشی از آن، مزیت آنچنانی نخواهد داشت. در واقع فرآیند تولید و زیرساختهای لازم برای این خودروها و همچنین عمر نسبتا پایین و تعمیرات، مزیت آنها در انتشار ناچیز کربن از بین برده است. در نهایت، این مخترع موتور ادعا کرد که آیندهی بشری و حفط محیط زیست از آلودگی کربنی، با افزایش تولید موتورهای بهینه، خودروهای هیبریدی، کاهش نیاز مردم به جابهجایی و همچنین تشویق استفادهی بیشتر از وسایل نقلیهی عمومی وابسته است.
امیر حمیدفر، همبنیانگذار و مدیر استارتاپی با موضوع گردشگری، سخنران بعدی تدکس نقش جهان بود. او اجرای اولین ارائهی انگلیسی زبان این رویداد را بر عهده داشت که برای حضار نیز جالب توجه بود. صرفنظر از توییتها و سوالاتی که در مورد ارائهی حمیدفر به زبان انگلیسی منتشر شد، بهنظر میرسد در نظر گرفتن زیرنویس برای چنین رویدادهایی، خالی از لطف نباشد.
بههرحال حمیدفر صحبتهای خود را از ترس و با نشان دادن کلیپی در مورد ترس از پریدن شروع کرد. او سپس به شرح این نوع از ترس پرداخت و به این نکته اشاره کرد که عموما، ترس افراد، از ناشناختهها نشأت میگیرد. این کارآفرین استارتاپی در ادامه ترس را عامل بقای انسان نامید. در واقع او معتقد است ترس باعث هوشیاری و توجه بیشتر انسانها و همچنین تلاش برای دوری از خطر میشود.
تمرکز بخش بعدی صحبتهای حمیدفر، روی ترس از ناشناختهها بود. او که در دالاس تگزاس زندگی کرده است، ابتدا خاطرهای از آشنایی با دوستی در ایران و بهانه برای بازگشت به کشور تعریف کرد. حمیدفر به بهانهی این دوستی، سفری چند هفتهای را به ایران برنامهریزی کرد و بهنوعی با ناشناختهی ذهنیاش روبرو شد. او این تصمیم را نوعی غلبه بر ترس میداند که مسیر زندگیاش را تغییر داده است.
به سراغ ناشناختهها بروید، ناشناختهها فرصتهای جدید زندگی هستند
حمیدفر پس از بازگشت به ایران، مدتی را به گردش و آشنایی بیشتر با اصفهان و شهرهای دیدنی دیگر کشورمان میپردازد. روبرو شدن با همین ناشناختهها، ایدههایی را در ذهن او روشن کرده و این ایرانی مقیم آمریکا را به ماندن در وطن تشویق میکند. سرانجام او با مدیرش در آمریکا تماس گفته و از شغلش استعفا داده است. او دو سالی است که در ایران مانده و استارتاپی را در زمینهی گردشگری مدیریت میکند.
حمیدفرد در انتهای صحبتهایش به حضار پیشنهاد میکند که ترسهای درونی خود را به خوبی بشناسند. او از آنها میخواهد که به سمت ناشناختهها حرکت کنند و در هر کدام از آنها، به دنبال فرصتی جدید باشند.
پس از یک استراحت کوتاه، نوبت به ارائهی منصور خضرائیمنش، از کارآفرینان شناختهشدهی ایران رسید. منصور خضرائی منش موضوع ارائهی خود را به روشنی با برگزار کنندگان در میان نگذاشته بود. او پس از ورود به صحنه، با شورع داستان خود تقریبا سالن را به طور کامل به سکوت برد. داستان ناگفتهی خضرائی منش، داستانی بود که به ادعای خودش تنها چند نفر انگشتشمار از دوستانش از آن اطلاع داشتند.
خضرائی منش در ارائهی خود، داستانی از زندگی شخصیاش تعریف کرد و از دوران سخت جدایی از همسر و ابتلا به افسردگی گفت. او که در میان بسیاری از فعالان قدیمی و جدید اکوسیستم کسبوکار ایران، فردی شناختهشده بوده، چند سالی را با این بیماری دست و پنجه نرم کرده و بهگفتهی خودش، هنوز تا حدودی با آن درگیر است. خضرائی منش شروع بیماری افسردگی خود را از زمان جدایی از همسرش میداند؛ البته او معتقد است نشانهها و عوامل افسردگی، پیش از آن نیز در وجودش حضور داشتهاند.
این کارآفرین باتجربه پس از توضیحات اولیه، از دورانی گفت که اطلاع کاملی از بیمار بودن خودش نداشته است. در واقع او ناآگاهی در مورد ابتلا به افسردگی را بدترین عامل شدت گرفتن آن عنوان کرد. خضرائی منش پس از مدتی به سفر کردن رو میآورد و حتی کسبوکاری که خودش تاسیس کرده را رها میکند. او در مسافرت نیز نمیتواند شرایط روحی مناسب خود را پیدا کند و به ایران باز میگردد. در ایران نیز با شکست بزرگی در کسبوکار روبرو شده و از شرکت خودش توسط شرکا طرد میشود.
خضرائی منش پس از تعریف دوران دشوار کلنجار رفتن با افسردگی، از عملکرد خود در این دوران و راندن اطرافیان ابراز ناراحتی میکند. او معتقد است صحبت نکردن با دیگران و جدی نگرفتن افسردگی، شرایط را برای فرد بیمار، بسیار دشوار میکند. بههرحال او پس از مدتی به پزشک مراجعه کرده و درمان جدی افسردگی را شروع میکند. در نهایت پس از گذشت پنج سال درگیری با این غول پنهان، خضرائی منش موفق شده است تا بار دیگر کسبوکاری را شروع کند. او در حال حاضر هنوز هم تحت درمان است اما به گفته ی خودش، شرایط کاملا بهتری دارد.
ارائهی منصور خضرائی منش به گواه بسیاری از شرکتکنندگان، ناگفتهترین داستان تدکس نقش جهان و جذابترین آنها بود. البته به اعتقاد نگارنده، شباهت داستان این کارآفرین و خاطرات او با زندگی بسیاری از مردم، حس قرابتی را ایجاد کرد که شنیدن داستانش را جذاب میکرد. بهعلاوه راهکارهای او مبنی بر صحبت کردن با دیگران، کمک خواستن، کمک کردن و جدی گرفتن افسردگی، همگی راهکارهایی کاربردی برای حضار بودند که طبیعتا، ارائه را جذابتر کردند.
مجید قهرودی، سخنران بعدی تدکس نقش جهان بود که یکی از فنیترین ارائهها را انجام داد. او که عکاسی نجومی را بهصورت تخصصی دنبال میکند، در این ارائه از آسانی ثبت تصاوری نجومی زیبا با استفاده از دوربین گوشی موبایل گفت. قهرودی در ابتدای ارائهی خود، خاطرهای از یک عکس ساده با گوشی موبایل گفت. او در عکس ثبت شده در موبایل یکی از دوستانش، یکی از شگفتیهای نجومی یعنی سایهی زمین را مشاهده کرده است.
پس از دیدن این عکس، قهرودی با جذابیت عکسبرداری با موبایل آشنا شده و به قابلیتهای این گجتهای کوچک پی برده است. او تصویر ثبت شده با موبایل دوستش را با تصویری که خودش از سایهی زمین ثبت کرده مقایسه کرد. تصاویر ثبت شده توسط او با تلاشهای فراوان و به جان خریدن دشواریهای زیاد و کوهنوردی ثبت شده بود. درحالیکه تصاویر موبایلی، بهسادگی و با اتصال یک گوشی موبایل به تلسکوپ ثبت شده بوند.
این عکاس نجومی پس از نمایش دادن چند نمونه تصویر ثبت شده با موبایل از آسمان، به این نکته اشاره کرد که تقریبا با تمام گوشیهای هوشمند، میتوان تصاویری جذاب از آسمان ثبت کرد. او در ادامه چند اصطلاح فنی در عکاسی را توضیح داد که آشنایی با آنها برای ثبت تصاویر بهتر در شب، مفید است. این اصطلاحات، شامل دهانهی دیافراگم، سرعت شاتر و ISO بودند که تنظیم هریک از آنها بهصورت مناسب، امکان ثبت عکسهای زیبا از آسمان شب را فراهم میکند.
قهرودی در پایان به این نکته اشاره کرد که اصطلاحات و تنظیمات فوق، تقریبا در تمامی گوشیهای هوشمند پرچمدار موجود است و گوشیهای دیگر نیز با استفاده از اپلیکیشنهای کاربردی، توانای تنظیم این موارد را خواهند داشت. هدف این منجم از ارائه، توضیح زیباییهای عکسبرداری از شب و همچنین آسانی این کار بود. او قصد داشت حضار را به نجوم و زیباییهای آسمان علاقهمند کند و برای این کار، از ارتباط نجوم با فناوریهایِ در دسترس همگان، استفاده کرد.
ارائهی بعدی، توسط مهدی ناصری، تحلیلگر دادههای تجاری انجام شد. ناصری به پیشنهاد مدیر تیم برگزارکنندهی تدکس نقش جهان یعنی محمد زاهدی، تحلیلی کوتاه را روی دادههای دریافت شده از شرکتکنندگان در رویداد انجام داده بود. او سن، جنسیت، زمان ثبت نام و همچنین هزینهی پرداخت شده توسط هریک از شرکتکنندگان را محاسبه کرده و به یک میانگین رسیده بود. میانگینی که ناصری از تحلیل خود دریافت کرده بود، تقریبا با هیچیک از حضار سالن، برابر نبود.
هدف ناصری از انجام این تحقیق و ارائهی آن، نشان دادن یک حقیقت در مورد مفهوم میانگین بود. حقیقتی که میگوید، میانگین هیچکس نیست و هیچکس نیز با میانگین، برابر نیست. ناصری در توضیح این حقیقت به این نکته اشاره میکند که مفهوم میانگین، برای تصمیمگیریهای کلان در مورد جوامع، مفهومی ناقص است. در واقع او معتقد است که با توجه به میانگینهای دریافت شده از از دادهها، نمیتوان تحلیل مناسبی از آنها داشت.
این تحلیلگر داده در ادامهی صحبتهای خود به اهمیت فراز و فرودها در زندگی اشاره میکند. او توضیح میدهد که اگر به میانگین رفتاری افراد دقت کنیم، شاید آنها را موفق یا ناموفق بدانیم. درحالکه نقاط اوج و فرود، به نسبت در زندگی همهی افراد وجود دارد و هیچکس را نمیتوان از میانگین حالات رفتاریاش تحلیل کرد. نکتهی مهم دیگری که در صحبتهای مهدی ناصری بود، پیشبینیهای نسبتا دقیق افراد در مورد مسائل کمیتی به نسبت به مسائل کیفیتی بود. تحقیقات ثابت کرده است که افراد، در پیشبینی و حدس حالات یکدیگر، نسبت به مسائل دیگر مانند سن و وزن و غیره، پیشبینیهای غیر دقیقی ارائه میدهند.
ناصری در پایان صحبتهای خود گریزی نیز به شبکههای اجتماعی اینستاگرام و توییتر میزند. او با مقایسهی جالب پستهای این شبکهها و حتی تصاویر پروفایل کابران، به این نتیجه میرسد که رفتار افراد در این دو شبکه متفاوت است. البته او در اینجا نیز هدفی دارد و آن، قضاوت نکردن افراد از فعالیتهایشان در شبکههای اجتماعی یا همان میانگین دادههای به اشتراک گذاشته است. از نظر ناصری، عموم مطالب منتشر شده در اینستاگرام، حسی از شادی و موفقیت و مطالب توییتر، حسی از ناراحتی و شکایت را منتقل میکنند. درحالیکه افراد صاحب این حسابهای کاربری، لزوما افرادی همیشه شاد یا همیشه غمگین نیستند.
یکی دیگر از ارائههای جذاب تدکس نقش جهان، توسط طراح و موزیسین، مسعود شماعی زاده اجرا شد. او که در رشتهی طراحی محیط زیست در دانشگاه چینگهوای پکن تحصیل کرده، مدتی را در چین زندگی کرده و با فرهنگ این کشور نیز تاحدودی آشنا است. شماعی زاده در دوران تحصیل و زندگی در چین، به نزدیکیهای فرهنگی برخی مناطق و اقوام این کشور، با ایران پی برده است.
چین و ایران، اشتراکات متعددی در زبان، تمدن و موسیفی دارند
شماعی زاده در خاطرهی خود از سفر به یکی از شهرهای غربی چین، از استفادهی چینیها از برخی عبارات فارسی صحبت میکند. او بهعنوان مثال کلماتی مانند جانماز، کاریز، نماز و برخی دیگر را عنوان میکند که در میان مسلمانان چینی استفاده میشوند. به بیان دیگر او معتقد است چینیها کلمات اسلامی را بیشتر از اعراب، از ایرانیها آموختهاند. بههرحال همین اتفاقات باعث میشود تا این طراح، پروژهای را برای آشنایی بیشتر با فرهنگ مشترک ایران و چین شروع کند.
این استاد موسیقی در ادامهی تحقیقات خود متوجه نزدیکیهای دیگر فرهنگ برخی مناطق چین با ایران میشود و موسیقی را یکی از المانهای مشترک این دو منطقه میداند. او معتقد است همسایگی چینیها با امپراطوری ایران در سالهای بسیار دور، عامل تبادل فرهنگی میان این دو کشور شده است. حتی مناطق دورتر نسبت به ایران یعنی شرق چین نیز در برخی موارد نشانههایی از فرهنگ ایرانی را به ارث بردهاند.
یکی از المانهای مشترک میان تمدن ایران و چین، سازهای موسیقی است. شماعیزاده در تحقیقات خود متوجه میشود که سازهایی همچون دو تار، دف و سنتور، در ارکسترهای موسیقی سنتی چین نیز حضور دارند و با کوک و موسیقی مشابه با نمونههای ایرانی نواخته میشوند. او، این شباهت موسیقی را مانند شباهت زبان میداند و معتقد است این ابزارآلات، بهانهای برای ارتباط هرچه بهتر تمدنها خواهند بود.
شماعیزاده در ادامهی ارائهی خود، ساز سنتور چینی را به حضار معرفی کرد. این ساز، که حدود نیم قرن پیش از ایران به چین رفته است، در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده و امروز به شکل و شمایل و البته آوایی شبیه به سنتور ایرانی، در کشور چین نواخته میشود. این استاد موسیقی از یک پروفسور چینی موسیقی سنتی و همچنین شاگرد او دعوت کرده بود تا در رویداد تدکس نقش جهان، قطعهای را با ساز سنتور چینی بنوازند. نکتهی قابل توجه این بود که صدای این ساز چینی شباهت زیادی به سنتور ایرانی داشت.
در نهایت،شماعی زاده قطعهای را بهصورت مشترک با پروفسور چینی اجرا کرد که بهعقیدهی شرکتکنندگان،دیدار سنتور با یکی از نوادگان چینی خودش بود.
آخرین ارائهی رویداد تدکس نقش جهان، به دکتر فرزاد گلی، پژوهشگر و کارشناس روان-تن درمانی اختصاص داشت. فرزاد گلی که پس از اتمام دورهی پزشکی به این شاخهی جدید یعنی روان-تن درمانی علاقهمند شده، اکنون پژوهشگر میهمان دانشگاه فرایبورگ است. او ارائهی خود را از زاینده رود اصفهان و یکی از پلهای مدرنتر این رودخانهی بی آب یعنی پل آذر شروع میکند. گلی با نشان دادن این تصویر، روایتی که در پس این پل است را برای شرکتکنندگان شرح میدهد. از نظر او، طراحی زمخت و فلزی این پل و نبود نشانههای هنری و روایتگری، آن را تنها به محلی برای گذر تبدیل کرده است.
معماری کنونی، در اکثر مواقع از کمبود روایتگری رنج میبرد
فرزاد گلی در تصاویر بعدی، به پل مشهور زایندهرود اصفهان یعنی سیوسه پل میرسد. او در ادامهی ارائهی خود از روایتگری این پل و مفاهیم معنوی موجود در معماری آن میگوید. او معتقد است معماری این پل، افراد را علاوه بر گذر کردن، به ماندن و لذت بردن از زیباییهایش نیز تشویق میکند. این پژوهشگر تندرستی، تحقیقات مفصلی را در مورد این پل انجام داده است و بسیاری از مفاهیم نهفته در معماری آن را در ارائهاش شرح داد. فرزاد گلی سیوسه پل را رابط بین شهر قدیم و جدید اصفهان دانست و نشانههای و تفسیرهایی از اعداد و نشانهای موجود در آن ارائه کرد. او در پایان صحبتهای خود از کم شدن این نوع از معماری روایتگر و معنادار در ساختمانهای شهری انتقاد کرد.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که رویداد تدکس نقش جهان با تلاشهای یک تیم اجرایی ۱۵ نفره انجام شد. تعداد استقبالکنندگان از این رویداد، حدود ۳۰۰ نفر گزارش شد. از نکات مثبت و قابل توجه طراحیها و دکور رویداد، میتوان به اجرای دکور با المان شهر فرنگ و همچنین تغییرات کوچک در اجرای هریک از ارائهدهندگان اشاره کرد. بهعنوان مثال، اجرای امین عدیلی در کنار یک قایق کایاک روی سن بود، فرامرز از یک ماشین برقی کوچک روی سن استفاده کرد و مجید قهرودی نیز، تلسکوپی را در فضای باز مجموعه نصب کرده بود. در واقع، این نمادها و اجراهای ارتباطی ارائهدهندگان، ایجاد ارتباط و گفتگو با دیگر شرکتکنندگان را تسهیل میکرد.
با توجه به فضای کلی رویداد، استقبال صورت گرفته با وجود عدم انتشار تبلیغات همهجانبه، بهنظر میرسد این سبک از رویدادها از طرف مردم با استقبال مناسبی روبرو شوند. رویدادهایی که بدون تمرکز روی موضوعی خاص، و تنها با هدف آشنایی با موضوعات و مسائل گوناگون و همچنینی آشنایی با افراد مختلف برگزار میشود البته قطعا برگزاری این سبک از رویدادها به تلاشی خستگیناپذیر از طرف برگزار کنندگان و همچنین حمایت بیشتر سازمانهای تصمیمگیر و قانونگذار نیاز دارد. رویدادهای تدکس و خروجیهای آن (همانطور که بارها در طول مراسم از طرف مجری به آن اشاره شد) موقعیتهای مناسبی برای کشف فرصتهای جدید کاری و حتی زندگی شخصی هستند.
نظر شما چیست؟ آیا رویدادهایی مانند تدکس یا موارد مشابه با این سبک از برگزاری، عاملی برای رشد اجتماعی یا فضای کسبوکار ایران خواهند بود؟